سریال مانکن ساخته‌ی حسین سهیلی زاده

تا به امروز ۴ قسمت از سریال ۲۶ قسمتی مانکن به کارگردانی سعید سهیلی زاده وارد شبکه‌‌ی خانگی شده است. سریالی که پول، روابط عاشقانه را هدف قرار داده است. برای نگاهی به سریال مانکن با نت نوشت همراه باشید.

سریال مانکن

نگاهی به سریال مانکن به نویسندگی بابک کایدان و تهیه کنندگی ایرج محمدی و با بازی بازیگرانی چون محمدرضا فروتن، مریلا زارعی، نازنین بیاتی، امیرحسین آرمان، فرزاد فرزین، لیندا کیانی، حسین پاکدل، الهام پاوه نژاد، عارفه معماریان، رضا توکلی، بهشاد شریفیان، پانته آ کی قبادی، رابعه مدنی، بهزاد خلج، بهزاد محسنی، مائده محمدی، محمد صادقی و … را این طور آغاز می‌کنیم که چندی است تعداد سریال‌های خانگی به شدت رو به افزایش است.

عوامل این مجموعه‌ها گویی به مدیوم نوینی برای طرح مسائل اجتماعی دست یافته اند. در حالی که به جد در سریال مانکن مشاهده می‌کنیم که وجود این که ابزار این پرداخت، رسانه‌‌ی جدید است اما خلاقیت به میزان بسیار زیادی رخت بر بسته است. بین سریال‌های خانگی که هم اکنون در حال پخش است نهنگ آبی و هیولا پیشتاز هستند.

حسین سهیلی زاده، کارگردان

حسین سهیلی زاده متولد ۱۳۳۹ در اهواز به عنوان کارگردان سریال مانکن بعد از ساخت بیش از ده سریال برای شبکه‌های مختلف تلویزیونی از جمله فاصله‌ها، دلنوازان، ترانه مادری، پریا، آوای باران، رستوران خانوادگی، مرز خوشبختی، هست و نیست، آخرین بازی، سراب، دختران حوا، آخرین دعوت، آخرین گناه، عشق گمشده، رانت‌خوار کوچک، دو قلوها، پیله‌های پرواز و … برای اولین بار سریالی برای شبکه‌‌ی پخش خانگی ساخته است.

بیشتر بخوانید: سریال هیولا ساخته‌ی مهران مدیری؛ قلعه حیوانات

با اینکه حسین سهیلی‌زاده را بیشتر به عنوان کارگردان می‌شناسیم، اما در حرفه‌های دیگر نیز فعال بوده است. او علاوه بر کارگردان به عنوان تهیه کننده و دستیاراول کارگردان نیز در سینما و تلویزیون فعالیت داشته است. مهم‌ترین آثار حسین سهیلی‌زاده در حرفه‌ی تهیه کننده، سریال نخلستان صابر و سریال نیرنگ است. مهم‌ترین اثر او در حرفه‌ی دستیار اول کارگردان، فیلم الو الو من جوجو‌ام! است.

خلاصه داستان سریال مانکن

ماجرای سریال مانکن از این قرار است که کاوه با بازی امیر حسین آرمان به دلیل مشکلات مالی خانواده‌اش باید از عشق چند ساله‌اش همتا با بازی نازنین بیاتی بگذرد و به عقد پنهانی کتایون با بازی مریلا زارعی دربیاید و …

در خلاصه‌‌ی داستان سریال این طور آمده است:

“فهمیدن بعضی چیزا برای بعضیا خیلی سخته، مثل درک عمق زخمی که رو قلب یه زن جا مونده؛ همیشه عشق‌های بزرگ و زیبا، دشمنان بزرگ و مخوف داشته اند.”

در نگاهی به سریال مانکن باید بگوییم که فیلمبرداری سریال از زمستان گذشته در غرب تهران آغاز شد. گفتنی است محمدرضا فروتن به عنوان اولین بازیگر این سریال انتخاب شد. فرزاد فرزین خواننده‌‌ی موسیقی پاپ بعد از تجربه‌‌ی بازی در سریال عاشقانه، با مانکن دومین حضور خود در یک سریال نمایش خانگی را تجربه می‌کند. همچنین او خواننده‌‌ی تیتراژ این سریال نیز است.

بیشتر بخوانید: سریال نهنگ آبی: ملغمه‌ای از سلبریتی‌ها

نام قبلی این سریال سایه‌های بلند بود. تهیه کننده‌‌ی سریال مانکن درباره‌‌ی انتخاب نام این سریال گفته است:

“در سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی اسامی به گونه‌ای انتخاب می‌شوند که به نوعی به آن مقوله اشاره‌ای شده باشد و منظور ما هم در این سریال ماجرای مانکن و مدلینگ و حضور دختر و پسرهای جوان به عنوان مانکن نیست.

خصوصا این که درباره‌‌ی خانم‌ها محدودیت پخش داریم و در قالب سریال از آن استفاده نکردیم. انسان‌ها افرادی هستند که نسبت به مسائل اجتماعی و خانوادگی نباید بی‌تفاوت و بی‌احساس و بی‌مسئولیت باشند.

وقتی انسانی بی‌دغدغه، بی‌مسئولیت، بی‌تفاوت و … باشد ناخودآگاه به مانکن تبدیل می‌شود و این اصل داستان سریال ما را تشکیل می‌دهد.

محوریت قصه ما کاملا عاشقانه و خانوادگی است و در کنار دو زوج عاشقی که داریم، این را می‌گوییم که اطرافیان نباید از آنها سو استفاده کنند. در سریال‌های قبلی که برای تلویزیون کار کرده بودم اغلب ملودرام‌‌های خانوادگی و اجتماعی بود.

در مانکن هم همین ژانر را داریم که بر سر راه قهرمان‌های قصه مشکلاتی بوجود می‌آید و این شرایط را فراهم می‌کند که تبدیل به مانکن شوند اما درباره کاراکترهای ما این اتفاق نمی‌افتد. اینها احساس مسئولیت دارند و در جایگاه خودشان با کسانی که مانکن هستند و نسبت به مسائل پیرامونشان بی تفاوت هستند فرق دارند.

البته در این سریال شغل یکی از شخصیت‌هایمان خرید و فروش لباس است و همان طور که می‌دانید در هر مغازه‌ لباس فروشی هم یک مانکن وجود دارد و ما به صورت استعاره‌ای از این نام استفاده کردیم.”

این گفته‌‌ی محمدی باعث رفع این شبهه شد که سریال مانکن درباره‌‌ی مدلینگ و سوءاستفاده از جوانان به اسم مدلینگ نیست. در تیتراژ سریال هم بارها و بارها استعاره‌‌ی مانکن را در قالب‌های مختلف عروسک‌ها می‌بینیم.

بابک کایدان، نویسنده سریال

در اشاره‌ای به بیوگرافی بابک کایدان نویسنده‌‌ی سریال باید اظهار کنیم که او متولد ۱۳۵۶ در آبادان و فارغ التحصیل رشته‌‌ی ادبیات نمایشی از دانشکده‌‌ی هنر و معماری است. کایدان فعالیت سینمایی خود را از سال ۱۳۸۹ با نگارش فیلمنامه صدای پای من آغاز کرد.

از جمله جوایز او می‌توان به دریافت جایزه‌‌ی بهترین فیلمنامه برای اثر صدای پای من از جشنواره‌ها بین المللی کشور چین و جشنواره‌‌ی بین المللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان اشاره کرد. او که فیلمنامه‌هایی چون رحمان ۱۴۰۰، آینه بغل، تگزاس و پریناز را نگارش کرده ، درباره‌‌ی این سریال ۲۶ قسمته این چنین گفته است:

«در سریال مانکن قصد داریم تا ناملایمات موجود بین جوان‌ها را آسیب‌شناسی کنیم. منشاء موانعی که برای ازدواج دختر و پسرهای جوان عاشق به یکدیگر وجود دارد، جبر، تقدیر، بی مدیریتی و بی‌عدالتی است و مانکن این‌ها را نشان می‌دهد. در این سریال هیچ کدام از کاراکترها سیگار نمی‌کشند. چرا که ما تمرکزمان روی خانواده است و این را می‌دانیم که خانواده‌ها با هم این سریال‌ها را تماشا می‌کنند.»

فیلمنامه هندی و …

از همان قسمت اول سریال مانکن متوجه می‌شویم که با فیلمنامه‌‌ی هندی، ضعیف و پر از گرهی مواجهیم. این نقص محسوس را در بازی تصنعی بازیگران سریال هم می‌توان به وضوح مشاهده کرد. کاوه با آن ظاهر خوش تیپ و به روزش بیشتر شبیه بچه پولدارهاست تا پسر فقیری که خود را قربانی قرض‌های هنگفت پدر می‌کند.

او بازی عاری از احساس و تصنعی از خود به نمایش می‌گذارد. از طرف دیگر کتایون بازی به شدت اغراق شده‌ای دارد با آن چهره‌‌ی ماسکه شده اش. همتا یک قربانی است، قربانی چشم ناپاک شوهر مادر و ترک معشوقه اما تا اینجای سریال که بازی تاثیرگذاری از خود به نمایش نمی‌گذارد.

الهام پاوه نژاد نقش مادر کاوه را و همسر سلمان با بازی حسین پاکدل را دارد، زنی که برای کمک به امرار معاش خانواده‌اش مشغول به طبخ محصولات خانگی اعم از آبلیمو، سبزی و … است اما گریم و حتی نقش‌اش به هیچ عنوان مناسب مادری با فرزندان بزرگ نیست.

به طور کلی باید گفت که سریال بر محور احساسات‌گرایی سطحی و دیالوگ‌گویی‌های غیر جذاب استوار و بدون شک موضوع آن تکرار مکررات است.

حال آن که این بازیگران با آن پیشینه‌‌ی هنری شان چرا حاضر به بازی در این چنین ملودرام عاشقانه‌‌ی سطحی شده اند پرسش بسیار بزرگی است؟

آیا انگیزه‌ای جز دریافت دستمزهای هنگفت آن‌ها را ترغیب کرده است یا در قسمت‌های بعدی ما شاهد تغییرات زیادی هستیم؟ البته که نباید از این ضرب المثل غافل شویم که سالی که نکوست از بهارش پیداست …