چرا افکار عمومی برای روحانی مهم نیست؟

منبع: برترین ها

57

1398/11/28

12:19


صادق زیباکلام فعال سیاسی و استاد دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جهان صنعت نوشت: نشست خبری دیروز ‏آقای روحانی با رسانه‌ها در واقع نخستین مواجهه او با افکار عمومی بعد از وقایع تلخ دو، سه ماه اخیر بود. به همین خاطر انتظار ‏می‌رفت حداقل در حوزه‌هایی مثل اعتراضات آبان و ابهامات آن از جمله تعداد کشته‌شدگان یا ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی، ‏حرف تازه‌ای داشته باشد.

صادق زیباکلام فعال سیاسی و استاد دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز روزنامه جهان صنعت نوشت: نشست خبری دیروز ‏آقای روحانی با رسانه‌ها در واقع نخستین مواجهه او با افکار عمومی بعد از وقایع تلخ دو، سه ماه اخیر بود. به همین خاطر انتظار ‏می‌رفت حداقل در حوزه‌هایی مثل اعتراضات آبان و ابهامات آن از جمله تعداد کشته‌شدگان یا ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی، ‏حرف تازه‌ای داشته باشد.

روحانی اما نه‌تنها حرف تازه‌ای نداشت بلکه هیچ تلاشی هم برای بروز رفتار متناسب با احساسات مردم ‏نکرد. لبخندهای مکرر وی حین بیان همان حرف‌های تکراری پیرامون دلایل تاخیر در اطلاع‌رسانی درباره خطای انسانی یا دلایل ‏مسکوت ماندن تعداد کشته‌شدگان حوادث آبان‌ماه به خوبی این مطلب را نشان داد.‏

برای درک دلیل این رفتار آقای رئیس‌جمهور باید وی را از نزدیک و زیر ذره‌بین دید. به عبارت دیگر با تجزیه و تحلیل‌های ‏معمول سیاسی نمی‌توان آقای روحانی را مورد خوانش قرار داد. در واقع تجزیه‌ و تحلیل‌های معمول سیاسی ما را به اشتباه خواهد ‏انداخت زیرا ایشان از ۲۹ اردیبهشت ۹۶ به این سو به طور منظم در حال از دست دادن محبوبیت خود بوده است به طوری که من ‏یقین دارم اگر همین فردا انتخاباتی برگزار شود، او نه‌تنها ۲۴ میلیون که ۲۴۰ هزار رای هم نمی‌آورد.مساله آنجا پیچیده می‌شود که ‏نمی‌توان پذیرفت خود وی از این وضعیت مطلع نباشد.

هر چقدر هم که او در برج عاج نشسته باشد، دستیاران و مشاورانی دارد که ‏در این جامعه زندگی می‌کنند و یقینا به او گفته‌اند محبوبیت شما در این مدتی که از انتخابات می‌گذرد به شدت سقوط کرده است. ‏هیچ‌طور نمی‌توان پذیرفت که او از سقوط محبوبیت خود مطلع نیست. البته ممکن است با من هم‌عقیده نباشد و فکر کند زیباکلام ‏اغراق می‌کند و ۱۶، ۱۷ میلیون رای دارد.‏

نکته قابل تامل آن است که اگر این کاهش محبوبیت برای روحانی مهم بود، حداقل فکری می‌کرد و از نزدیکان خود می‌پرسید که ‏چطور می‌تواند از سرعت ریزش رای خود بکاهد. به نظر من با توجه به رفتار روحانی خیلی قرص و محکم می‌توان گفت که او ‏اساسا به ریزش رای خود اهمیتی نمی‌دهد و نمی‌توان با تجزیه و تحلیل سیاسی گفت که چرا اهمیت نمی‌دهد. روحانی به هر حال ‏یک کنشگر سیاسی است و بنا نیست از ۱۴۰۰ بازنشسته شود و به منطقه خوش آب و هوایی در سمنان برود. ایشان حداقل ۲۰، ۳۰ سال دیگر برای فعالیت سیاسی فرصت دارد و این مساله را پیچیده‌تر ‏می‌کند. اگر روحانی ۸۰ ساله بود می‌گفتیم اهمیتی ندارد و می‌خواهد این سال‌های آخر را با نوه‌هایش بگذراند اما شرایط روحانی ‏این‌طور نیست.

پس چرا برایش مهم نیست که رفتار و گفتار او اینقدر باعث دلخوری مردم شده است؟در پاسخ به این پرسش باید ‏بگویم این امر تا حدی به ذات متکبر روحانی برمی‌گردد. من فکر می‌کنم که در میان رجال سیاسی ایران طی سال‌های قبل و بعد ‏از انقلاب رجلی با تکبر روحانی نداشته‌ایم. او ذره‌ای به افکار نخبگان و مردم در مورد خود توجه ندارد. شاید دلیل دیگر رفتار وی ‏آن باشد که او برای خود بعد از ۱۴۰۰ اهدافی در نظر دارد که خیلی به صندوق رای و نظر مردم مربوط نیست. شاید ایشان به ‏جایی در نظام فکر می‌کند که نیازی به رای مردم ندارد.

اگر این‌طور باشد البته رفتار درستی در پیش گرفته زیرا برای رسیدن به ‏آن جایگاه باید مراکز قدرت را راضی کند. همچنان که بعد از اردیبهشت ۹۶ به مراکز قدرت بیش از نخبگان، نویسندگان، ‏دانشگاهیان و به طور کلی به مردم توجه دارد. با در کنار هم قرار دادن این دو دلیل می‌توان فهمید که چرا آقای روحانی به افکار ‏عمومی توجه ندارد و اینقدر متکبرانه عمل می‌کند.‏

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو