عکس نوشته پروفایل غمگین تلگرام و دپ جدید و عاشقانه را مشاهده میکنید امیدواریم که عکس پروفایل دلخواهتان را پیدا کنید
عکس نوشته پروفایل
شبی بارانی و غمگین
شبی از هر شبم شب تر…
قدر مرا میکُشت دلتنگی،
ولی او را نمی دانم!
غمگین ترین آدم ها کسانی هستند که
برداشت دیگران برایشان اهمیت زیادی دارد
عکس دخترونه
بیشتر کسانی که با طنز صحبت میکنند، با احساس تر و غمگین تر هستند…
کسی که بدونه شما ناراحتید،
و بزاره با اون حال روزهاتون رو سپری کنید،
و شبها غمگین بخوابید،
هیچ کسیتون نیست!!!
وقتی میخواین سراغشو بگیرین، بپرسین:
باعث خوشحالی جان غمگین من کجاست…
غمگین ترین درد مرگ نیست،
دلبستگی به کسی است که بدانی هست
اما تو برای همیشه از دستش داده ای…!
پروفایل دپ و غمگین
عکس پروفایل دپعکس پروفایل دپپروفایلهای غمگینعکسهای غمگین
عکس پروفایل غمگین دخترانه
عکس غمگین برای پروفایل تلگرام
عکس پروفایل خاص,عکس پروفایل غمگین تلگرام
پروفایل دپپروفایل دپعکسهای غمگین متن دارعکس غمگین جدید
عکسهای غمگین متن دار
عکس های غمگین تنهایی
.
گاهی دلم
ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﻡ
تنگ می شود
ﮔﺎﻫﯽ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺎﮐﯽ ﻫﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﯼ
قلبم میگیرد…
گاهی آرزو میکنم
ای کاش دلی نبود تا تنگ شود
تا خسته شود تا بشکند … تمامِ آن چیزی که دربارهی تو در سرم هست،
دهها کتاب میشود،
اما تمام چیزی که در دلم هست،
فقط دو کلمه است،
دوستت دارم…
عکس نوشته پروفایل غمگین
عکس پروفایلهای غمگین پسرانه
عکس نوشته غمگین
عکس غمگین جدایی
به گمانم هرکس در زندگیش باید یک نفر را داشته باشد
جنسیتش مهم نیست …
یک دوست …
یک رفیق …
یک همدم
یک نفر که تو را بهتر از خودت بشناسد و حالت را بفهمد
یک نفر که بتوانی تلفن را برداری بگویی حالم بد است
و او بدون هیچ سوالی کار و زندگیش را تعطیل کند تا به تو برسد…
آخر خوشبختیست یک نفر در زندگیت باشد…
عکس نوشته غمگین
ما دخترهای غمگین شانزده سالهای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم، تکلیفمان هم روشن میشد.
ما، با ماتیکهای قایمکی و کابوسهای یواشکی و آرزوهای دزدکی.
ما و کارت پستالهایِ « سوختم خاکسترم را باد برد، بهترین دوستم مرا از یاد برد» …
ما و شعرهای دوران مدرسه، اولین دست نوشتههایی که توی دفتر ِکوچک یادداشت مینوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما میدزدید.
ما، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم. ترسیدیم مقنعههایمان چانهدار نباشد و چشم سفید باشیم.
ما که توی کتابهایمان فروغ نداشتیم، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود، ما فقط یاد گرفتیم مثل کبری تصمیمهای خوب بگیریم، و آن مرد؛ هرکه میخواهد باشد، مهم این است که داس دارد.
ما که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم…