تحلیل محبیان از اعتراضات بنزینیِ آبان ۹۸

منبع: برترین ها

105

1398/9/14

00:43


کارشناس مسائل سیاسی درخصوص حوادث ناشی از تصمیم بنزینی اخیر گفت: دولت باید ۶ ماه قبل می‌آمد و به مردم می‌گفت که در بحث بنزین مشکل داریم نه اینکه نصف‌شب اجرا کنیم و بعد بگوییم "خودمان هم خبر نداشتیم"! مردم نباید احساس کنند که به شعورشان توهین شده است.

خبرگزاری تسنیم: کارشناس مسائل سیاسی درخصوص حوادث ناشی از تصمیم بنزینی اخیر گفت: دولت باید ۶ ماه قبل می‌آمد و به مردم می‌گفت که در بحث بنزین مشکل داریم نه اینکه نصف‌شب اجرا کنیم و بعد بگوییم "خودمان هم خبر نداشتیم"! مردم نباید احساس کنند که به شعورشان توهین شده است.

پس از بروز اعتراضات و نیز اغتشاشاتی که پیرو اجرای تصمیم اصلاح قیمت بنزین در کشور به وقوع پیوست تحلیل‌گران متعددی به ارائه‌ نظرات و دیدگاه‌های خود راجع به چرایی وقوع این اعتراضات و نیز راهکارهای مواجهه با آن پرداخته‌اند.

امیر محبیان کارشناس مسائل سیاسی و مدرس فلسفه یکی از این تحلیل‌گران است که به ارائه‌ی نقطه نظرات خود پرداخته است. بخش‌هایی مهم این گفتگو را در ادامه بخوانید:

-سیستم حل مشکل ما هم معمولاً فرافکنی است یعنی به جای اینکه مشکل را حل کنیم، فرافکنی می‌کنیم، لذا فکر می‌کنیم اگر مسئله‌ای را نبینیم، خودش حل می شود. مسئله را تا زمانی که حل نکنی، حل نمی‌شود و دولت ها مسائل را روی هم انباشته کرده‌اند و هر فردی مشکلات را به فرد دیگری منتقل کرده است و نهایتاً به آنجا رسیده‌اند که متوجه شدند که نمی توانند مسائل را حل کنند و تمام بار این ناتوانی و ناکارامدی ها فشار بر روی دوش مردم می‌افتد و مردم ناگهان می‌بینند که رقم‌های بسیار کلانی از کشور خارج می‌شود و یا اختلاس صورت می گیرد و از آن طرف آنها برای کف مطالبات خود دچار مشکل هستند.

تحلیل محبیان از اعتراضات بنزینیِ آبان ۹۸

- این احساس محرومیت ایجاد احساس خشم می‌کند اگر این احساس خشم جایی گفته شود و در جایی شنیده شود تا حدودی ایجاد آرامش کرده و وضعیت جامعه بهبود پیدا می‌کند اما اگر مردم احساس کنند که حرف‌های آنها شنیده نمی‌شود و برای آن اهمیتی قائل نیستند، این خشم متراکم شده و تبدیل به یک ظرفیت می‌شود این ظرفیت می‌تواند با هنرمندی مدیران در جهت مثبت استفاده شود و یا می‌تواند در جهت منفی استفاده شود و خود این خشم می تواند موتور محرک برای رفع تبعیض‌ها و یا موتور محرک برای تخریب همه چیز باشد.

- این اعتراض بر روی لبه خشم حرکت می‌کند و یک پتانسیل خشم در اینجا وجود دارد ولی لزوما این خشم عملیاتی نیست. خیلی‌ها عصبانی می‌شوند اما کاری با آتش زدن جایی ندارند؛ عصبانیت‌شان در کلام است اما اگر این خشم اجازه تخلیه پیدا نکند نهایتاً بر خلاف قانون بروز پیدا می‌کند و به صورت اعتراض خیابانی مطرح می‌شود که دو طیف از این فرصت استفاده می‌کنند و سریعاً به این شکل خشم شکل فیزیکی می‌دهند.

- یک بخش دیگری هم وجود دارد که ممکن است خشم متراکم را بالفعل کند که آن حاشیه نشین‌ها هستند. الان حاشیه نشین‌هایی در جامعه وجود دارند که در بطن جامعه به دلیل مسائل مالی و اقتصادی نتوانستند زندگی کنند و دائماً رانده شده‌اند، این افراد دوست دارند که فلان کفش معروف را بپوشند اما نمی‌توانند. بنابراین می‌روند غیر اصل آن را می‌گیرند، دوست دارند که خوب زندگی کنند اما جامعه این اجازه را به آنها نداده است، اینها نیز معضلاتی را ایجاد می‌کنند.

- اگر آمارها را نگاه کنید بین ۱۶ تا ۱۹ میلیون در ایران حاشیه نشین وجود دارد شما فقط به جغرافیای اعتراضات نگاه کنید؛ به خصوص جاهایی که خشن شده است، بیشتر این مناطق، مناطق حاشیه نشین بوده است، یعنی شهرها و شهرک‌هایی است که به وجود آمده و افرادی که در شهرهای اصلی نتوانستند زندگی کنند و دائماً به عقب رانده شدند، اعتراض کرده‌اند. این قضایا مسائلی عجیبی در پی خود دارد، ناگهان یک فضای اعتراضی به وجود می‌آید و محیط عاطفی نیز ایجاد می‌شود که در آن محیط خشم و اعتراض هم وجود دارد، البته صرف نظر از اینکه از این فضا ضد انقلاب نیز سوءاستفاده می‌کند.

- اگر بخواهیم علت و علل ایجاد اعتراض‌ها را در نظر بگیریم، چند عامل در این زمینه وجود دارد، برخی معتقدند با مدل دموکراسی و توسعه سیاسی همه مشکلات ما حل خواهد شد اما نگاه به تاریخ نشان می‌دهد که چنین چیزی صحت ندارد و حتی در خود آمریکا نیز چنین اتفاقاتی رخ داده است، الان در لبنان همین اتفاقات در حال رخ دادن است در لبنانی که آنجا هم دموکراسی حاکم است، در فرانسه هم که سالگرد اعتراضات را داریم.

- تحلیل بنده این است، چیزی که الان مردم از حکومت می خواهند این است که مسائل شان را حل کند، آنها باید احساس کنند که زندگی شان رو به بهبود است که الان این را نمی‌بینند.

- در اتفاقات دی ماه ۹۶ بنده انتظار زلزله ۷ و نیم ریشتری داشتم که زلزله ۴ ریشتری اتفاق افتاد، این اتفاقات باز هم تکرار خواهد شد. البته نمی‌خواهم بگویم که قضیه را منفی نگاه کنید، ببینید این مسئله روز به روز در حال افزوده شدن است و اصلاً حل نشده است، شما از ۹۶ تا الان نگاه کنید آیا مسئله‌ای حل شده است؟ اگر الان هم اعتراضاتی به خاطر بنزین شکل نمی گرفت قطعاً در مورد دیگری این اتفاق رخ می داد چون مردم احساس نمی‌کنند که مسئله شان در حال حل شدن است اتفاقاً این مسئله هر چقدر که دورتر می‌شود سنگین‌تر می‌شود و ما کارشناسان باید آژیر را به صدا در بیاوریم.

- در سال ۸۸ اتفاقی که افتاد یک حرکت سیاسی بود که یکسری بسترها هم داشت؛ یک جریان سیاسی هم سوار آن شد و از آن استفاده کرد اما در سال ۹۶ اصلاً این موضوع نبود. عمده اعتراضات، اقتصادی بود، در سال ۹۸ هم اینگونه بود حتی شکل شعارها نیز در حال تغییر است و مسئولان باید به دقت به این قضیه نگاه کنند.

