«جان ویک: فصل سوم» یک اکشن‌ هنرمندانه

«جان ویک: فصل سوم» یک اکشن‌ هنرمندانه


منبع: کولاک

559

1398/4/21

00:26


هنرمندی کیانو ریوز در سومین قسمت از یک مجموعه اکشن

مجله اینترنتی کولاک، مترجم: پرویز فغفوری

بازیگران:

کیانو ریوز (جان ویک)، یان مک‌شین (وینستون)، مارک داکاسکوس (زیرو)، لارنس فیشبرن (بوئری کینگ)، آسیا کیت‌دیلون (ترازکننده)، هال بری (سوفیا)، لانس ردیک (چارون) و آنجلیکا هیوستون (مدیر جامعه روسکا روما)

 

کارگردان: چاد استاهلسکی. شروع اکران: ۱۷ می در امریکا. زمان فیلم: ۱۳۱ دقیقه. بودجه ساخت: ۷۵ میلیون دلار. فروش جهانی: ۳۱۲ میلیون دلار (در امریکا و سایر کشورها هنوز در حال اکران است).

 

 

داستان فیلم:

دقیقا یک ساعت پس از پایان فیلم قبلی جان ویک، حالا جایزه‌ای ۱۴ میلیون دلاری برای کشتن او که تعیین شده است. خودش کجاست؟ در منهتن نیویورک در حال تلاش برای نمردن! او از این به بعد بین اهالی جامعه روسکا روما به عنوان یک مطرود شناخته می‌شود و دیگر عضو این جامعه نیست. او در حال فرار، سری هم به کتابخانه نیویورک می‌زند، شاید دلیلی برای زنده ماندن و نشانه‌ای از امیدواری به دست بیاورد. او باید با تعداد بی‌شماری از همکاران قبلی خودش در این راه مبارزه کند تا بتواند با مدیر جامعه در نیویورک دیدار کند.  زنی از گذشته که اکنون مدیریت تمام کارهای جامعه روسکاروما برعهده اوست. او نشانه‌ای که جان ویک در کتابخانه نیویورک پیدا کرده را از او قبول می‌کند و به او امان‌نامه می‌دهد تا بتواند به دیدارش بیاید. در همین حال ترازکننده (همان میسون تیلیور در Billions) با وینستون و بوئی کینگ ملاقات می‌کند تا راهی برای زنده ماندن جان ویک پیدا کنند. تنها یک راه برای زنده ماندن جان ویک موجود است و آن هم کشتن سانتینو دی‌آنتونیو. کاری که انجامش غیرممکن به نظر می‌رسد…

 

 

حالا دیگر می‌دانیم جان ویک با آن تیپ کت و شلواری و پیراهن سفید که بیش از آدمکش، او را شبیه به یکی از هزاران مدیرعامل نیویورکی می‌کند، قرار نیست برای زندانی کردن کسی تلاش کند یا اسیر بگیرد. او یک آدمکش است و به همین دلیل تکلیف ما با او از همان اول مشخص است. تیم تهیه‌کنندگی سومین قسمت از این مجموعه در هیچ صحنه‌ای کم نگذاشته و دنبال یک فیلم صرفاً‌ اکشن نیست. آنها با ساخت این فیلم هنر اکشن‌سازی را به دیگران یاد می‌دهند. این تنها خشونت نیست که در این فیلم نمایش داده می‌شود. تقریبا هر صحنه‌ای یک کلاس درس برای اکشن‌سازان در هالیوود است. آنها از هر چیزی که داشتند بهترین استفاده را کرده‌اند، حتی تکنولوژی را به چالش کشیده‌اند و همین باعث می‌شود از دیدن این فیلم لذت ببریم. با این حال تمام صحنه‌های درگیری یک طرف، سکانس درگیری در اتاقی که با چاقوها و قمه‌های عتیقه پر شده هم یک طرف. در این بین نمی‌توان از دیدن صحنه درگیری در اتاق شیشه‌ای هم بدون چند بار دیدن آن گذشت.

 

 

تا اینجا که تمام فیلم‌های سری جان ویک نمایانگر هنر اکشن‌سازی بوده است. سومی بهتر از همه. این فیلم از جایی شروع می‌شود که فیلم قبلی تمام شده بود؛ جایی با طرد جان ویک از جامعه‌اش تمام نیویورک برای اوتبدیل به یک بمب ساعتی می‌شود که هر لحظه امکان انفجارش وجود دارد. او در این فیلم هم باید با همکاران قبلی‌اش مبارزه کند، هم با بدشانسی‌هایش و هم با زمان مسابقه دهد و به لطف کارگردانی خوب و البته آمادگی بدنی‌اش، از پس انجام تمام این کارها هم به خوبی برآمده است.

 

 

پس از این که از جامعه‌اش طرد می‌شود باید به زندگی در یک جامعه نامرئی زیرزمینی عادت کند تا بالاخره به دنیای واقعی برگردد. بگذریم از جایزه ۱۴ میلیون دلاری که هر کسی، ‌حتی بهترین دوستانش را برای کشتن او وسوسه می‌کند. اما او به هر صورتی که شده (حتی با زبان‌بازی برای معشوقه سابقش) راه خود را به سمت مدیر جامعه باز می‌کند تا دل او را به دست آورد. بالاخره پای زنده ماندن در میان است و از هر شانسی باید استفاده کرد. البته هر لطفی، هزینه‌ای هم در پی دارد و این درخواست او را راهی کازابلانکا می‌کند و اینجا شاهد ضعیف‌ترین تکه از این فیلم هستیم؛ تفنگ‌بازی با هال بری و کشتن مردی که قدش بیش از ۲  متر است، آن هم تنها با یک کتاب. اما بیایید منصف باشیم. این بازیگر در ۵۴ سالگی خود با این همه تحرک، مخصوصا در بازار مراکش و این همه بالا و پایین پریدن هنوز ما را امیدوار می‌کند که می‌توان یک قسمت دیگر از این فیلم را هم با بازی او دید. خوشبختانه کار او در مراکش خیلی زود تمام می‌شود و دوباره برمی‌گردد به جایی که بیشترین کارآیی را در آنجا دارد (خاک امریکا) و انجام دادن کاری که در آن بهترین است؛ کشتن دشمنانش. همان‌طور که آنجلیکا هیوستون در این فیلم می‌گوید «هنر یعنی درد و زندگی یعنی زجرکشیدن». او در این فیلم با تک تک این کلمات زندگی کرد و ما هم با دیدن بازی او درد این کلمات را تحمل کردیم.

اما از هرچه بگذریم سومین قسمت جان ویک ما را به روش شگفت‌انگیز خود به ارزشمند بودن زندگی واقف می‌سازد!

منبع: گاردین

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو