عروض در شعر فارسی

شعر پارسی را در جهان به عنوان شعری موزون می شناسند؛ عروض دانشی است که به وزن شعر و تقطیع هجاهای آن به منظور تعیین وزن عروضی آن می پردازد. علم عروض برای نخستین بار توسط فراهیدی مدوّن و شاعران پارسی آن را از عروض عربی عاریه گرفتند و با ایجاد تغییراتی در کتاب های شعر خود به آن رنگ و بوی شعر پارسی بخشیدند.

تعریف اصطلاح عروض

عروض در لغت بر وزن فعول به معنای عمود خیمه می باشد و در وجه تسمیه آن آورده اند که چون قوام خیمه به عمود آن است، قوام شعر هم به وزن شعر است که در مجاز آن را عروض نامیده اند؛ و در معنی اسم مفعول آن (معروض علیه) به معنای چیزی که شعر بر آن عرضه میگردد، می باشد.

اما عروض در اصطلاح علم صوت شناسی (phonetic) به معنای دانش و مهارتی است که شعر را به آن عرضه و ارائه می نماییم تا کلام موزون و آهنگین از سخن ناموزون تفکیک گردد که موضوع اصلی آن پیرامون وزن شعر می باشد.

عروض علمی است که شعر به آن عرضه میگردد.

تاریخچه عروض

پیشینه پیدایش علم عروض را میتوان به نخستین روزهای پیدایش شعر نسبت داد، به این نحو که شاعر معانی را که از عالم ملکوت شهود کرده بود، سعی داشت تا هرچه سریعتر در قالب الفاظ بریزد؛ قالبی که شاعر خود به خود و بدیهی آن ها را حفظ بود و به نوعی الهام درونی بود و همینطور سینه به سینه به نسل بعد منتقل می شد؛ اما پیشینه تدوین آن بصورت یک علم کتابی به قرن دوم هجری قمری برمی گردد، جایی که خلیل بن احمد فراهیدی دانشمند ایرانی الاصل این اوزان را که به صورت شفاهی در میان شاعران رایج بود، به حالت مدون درآورد و در کتاب خود به رشته تحریر درآورد. پس از فراهیدی، ابوالحسن بلخی اقدام به گسترش آن کرد؛ و رواج آن در زبان فارسی به قرن چهارم هجری برمی گردد؛ جایی که شعرای پارسی برای اندازه گیری وزن شعر فارسی، علم عروض عربی را اقتباس کردند، اما تغییراتی در آن به وجود آوردند و آن را متناسب با ساختار شعر فارسی کردند.

آشنایی با عروض در شعر فارسی

آشنایی با عروض در شعر فارسی

از گذشته تاکنون بحث و گفت و گو پیرامون وزن شعری و شعر عروضی از مهم ترین مسائلی است که ادبیات جهان به آن پرداخته است. در ادبیات کلاسیک (سنتی) زبان فارسی نیز مبحث وزن که به نام عروض شناخته می شود، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اشعار فارسی هم از موهبت موزون بودن بهره برده اند تا جایی که شعر فارسی را در جهان با وزن های زیبا، خوش آهنگ، متنوع و فراوان آن می شناسند.

اهالی ادب شعر را، کلامی خیال انگیز و موزون همراه با قافیه توصیف کرده اند که وزن داشتن شعر را از اصول ذاتی آن بر می شمارند؛ چرا که موجب خیال انگیزتر شدن شعر می گردد. شعر همواره در میان مردم کلامی موزون و به صورت شعری عروضی بوده است؛ اما در قرن اخیر اشعار بی وزن به پیروی از ادبیات غرب در سروده های شاعران نو به ادبیات و اذهان مردم جامعه راه پیدا کرده است؛ که با وجود خیال انگیز بودن، از ضرب و شور شعر موزون برخوردار نیست.

نخستین کتاب علم عروض همانطور که بیان شد، به زبان عربی و توسط خلیل بن احمد فراهیدی نوشته شد. مردم ایران زمین که پیشینه ی کهنی در سرودن شعر داشتند، بعد از گرایش به اسلام قوانین عروضی عرب را بکار بستند و در تقسیم اوزان شعر پارسی و نامیدن آن ها از ضوابط عروض عربی تبعیت نمودند تا اینکه رفته رفته و دانش عروض شعری به شکلی که امروز می شناسیم، درآمد.

شعر فارسی را در جهان به عنوان شعر موزون می شناسند.

شعر فارسی

 عروض دانشی پیرامون اوزان شعری (تقطیع) و تقسیم بندی آن ها از لحاظ نظری و عملی است. علم عروض در هر کدام از دو زبان عربی و فارسی ویژگی های خاص خود را دارا می باشد، به طوری که در زبان فارسی با گذشت زمان دانش عروض اختصاصی تر شده و موجب تفاوت های بسیاری با عروض در زبان عربی شده است؛ که تمامی این ویژگی های اختصاصی عروض شعر فارسی مرهون زحمات و تلاش های شاعران زبان پارسی است که با توان بالای خود در کتاب های شعر خود شگفتی آفریده اند و ذوق و طبع و شیرینی شعر فارسی را با ریختن آن در قالب عروضی الفاظ به نحوی متفاوت از دیگر زبان ها به نمایش گذاشته اند.

در حقیقت شعر امانتی الهی است که شاعران با عروج به عالم ملکوت و سیر در هفت آسمان و شهود در کائنات این معانی را بر روی دوش های خود می کشند و بر روی کره خاکی می آورند و در قالب های گِلی الفاظی می ریزند که عروضیان برایشان فراهم کرده اند؛ به همین خاطر است که سهراب سپهری این چنین می سراید:

شاعران وارثان آب و خرد و روشنی اند

آری آنان بسان پیام آوران حقی هستند که شراب الهی را برای خاکیان از حضرت دوست تحفه آورده اند، عروض همچون جعبه های این تحفه ها و هدایاست.

دانش عروض با شعر سرو کار دارد؛ و شعر هم متشکل از واژه هاست و واژه ها نیز ساخته ی حروف می باشند؛ عروض با شکل لفظی حروف (واج) و نه صورت نگارشی و خطی آن کار دارد. چرا که موضوعی که مد نظر وزن شعر می باشد، تلفظ می باشد نه نگارش و املاء. همانطور که گفتیم علم عروض با شعر و تقطیع (بخش بندی) آن کار دارد. یکی از مهم ترین اصول تقطیع که فراهیدی آن را تدوین کرد، اصل برابری مصراع ها می باشد؛ که در آن هر مصراع از لحاظ ترکیب شدن و عدد وزن های عروضی (افاعیل)، دقیقا مطابق و قرینه مصراع دیگر می باشد.

کتاب های شعر شاعران، گنجینه های حقیقی سرزمین ما هستند.

این روال تا اوایل دوره معاصر جریان داشت تا اینکه نیما یوشیج اسطوره شعر نوی زبان پارسی دیده به جهان گشود و با نبوغ منحصر به فردش اصل تساوی مصراع ها را کنار گذاشت و عروض آزاد یا نیمایی را جایگزین شعر عروضی کرد، کم کم شاعران دیگری همچون سهراب سپهری، احمد شاملو، اخوان ثالث و غیره راه او را به سبک خود پیگیری کردند و به بازار شعر نو رونق بخشیدند؛ اما این به معنای از بین رفتن شعر کلاسیک (سنتی) پارسی نیست، بلکه شعر سنتی هم همپای با شعر نو به حیات خود ادامه داد و شاعران معاصر نامداری همچون محمدتقی بهار، شهریار، پروین اعتصامی، عارف قزوینی و غیره راه شاعران سلف خود را ادامه دادند و حقا که پسران خلف شعر پارسی بوده اند و کتابهای شعر آنان همان رنگ و بوی روح انگیز شعر سنتی را با خود به همراه دارند.