آیا ایرانیان نیز در حماسه عاشورا حضور داشتند؟

منبع: آسمونی

164

1398/6/19

02:31


آیا ایرانیان نیز در حماسه عاشورا حضور داشتند؟ چه کسانی از ایرانیان در لشگر حق و چه کسانی در لشگر باطل بودند؟ آیا نام و نشان و زندگی نامه‌ای از ایشان در دسترس است؟ آسمونی در این بخش در این مورد بیشتر صحبت می کند.

آیا ایرانیان نیز در حماسه عاشورا حضور داشتند؟

نکته اول:

آسمونی : در سال ۶۱ هجری برابر با قیام امام حسین(ع) هنوز مردم ایران با ابعاد فضایل اهل بیت(ع) آشنایی نداشتند و بیشتر تحت تأثیر اوضاع فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه آن زمان بودند که بر اساس سیاست خلفا اداره می‌ شد.

به‌ علاوه؛ بنای امام حسین(ع) بر این نبود که با لشکری که دارای آرایش نظامی و جنگی است، به سوی عراق حرکت کند، تا این سؤال پیش آید که چرا ایرانیان به کمک امام حسین نشتافتند؛ وگرنه ایرانیان از دیرباز در زمره موالیان اهل بیت بوده و همواره خوش درخشیده‌ اند.

شاهد این امر که مردم ایران دلباخته اهل بیت بوده و هستند، این است که بعد از شهادت امام حسین(ع) که مردم با مظلومیت امام حسین و جنایات یزید آشنا شدند، ایرانیانی در قیام مختار که به عنوان خون‌ خواهی امام حسین(ع) صورت گرفت، شرکت نمودند.

برخی مورّخان می‌ نویسند: این موالی (ایرانیان و سایر عجم‌ ها) که در کوفه فراوان بودند و کسب و تجارت کوفه غالباً در اختیار آنان بود، به سپاه خونخواهان شهدای کربلا پیوستند.

فزونی آنان در لشکر مختار و ابراهیم و توجه این دو فرمانده به ایشان، به حدی بود که خشم اشراف عرب را بر می‌ انگیخت.

این وضع، ادامه داشت تا این‌که در زمان قیام زید بن علی، بیشتر موالی عراق، ایرانیان ری، جرجان و خراسان نیز تحت تأثیر قیام وی قرار گرفتند.

نکته دوم:

بخشی بزرگ از حماسه و شور و جان‌ فشانی در صحنه پایداری عاشورا، از آن موالیان است، چه وابستگان به بنی هاشم که همراه با اهل بیت(ع) از مدینه به کربلا آمده بودند و چه وابستگان به قبایل اصحاب امام حسین(ع) که از کوفه اعزام شده بودند.

آسمونی : برخی از موالی حاضر در میدان کربلا همان ایرانیان ساکن کوفه‌ اند.

نکته سوم:

واژه «مولی» و «موالی» و «موالیان» در معانی‌ مختلفی چون: «هم‌پیمان» یا «بسته» به قبیله آمده است، نه در مفاهیمی مانند «غلام» و «برده» که در ترجمه‌ های عامیانه به چشم می‌ آید.

اخیراً که به مسائل تاریخی با رویکردی کاوشگرانه‌ تر نگریسته می‌ شود، توجه بدین مفهوم بیشتر دیده می‌ شود و چنان‌که علامه شعرانی نیز در ترجمه «نفس المهموم»، اثر ارزنده شیخ عباس قمی، می‌ نویسد:

«مولی، را در این کتاب به معنای “بسته” ترجمه می‌ کنیم.

موالی جمع “مولی” به بستگان؛ یعنی کسی که عرب نیست یا به یکی از قبایل عرب بسته می‌ شود یا پیمان می‌ بندد و آن طایفه ملزم می‌ شدند که او را حفظ کنند و میراث او برند و اگر جنایتی کند، غرامتش را بپردازند که در فقه نیز “ولاء عتق” و “جریره” گویند».

با این همه، واژه یاد شده، شامل غیر اعراب است، چه ایرانیان ساکن در سرزمین‌ های اسلامی و چه رومیان و عبریان و سیاه‌ پوستان آفریقایی.

امّا چون ایرانیان بیشترین جمعیّت موالی ساکن کوفه را تشکیل می‌ دادند، منظور از «موالی» که در منابع تاریخی مربوط به حماسه عاشورا دیده می‌ شود، غالباً شامل ایرانیان است؛

آسمونی : مگر کسانی که به برخی قراین چون داشتن پسوندی خاص یا ویژگی ظاهری مانند «اسود» بودن ــ که غالباً شامل سیاه‌ پوستان آفریقایی تبار است ــ شناخته می‌ شوند.

نکته چهارم:

پس از شهادت امام حسین(ع) نیز که مورّخان از شرکت موالی کوفه در سپاه «مختار بن ابی عبید ثقفی» سخن می‌ گویند، و نیز در سپاهی که به فرماندهی «ابراهیم بن مالک اشتر» به انگیزه انتقام خون امام حسین(ع) و یاران شهیدش برای نبرد با سپاه شام می‌  رود، سخن از ایرانیان است.

بنابر تحقیق و جست‌ وجو در برخی کتاب‌ های تاریخی و مقاتل، سخن از کسانی است که احتمال ایرانی بودن آنها وجود دارد که در حماسه جاوید عاشورا، نقشی ماندگار داشته‌ اند که البته نام برخی از آنان در منابع کهن موجود است و برخی نیز در منابع دوران صفویّه مانند بحارالأنوار و تنی چند هم در کتاب‌ های پس از آن که غالباً خالی از پژوهش‌ اند.

در این نوشته؛ تنها به ذکر نام کسانی که احتمال ایرانی بودن آنها وجود دارد و در بعضی کتاب‌ های مورد دسترس از آنها نام برده شده، بسنده می‌ شود.

و درستی یا نادرستی آن نیازمند تحقیق و وقت بیشتر در منابع تاریخی می‌ باشد که از حوصله این نوشته خارج است.

۱. اَسلَم بن عَمرو

مورّخان متأخّر او را از موالیان امام حسین(ع) دانسته‌ اند.

پدرش از ترکان ایران بود.

اسلم همراه با کاروان اباعبدالله الحسین(ع) به کربلا می‌ آید و به میدان می‌ آید و رجز می‌ خواند:

أمیری حسین و نعم الأمیر سرور فؤاد البشیر النذیر

«امیر من، حسین است و چه نیکو سالاری است، مایه شادمانی دل رسول خدا است!».

البته خوارزمی که از مقتل نویسان متقدم است نیز درباره جوانی ترک سخن به میان می‌ آورد بدون این‌که نام او را ذکر کند:

«پس جوانی تُرک برای نبرد به میدان می‌ آید که قاری قرآن کریم است و به زبان عربی آگاه است و او از موالی و بستگان به حسین بن علی است… او می‌ جنگد، مجروح می‌ شود و به زمین می‌ افتد.

امام حسین(ع) بر سر بالین وى آمد.

آسمونی : او چشم گشود و با دیدن حضرت تبسّمى کرد و آن‌گاه به سوى پروردگار خویش شتافت».

۲. رافع بن عبدالله همراه مسلم ازدى‏

گرچه نام رافع بیشتر در کتاب‌ های پس از «بحارالأنوار» آمده است، اما حسام الدین حمید محلی (متوفای ۶۵۲ق) در کتاب «الحدائق الوردیة فی مناقب أئمة الزیدیة» از شخصی با نام رافع که وابسته به مسلم بن کثیر ازدی است نام می‌ برد.

با این حال، مآخذ کهن و حتی منابع دوران صفویه، بویژه آثار مرحوم علامه مجلسی نامی از او برده نمی‌ شود.

بنابر گفته برخی کتاب‌ های تاریخی متأخر؛ رافع، وابسته به قبیله أزد و همراه مسلم ازدی است.

روز عاشورا به اردوی امام حسین(ع) می‌پیوندد.

«مسلم ازدی» کمی پیش از ظهر عاشورا به شهادت می‌ رسد.

رافع بعد از نماز ظهر و پس از شهادت «حبیب بن مظاهر»، به شهادت می‌ رسد.

۳. زاهر بن عمرو کندی

زاهر، تربیت شده مکتب شیعی و آزاد شده «عمرو بن حمق خزاعی» است.

«محمد بن سنان زاهری»، محدّث معروف شیعی، از نسل او است.

وقتی عمرو بن حمق به دست معاویه به شهادت می‌ رسد، زاهر جنازه‌ اش را دفن می‌ کند.

به سال شصت هجری برای انجام حج به مکه می‌ رود، امام حسین (ع) را ملاقات می‌ کند، از عزم آن‌حضرت برای سفر به عراق آگاهی می‌ یابد.

او که شوق جهاد با منحرفان و شهادت در راه معبود را از دوران بسیار دور در مکتب سرخ علوی، از صحابی بزرگ «عمرو بن حمق خزاعی» به نیکی آموخته است، بی‌ درنگ به کاروان امام حسین(ع) می‌ پیوندد و به سوی کربلا حرکت می‌ کند.

او در نبردی دلاورانه، در اولین هجوم لشکر یزید به شهادت می‌ رسد.

۴. فیروزان

شخصی به نام فیروزان یا پیروزان، از یاران ایرانی امام حسین(ع) بود که در کربلا به شهادت رسید، اگرچه در منابع کهن رجالی از او نشانی نیست.

وی به سلک مسلمانان در آمده و غلام امام حسن مجتبی(ع) و سپس فرزندش عبدالله شد.

او همراه کاروان حسینی به کربلا شتافته و در روز عاشورا که نوبت به عبدالله رسید به کمک عبدالله شتافت.

البته فراموش نشود که تمامی کتاب‌ هایی که از او نام برده‌ اند، غیر از «روضة الشهداء» کاشفی سبزواری، جزو تواریخ متأخر محسوب می‌ شوند.

آسمونی : احتمالاً آوردن این نام در شمار شهدای کربلا از دوره صفویه به بعد انجام گرفته باشد.

۵. نصر بن أبی نیزر

از دیگر افرادی که در برخی کتاب‌ های تاریخی با عنوان «أبناء بعض ملوک الأعاجم‏» (نوادگان پادشاهان عجم) نام برده‌ اند و با توجه به نکات اولیه بحث، احتمال ایرانی بودن آن وجود دارد؛ نصر بن ابى نیزر است.

وى از خدمت‌ گزاران و یاران امام على، امام حسن و امام حسین(ع) به شمار می ‏‌رفت.

او در کودکى به دست پیامبر(ص) اسلام آورد و به آن‌ حضرت و نیز امام على(ع) و فاطمه زهرا(س) و فرزندان آن دو بزرگوار خدمت کرد.

آسمونی : نصر جنگ‌جویى شجاع بود.

او همراه امام حسین(ع) از مکه به کربلا آمد و با دشمنان ایشان به نبرد پرداخت و به شهادت رسید.

با توجه به بافت جمعیتی کوفه، احتمال حضور ایرانیان در سپاه عمر بن سعد نیز مطرح می‌ شود.

حتی در منابع، به نام یکی از این افراد صریحاً اشاره شده است؛

مانند یکی از غلامان شمر بن ذی الجوشن به نام «رستم».

0/5 ( 0 نظر )


مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو