سعی ما این است که جشنواره موسیقی صبا تبدیل به یک رویداد بین دانشگاهی شود / آموزشگاه‌ها کاذب‌ترین جا برای آموزش هستند / روایت پوریا رمضانیان و هادی مجیدی از یک رویداد دانشجویی

سعی ما این است که جشنواره موسیقی صبا تبدیل به یک رویداد بین دانشگاهی شود / آموزشگاه‌ها کاذب‌ترین جا برای آموزش هستند / روایت پوریا رمضانیان و هادی مجیدی از یک رویداد دانشجویی


137

1398/9/20

11:24


مینا آتشی: دو نفر از برگزارکنندگان جشنواره موسیقی صبا می‌گویند تلاش می‌کنند این رویداد چه در بخش رقابتی و چه در بخش غیررقابتی به‌صورت موازی با جریان جشنواره ملی موسیقی جوان حرکت کند.

سعی ما این است که جشنواره موسیقی صبا تبدیل به یک رویداد بین دانشگاهی شود / آموزشگاه‌ها کاذب‌ترین جا برای آموزش هستند / روایت پوریا رمضانیان و هادی مجیدی از یک رویداد دانشجویی

سرویس موسیقی هنرآنلاین: دومین دوره جشنواره موسیقی صبا اوایل آذر با حمایت دانشگاه هنر تهران و همکاری بنیاد رودکی، انجمن موسیقی و دفتر موسیقی در سالن‌های مجموعه‌ بنیاد رودکی، حوزه‌ هنری، موزه‌ موسیقی، عمارت روبه‌رو، سالن پژوهشکده‌ دانشگاه هنر و آمفی‌تئاتر دانشکده‌ موسیقی دانشگاه هنر طی دو هفته در دو بخش رقابتی و غیررقابتی برگزار شد.

بخش رقابتی شامل چهار محور گروه‌نوازی موسیقی کلاسیک غربی، گروه‌نوازی موسیقی ایرانی، و پژوهش بوده و بخش غیررقابتی نیز شامل مسترکلاس‌ها، سمینارها و کارگاه‌های آموزشی، مروری بر آثار، و اجرای کنسرت‌ها بود.

پوریا رمضانیان نوازنده پیانو و دبیر هنری جشنواره و هادی مجیدی آهنگساز و دبیر اجرایی جشنواره برای توضیحات بیشتر درباره این رویداد موسیقایی مهمان هنرآنلاین شدند.

آقای مجیدی با توجه به این که شما مؤسس جشنواره موسیقی صبا هستید، بگویید که ایده شکل‌گیری این جشنواره از کجا شکل گرفت؟

هادی مجیدی: جشنواره صبا زمانی تشکیل شد که سال‌ها بود جشنواره موسیقی دانشجویی با تم خاص دانشجویی در دانشگاه‌های ایران فعالیت نداشت. هرچند ما سال‌ها قبل می‌دیدیم که چنین جشنواره‌هایی وجود داشتند و هر سال با میزبانی دانشگاه‌های مختلف در کشور برگزار می‌شدند. خلأ این موضوع باعث شد ما که دانشجوهای دانشکده موسیقی دانشگاه هنر بانی این جریان شویم که یک جشنواره مختص فعالیت‌های دانشجویی و دانشگاهی در ایران تأسیس کنیم. در سال اول ابعاد این جشنواره نسبت به دور دوم کوچک‌تر بود ولی با حمایت‌هایی که خود دانشجوها به‌صورت خودجوش داشتند این ابعاد بزرگ‌تر شد و بهتر به راه خودش ادامه داد. ضمن این که بین جشنواره اول و جشنواره دوم حدود سه سال وقفه افتاد.

علت این که سه سال وقفه افتاد چه بود؟

پوریا رمضانیان: از همان سه سال پیش قرار بود که جشنواره به‌صورت سالانه برگزار شود ولی به خاطر مشکلاتی که از نظر سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و بودجه مطرح بود، شرایط وقت دانشکده ایجاب نمی‌کرد که این جشنواره برگزار شود. در این دوره با حضور دکتر عسگری به‌عنوان رئیس دانشکده و دکتر سلطانی به‌عنوان رئیس دانشگاه و در شرایط بیرونی حضور شخصی مثل آقای احمد صدری در معاونت هنری وزارت ارشاد و آقای مهدی افضلی مدیرعامل بنیاد رودکی، شرایط فراهم شد که ما دوباره این جشنواره را برگزار کنیم.

دبیر جشنواره را چه کسی تعیین کرد؟

پوریا رمضانیان: هر جشنواره‌ای مکانیسم انتخاب دبیر خودش را دارد. بخشی از آن در اساسنامه‌ای که وزارت علوم به معاونت فرهنگی تحمیل می‌کند قرار داد و در بخش دیگر نیز یک سازوکار وجود دارد که مثلاً دبیر حتماً دانشجو باشد ولی ما در اساسنامه خودمان آمدیم این مسئله را طرح کردیم که دبیر جشنواره حتماً باید در دوره گذشته یک نقشی داشته باشد و در چم و خم جشنواره قرار گرفته باشد. الآن اگر دانشجویی که هیچ ارتباطی با دومین جشنواره موسیقی صبا نداشته است بیاید دبیر سومین دوره جشنواره شود باید یک راه رفته را از اول طی کند. بنابراین من به‌عنوان دبیر بخش پژوهش یکی از کاندیدها بودم که شورای سیاست‌گذاری تصمیم گرفتند من را به‌عنوان دبیر این دوره از جشنواره انتخاب کنند.

هادی مجیدی: از آنجا که جشنواره موسیقی صبا بر اساس نیروهای داوطلب جلو می‌رود، عموماً تعداد دانشجویانی که بخواهند چنین مسئولیتی را قبول کنند زیاد نیست. بنابراین گزینه‌هایی که بخواهند دبیری چنین جشنواره‌ای را قبول کنند هم زیاد نیستند. خصوصاً این که باید صلاحیت علمی و توانایی اجرایی چنین کاری را هم داشته باشند چون اصولاً جشنواره ما به نسبت نامش که دانشجویی است وارد ابعاد وسیع‌تری شده است. بنابراین موضوع انتخاب دبیر موضوع حساسی بوده که در دومین جشنواره به خوبی اتفاق افتاده است. امیدوار هستیم که در سال‌های بعد نیز بتوانیم بدون مشکل ادامه بدهیم.

پوریا رمضانیان

ظاهراً برنامه‌ریزی‌های شما به خاطر قطعی اینترنت به هم خورد. کمی راجع به این موضوع صحبت کنید.

پوریا رمضانیان: مسئله اول تنوع هیئت ژوری است که داوران فقط اعضای مدعو و هیئت علمی آن دانشگاه نباشند و از بیرون هم با ما تعامل داشته باشند. مثلاً آقای مهران روحانی هیچ‌وقت استاد آهنگسازی دانشگاه‌ها نبوده است ولی خانه ایشان به‌عنوان پایگاه موسیقی آکادمیک کشور شناخته می‌شود یا آقای شریفیان هم به‌ندرت در دانشگاه‌ها تدریس کرده‌اند. حضور این افراد در هیئت ژوری باعث شده که ژوری ما پربارتر شود. ما اگر می‌خواستیم فقط از استادان خود دانشگاه استفاده کنیم ممکن بود یک رانتی به وجود بیاید. در کنار آن‌ها می‌بایستی یک سری رویدادها مثل کنسرت‌ها و مسترکلاس‌ها هم برگزار می‌شد که دانشجوها بتوانند به‌صورت رایگان از آن‌ها استفاده کنند و بعد آن مسترکلاس‌ها نیز باید در راستای سیاست‌های آموزشی می‌بودند که دانشجو می‌بیند. یک دانشجو نزدیک چهار سال در دوران کارشناسی تحصیل می‌کند، حالا باید یک فستیوالی از درون بیاید برای او برنامه‌ریزی کند و بگوید بیا در چنین برنامه‌ای به‌صورت رایگان شرکت کن. این که ما امسال نمی‌توانیم به این نقطه عزیمت کنیم به خاطر این است که بودجه ما فقط 25 میلیون تومان بود. وزارت علوم باید 300 میلیون تومان به ما اختصاص بدهد که این جشنواره در کنار جشنواره موسیقی فجر سیاست خودش را اعمال کند. هر دبیری بر اساس شناختی که از آدم‌های موزیسین دارد و رویکردی که دارد یک سری طراحی‌ها می‌کند. ما با کمک هادی و اعضای شورای سیاست‌گذاری تعداد 18 رویداد را برنامه‌ریزی کردیم که به درد دانشجوها بخورد که نزدیک شش هفت برنامه به دلیل قطعی اینترنت و عدم حضور هنرمندان ارمنی در ایران لغو شدند. از بین برنامه‌هایی که برگزار شد چند برنامه رایگان اعلام شد. کنسرت خانم حکیم‌آوا و مسترکلاس، تنها رویدادهایی بودند که بلیت‌فروشی شدند.

هادی مجیدی: سعی ما این است که جشنواره موسیقی صبا تبدیل به یک رویداد بین دانشگاهی شود. معمولاً این تصور ایجاد می‌شود که این جشنواره متعلق به دانشکده هنر است و فعالان موسیقی سایر دانشگاه‌ها می‌گویند ما چرا باید در چنین جشنواره‌ای شرکت کنیم، در صورتی که سعی ما این است که چه در بخش رقابتی و چه در بخش غیررقابتی، جشنواره موسیقی صبا جشنواره‌ای باشد که به‌صورت موازی با جریان جشنواره ملی موسیقی جوان حرکت کند و فضایی باشد که دانشگاه‌های دیگر هم در این جشنواره شرکت کنند که این اتفاق در دومین دوره جشنواره موسیقی صبا افتاده است. ما در دوره دوم در بخش رقابتی پراکندگی استانی بسیار خوبی داشتیم. علیرغم انتقاداتی که وجود دارد و کاملاً به‌جا است، می‌توانیم بگوییم که در این زمینه داریم در راه درستی قدم برمی‌داریم.

دقیقاً چند رویداد جشنواره حذف شد؟

پوریا رمضانیان: پنج رویداد حذف شد و دو رویداد هم به تعویق افتاد.

این مسئله باعث نشد که جشنواره موسیقی صبا زمین بخورد؟

پوریا رمضانیان: رویدادهایی که لغو شدند شاید گل سرسبد رویدادهای ما بودند و لغو آن‌ها صد درصد به جشنواره ضربه زد. قرار بود آقای تالالیان با همکاری خانم ترزیا شوماخر و آقای رضا ناژفر بیایند در جایزه آهنگسازی پژمان اجرا کنند ولی این اتفاق نیفتاد. ما جزو برنامه‌گذارهایی بودیم که با توجه به نیاز مخاطبان حتی تعیین کرده بودیم که هنرمندان چه چیزی را بزنند. مثلاً تعیین کردیم که کوارتت 11 بتهوون اجرا شود و با خانم دلبر حکیم‌ آوا توافق کردیم که ایشان کوینتت بنوازند. برنامه بسیار شایسته‌ای بود و وقتی حذف شد خود خانم حکیم‌آوا از این بابت اظهار تأسف کردند. لغو شدن این برنامه‌ها به ما ضربه زد ولی رویدادهای دیگر مثل بزرگداشت استاد مشکاتیان و اختتامیه و افتتاحیه ما برنامه‌هایی بودند که به خوبی برگزار شدند.

نحوه انتخاب رپرتوار افراد در بخش رقابتی و غیررقابتی به چه صورت بود؟

پوریا رمضانیان: بخش رقابتی سیستم متفاوت خودش را دارد. هر بخشی یک مشاور علمی دارد. مثلاً مشاور علمی بخش کلاسیک ما خانم آشوقیان بودند. ما یک مشاور علمی کل هم داشتیم که آقای محمدرضا تفضلی بودند و من هم دبیر جشنواره بودم. ما با همدیگر تصمیم می‌گرفتیم که ژوری‌ها چه کسانی باشند و رپرتوار بچه‌ها چه باشد. با این حال در قسمت غیررقابتی هیچ فورسی نداشتیم ولی به هنرمندی که می‌آمد پیشنهاد می‌دادم چه چیزی بزند تا به درد دانشجوها بخورد. مثلاً ارمنستان چون می‌خواست ما را حمایت کند تأکید می‌کرد که آهنگ‌های ارمنی بزنند ولی ما نپذیرفتیم چون آهنگ‌های ارمنی به درد دانشجویان ما نمی‌خورد. ما تا جایی که به شأن هنرمند تجاوز نکنیم به هنرمندان پیشنهاد‌هایی هم می‌دهیم. در رویدادهای غیررقابتی تا حد ممکن روی محتوا نظارت داشتیم.

آقای رمضانیان، از آنجا که خودتان هم دانشجوی دانشکده هنر بودید فکر نمی‌کنید ممکن بود یک فضای حسادت‌گونه پیش بیاید؟

پوریا رمضانیان: همیشه چنین فضایی وجود دارد. به‌طور کلی همیشه برگزاری جشنواره این تبعات را دارد. به هر حال شما به‌محض این که یک کاری را انجام می‌دهید یک عده می‌گویند چرا این کار را انجام ندادید. مثلاً ما برای هیئت ژوری از یک سری استاد خارج از دانشگاه دعوت کردیم که استادان دانشگاه خودمان گفتند وقتی ما هستیم، چرا از خارج دانشگاه استاد می‌آورید؟ به نظرم چنین مسائلی همیشه وجود دارد. تدبیر دبیر جشنواره این است که بتواند چنین ماجراهایی را کنترل کند. مثلاً اگر یک استادی به ژوری دعوت نمی‌شود، بیاید از او در جای دیگری تقدیر و استفاده کند. ما جزو معدود رویدادها و فستیوال‌هایی بودیم که از هر چیزی که برای ما فرستادند جایی استفاده کردیم. حتی برای آن‌ها یک رویدادی ایجاد کردیم.

هادی مجیدی: ما واقعاً سعی‌مان بر این بوده که همه بتوانند یک نقشی داشته باشند، منتها بعضی از افراد خودشان شرکت نمی‌کنند و وقتی اعلام حضور می‌کنند که همه برنامه‌ها بسته شده است. گاهی این مسئله پیش می‌آید که یک عده می‌گویند چرا فلانی را از دانشگاه تهران آوردید این کار را انجام بدهد؟ در صورتی که ما از اول گفتیم این رویداد برای دانشجویان موسیقی سراسر کشور است و به همین خاطر انتظار می‌رود که این اتفاق بیفتد. بعضاً راجع به انتخاب هیئت ژوری هم از داخل دانشکده یک سری انتقادات به ما می‌شود. یک نکته هم راجع به بخش غیررقابتی بگویم چون بخش غیررقابتی بسیار مهم است ولی در کشور ما کمتر به این بخش توجه می‌شود. ما جشنواره خودمان را به دو بخش "بهاره" که در خردادماه برگزار می‌شود و بخش "پاییزه" که در پاییز برگزار می‌شود و جشنواره اصلی ما نیز محسوب می‌شود تقسیم کردیم. ما بیشتر طرح‌هایی که برای بخش غیررقابتی به دستمان رسید را در جشنواره بهاره خودمان متمرکز کردیم که برنامه آن جشنواره هم اعلام می‌شود. فکر می‌کنم اتفاق خوبی است چون بسیاری از دانشجوها و فارغ‌التحصیلان در آن نقش ایفا می‌کنند و جذاب خواهد بود.

آرش مجیدی

جشنواره بهاره چگونه برگزار می‌شود؟

پوریا رمضانیان: تصمیم بر این شد که ما جشنواره موسیقی صبا را در دو بخش برگزار کنیم. قسمت اصلی جشنواره هر سال در آذرماه برگزار می‌شود ولی قسمت بعدی جشنواره بهاره است که در خردادماه برگزار می‌شود. کارهای برگزیده و خصوصاً برگزیدگان آهنگسازی می‌توانند در جشنواره بهاره ما نیز اجرا بروند. یک سری رویدادهای کوچک در طی دو سه روز داریم و فراخوان سال بعد نیز در همان هفته منتشر می‌شود. در این صورت جشنواره موسیقی صبا می‌تواند نام خودش را در طول سال در محیط موسیقی پراکنده کند و از طرفی کار ما را هم راحت‌تر می‌کند.

چرا تأکید خاصی روی انتخاب داوران از بین استادان دانشگاه‌های مختلف دارید؟

پوریا رمضانیان: در ژوری‌های موسیقی همیشه امکان توجه بیش از حد به یک عده خاص وجود دارد. درواقع همیشه به ژوری‌های جشنواره‌ها این نقد وارد است. در کشور ما نزدیک به 30 استاد پیانو بسیار جدی وجود دارد ولی فقط چهار پنج نفر آن‌ها در محیط‌های دانشگاهی نفوذ دارند. همین مسئله باعث دلسردی شاگردان آن افراد می‌شود. به هر حال آن‌ها هم زحمت کشیده‌اند و استادان معتبری هستند. ما امسال از افرادی دعوت کردیم که خودشان تعجب می‌کردند که چرا با ما تماس گرفتید. به نظر من تا حد ممکن باید از یکجانشینی پرهیز کرد. دانشجویان می‌توانند تا آخر نزد یک استاد آموزش ببینید ولی باید ای‌ها و نظرات دیگران را هم بشنوند. برای من این که فقط معلم خودم من را قضاوت کند جالب نیست. من همیشه دوست دارم یک عده از بیرون من را قضاوت کنند.

استقبال از اجراها راضی‌کننده بود؟

پوریا رمضانیان: استقبال از برنامه‌هایی که به‌صورت رایگان برگزار می‌شدند خوب بود. کنسرت خانم حکیم‌آوا هم بسیار پُرشور بود. از مسترکلاس ایشان نیز استقبال خوبی صورت گرفت. از آنجایی که من نزد دانشجویان منزلتی ندارم فکر می‌کردم کسی در این برنامه‌ها شرکت نمی‌کند ولی خوشبختانه استقبال خوبی صورت گرفت.

هادی مجیدی: افتتاحیه ما در اوج قطعی اینترنت بود و ما نمی‌توانستیم به خوبی اطلاع‌رسانی کنیم ولی با این حال استقبال خوبی از آن صورت گرفت.

چطور می‌شود با 25 میلیون تومان یک جشنواره موسیقی برگزار کرد؟

هادی مجیدی: بخش عمده‌ای از چنین جشنواره‌هایی بر اساس اعتبار و ارزش افزوده اداره می‌شود. وقتی یک جشنواره عنوان دانشجویی می‌گیرد و جهت‌گیری سیاسی خاص و یک‌جانبه‌ای ندارد، خوشبختانه بسیاری از هنرمندان و ارگان‌ها در کنار دانشجویان قرار می‌گیرند و از چنین جشنواره‌هایی حمایت می‌کنند. ما با کمک ارگان‌های دولتی و نیمه‌دولتی توانستیم بخش عمده‌ هزینه‌ها را به دست بیاوریم. در کنار آن هزینه‌ها بحث دستمزد داوران و عوامل اجرایی وجود داشت که داوران به خاطر این که جشنواره ما یک جشنواره دانشجویی بود لطف کردند و عموماً بدون دریافت هزینه حضور یافتند. بخشی از بودجه‌ای که ما داشتیم صرف جوایز، تندیس‌ها و مبالغ مربوط به مسائل چاپی شد که برای ما اهمیت زیادی داشتند.

پوریا رمضانیان: جا دارد که ما از شرکت آبسال، تنها اسپانسر جشنواره موسیقی صبا هم یاد کنیم که به ما اعتماد کردند و بودجه ما را تا حد 50 میلیون تومان بالا بردند. جشنواره ما 18 رویداد مختلف داشت که هر رویداد پوستر و بروشور خاص خودش را داشت. واقعاً عدم چشم‌داشت مالی طراحان ما نیز زبانزد است. آقای سیاوش مهرآئین و تیم دانشجویی ایشان با عشق و علاقه خاصی در این زمینه کار می‌کردند. با این حال یک سری هزینه‌ها هم وجود داشت. مثلاً چاپ پوسترها هزینه زیادی می‌خواست.

آرش مجیدی - پوریا رمضانیان

از سوی دفتر موسیقی و معاونت هنری هم حمایتی از شما صورت گرفت؟

پوریا رمضانیان: در بخش مجوزها به ما کمک کردند. کما این که در اتاق انجمن موسیقی و بنیاد رودکی همیشه به روی ما باز بود. شاید آن قدری که من آقای افضلی را می‌دیدم معاونینشان نمی‌دیدند. ایشان گفته بودند که در اتاق ما همیشه به روی شما باز است. آقای اله‌یاری مدیرکل دفتر موسیقی در دو مسئله کمک بسیار زیادی کردند که یکی از آن‌ها در مسئله صدور مجوزها بود. همچنین طبق تفاهم‌نامه‌ای که قبلاً انجام گرفته بود ایشان دستور دادند که سالن‌ها را در اختیار ما بگذارند. من در مورد سالن‌ها می‌توانم به‌طور خاص از آقای ثابت‌نیا مدیرعامل انجمن موسیقی ایران و آقای افضلی تشکر کنم. آقای اله‌یاری تعهد دادند که در جشنواره موسیقی فجر یک فیلدی را برای جشنواره موسیقی صبا اختصاص بدهند که تعهد ایشان محقق شد و این اتفاق برای ما جای خوشحالی دارد.

هادی مجیدی: هرچند که ما از آن‌ها انتظار داریم که از ما حمایت کنند. به نظر درخواست ما درخواست زیادی هم محسوب نمی‌شود.

آقای رمضانیان، به‌عنوان نوازنده پیانو فکر می‌کنید سازهای کلاسیک توانسته‌اند به نسبت سال‌های گذشته بیشتر شناخته و معرفی شود و جایگاه واقعی خودشان را پیدا کنند؟

پوریا رمضانیان: نمی‌دانم این سؤال را در چه سطحی باید پاسخ بدهم اما فکر می‌کنم وضعیت نوازندگان سازهای کلاسیک خیلی بهتر شده است. ورودی‌های جدیدی که در دو، سه سال گذشته به دانشکده موسیقی دانشگاه هنر آمده‌اند خیلی بهتر هستند. من الآن 9 سال است دانشجوی دانشگاه هنر هستم. در دو، سه سال گذشته تربیت و آموزش در دانشگاه خیلی فرق کرده است. خود من معلمی دارم یا با واسطه با معلم‌هایی ارتباط دارم که فاصله‌شان با معلم‌های خوب دنیا بسیار کم است یا اصلاً فاصله‌ای نیست.

بر اساس چه معیارهایی چنین باوری دارید؟

پوریا رمضانیان: معیار، استانداردها و مسائل و محتواهایی است که طرح می‌کنند و همین‌طور این موضوع ‌که چقدر به کارشان مسلط هستند و چگونه شاگردهایی را پدید می‌آورند. آن‌ها در سیستم معیوبی که با موسیقی فاصله زیادی دارد کار می‌کنند و طبیعی است که یک معلم به‌تنهایی نمی‌تواند یک انقلاب در زمینه موسیقی ایجاد کند. تا زمانی که تفکر شاگرد در نتیجه تحمیل‌ عقاید کاذب است هر چقدر معلم درجه یک باشد باز هم نقایصی وجود دارد. معلم یک ساعت در هفته شاگردش را می‌بیند و در این یک ساعت چقدر می‌تواند روی شاگرد نفوذ کند؟ اما به نظر من معلم دارد کارش را درست انجام می‌دهد. شاید من معلم‌هایم را با معلم‌های بزرگ دنیا عوض نکنم. دلایل خاص خودم را هم دارم. شاید معلم‌های ما فاصله‌شان فقط با آدم‌هایی مثل شیف و برندل باشد که آن‌ها دیگر بزرگان این رشته هستند. اما فاصله‌شان با یک معلمی در دانشگاه جولیارد یا فلان دانشگاه آلمان زیاد نیست. آنجا معلم خیلی بد دارد و اینجا هم دارد ولی اینجا معلمان خوبی دارد که شاید آنجا پیدا نشود. به همین خاطر ما در پنج، شش سال اخیر شاهد نوازنده‌هایی بوده‌ایم که از بیس قوی‌تری بهره‌مند هستند و در عرصه رقابت استانداردهای خیلی مشخصی دارند. مثلاً من اگر به عرصه رقابت بروم به خاطر عدم بیسیک و به خاطر این که در مشهد معلمی نبود، ممکن است جوری خودم را نشان بدهم و به یک چیز دیگری از من امتیاز بدهند، اما یک نوازنده دیگری که الآن 18 سالش است و از کودکی پیش این معلم‌ها کار کرده است و در حال حاضر از کتاب‌های مهمی مثل آثار خانم حکیم آوا، آقای میناسکانیان و خانم آشوقیان بهره‌مند می‌شود حائز امتیازهای دیگری است. در این شرایط فکر می‌کنم ما خیلی جلوتر هستیم و من واقعاً نمی‌توانم تفاوت این دو نسل را نادیده بگیرم، گرچه که بچه‌ها با استانداردهای بالای جهانی فاصله دارند.

آقای مجیدی، در آهنگسازی‌هایی که امروزه انجام می‌شود استفاده از سازهای الکترونیک و سمپل‌های آماده بسیار زیاد شده است. به‌عنوان دانشجوی این رشته فکر می‌کنید علتش چه بوده است و به نظرتان با این وضعیت آهنگسازی قرار است به کجا برسد؟

هادی مجیدی: بعضی از اتفاقاتی که افتاده لزوماً بد نیست و بعضی‌هایش هم لزوماً خوب نیست. اقتضای مسائل بودجه‌ها و بازار کاری که برای آهنگسازی وجود دارد طلب می‌کند که امکانات و تکنولوژی هم در ابعاد دیگری گسترده شود. اما در زمینه آهنگسازی صحنه و آهنگسازی کلاسیک که از اساس موضوعی تجاری نیست، شیوه حرفه‌ای آهنگسازی به قوت خودش باقی است، مخصوصاً در زمینه آهنگسازی معاصر که آهنگسازان زیادی در کشورمان فعالیت می‌کنند و نسل جدید هم فعال‌تر شده است و شما می‌بینید کارهای متعددی در جشنواره‌های داخلی و جشنواره‌های خارجی اجرا می‌شود و دانشجوهای زیاد آهنگسازی به همین واسطه در دانشگاه‌های معتبر خارجی قبول می‌شوند، اما در زمینه آهنگسازی که به هر حال به بازار کار ربط پیدا می‌کند مثل فیلد موسیقی فیلم یا کارهای دیگر، با توجه به این که بودجه‌ها برای تولید کم شده است آهنگسازی رفته رفته به سمت سازهای دیجیتالی سوق داده می‌شود که این لاجرم است و در کل دنیا هم اتفاق می‌افتد. اما سازهای دیجیتالی به خودی خود می‌‌توانند بد نباشند و آن کسی که با این‌ها کار می‌کند خیلی مهم است. متأسفانه چون امکانات در دست افراد غیرمتخصص خیلی زیاد است این مسئله سطح کیفی کارها را تا حد خیلی زیادی نزول داده است. بنابراین شما می‌بینید که همه کامپیوتر و نمونه‌ها را دارند و تولیدی که در زمینه‌های مختلف موسیقی می‌شود از سطح کیفی خیلی بدی برخوردار است. در صورتی ‌که اگر این ابزار در اختیار مردم نبود و مردم مجبور بودند با سازهای واقعی کار کنند و بابت آن‌ها هزینه بشود اصلاً هر کسی آهنگسازی نمی‌کرد. اگر شما به یک یا دو نسل قبل برگردید می‌بینید که واقعاً آهنگساز بدشان هم در حد آهنگسازهای الآن آن‌قدرها بد نیست چون در کارش یک حداقل‌های تکنیکی و علمی لحاظ شده است. اما از آن‌طرف آهنگسازانی هم هستند که با همین ابزارهای دیجیتال کار می‌کنند و کارشان خروجی خوبی هم دارد. بنابراین نمی‌شود ابزارهای دیجیتال را یک اتفاق بد و منفی در نظر گرفت.

آرش مجیدی - پوریا رمضانیان

به‌عنوان دانشجوی موسیقی فکر می‌کنید دانشکده‌های موسیقی بیشتر تأثیرگذار هستند یا آموزشگاه‌های ساده هم می‌تواند یک موزیسین بسازند؟

پوریا رمضانیان: اگر قرار است موسیقی درست شود باید همه آموزشگاه‌ها حذف شود. به خاطر این که اولاً با مسئله اساسی دموکراسی که آموزش باید رایگان باشد منافات دارند. حتی هیچ معنی نمی‌دهد که اعضای هیئت علمی یک دانشگاه آکادمی خصوصی خودشان را داشته باشند. همه اعضای هیئت علمی ما جز تعداد معدودی از آن‌ها مثل آقای تفضلی و خانم آشوقیان، آکادمی خاص خودشان را دارند و این فاجعه است چون امکانی که دانشجو باید رایگان داشته باشد، خصوصی‌‌سازی شده و کانالیزه شده است و حول محور سرمایه به آکادمی‌های خصوصی می‌رود و دفرمه می‌شود. پس اولین مشکل آموزشگاه‌ها این است که آموزش رایگان نیست. دومین مشکلش هم این است که هردمبیل است. یک مشکل جدی‌تری هم پشت این ماجراست که دانشجوهای موسیقی هیچ آینده شغلی ندارند و همواره باید تدریس کنند، یعنی تدریس شده است تنها کانال کسب معیشت یک دانشجوی موسیقی. پس من می‌روم تدریس کنم و شاگرد من خودش می‌شود معلم یک تعداد شاگرد دیگر و این چرخه به همین شکل می‌چرخد، در حالی ‌که در یک ابعاد کاملاً حرفه‌ای حتی من هم نباید تدریس کنم و شاید حتی استاد من هم نباید تدریس کند. باید یک معلم داشته باشیم و چند شاگرد. بنابراین چون هیچ امکان شغلی نیست همه سراغ تدریس می‌روند. حتی آهنگسازی هم بازار کار خاصی ندارد و یک سری افراد خیلی محدود و قلابی بازار کار را به دستشان گرفته‌اند و بقیه فقط تدریس می‌کنند. پس اساساً آموزشگاه‌ها کاذب‌ترین جا برای آموزش هستند و اولین اقدام این است که آموزشگاه‌ها باید حذف شوند و به حداقل برسند و آموزش‌ها رایگان شود و آن‌هایی که کار درست هستند به دانشگاه‌ها بیایند و محیطی برایشان فراهم شود که آموزش درست و رایگان ببینند. ما الآن آموزشگاهی داریم که به خاطر بریز و بپاشی که می‌کند و این که هنرمند می‌آورد و می‌برد و آدم‌های سلبریتی جمع می‌کند، دانشگاه را تحویل نمی‌گیرد که این واقعاً فاجعه است، در حالی ‌که یک دانشگاه است که مرجع اعتباربخشی دانش به آموزشگاه است. پس آموزشگاهی که در قلب جردن تهران است و چند سلبریتی آنجا هستند و در و دیوارش آب طلا است و شهریه‌های آنچنانی می‌گیرد و بچه‌ها را به آلمان و اتریش می‌برد و اساساً بهترین جا برای آموزش نیست

آقای مجیدی نظر شما چیست؟

هادی مجیدی: من هم تا حد زیادی با این موضوع موافق هستم. برخی از دانشگاه‌هایی که الآن شکل گرفته است، بالأخص دانشکده موسیقی دانشگاه هنر، سالیان سال برایشان زحمت کشیده شده است تا به جایی رسیده که خروجی‌هایی دارد و خیلی‌هایشان هم همان‌هایی هستند که در آموزشگاه‌ها درس می‌دهند. متأسفانه معضل اصلی همان چیزی است که آقای رمضانیان گفتند، یعنی برای این‌ها تعریفی جهت اشتغال‌زایی نشده است، چه در ارگان‌هایی مثل صداوسیما یا وزارت ارشاد و هر جای مرتبطی که فردی با تخصص موسیقی می‌توانسته کار کند. چون چنین فضاهایی وجود ندارد بعضاً خیلی از موزیسین‌های دانشگاهی هم به‌صورت غیرمتعهد در آموزشگاه‌ها در حال کار هستند و ما خروجی‌هایش را بسیار دیده‌ایم که خروجی‌های خیلی ضعیف است. خیلی از هنرجویانی که در این آموزشگاه‌ها فعالیت می‌کنند اصلاً انگیزه این که واقعاً نوازنده بشوند ندارند و این‌ها اگر درست سوق داده شوند بیشتر مخاطبین خیلی خوبی برای موسیقی هستند. اما چون این اتفاق نمی‌افتد و همه آموزشگاه‌ها به‌صورت کاذب دارد پیش می‌رود، برای آن موزیسین حرفه‌ای که پیانیست یا کنسرت‌گذار است مخاطب واقعی هم وجود ندارد چون همه فکر می‌کنند خودشان تولیدکننده هستند. متأسفانه فضا دارد به سمتی می‌رود که انگار تعداد تولیدکننده‌های ما در موسیقی از شنونده‌های ما خیلی بیشتر هستند. به نظر من چاره این است که بالأخص وزارت ارشاد که عامل اصلی مجوز دادن و رونق دادن به آموزشگاه‌ها است باید در رأس امور کنترل را به دست بگیرد و فعالیت آموزشگاه‌ها را خیلی محدود کند.

پوریا رمضانیان: البته باید جایگزین هم ارائه بدهیم. ما بچه‌های زیادی داریم که می‌توانند کار مدیریتی یاد بگیرند و بعداً کارمندان و خدمت‌گزاران به موسیقی باشند. پس اگر این همه آینده شغلی ایجاد کنیم آن‌وقت منطقی است که آموزشگاه‌ها حذف شوند.

در پایان اگر صحبتی باقی مانده است بفرمایید.

هادی مجیدی: نکته مهمی که در صحبت‌هایمان جا ماند، موضوع تخصص‌گرایی در جشنواره‌های دانشجویی است. در کشور ما جشنواره‌های مختلفی در زمینه موسیقی فعالیت دارند، مثل جشنواره موسیقی که در دانشگاه شریف برگزار می‌شود یا جشنواره‌هایی که بالأخص برای دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور توسط وزارت بهداشت ساپورت می‌شود. طبیعتاً ایرادی ندارد که این جشنواره‌ها به‌عنوان یک فعالیت فوق برنامه وجود داشته باشند اما از وزارت علوم و وزارت بهداشت انتظار می‌رود که اگر می‌خواهند روی کار دانشجویی موسیقی سرمایه‌گذاری کنند باید بها را بیشتر به ارگانی بدهند که به‌طور تخصصی دارد در آن زمینه فعالیت می‌کند تا هم کار دانشکده موسیقی و ارگان متخصص این حیطه به رسمیت شناخته شود و هم مخاطبش افزایش پیدا کند و هم‌افزایی بکند. یکی از مسائلی که ما داشتیم این بود که جشنواره‌ای دقیقاً با اسم مشابه جشنواره موسیقی دانشجویی صبا در دانشگاه شریف برگزار می‌شد و ما حدود دو سال درگیر این بودیم که چطور ممکن است دو جشنواره همنام با این برد خبری زیاد وجود داشته باشد؟ به نظر من این نیاز به سامان دادن دارد. ما اصولاً با کانون‌های موسیقی دانشگاه‌های سراسر کشور در ارتباط هستیم و می‌دانیم این‌ها بعضاً موسیقی را به شکل آماتوری دنبال می‌کنند. البته دانشجوهای رشته‌های دیگری هستند که به‌صورت آزاد خیلی حرفه‌ای به موسیقی می‌پردازند اما خُب این‌ها باید ساماندهی شوند. مثلاً جشنواره وزارت بهداشت ابعادش در حد جشنواره موسیقی فجر است و بودجه‌های خیلی کلانی خرج می‌شود و از نظر علمی و محتوایی خروجی هم ندارد. این موضوع اگر بتواند در شرایطی مطرح شود و بودجه‌ها متمرکز شود، من فکر می‌کنم جشنواره موسیقی صبا به سرپرستی دانشگاه موسیقی دانشگاه هنر این امکان را دارد که آن جشنواره‌ها را در بر خودش بگیرد و آن چیزی که آن‌ها می‌خواهند را برایشان فراهم کند. آن‌ها واقعاً دنبال موسیقی خوب هستند و دوست دارند بیایند موسیقی خوب بشنوند و با موسیقی علمی آشنا شوند، بنابراین به نظر من باید از مسئولین مربوطه بخواهیم یک مقدار توجه کنند چون من دیده‌ام که ما بعضاً خیلی سخت به رسمیت شناخته می‌شویم.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو