مجموعه شعر شب یلدا زیبا و رمانتیک با مضامین دلنشین

مجموعه شعر شب یلدا زیبا و رمانتیک با مضامین دلنشین


منبع: آرگا

384

1398/9/8

15:36


در این مطلب گلچینی از شعر شب یلدا با مضامین زیبا و دلنشین را گردآوری کرده ایم که امیدواریم از مطالعه این اشعار نهایت بهره را ببرید و مورد توجه تان قرار بگیرند.

اولین شب زمستان از دیرباز در ادبیات فارسی جایگاه ویژه ای داشته است و شاعران زیادی در وصف این شب سنتی ایرانی انواع شعر یلدا را سروده اند که هر یک از این اشعار دارای مضامین پرمحتوا و ناب می باشند.

مجموعه زیبای شعر شب یلدا

اغلب شاعران شب یلدا را به سیاهی و بلندی موی یار تشبیه کرده اند همچنین برخی از آن ها نیز تیره بودن روزگار و غصه ها را به شب یلدا تشبیه کرده اند ولی عده ای از شاعران نیز هستند که اشعار شب یلدا را به صورت شاد و طنز سروده اند. در ادامه مجموعه ای زیبا از اشعار شب یلدا را گردآوری کرده ایم که امیدواریم مورد توجه تان قرار بگیرند.

شعر شب یلدا

شعر شب یلدا با مضامین زیبا و دلنشین

در همین حسرت که یک شب راکنارت، مانده ام

در همان پس کوچه ها در انتظارت مانده ام

کوچه اما انتهایش بی کسی بن بست اوست

کوچه ای از بی کسی را بیقرارت مانده ام

مثل دردی مبهم از بیدار بودن خسته ام

در بلنداهای یلدا خسته، زارت مانده ام

در همان یلدا مرا تا صبح،دل زد فال عشق

فال آمد خسته ای از این که یارت مانده ام

فــــــــال تا آمد مرا گفتی که دیگر،مرده دل

وز همان جا تا به امشب، داغدارت مانده ام

خوب می دانم قماری بیش این دنیا نـبود

من ولی در حسرت بُردی،خمارت مانده ام

سرد می آید به چشم مست من چشمت و باز

از همین یلدا به عشق آن بهارت مانده ام.

شعر درباره شب یلدا با متنی زیبا

گــذشـت پــائــیـز آمـــد فـصــل سرمـــا

ســـر آغـــازش شـــب زیـبـــای یـلــــدا

چــه شـبـهـای درازی دارد ایــن فصـل

یــقیــن زلـــف سیـاه گـیســـوی یـلــــدا

در ایـــن فـصــل زمستــان یـکدلـی بـه

محـــبــت دوسـتــی سـیــمــای یـلـــدا

شــب یـلـــــدا عـجــب نیــکــو فـتــــاده

بـــه مــاه دی کـــه آیـــد بـــــوی یـلـــدا

در ایــــام گــذشتــه کـــرسی عـــشـق

بـپــــا بـــــود از شــــب والای یـلـــدا

بـــه روی کــرسـی و سیـنـی فــراوان

عـیـان بــود از صفــا صد خـوی یـلـــدا

لـحــاف و مـنــقـل و آتــش بــه خـانــه

نــشسـتـه دور هـــم هــمســوی یـلـــدا

ز بــــرف و داسـتـــان راه مــــانــده

سـخـنـها رفـتــــه از سرمــای یـلـــدا

ز سنـجــد آش کـشـک و قـصه گـفـتـن

بـسـی دریــــــای قــصـه پــــای یـلـــدا

ز نـــو رسمـی بـپـــا از بـهــــر فــــردا

صـفــــا و خـرمـــــی فـــردای یـلـــدا

مبــارک بـــاد فـصـل بـــرف و بــاران

بـــه یٌــمـن نــعـمـت دیـمــــــای یـلـــدا

مقــدم شکـــر ایـــزد کــن بــه عــالــم

ز حـــاصـل پـــر ثـمــــر دارای یـلـــدا

سلام ای فـصل سرد و برف و بــاران

خـــوش آمــد گـویـمـت فصل زمستان

اگــــر چـــه زحــمـتـی را نــیـــز داری

ولـکــن رحـمـت آری بــــاغ و بـستان

شعر ناب درباره یلدا

در یلداهای بی نهایت هر روزمان
آنقدر به دنبال
آرزوهای گم شده خودمان گشتیم
که روزهایمان
به کوتاهی نگاهمان شد

آرزویم ماندگاری یلدا
در نگاهت است؛
نه فقط در شب‌هایت

شعر طنز در مورد شب یلدا 

شب یلدا که رفتم سوی خانه
گرفتم پرتقال و هندوانه

خیار و سیب و شیرینی و آجیل
دوتا جعبه انار دانه دانه

گز و خربوزه و پشمک که دارم
ز هر یک خاطراتی جاودانه

شب یلدا بوَد یا شام یغما
و یا هنگام اجرای ترانه

به گوشم می‌رسد از دور و نزدیک
نوای دلکش چنگ و چغانه

پس از صرف طعام و چای و میوه
تقاضا کردم از عمه سمانه

که از عهد کهن با ما بگوید
هم از رسم و رسوم آن زمانه

چه خوش می‌گفت و ما خوش می‌شنیدیم
پس از ایشان مرا گل کرد چانه

نمی‌دانم چرا یک دفعه نامِ
«جنیفر لوپز» آمد در میانه

عیالم گفت:خواهان منی تو
و یا خواهان آن مست چمانه؟

به او با شور و شوق و خنده گفتم
عزیزم با اجازه، هر دُوانه

نمی‌دانی چه بلوایی به پا شد
از آن گفتار پاک و صادقانه

به خود گفتم که «بانی» این تو بودی
که دست همسرت دادی بهانه

خلاصه آن‌چنان آشوب گردید
که از ترسم برون رفتم ز خانه

ز پشت در زدم فریاد و گفتم:
«مدونا» هم کنارش، هر سه وانه

و آن شب در به روی من نشد باز
شدم چون مرغ دور از آشیانه

شب جمعه برای او نوشتم
ندامت نامه، اما محرمانه

نمی‌دانم پس از آن نامه دیگر
عیالم کینه با من داره یا نِه

ولی بگذار با صد بار تکرار
بگویم آخرین حرفم همانه

شعر زیبا و دلنشین در وصف شب یلدا

امشب دوباره با تو صد قصه حرف دارم
باید بمانی امشب دست از تو بر ندارم

با هم کنار آتش کلی ترانه داریم
دو استکان چای و یک هندوانه داریم

امشب اگر بمانی رؤیا به خانه آید
مهتاب رقص گیرد شب در ترانه آید

من روبروی رویت تو رو به سوی مهتاب
تو غرق در ترانه من غرق در تو بیتاب

گاهی به خاطراتی گاهی به قصه‌هایی
یک لحظه چای خوردن همراه یادهایی

امشب هزار شعله از مهر گشته روشن
باید بمانی امشب در گوشه دل من

تا صبح در کنارت حرف از دوباره دارم
از غصه با تو امشب یک‌سر کناره دارم

شعر زیبا درباره شب یلدا

لبخند که می‌زنی
توی دلم انگار اناری ترک بر می‌دارد
با نگاه تو
ناتمام می‌ مانند تمام شعر‌های دنیا

می‌دانی!
همه این قصه‌ها
از شهرزاد چشم‌های تو شروع شد
و الا عاشق‌ها
عقل‌شان به این چیزها قد نمی‌دهد

حالا دیگر
تقصیر یلدای موهای توست
اگر این شب‌ها خوابشان نمی‌‌برد
آخر بهار را
به زمستان گره زده‌ای

راستی
یک امشب پشت پنجره بایست
بگذار حواس فردا پرت بشود
شاید به اندازه یک دقیقه
بیشتر خواب ببینم‌ات

شعر پرمحتوا در مورد یلدا

یلدا چه شبی پر از حکایت

دلداده به هم پر از حمایت

یلدا شب ما شب قشنگییست

سفره دلمون پر از یه رنگیست

یلدا رو ببین سالی گذشته

در فراق یار حالی گذشته

یلدا شبیه که دوستی کاشتیم

آن شب جای قهر آشتی داشتیم

یلدا میمونه تو خاطراتم

تا یلدای بعد من با هاتم

شعر در مورد شب یلدا

بخوان برایم از غزل های حافظ

بگو که غزل‌ وار دوستم می داری

بگو این حس برایم همیشگی ست

من دوست دارم تکرار را

تکرار شب های یلدا را

تکرار دستانت را

وقتی پشت پنجره

دانه های برف آرام آرام

بر زمین خیس می نشیند و آب می شود

مثل نگاه تو در دل من

و طنین صدای تو

لابلای غزل های حافظ

در این مطلب گلچینی از شعرهای شب یلدا با مضامین ناب و پرمحتوا را مشاهده کردید. که امیدواریم این اشعار دلنشین مورد توجه تان قرار بگیرند. می توانید برای مطالعه مجموعه ای زیبا از پیام تبریک شب یلدا و متن زیبا درباره شب یلدا کلیک کنید.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو