متن ادبی درباره دانشجو به مناسبت روز دانشجو

منبع: ستاره

521

1398/9/14

23:36


اگر به دنبال یک متن ادبی درباره دانشجو هستید که به مناسبت این روز برای دوستانتان ارسال کنید و یا آن را در صفحات مجازی خود منتشر کنید، پیشنهاد می‌کنیم خواندن این مطلب از ستاره را از دست ندهید.

متن ادبی درباره دانشجو به مناسبت روز دانشجو ۱۶ آذر

 
ستاره | سرویس سرگرمی - اگرچه روز دانشجو بهانه خوبی برای ارسال پیام تبریک روز دانشجوست، اما گاهی نوشتن یک متن نه چندان بلند ادبی یا طنز و فرستادن آن برای یک دوست هم می‌تواند نشانه ذوق سرشار شما باشد، در این مطلب، چند متن ادبی درباره دانشجو آمده است که می‌توانید برای این منظور از آن‌ها استفاده کنید. با ستاره همراه باشید.

 

متن ادبی درباره دانشجو

کبوتران روحت را اسیر رکود نکن!
چشمت را در تاریکی‏‌ها نگستران!
برای پرواز به سمت کارهای بلند دانش، بال‏‌های پروازت را در زلال آبی‌‏ها رها کن ـ یله در نسیم نور ـ
میان این همه پرسش، کتاب‌‏هایت را بردار و ذهنت را در دست‏هایت بگیر و آماده باش؛
کلاس، گام‌‏های محکم تو را انتظار می‌‏کشد، هوای روز را از تمامی سمت‏‌ها نفس بکش! نگذار دچار خاموشی و فراموشی شوی. امروز روز توست.
حمیده رضایی
÷♥÷♥÷♥÷♥÷♥÷

گاهی رزمنده‌ای سنگری می‌سازد از سنگ و ماسه
گاهی جهادگری دیواری می‌سازد از آجر و سیمان
و گاهی دانشجویی نردبانی می‌سازد از علم و معرفت
اما می‌دانی؟
همه‌ی این‌ها روح مشترکی دارند، روحی که انسان را تا خدا می‌رساند، تا آن جا که حتی ملایک هم غبطه می‌خورند... پس اگر سنگری می‌سازی، یا دیواری و یا نردبانی، مادامی که دست در دست او داری، هیچ چیزی در برابر سد آهنین عزم تو یارای مقاومت نخواهد داشت، قدم‌هایت سبز و دلت پر امید
÷♥÷♥÷♥÷♥÷♥÷

متن ادبی درباره دانشجو، زیبا و به یادماندنی

♥ متن ادبی درباره دانشجو، زیبا و به یادماندنی ♥
 

آمیخته از شور و دانشی، طعم هیاهو را با تمام تنت حس می‏کنی،
کلاس‏هایی که تو را کوهوار می‏خواهند، کتاب‏هایی که دریچه‏‌های روشن پرواز تواند و شناخت که در تو، چون خونی تازه می‏جهد و راز جوانی که بر لبانت تازه می‏شود.
دیروز، امروز، فردا، همه روز‌ها به نام توست، وقتی در صفحه به صفحه تاریخ، بر قله‌‏های سربلندی ایستاده‌‏ای «دانشجو»؛
این نام سرشارت می‏کند از بهار.
÷♥÷♥÷♥÷♥÷♥÷

روز مبارزه است و اگر به دفاع از خویش برنخیزى، کیان علم‌ات را به تاراج خواهند برد.
لشکریان چنگیز، به خاک پارس زده‌‏اند؛ اما نه از شرق، که از غرب...، اما نه با اسب و شمشیر، که با حیله و تزویر.
اگر میراث معرفتى ‏ات را به یغما برند، به سود اهداف استعمارى خویش پنهان خواهند کرد و مگر به قیمت به بندکشیدن ملت‏‌ها، مرهمى از دانش را بر زخم‏هایشان نخواهند ریخت.
میراث معرفتى خویش را پاس‏دار تا همچون آریاییان نجیب، در خدمت به هم‏نوع خویش به کار بگیرى و انسان‏‌دوستانه، کمر به مداواى بیماران عالم ببندى؛
درست مثل زکریاى رازى، مثل ابوعلى سینا.
بر خروار‌ها گنجینه تمدن نشسته‌‏اى که هر خشت آن، به نام کسى است و در سپهرى نفس میکشى که ستاره‏‌هایش به نام دانشمندان پارسى است؛
خوارزمى، ابن هیثم، خواجه نصیر...
مبادا خرمن تجربه ایرانیان را باد ببرد! مبادا از یاد ببرى که قوم و قبیله‌‏ات کیست و نام و نشانى‏ات چیست!
گردباد‌ها براى خرابى می‌‏وزند نه آباد کردن؛ که آباد کردن از گردباد‌ها بر نخواهد آمد.
÷♥÷♥÷♥÷♥÷♥÷

دست‏هایت، ستاره‌‏های علم‌اند؛ برخاسته از پیکره زمین و «حیات طیبه»، هدیه‌‏ای است که به قدم‏‌های تو ارزانی می‌‏شود.
دهان که بگشایی، درختان برای شنیدن حدیث بیداری سَر خم می‏‌کنند.
ستارگان، دانه دانه فرو می‏ریزند تا قدم گاهت را ببوسند. حیات در شیار انگشت‏‌های تو جاری است. طومار جهل را بپیچان، تا نقطه پایان گذاشته باشی بر هر چه فریب و گمراهی و نادانی.
میثم امانی
÷♥÷♥÷♥÷♥÷♥÷

نام تو را امروز بر سردر شکوه و اقتدار کشور حک کرده‌‏اند؛ کدام عرصه از طنین گام‏های اندیشه‏‌ات تهی مانده است!
تو آمده‌‏ای تا دست‌‏های نادانی شهر را بگیری و آرام از کوره راه‏های جهل و ناتوانی، به سر منزل سعادت و آبادانی برسانی.
ویرانه‌‏های شهر، سرسبزی دستان تو را به تمنا نشسته‏‌اند، فصل، فصل توست.
تو، تجربه‏‌های دیروز را به تلاش‌‏های فردا پیوند می‏زنی تا آینده‌‏ای بسازی لبریز از روز‌های تازه. رو به زیباترین و خوشبخت‏‌ترین منظره‏‌های زندگی.
 
 

متن‌های ادبی زیبا درباره دانشجو

♥ متن‌ ادبی درباره دانشجو ♥

از جغرافیاى زخمى انقلاب، صداى شما را میشنوم که از اعماق سال‏‌هاى دور، متن درس شهامت را در خیابان‌‏هاى اعتراض، می‌نویسید.
مگر نه اینکه معناى مردانگى در زبان نیست؛ در عمل است؟!
آن روز‌ها قلم‏‌هایتان، مشت‏‌هاى گره کرده ‏اى بود که آوازهاى خونینش، مرکّبى براى نوشتن کلمه رهایى و آزادى بود
و از آن به بعد، درهاى دانشگاه، هر روز با وزش یاد شما گشوده میشود تا استاد قدیمى عشق، کلاس را آغاز کند
و کتاب‏هاى کمال، در متن خیابان‏‌ها معرفت را بیاموزند؛ آنجا که کتاب انقلاب، آخرین واحد فارغ التحصیل ‏شدنتان از جهان بود.
جاى شما را در تقویم، سبز نوشتیم که روزتان مبارک باد!
÷♥÷♥÷♥÷♥÷♥÷

تو از تبار بهاری، در تنت، هزار جوانه به رویش نشسته‏‌اند، هزار جویبار در اندیشه‌‏ات جریان گرفته است.
تو با زبان قلم آشنایی، تو با واژه‌‏ها، به گل‏چینیِ حقیقت می‏روی. دست در دست کلمات، پا به پای پرسش‌‏ها، کوچه گرد ناشناخته عالم می‏شوی؛
گاهی در قعر زمین، گاهی در کهکشان. امروز روز توست. سرزمین علم و آزادگی، صلابت قدم‏هایت را می‏طلبد.
امروز روز توست. «دانشجو»! در تاریک خانه‏‌های میهن، فانوس دانایی بیاویز.
÷♥÷♥÷♥÷♥÷♥÷

بر سردر دانشگاه دلم نوشته‌‏اند: ایمان. بر سردر دانشگاه دلم نوشته‏‌اند: عشق.
دلم دانشگاهى است که از سرتاسر جهان، براى کسب علم بدان آمده‌‏اند. باید کرسى تدریس همت برپا کنم!
باید واژه‏‌هاى قرآن را از طاقچه خاطراتم به میز کار زندگی ‏ام بکشم.
دانشگاه دلم باید علم و اندیشه‏‌اش قرآنى باشد و من باید هر چه می آموزم، از فیزیک و شیمى و ریاضى و علوم انسانى و... همه با قرآن باشد.
مگر نه آنکه جملگى علوم، توحید است؛ اگر نیت، توحیدى باشد؟!
کفش و کلاه کرده‏ ام، از سرزمین پدرى کوچ خواهم کرد. می‏روم هر جا که کرسى علمى برپاست و کتابى بر روى میهمانى باز است.
اعظم جودی
 

سخن آخر

ما هم به نوبه خود این روز بزرگ را به همه دانشجویان عزیز کشور عزیزمان ایران، تبریک گفته و آینده‌ای روشن و پربار برای همه این عزیزان آرزو می‌کنیم. امیدواریم از خواندن این متن‌های زیبای ادبی درباره دانشجو لذت برده باشید و توانسته باشید از میان آن‌ها متن مورد نظر خود را انتخاب کنید. منتظر خواندن پیشنهاد‌های خوب شما در مورد این مطلب و مطالب مشابه هستیم. اگر می‌خواهید این روز را به دوست یا عزیز دانشجویی تبریک بگویید غیر از متن ادبی درباره دانشجو، می‌توانید عکس نوشته روز دانشجو را نیز در ستاره مشاهده کنید و عکس مورد علاقه‌تان را برای او ارسال کنید. موفق و پیروز باشید. 

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو