نقش اقتصاد در شکلگیری مهاجرت بدین صورت است که شاخصهایی چون تولید ناخالص داخلی، بیکاری و حکمرانی خوب از عوامل اثرگذار بر مهاجرت در بلندمدت هستند. در کشورهایی که رشد اقتصادی بالاتری دارند، به دلیل رونق اقتصادی و فراهم بودن فرصتهای بیشتر، میل کمتری برای مهاجرت به چشم میخورد. همچنین اگر رشد اقتصادی همراه با افزایش درآمد ملیِ سرانه باشد، میتواند از میزان مهاجرت بکاهد. در ضمن باید توجه داشت که متغیر رشد اقتصادی میتواند تصویری کلی از شرایط اقتصادی کشورها و حتی شرایط حکمرانی باشد. بنابراین مهاجرت از کشوری که رشد اقتصادی منفی یا پایین دارد، دور از ذهن نیست.
اشتغال یکی از عوامل تأثیرگذار در تصمیمگیری برای مهاجرت است. افراد برای امرار معاش نیاز به درآمد دارند تا هم نیازهای اولیه و هم نیازهای مترقیتر خود را ارضا کنند و این درآمد از طریق کار کردن تأمین میشود. بیکاریِ نیروی واقع در سن کار علاوه بر اثرات اقتصادی، تأثیرات روانی نیز برای وی به دنبال دارد که سبب دل بریدن فرد از زادگاهش میشود. علاوه بر بیکاری، اشتغال در مشاغل پایینتر از حد انتظار نیز نقش پررنگی در مهاجرت دارد. نارضایتی از شرایط شغلی میتواند به دو دلیل نامناسب بودن شغل و نامناسب بودن درآمد به وجود بیاید.
عامل تعیینکننده دیگر در مسئله مهاجرت، شاخص حکمرانی خوب است. کشورهایی که در مؤلفههای حکمرانی خوب نظیر مشارکت عمومی، حاکمیت قانون، شفافیت، کارایی و... دچار مشکل هستند، با نرخهای بالاتری از مهاجرت مواجه میشوند. در این کشورها به دلیل بالا بودن فساد اقتصادی و وجود رانتهای مختلف، کارایی بخشهای مختلف اقتصاد کاهش مییابد و نیز فرصتهای یکسانی برای افراد وجود نخواهد داشت. ثبات اقتصادی نیز نقش مؤثری در مقوله مهاجرت دارد. در کشورهایی که اقتصاد با نوسانات مداوم روبهرو است، نارضایتی بهصورت مداوم افزایش مییابد. بیثباتی در سطح عمومی قیمتها، نرخهای بالای تورم را رقم میزند. با افزایش تورم، قدرت خرید افراد کاهش مییابد و در نتیجه از رفاه آنها کاسته میشود. در شرایط تورمی معمولاً افزایش نرخهای ارز نیز رخ میدهد و از ارزش پول ملی کاسته میشود. بیثباتی در اقتصاد، ریسک فعالیتهای مختلف اقتصادی را نیز افزایش میدهد، به همین علت حجم فعالیتهای اقتصادی از جمله تولید، خدمات، سرمایهگذاری و... کاهش یافته و ناامنی شغلی افزایش مییابد.
بنابراین انتظار میرود افرادی که از شرایط کشورشان ناراضی هستند، نسبت به مهاجرت به کشورهایی که وضعیت بهتری در شاخصهای فوق دارند یا از ثبات اقتصادی بیشتری برخوردارند، ترغیب شوند. مسلماً با بهبود در شاخصهای نامبردهشده و برقراری ثبات در اقتصاد کلان، میل به مهاجرت در کشورها کاهش خواهد یافت، اما رابطه اقتصاد و مهاجرت همین جا خاتمه نمییابد. پس از این که مهاجرت انجام شد، شاهد تغییراتی در اقتصاد هر دو گروه کشورهای مبدأ و مقصد خواهیم بود. در اینجا باید دقت کرد که از نظر اقتصاد بین مهاجرت به معنی عام و مهاجرت نیروی کار تفاوت وجود دارد. با ورود نیروی کار به کشور مقصد، سطح دستمزدها میتواند دستخوش تغییر شود. با افزایش عرضه نیروی کار اگر تقاضا برای نیروی کار به همان میزان افزایش نیابد، دستمزدها کاهش مییابد.
این موضوع اگرچه به نفع کارفرماست، اما به زیان نیروی کار قدیمی (اعم از افراد بومی و مهاجران بیشتر مهاجرت کرده) است. از طرفی با ورود مهاجران و افزایش جمعیت، تقاضا برای بسیاری از کالاهای مصرفی (بهویژه کالاهای ضروری نظیر غلات و مسکن) افزایش مییابد که منجر به افزایش قیمتها و در نتیجه افزایش نرخ تورم میشود. از سویی دیگر مهاجرت برای کشورهای مقصد این امکان را فراهم میکند تا از نیروی کار ارزانتر استفاده کنند و این در حالی است که هزینه تربیت و آموزش نیروی کار مهاجر در گذشته توسط کشورهای مبدأ پرداخت شده است. با ورود نیروی کار متخصص، بر انباشت سرمایه انسانی کشور مقصد افزوده میشود که میتواند افزایش رشد اقتصادی را در پی داشته باشد. بنابراین مهاجرت برای کشورهای مقصد هم منفعت اقتصادی دارد و هم زیان، اما به نظر میرسد که منافع آن بسیار بیشتر است.
اما مهاجرت چه آثاری برای کشور مبدأ به دنبال دارد؟ مهاجرت نیروی کار سبب میشود کشور، نیروی کار خود را از دست بدهد. اگر نیروی کاری که مهاجرت میکند متخصص باشد، تبعات مهاجرت بسیار شدید خواهد بود. دانشآموختگانِ دانشگاهی و متخصصانِ برخوردار از دانش حرفهای که نخبگان علمی نامیده میشوند، نقش بسزایی در توسعه اقتصادی کشورها دارند، بهگونهای که امروزه سرمایه انسانی بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای توسعه شناخته میشود. یک کشور به هر اندازه هم که دارای منابع طبیعی فراوان و سرمایه کافی باشد، اگر نیروی انسانی کافی نداشته باشد، موفق به پیشرفت نخواهد شد. اگر سردمداران یک کشور شرایط مناسب را برای نخبگان خود فراهم نکنند، نارضایتی در میان آنها به وجود میآید. برآیند چنین شرایطی پدیده مهاجرت نخبگان یا در تعبیری بدبینانهتر «فرار مغزهاست».
اگر مهاجرت از نوع غیردائمی باشد و فرد نخبه پس از کسب دانش و مهارت به کشور بازگردد و برای کشور خود منفعت ایجاد کند، این نوع از مهاجرت میتواند از نظر اقتصادی بسیار سودمند باشد. اما آنچه در فرار مغزها رخ میدهد، عمدتاً قطع ارتباط مهاجر با زادگاه خود است. این نوع از مهاجرت تبعات اقتصادی سوئی را برای کشور مبدأ به همراه دارد. کشوری که در حفظ نخبگان خود ناموفق است، در جذب نخبگان دیگر کشورها نیز ناموفق خواهد بود. بنابراین یک جریان یکطرفه به سود کشورهای توسعهیافته و به زیان کشورهای در حال توسعه شکل میگیرد.
نخستین پیامدهای منفی مهاجرت مغزها در بازار نیروی کار کشور مبدأ ظاهر میشود. خروج افراد متخصص از کشور سبب میدانداری افراد ناکارآمد میشود که این مسئله سبب تداوم چرخه توسعهنیافتگی در کشور میشود. همچنین اتلاف هزینهها مهمترین اثر مهاجرت مغزها بر کشور است؛ یعنی هزینههایی که صرف تعلیم و تربیت نیروی ماهر و تحصیلکرده شده است. مهاجرت مغزها همچنین نوعی انتقال معکوس فناوری از کشورهای در حال توسعه به کشورهای پیشرفته است. مهاجرت نخبگان به کشورهای توسعهیافته آثار زیانباری بر پیشرفت جوامع در حال توسعه داشته است. در واقع کشورهای در حال توسعه به کشورهای صنعتی پیشرفته سرمایه و فناوری صادر میکنند تا رشد و توسعه اقتصادی آنان تسریع شود.
مهاجرت نخبگان اثرات قابلملاحظهای بر رشد اقتصادی نیز دارد. سرمایهی انسانی یکی از عوامل تأثیرگذار بر رشد اقتصادی است و بنابراین، خروج یکباره سرمایه انسانی موجب کندی رشد اقتصادی میشود. بنابراین مهاجرت در مجموع اثرات مثبت بسیاری بر اقتصاد کشورهای مقصد و اثرات منفی بسیاری بر کشورهای مبدأ دارد. با افزایش مهاجرت بهویژه مهاجرت نخبگان، شکاف بین کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته عمیقتر میشود. اگر حاکمان کشورهای توسعهنیافته و در حال توسعه از جمله ایران بتوانند فضایی مطمئن، عادلانه و تهی از رانت و فساد را برای فعالیت نخبگان به وجود بیاورند، میتوان امیدوار بود که از بسیاری از مهاجرتها پیشگیری شود. جذب پیشگیرانه بهعنوان راهبردی کارآمد باید کانون توجه قرار گیرد. هدف از این راهبرد درگیر کردن نخبگان در مقوله توسعهی اقتصادی و ایجاد شرایطی است که آنها دیگر خود را قربانیان توسعهنیافتگی تلقی نکنند، بلکه توسعهنیافتگی را مشکل خود فرض کنند و در شرایط سخت بمانند و برای نیل کشورشان به توسعه و پیشرفت مشارکت کنند.
------------------------------------------------------------------------------------
نشریه ارغنون، دانشگاه علوم پزشکی بوشهر
نقل از ایرنا