تقصیر ماست اگر کبوترخانه های ایرانی از شهرت معماری بناهای تاریخی کشورمان جا مانده اند. کبوترخانه هایی که در گذر تاریخ رو به فراموشی گذاشته اند و این روزها کمتر کسی سراغی از این شگفتی معماری ایرانی می گیرد. واقعیت این است که معماران ایرانی نگاه عالمانه ای به اقلیم و علم زیست شناسی داشته اند. آنها با به کار گیری روش هایی هوشمندانه، چنان پناهگاه امنی برای کبوتران فراهم کرده بودند که کمتر کسی می توانست عظمت و ظرافت آن را درک کند.

که تنها کبوتران می توانند وارد آن شوند و پرندگان مهاجم قادر به ورود به داخل

 آن نبوده و نیستند

کبوترخانه ها درست مثل دژهای نظامی در برابر همه دشمنان کبوتر (که کم هم نیستند) مقاومت می کنند. ساختار معماری این کبوترخانه ها به گونه ای است که نه تنها در برابر پرندگان شکارچی مانند قوش، جغد و کلاغ مانع ایجاد می کنند، بلکه با ویژگی های خاصی که در ساختشان در نظر گرفته شده، مانع از ورود پرندگان مهاجم می شوند تا آرامش و آسایش کبوتران به صورت همه جانبه تأمین شود.

کبوترخانه میبد

این برج ها آنقدر دقیق ساخته شده اند که درصد اشتباه ورود پرندگان مزاحم در آنها تقریبا صفر است چرا که اگر حتی یک مورد پرنده یا حیوان مهاجمی به درون این کبوترخانه راه پیدا کند، هرگز هیچ کبوتری احساس امنیت نخواهد کرد و در نتیجه کبوترخانه خالی از حضور کبوتران می شود.

فضای داخلی کبوترخانه آن چنان امن و مفرح است که گاهی حدود 25 هزار کبوتر در آن جمع می شدند. آشیانه ها آن چنان زیبا و منظم با مدول های یک شکل و از مصالح کاهگل ساخته شده که در تابستان بسیار خنک و بادگیر و در زمستان گرم آرام است.

این در حالی است که که تنها کبوتران می توانند وارد آن شوند و پرندگان مهاجم قادر به ورود به داخل آن نبوده و نیستند. جالب این که برای دقت یک اندازه بودن قطر سوراخ های کبوتر به ویژه در کبوترخانه های سبک گلپایگان و خمین از تنوشه (لوله های سفالی) استفاده می شده تا سوراخها یکسان اجرا شوند؛ نه بزرگتر که پرندگان مهاجم وارد شوند و نه کوچکتر که کبوتران بزرگتر نتوانند داخل بیایند. این کبوتر خانه ها حتی در مقابل ورود گربه و روباه و مار و موش هم ایمن بودند و حتی ورود آدمیزاد هم به این برج ها به سادگی امکانپذیر نبود. در برخی از کبوترخانه های ایران مثل کبوترخانه های روستاهای گلپایگان و خمین، سر گرگ و کفتار را در کبوترخانه می گذاشتند تا با انتشار بوی آن، دشمنان کبوترها از راهی که آمده اند فرار کنند! این روش آنقدر موثر بود که تا این اواخر هم سرکفتاری در کبوترخانه رباط ابوالقاسم گلپایگان نگهداری می شد.

اما این کبوترخانه ها تنها در نقش محافظان کبوترها عمل نمی کردند. این بناهای شگفت انگیز، عملکرد اقتصادی هم داشتند و مرغوب ترین کود شناخته شده در جهان را تامین می کردند.

این کبوترخانه ها تنها در نقش محافظان کبوترها عمل نمی کردند. این بناهای شگفت انگیز، عملکرد اقتصادی هم داشتند و مرغوب ترین کود شناخته شده

در جهان را تامین می کردند

کبوترخانه از نگاه جهانگردان

کبوتر خانه اصفهان

کبوترخانه ها را همه جا می توانید ببینید. از کناره های شرقی دریاچه ارومیه گرفته تا کویر یزد و میبد و برخی روستاهای نطنز و کاشان... از جنوب خراسان و طبس گرفته تا گوشه و کنار شهرها و آبادی های کشور. آنقدر که تنها در حوالی اصفهان بیش از سه هزار برج زیبای کبوتر وجود داشته که با جذب کبوتران سراسر شهر، زیستگاه امنی برای آنها فراهم می کرده اند.

کبوترخانه ایرانی مورد توجه بسیاری از سیاحان و گردشگران خارجی بوده که به اختصار اشارتی در این زمینه خواهد شد. ابن بطوطه مراکشی ظاهراً اولین سفرنامه نویسی بوده که درباره کبوترخانه ایرانی سخن گفته است. او در سفر طولانی خود در حدود 5 قرن قبل (477 سال پیش) می گوید که این کبوترخانه ها را بین راه قریه فیلان و اصفهان دیده است: «فیلان قریه بزرگی است که بر روی رودخانه عظیمی ساخته شده و در کنار آن مسجد زییایی وجود دارد. آن روز تیر از وسط باغها و آبها و روستاهای زیبا که برجهای کبوتر زیادی داشت به مسیر خود ادامه دادیم و پسین روز به اصفهان رسیدیم...»

کبوترخانه ها را همه جا می توانید ببینید. از کناره های شرقی دریاچه ارومیه گرفته تا کویر یزد و میبد و برخی روستاهای نطنز و کاشان... از جنوب خراسان و طبس گرفته تا گوشه و کنار شهرها و آبادی های کشور

کبوترخانه ها

حدود دو قرن بعد (شاردن فرانسوی) با دقت فراوانی به موضوع کبوترخانه های ایرانی می پردازد. او یک جلد از ده جلد سیاحتنامه خود را به اصفهان پایتخت آن روز ایران اختصاص داده است و همان طور که خود گفته اصفهان را بهتر از پاریس می شناخته است. او درباره کبوتر خانه های ایران می نویسد: «من عقیده دارم که ایران مملکتی است که بهترین کبوترخانه های جهان در آنجا ساخته می شود. همه اینها برای به دست آوردن کود ساخته شده است و نه برای پرورش و تغذیه کبوتران.» او می نویسد: «ایرانیان، فضله این پرنده را «چلغور» می نامند که به معنی محرک و مقوی است که میوه های پررنگ و بو و خوشمزه ایران و اصفهان مدیون این کبوترخانه هاست.» و در جایی دیگر می گوید: «کبوترخانه های عظیم ایران شش بار بزرگتر از بزرگترین پرورشگاه های ماست. این برج ها را از آجر بنا می کنند و رویش را گچ و آهک می کشند و در تمام سطوح داخلی دیواره برج از بالا به پایین سوراخهایی تعبیه شده تا کبوتران در آنها آشیانه کنند.»

توماس هربرت هم درباره اصفهان و کبوترخانه های آن می نویسد : «اگر چه خانه های ایرانیان نظیف بود، ولی به هیچ وجه قابل قیاس با خانه کبوترانشان (برجهای کبوتر) که ظاهری عجیب دارند، نبود.»

این در حالی است که «اوژن فلاندن» می نویسد: «مابین جلفا و خرابه ها، چندین برج کبوتر یافت می شود. این برجها انسان را به خود جلب می کند... خیلی بزرگ، محکم و قشنگند.»


گروه گردشگری تبیان

برگرفته از همشهری آنلاین


گردآوری ایران شناسی آکاایران