زندگینامه کامل احمد شاملو و همسرش + زندگی شخصی

کولاک ، محمد سیمری : در این مطلب زندگینامه کامل احمد شاملو از نظرتان می گذرد. احمد شاملو متولد ۲۱ آذر ماه سال ۱۳۰۴ شمسی در شهر تهران (خیابان صفی علیشاه) می باشد. حیدر، پدر احمد، افسر نظامی ارتش رضا شاه بود و مادر وی نیز کوکب عراقی از مهاجران قفقازی به شمار می آمد. آن ها مجبور بودند به خاطر ماموریت پدر، هر چند وقت یک بار، به این شهر و آن شهر (شهرهایی چون رشت، سمیرم، اصفهان، آباده و شیراز) نقل مکان کنند.

او دوره ی دبستان را در شهرهای خاش، زاهدان و مشهد گذراند. احمد از سنین کم، در فعالیت های سیاسی حضور داشت! سال سوم دبیرستان در شهر گرگان و در بحبوحه ی جنگ جهانی دوم، او به خاطر فعالیت سیاسی دستگیر شد! و به زندان شوروی در شهر رشت منتقل شد. وی پس از آزادی با خانواده ی خود به شهر ارومیه نقل مکان کرد و در آن شهر مشغول به تحصیل در مقطع چهارم دبیرستان شد. در آن دوره با قدر گرفتن پیشه وری و فرقه ی دموکرات در منطقه ی آذربایجان، به همراه پدر خود دستگیر شد!

اما سرانجام آزاد شد و به شهر تهران بازگشت. او قید درس خواندن را زد! او سپس در یک کتاب فروشی مشغول کار شد.

احمد شاملو وارد دنیای شعر می شود

در سال ۱۳۲۵ شسی و وقتی ۲۱ سال، سن داشت با دیدن تصویر ” نیما یوشیج ” در روزنامه ی ” پولاد ” با وی آشنا شد و اندکی بعد نیز با پیدا کردن آدرس خانه او، به دیدن وی رفت و به این ترتیب، همراهی این دو با یکدیگر آغاز شد!

در سال ۱۳۲۶ شمسی و وقتی ۲۲ سال، سن داشت اولین مجموعه ی اشعار وی با نام ” آهنگ‌ های فراموش شده ” به چاپ رسید و به صورت هم‌ زمان نیز در نشریاتی هم چون ” هفته نو ” مشغول به فعالیت شد. لازم به بیان است تخلص شاملو در شعر ” الف. بامداد ” و ” الف. صبح ” بود.  در سال ۱۳۳۰ شمسی، شاملو شعر بلند ” ۲۳ ” و همچنین مجموعه اشعار ” قطع نامه ” را به چاپ رساند. بد نیست بدانید سرودن اشعار ” قطع نامه ” ،  تحت تاثیر نیما بوده است!

لازم به بیان است در سال ۱۳۳۱ شمسی و به مدت حدود دو سال، به عنوان مشاور فرهنگی سفارت کشور مجارستان فعالیت داشت.

احمد شاملو دستگیر می شود

در سال ۱۳۳۲ شمسی و وقتی وی ۲۸ سال، سن داشت پس از کودتای ۲۸ مرداد علیه دکتر مصدق و با بسته شدن فضای سیاسی کشور، با حمله پلیس به چاپخانه و خانه ی وی دستگیر می شود و روانه زندان می گردد! در این میان بسیاری از نوشته ها و کتاب های در حال انتشار احمد ضبط می شود و از بین می روند! آثاری چون ترجمه ی ” طلا در لجن ” اثر ” ژیگموند موریس ” و بخش عمده ی کتاب ” پسران مردی که قلبش از سنگ بود ” اثر ” موریوکایی ” با تعدادی داستان کوتاه به قلم خود او و همچنین تمام یادداشت‌ های کتاب ” کوچه ” از بین می رود.

وی در نهایت به تحمل یک سال حبس در زندان محکوم می شود. او در سال ۱۳۳۴ شمسی و پس از یک سال و چند ماه، از زندان آزاد می‌ شود.

احمد شاملو و تاسیس اداره سمعی و بصری وزارت کشاورزی

شاملو در سال ۱۳۳۹ شمسی و وقتی ۳۵ سال، سن داشت با همکاری سهراب سپهری ، اداره سمعی و بصری وزارت کشاورزی را تاسیس می نماید و به عنوان سرپرست این اداره مشغول به کار می شود. مدتی بعد و از سال ۱۳۴۰ شمسی با دکتر محسن هشترودی، هفته نامه ی مشهور ” کتاب هفته ” را منتشر می کند و از سال ۱۳۴۶ شمسی نیز سردبیر مجله ” خوشه ” می شود.

علاوه بر این، وی شروع به فیلم نامه نویسی و نوشتن کتاب برای کودکان نیز می نماید؛ فیلم ” بن بست ” در سال ۱۳۴۳ شمسی به نویسندگی او ساخته می شود و اکران می گردد.

مهاجرت احمد شاملو از ایران

در سال ۱۳۵۷ شمسی، مخالفت ساواک با انتشار هفته نامه وی باعث می شود تا شاملو به کشور بریتانیا مهاجرت کند! مدتی بعد و با سقوط حکومت پهلوی در ۱۱ اسفند ماه به ایران باز می گردد.

او سپس به عنوان عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران شروع به کار کرد. البته پس از مدتی وی دچار محدودیت ادبی و هنری می شود و کتاب های وی نیز توقف می گردد.

زندگی شخصی احمد شاملو

در سال ۱۳۲۶ شمسی و در سن بیست و دو سالگی، با ” اشرف الملوک اسلامیه ” ازدواج کرد. هر چهار فرزند او یعنی سیاوش، سامان، سیروس و همچنین ساقی حاصل این ازدواج هستند. در نهایت این زندگی، پس از گذشت یک دهه به طلاق ختم شد.

احمد برای بار دوم و در سال ۱۳۳۶ شمسی و در ۳۳ سالگی، با ” طوسی حائری ” ازدواج کرد که این زندگی نیز، پس از گذشت ۴ سال، بدون داشتن فرزندی به طلاق ختم شد.

شاملو برای سومین بار در ۱۴ فروردین ماه سال ۱۳۴۱ شمسی، با ” آیدا سرکیسیان ” فرهنگ نویس ارمنی تبار وارد رابطه ی احساسی و عاشقانه می شود! آن ها در سال ۱۳۴۳ شمسی با هم ازدواج می کنند. جالب است بدانید احمد از آن پس می گوید من هر چی می نویسم، برای آیدا است و به خاطر او!

زندگی احمد شاملو و آیدا سرکیسیان، تا سال های سال با عشقی فوق العاده ادامه می یابد.

شاملو به شدت اهل فوتبال بود! او طرفدار تیم های فوتبال آلمان، پرتقال و به ویژه برزیل بود. وقتی وی، جوان بود، در جریان یک بازی فوتبال، ضربه ی پای او به ساق بازیکن دیگر، منجر به شکستگی پای طرف شد! از آن به بعد احمد دیگر بازی فوتبال نکرد؛ چون از این اتفاق، بسیار ناراحت شده بود.

متاسفانه احمد به بیماری دیابت مبتلا بود. با شدت گرفتن بیماری دیابت، وی در ۲۶ اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۶ شمسی در بیمارستان ایران مهر بستری می شود و پای راست او از زانو قطع می شود! وی سرانجام در ۲ مرداد ماه سال ۱۳۷۹ شمسی و وقتی ۷۵ سال، سن داشت در شهر فردیس کرج درگذشت.

پیکر او در ۶ مرداد ماه تشییع شد و در امام زاده طاهر شهر کرج به خاک سپرده شد.

لینک کوتاه: http://bia2safa.net/goto/web/url/975030