حجت الاسلام علی شیرازی، امروز در تالار قدس کتابخانه مرکزی حرم مطهر امام رضا (ع) در خصوص علت استقبال مردم در مراسم تشییع و سوگواری سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی گفت: بر ما واجب است بدانیم سردار شهید سلیمانی چه داشت که مردم ایران، عراق، لبنان، سوریه، یمن، پاکستان، هند و امت اسلامی این گونه برای او سوختند.

وی ادامه داد: کسانی که جهاد می‌کنند به سه نوع جهاد روبه‌رو هستند: جهاد با هوای نفس، جهاد اصغر و جهاد کبیر. سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با هوای نفس، شیطان، خودخواهی، شهوت ریاست، شهوت ثروت، شهوت قدرت مبارزه کرد. او تا زمانی‌که توانست در میدان مبارزه با دشمنان دین، استکبار و رژیم غاصب صهیونیستی علمدار بود.

حجت الاسلام شیرازی بیان کرد: او از همان ابتدا تا لحظات آخر انتظار شهادت را کشید و در فراق شهادت سوخت؛ چه در دوران جنگ و چه در دوران پس از آن در مبارزه با دشمن پیشتاز بود. او همواره در صف اول دشمن ستیز بود. در دوران جنگ پیش از همه وارد میدان می‌شد و دشمن را شناسایی می‌کرد. در سوریه و عراق نیز با همین شرایط حضور داشت.

نماینده رهبری در سپاه قدس مطرح کرد: در طول حیاتش همواره دشمنان دین با او دشمنی داشتند و بارها علیه او سخن می‌گفتند. هر کجا پرچم حق بلند شود به دنبال خود نیز صدای دشمنان را بلند خواهد کرد. دشمنان اسلام همواره او را تهدید و تحریم کردند و به دنبال کشتن او بودند. دشمن در آخرین تلاش خود قرار بود در ماه محرم امسال او را  در بیت الزهرا کرمان و در شب عزاداری حسین بن علی (ع) ترور کند، اما تقدیر الهی این بود.

وی افزود: در دوم مهرماه سال ۱۳۹۷ گزارشی از تهدیدهای دشمن به دست او رساندند، در پاسخ به آن گزارش در پارافی نوشت:« امیدوارم خداوند به دست بدترین انسان‌ها مرا شهید کند» و این چنین بود که آن سردار به دست خبیث‌ترین، کثیف‌ترین و قبیح‌ترین رئیس جمهور آمریکا به شهادت رسید. او در میان سخنانش گفته بود:« دشمنی که مرا شهید کند، شفاعت خواهم کرد».

حجت الاسلام شیرازی اظهار کرد: دشمن گمان می‌کند او را از این ملت دور کرده و حیات او را گرفته است اما باید بداند که به او حیات بخشیده است؛ چرا که امروز قدرت سردار سلیمانی و نیروی قدس بیش از گذشته است. دشمن او را به آرزوی دیرینه خود رساند چرا که او در وصیت نامه خود نیز این گونه نوشته است:« خداوندا، ای عزیز سالهاست از کاروانی به جا مانده‌ام و پیوسته کسانی را به سوی آن روانه می‌کنم اما خود جا مانده‌ام. خالق من، محبوب من، عشق من که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق خود کنی، مرا در فراق خود بسوزان و بمیران».

وی ادامه داد: دشمن او را به محبوب و معشوق خود متصل کرد چرا که این آرزوی او بود. زندگی او مملو از ارتباط با خدا بود. او اهل راز و نیاز، نماز شب، شب زنده‌داری، اشک و مناجات بود. زمانیکه در دوران جنگ سخن از عملیات به میان می‌آمد، او برای بازپس گرفتن تپه‌های قلاویزان از دست دشمن اعلام آمادگی کرد و گفت:« ما می‌توانیم».

حجت الاسلام شیرازی بیان کرد: او سلاح را عامل حرکت نمی‌دانست بلکه معتقد بود ایمان عامل فتح دشمن و پیروزی در میدان جنگ است. او معتقد بود آن چیزی که ما را به دشمن غالب می‌کند، دین، اخلاق، اخلاص، تواضع و ایثار است؛ همان گونه که گفت، عمل کرد. در جایی گفته بودم تواضع این سردار از دوران جنگ تا پایان عمر تغییر نکرد؛ اما امروز سخنم را اصلاح می‌کنم، تواضع او نه تنها تغییر کرد بلکه رشد کرد و هر چه شهرت او بیشتر شد، تواضع او نیز بیشتر و بیشتر شد.

نماینده رهبری در سپاه قدس مطرح کرد: در تمام ۳۱ سالی که در کنار و در ارتباط با او بودم، حتی یک بار از او نشنیده‌ام بگوید اگر من در فلان جا نبودم، دشمن شکست نمی‌خورد. من تواضع او را در اوج قدرت و عشق به خدا را در وجود او دیدم. آن روزی که رهبر معظم انقلاب تصمیم گرفتند تا مقام ذوالفقار را به او اعطا کنند، از گرفتن آن فراری بود؛ چرا که از دوران جنگ دیده بود فرماندهان لشکر ثارالله از نام و نشان فرار می‌کردند.

وی افزود: در هنگام پذیرفتن مقام ذوالفقار از رهبری با ایشان شرط کردند که این مسئله خبری نشود؛ چرا که بر خلاف دیگران به دنبال گمنامی بود. در وصیت نامه خود نیز گفته بود:« مرا در کنار شهید یوسف اللهی دفن کنید، سنگ قبر من نیز مثل سنگ قبر دیگران باشد، بر روی آن بنویسید «سرباز قاسم سلیمانی» و مطالب عنوان دار به آن اضافه نکنید». او همواره از دوران جنگ و عملیات بدر و خیبر عاشق شهید یوسف اللهی بود.