- مدیریت یعنی اینکه با حداقل‌ها بتوانیم حداکثرها را به دست بیاوریم، بسیاری از مدیران کشور ما مدیر هزینه هستند و در اصل مدیر نیستند و این‌ها افرادی هستند که بودجه‌ای برای آنها تخصیص داده می‌شود و آنها آن را پخش می‌کنند لذا وقتی بودجه نباشد نمی‌دانند چه باید بکنند.

تحلیل محبیان از اعتراضات بنزینیِ آبان ۹۸

- باید با مردم صحبت کرد. مردم شعور دارند دولت اگر ۶ ماه قبل می‌آمد و می‌گفت که در بحث بنزین مشکل داریم و کار به واردات می‌کشد و به نخبگان هم می‌گفت ۶ ماه درباره آن بحث کنید از دل این موضوع چند گزینه‌ی خوب بیرون می‌آمد که چگونه این مشکل را حل کنیم؟ نه اینکه نصف شب کاری را انجام بدهیم و بعد بیاییم بگویم که خودمان هم خبر نداشتیم! مردم نباید احساس کنند که به شعورشان توهین شده است.

- همه دنیا چارچوب‌هایی را برای حق اعتراض عمومی مشخص کرده اند. اعتراض باید در چارچوب قانون باشد. در دنیا نیز همین‌گونه است. یعنی وقتی شما مجوز یک راهپیمایی یا تجمع اعتراضی را دریافت می‌کنید در واقع مسئولیت تمامی مراحل این اعتراض را قبول کرده‌اید. نهاد مربوط مجوز را می‌دهد ولی متذکر هم می ‌شود که مجوز شما در این چارچوب است که سر و صداهای شما نباید موجب آزار مردم شود و نباید موجب راه‌بندان در خیابان باشد. اگر درخواست کنندگان این چارچوب‌ها را پذیرفتند، آنوقت به آنها مجوز داده می‌شود. همچنین برای اعتراض کنندگان محل خاصی را مشخص می‌کنند. من در یکی از برنامه‌های تلویزیونی پارک لاله را به عنوان یک محل برای تجمع اعتراضی مثال زدم.

- وزارت کشور مسئولیت دارد که بر اساس یک جدول زمان‌بندی مشخص، حق اعتراض را به گروه‌ها و اتحادیه‌های مختلف بدهد. وقتی یک اعتراض به شکل رسمی برگزار شود شرکت کنندگان در این اعتراضات دیگر در جریان این حرکت خود فحاشی یا تخریب انجام نمی‌دهند.

- به نظر من در این حوزه نباید از ابراز نظرات ترسید. برخی حاکمان بعد از یک مدت می‌ترسند و فکر می‌کنند اگر یک چیزهایی گفته شود اتفاقاتی می‌افتد.

- شما یادتان هست زمانی بود که می‌خواستند در این کشور فیلم آدم برفی را بسازند. یک عده‌ می‌گفتند که اسلام رفت، دین رفت ولی هیچ اتفاقی نیفتاد. این حرف‌ها را اگر شما مجوز ندهید تا مودبانه و به شکل عمومی زده شود، مردم در جامعه این حرف‌ها را به شکل غیر رسمی می‌زنند.

- نظام باید افتخار کند که مردم معترض به شکل قانونی اعتراضات خود را به شکل مسالمت‌آمیز بیان می‌کنند نه اینکه به عنوان دشمن با این تجمعات برخورد شود. برعکس باید از توریست‌های خارجی نیز دعوت کنید تا این اعتراضات را از نزدیک ببینند و بفهمند که در ایران هرکس به یک مسئله اعتراض داشته باشد می‌تواند اعتراض خود را به شکل مسالمت‌آمیز انجام دهد.

- برای ما که بچه‌های انقلاب هستیم این لاکچری بازی‌هایی که فامیل‌ها و بچه‌های برخی مسئولان دارند، مانند کاردی در قلب است. وقتی می‌بینیم که برخی‌ نان برای خوردن ندارند و یا اینکه یک نفر برای شوخی، کودک فقیری را داخل سطح آشغال می‌اندازد، این یک نگاه است، یعنی تا این حد یک انسان را بی‌ارزش می‌داند.

- امروز ما سیستم رسانه‌ای خوبی در فضای مجازی داریم به طوری که شب کلیپ بی‌احترامی به یک کودک در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شود و صبح بعد از آن، فرد خاطی دستگیر و با او برخورد می‌شود. شما حساب کنید اگر این مسئله به موضوعات اجتماعی نیز بسط پیدا کند و مردم بتوانند اعتراضات خود به دیگر مسائل را نیز صراحتا اعلام کنند و بگویند که فلانی در حال اختلاس بیت‌المال است. اگر چنین فضایی در کشور حاکم شود، کمک بسیار زیاد به سالم‌سازی دستگاه‌های اجرایی کشور می‌کند. چرا که مسئولان متخلف از فضای شفاف می‌ترسند و دیگر به خود اجازه انجام اعمال خلافکارانه را نمی‌دهند. کم کم افرادی که شایستگی قرار گرفتن در مسئولیت‌های اجرایی را دارند می‌توانند جایگزین شوند.

- اینکه ما ۴۰ سال تمام تلاش خود را انجام دهیم که روزنامه‌نگاران دچار خطا و اشتباه نشوند قطعا افراد شاغل در این حرفه هیچگاه تبدیل به یک روزنامه‌نگار واقعی نمی‌شوند. چرا که در درون این افراد هیچگاه رسالت روزنامه‌نگاری نهادینه نمی‌شود و همیشه از بیرون در حال کنترل شدن است.

- اگر آقای روحانی اقدام به استعفا بدهد، بنده به شخصه اگر در این رابطه مسئولیتی داشته باشم این استعفا را نمی‌پذیرم. یعنی چه؟ ۲ سال فرصت برای اصلاح‌ امور داری، باید تمام تلاش خود را برای حل مشکلات انجام بدهی.

- من نمی‌خواهم بگویم که فقط آقای روحانی تنها عامل بروز این شرایط است. من می‌گویم همه عوامل روی هم جمع شده و آقای روحانی نیز یکی از این عوامل است. باید تا آخرین ثانیه و دقیقه ۹۰ در سمت خود باقی بمانند و برای رفع مشکلات تلاش کنند. من اگر به آقای روحانی مشورت دهم به او می‌گویم که برای اینکه بتوانی اعتماد مردم را بار دیگر جلب کنی، دو سال زمان کمی نیست.

- نه آقای روحانی کنار می‌رود و نه اجازه کنار رفتن به ایشان می‌دهند و ما هم دنبال این نباشیم. بر فرض اگر روحانی کنار برود آیا مشکلات حل می‌شود؟ ما باید به فکر کارآمدی کشور باشیم. قطعاً با تعقل و تخصص مشکلات کشور قابل حل است.

- رهبر انقلاب درباره تصمیم سران قوا برای افزایش قیمت بنزین اعلام کردند که در این حوزه سررشته ندارند ولی قبلا نیز اعلام کرده‌ بودند که هر تصمیمی که کارشناسان امر و سران قوا در این حوزه بگیرند، ایشان حمایت می‌کنند. خیلی‌ها درباره این اظهارات رهبری موضع‌گیری کردند ولی باید اذعان کرد وقتی شخصی در حد رهبری می‌گوید که در یک حوزه سر رشته ندارد و از نظر کارشناسان این حوزه حمایت می‌کند، بسیار مهم است.

- مگر در علم طب اینطور نیست؟ مگر امام خمینی(ره) زمانی که بیمار می‌شد پرشک بالای سر او نمی‌آمد؟ چرا ما فکر می‌کنیم که متخصص اقتصاد، علوم سیاسی و جامعه‌شناسی کمتر از یک پزشک هستند؟

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو