علت اختلال یادگیری دانش آموزان چیست؟

علت اختلال یادگیری دانش آموزان چیست؟


منبع: نی نی بان

238

1398/6/11

11:23


یکی از عوامل نبود موفقیت تحصیلی در دانش آموزان، وجود اختلالات یادگیری در آنان است که منجر به افت تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس و ترک تحصیل آنها می شود.
 

علت اختلال یادگیری دانش آموزان چیست؟

 
برچسب های «عقب مانده»، «تنبل» و غیره به این قبیل دانش آموزان آنها را از ادامه تحصیل بازمی دارد و لطمات جبران ناپذیری از نظر روانی و اقتصادی به کودک و خانواده و نظام آموزش و پرورش کشور وارد خواهد کرد.
یکی از عوامل نبود موفقیت تحصیلی در دانش آموزان، وجود اختلالات یادگیری در آنان است که منجر به افت تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس و ترک تحصیل آنها می شود. برچسب های «عقب مانده»، «تنبل» و غیره به این قبیل دانش آموزان آنها را از ادامه تحصیل بازمی دارد و لطمات جبران ناپذیری از نظر روانی و اقتصادی به کودک و خانواده و نظام آموزش و پرورش کشور وارد خواهد کرد.
از آنجا که دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری، جزو بچه های در معرض خطر و شکننده محسوب می شوند، آموزش و پرورش باید از این افراد پشتیبانی کند و یک سپر دفاعی برای آنان باشد.
همچنین نظام اجتماعی نیز باید از آنان حمایت و مراقبت کند. برای کاهش آمار بالای مبتلایان به این اختلالات و عوارض جانبی، ضرورت دارد معلمان با این اختلالات آشنایی پیدا کنند.
 
تعریف اختلالات یادگیری
روان شناسان با اندک تفاوت هایی اختلالات یادگیری را چنین تعریف می کنند: کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری کسانی هستند که در یک یا چند فرایند اساسی در رابطه با خواندن، سخن گفتن، درک کردن و نوشتن دارای اشکال هستند به شرطی که این مشکلات ناشی از عقب ماندگی های ذهنی، نقص بینایی، نقص حرکتی و یا نقائص فرهنگی نباشد.
علائم این اختلالات ممکن است به صورت های مختلف از قبیل اختلال در توجه به تفکر، تکلم، نوشتن و یا حساب کردن باشد. اختلالات یادگیری ترجمه واژه (Learning disabilities) است که به ناتوانی های یادگیری نیز ترجمه شده است و به مجموعه ای از نارسایی ها در یادگیری اطلاق می شود که برخلاف نارسایی های جسمانی، اغلب تا زبان آموزش رسمی در مدرسه ناشناخته می ماند.
در دوران تحصیل دانش آموز در مدرسه نیز به علت شناخت نداشتن برخی از معلمان، بیشتر اوقات این اختلالات به عنوان اختلالات خاص یادگیری تشخیص داده نمی شوند، بلکه با عقب ماندگی ذهنی اشتباه گرفته و زمینه فشار روانی بر کودک فراهم می شود. در این میان اختلاف دیدگاه میان اولیا و مربیان، رفع این اختلالات را به تأخیر می اندازد.

مشکلاتی در مدرسه 
در یک سوی این اختلاف معلمان و مسئولان آموزش و پرورش هستند که برای تشخیص و پیگیری این اختلالات نیاز به دانش افزایی بیشتری دارند و در سوی دیگر ناآگاهی و نپذیرفتن وجود اختلال در کودک از جانب برخی از اولیا است.
برخی از اولیا به صورت ناخودآگاه گرایش دارند تا کودکان خود را (حتی در صورت داشتن مشکل) سالم تلقی کنند و در پذیرش این نکته که فرزند آنان دچار اختلال است از خود مقاومت نشان می دهند و اصرار دارند که کودکشان مشکل ندارد و مشکل از شیوه آموزشی معلم یا عوامل دیگر است.
غافل از این که کودکانی که دچار این اختلالات هستند با روش ها مرسوم تعلیم و تربیت کودکان عادی قادر به یادگیری نیستند و نیاز به کمک های ویژه دارند. متأسفانه، دانش آموزان با ناتوانی یادگیری گاهی به اشتباه به عنوان دیرآموز (Show Learner) درنظر گرفته می شوند. درحالی که فهم کودک دیرآموز در پیامدهای رفتار ناپخته خود کم است.
در حالی که دانش آموز با اختلال یادگیری هر چند ممکن است به صورت نامناسب عمل کند، ولی از پیامدهای بدرفتاری خود کاملاً آگاه است. متأسفانه این فهم نمی تواند راهنمای رفتار او باشد حتی با وجود مداخله، پیشرفت دانش آموز دیرآموز خیلی آهسته است ولی روش هایی که برای بهبود وضع دانش آموز با ناتوانی یادگیری بکار برده می شود ممکن است پیشرفت های مداوم و نزدیک به هنجار در برخی از زمینه های تحصیلی به وجود آورد.
مسائل سازشی اجتماعی در دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری فراوان به چشم می خورد مشاهدات و درجه بندی های رفتاری که از همسالان، معلمان و والدین صورت گرفته، نشان می دهند که این دانش آموزان چندان مورد علاقه دیگران نیستند. دانش آموزان مبتلا به ناتوانی های یادگیری نسبت به توانایی های درسی خود ناامید هستند.
کمتر در آنها انگیزه ای به وجود می آید و انگیزه هایی که در آنها دیده می شود به جای این که درونی باشد، جنبه خارجی دارند. آنان نمی توانند تصدیق کنند که اگر کار و کوشش بیشتری از خود نشان دهند، موفقیت هایشان زیادتر خواهد شد. به جای آن سعی دارند که شکست را به ناتوانی های خویش نسبت دهند.
این حالت بدبینی درباره علل موفقیت ها و شکست هایشان در آنان حالتی به وجود می آورد که اصطلاحاً به آن درماندگی اکتسابی می گویند و این حالتی است که فرد فکر می کند هر اندازه کوشش کند، باز نتیجه ای جز شکست به بار نخواهد آورد.
 
مشخصه های اولیه ناتوانی در یادگیری
کودکانی که ناتوانی در یادگیری دارند از مشخصات زیر برخوردارند.
مشکل در صحبت کردن، خواندن، نوشتن، محاسبه، مشکل در تمرکز حواس و توجه به مطالب، گیج شدن در مورد زمان و فضا، رفتار تحریک پذیرانه، مشکل در یادآوری، هماهنگی فیزیکی ضعیف، مشکل در سازماندهی برای انجام یک منظور و مشکل در دوست شدن با افراد و دوست ماندن با آنها.
 
طبقه بندی اختلالات یادگیری در دانش آموزان
اختلالات یادگیری در زمینه های گفتاری، شنوایی، خواندن و نوشتن به شرح زیر است:

علت اختلال یادگیری دانش آموزان چیست؟

 
اختلالات گفتاری و شنوایی
اختلالات گفتاری و شنوایی غالباً با یکدیگر همراه هستند، زیرا سخن گفتن در وهله نخست به شنیدن نیاز دارد. گوش داخلی، مرکز اصلی دستگاه شنوایی است و گوش خارجی و میانی، کانالی برای جمع آوری و انتقال امواج صوتی به گوش داخلی به حساب می آیند.
از این رو در اختلالات شنوایی، دو نوع کری انتقالی و عصبی وجود دارد که علل پیدایش و درمان هر یک متفاوت است. والدین و مربیان باید از میزان شنوایی فرزندان و دانش آموزان خود آگاه باشند. کسانی که ضعف شنوایی دارند با اندکی دقت قابل تشخیص هستند.
معلمان باید توجه داشته باشند که هرچند، نقص های شنوایی عمدتاً، توسط دستگاه های سنجش شنوایی قابل تشخیص هستند، ولی یک سری علائم آشکار وجود دارند که معلم به کمک آنها می تواند نقص های شنوایی را تشخیص دهد.
به طور مثال بی توجهی به بحث های کلاسی، چرخاندن بی مورد سر، اشکال در پیدا کردن جهت صدا، رفتارهای نامناسب با موقعیت، خجالت و کناره گیری، پرهیز از بحث و صحبت و حتی نخندیدن به یک نکته خنده دار در کلاس، می تواند علائم نقص شنوایی باشد.
این افراد هنگامی که مخاطب قرار می گیرند، نگاه های خیره کننده و استفهام آمیزی دارند و به پرسش های مطرح شده پاسخ درستی نمی دهند. تشخیص نقص های شنوایی از این نظر اهمیت دارد که برای صدمات جزئی گوش، درمان هایی وجود دارد و در مدارس نیز معمولاً صدمات و نقایص شنوایی از نوع ملایم و جزیی است.
بعد از شناسایی دانش آموزانی که نقص شنوایی دارند (و احتمالاً سنجش میزان نقص) معلم باید برای افزایش میزان یادگیری و پیشرفت تحصیلی آنها سعی کند که این افراد را در ردیف های جلو کلاس و نزدیک به محل صحبت کردن خویش قرار دهد.

لکنت زبان
یکی از اختلالات گفتاری رایج میان کودکان لکنت زبان است که ممکن است بر اثر ضایعات دستگاه تکلم و یا فشارهای روانی به وجود آید. لکنت زبان تکرار و توقف یا کشیده گفتن تشنج آمیز و غیرطبیعی و غیر ارادی صداها و هجاها و حروف یا کلمات است که به صورت مکث های طولانی و یا تکرار کلمات ظاهر می شود و موجب نگرانی و تشویش فرد است.
تلفظ برخی حروف و کلمات از جمله حروفی که با بستن لب ها تلفظ می شوند مثل «ب، پ، م» و حروفی که با حرکت زبان ادا می شوند مثل «ت، ث، س، ط» برای آنان مشکل تر است.
سن آغاز لکنت زبان حدود دو تا پنج سالگی است. لکنت زبان با یک سلسله علائم به هم پیوسته و مرتبط نظیر گوشه گیری، احساس حقارت، عقب ماندگی درسی، هیجان زدگی و شتاب در پاسخ دادن به سؤالات و نداشتن ا عتماد به نفس همراه است.
عوامل متعددی از جمله علل عضوی، کنش و غلبه نکردن طرفی مغز باعث لکنت زبان می شود.
در درمان لکنت زبان ابتدا باید علل ایجاد کننده شناسایی شود و علاوه بر مشاوره و گفتاردرمانی، باید معلمان و والدین نیز نکاتی را رعایت کنند و همکاری لازم را در روند درمان داشته باشند.
 
اختلالات خواندن
یکی از مهمترین مسائلی که کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری باآن مواجهند ناتوانی های مربوط به خواندن است. مشکلات خواندن به شکل های مختلف خود را نشان می دهند. اصطلاحات متعددی در اشاره به دانش آموزانی که دچار مشکلاتی در خواند هستند، به کار می رود. یکی از شایع ترین آنها دیسلکسی (dysiexia) است.
دیسلکسی یک کلمه یونانی است و به معنای «نارسایی در خواندن» است دیسلکسی از اختلالات اختصاصی یادگیری به شمار می آید و در میان برخی دانش آموزان مدارس وجود دارد. فرد مبتلا به دیسلکسی نمی تواند کلمات کتاب را تشخیص دهد و در نتیجه در یادگیری خواندن با مشکل مواجه است. این اختلال در میان پسران بیشتر از دختران رواج دارد.
فرد مبتلا به دیسلکسی نمی تواند از ترکیب حروف کلمه جدید بسازد، کلمات را در جمله تشخیص نمی دهد، به فراگیری خواندن علاقه مند نیست، و در تشخیص فاصله و زمان و جهت با مشکل مواجه است.
این کودکان چون ضعف در خواندن و نوشتن دارند، در امور تحصیلی شکست می خورند و در نتیجه شکست های مکرر، اعتماد به نفس خود را از دست می دهند و به احساس حقارت و بی کفایتی و انواع مشکلات عاطفی گرفتار می شوند.
 
اختلالات نوشتن
مهمترین مشکلات کودکان در نوشتن عبارت است از نارسانویسی و چپ دستی.
الف) نارسانویسی: در این اختلال فرد علیرغم هوش طبیعی، بسیار بد می نویسد و این قبیل کودکان ممکن است ناتوان از انجام اعمال حرکتی در نوشتن حروف و اشکال باشند و در مواردی نیز بر اثر ضعیف بودن کارکردهای بینایی ناتوان از تبدیل اطلاعات بینایی خود به صورت اعمال حرکتی هستند.
بسیاری از روان شناسان تأثیر سیستم اعصاب نواحی مختلف بدن و نیز رشد کامل اعضای حرکتی را عامل مؤثر در تکوین این اختلال تلقی کرده اند از نظر آسیب شناسی دلایل اصلی که می تواند در بروز اختلال نارسانویسی مؤثر باشد عبارتند از: خطا در ادراک بینایی حروف و کلمات، وجود اشکال در تبدیل ادراک از بینایی به صورت حرکتی (ناتوان از تبدیل حافظه بصری به عملکرد نوشتاری)، وجود نارسایی و ضعف در مهارت های حرکتی و وجود حالات هیجانی از قبیل بی قراری و تندخویی.
ب) چپ دستی: چپ دستی عبارت است از تمایل طبیعی فرد در نوشتن با دست چپ، کودک چپ دست در نوشتن از چپ به راست مشکل چندانی ندارد ولی هنگامی که بخواهد از راست به چپ بنویسد با مشکل روبرو می شود.
چنین فردی به علت نداشتن دید کافی در آنچه که می نویسد به صورت بدخط و نامرتب می نویسد و حتی در آغاز چیزی جز سیاه کردن کاغذ به نظر نمی رسد و به همین جهت برای زیبا نوشتن در مواردی دست خود را چرخانده و به صورت کمانه درمی آورد.
اگر چپ دستی به صورت برتردستی در نیامده باشد می توان او را تشویق به استفاده از دست راست کرد. لکن در افراد برتر دست (چپ) نباید فشار زیادی در جهت ممانعت از این امر به او وارد کرد.
 

علت اختلال یادگیری دانش آموزان چیست؟

 
نتیجه گیری
از مسائل مبتلا به آموزش و پرورش این است که دانش آموزانی را می بینیم که در امر یادگیری دارای مشکلاتی هستند و قادر نیستند به طور طبیعی به یادگیری بپردازند و به همین جهت همواره از افراد همسال خود در این زمینه عقب تر هستند.
این موضوع درحالی است که بسیاری از افراد مبتلا به مشکلات یادگیری از نظر هوشی و نیز سایر توانایی های ذهنی در سطح مناسبی اند.
از آنجا که اختلالات یادگیری مانع از شکوفایی استعدادهای دانش آموزان می شود و باعث سرخوردگی و تحقیر آنها می شود، شناسایی و تشخیص اختلالات یادگیری و اقدام در مورد درمان و رفع مشکل آنان امری است که باید موردتوجه دست اندرکاران تعلیم و تربیت قرار گیرد.
عواملی نظیر بیماری های جسمانی، ناراحتی های عاطفی، نامساعد بودن شرایط خانوادگی و پایین بودن کیفیت آموزشی، یادگیری دانش آموز را مختل می کنند و موجب عقب ماندگی تحصیل می شوند. معلمان باید علائم اختلالات یادگیری را بشناسند تا در مواقع ضروری، دانش آموزان مبتلا را به مراجع ذیصلاح ارجاع دهند.

مهم‌ترین مطالب در این‌باره:
اختلال یادگیری ناشی از تفاوت‌های عصب شناختی مغز در پردازش اطلاعات است که به شدت توانایی فرد را در یادگیری مهارت‌های خاص محدود می‌کند.
در واقع، علت این اختلال تفاوت‌ در نحوه پردازش، ادراک و استفاده از اطلاعات در مغز است. همه افراد در یادگیری تفاوت‌هایی با هم دارند، اما افرادی که دچار اختلال‌ یادگیری هستند در طول عمر خود با مشکلات زیادی مواجه می‌شوند.
درمانی قطعی برای این اختلال وجود ندارد. برنامه‌های آموزشی، تا حد زیادی، به حل مشکلات ناشی از این اختلال کمک می‌کند، اما تبعات آن ممکن است تا آخر عمر همراه فرد باشد.
افراد دارای اختلال یادگیری ممکن است با مشکلات زیادی در مدرسه یا محل کار مواجه باشند. همچنین، این اختلال بر زندگی شخصی و روابط اجتماعی فرد نیز تأثیر‌گذار است.

علائم اختلال یادگیری
اولین علائم اختلال‌‌‌ یادگیری با مشکلات تحصیلی کودک در مدرسه مشخص می‌شود. والدین و معلمان پیش دبستانی از اولین افرادی هستند که علائم این اختلال را در کودکان تشخیص می‌دهند.
این کودکان ممکن است دچار مشکلاتی در مهارت‌های اساسی مانند خواندن یا درک مطلب باشند. بعضی از این کودکان ممکن است در یادگیری مهارت‌های اصلی مشکلی نداشته باشند، اما در به کارگیری این مهارت‌ها دچار مشکل باشند.
زندگی با این اختلال و مشکلات ناشی از آن برای والدین و کودکان کار بسیار دشواری است.
بسیاری از والدین با تشخیص اختلال‌ یادگیری کودکان خیالشان راحت خواهد شد، چرا که تشخیص این اختلال منجر به جلب حمایت بیشتر معلمان و تدوین برنامه‌های آموزشی ویژه این کودکان می‌شود.
دانش آموزانی که در یادگیری دچار اختلال هستند نیازمند آموزش‌های فردی ویژه و متناسب با شرایطشان هستند تا از بقیه همکلاسی‌ها و همسالان خود عقب نمانند و بتوانند زندگی عادی داشته باشند.

علل و تشخیص اختلال یادگیری
اختلال یادگیری اختلالی رشدی عصبی است؛ یعنی، اساس ناهنجاری‌ها در سطح شناختی است که بر توانایی مغز در درک و پردازش دقیق و مؤثر اطلاعات کلامی و غیرکلامی تأثیر می‌گذارد. 
رای مثال، کودک دچار اختلال یادگیری، با توجه به سطح هوشش، عملکرد تحصیلی پایین‌تری دارد. البته این تصور غلطی است که دانش آموزان که در یادگیری دچار اختلال هستند، همانند همسالان خود، قادر به یادگیری نیستند یا هوش کمتری دارند.
در واقع، این دانش آموزان هوشی مشابه همسالان خود دارند و حتی ممکن است، با وجود اختلال در یادگیری، کودکانی تیزهوش باشند.
تفاوت کودکانی که به اختلال یادگیری مبتلا هستند با سایر کودکان فقط در شیوه‌های متفاوت یادگیری آن‌ها است.
در واقع، این کودکان برای یادگیری به تمرین‌های آموزشی ویژه‌ای نیاز دارند. در تشخیص اختلال یادگیری، معمولا ضریب هوشی کودک و عملکرد وی در حوزه‌ تحصیلی، مخصوصا در خواندن، ریاضی و نوشتن، ارزیابی می‌شود.
قبل از تشخیص اختلال یادگیری، تاریخچه تحصیلی و آموزشی کودک بررسی می‌شود تا همه احتمالات برای وجود تفاوت در عملکرد تحصیلی در نظر گرفته شود. تشخیص زود ‌هنگام و شروع سریع مداخلات درمانی در این زمینه حیاتی است.

آیا اختلال در یادگیری ماهیت زیستی دارد؟
تصور می‌شود اختلال یادگیری، ناتوانی زیستی است و در نتیجه مشکلات عصب شناختی رخ می‌دهد که باعث مشکلاتی در یادگیری و کاربرد مهارت در حوزه تحصیلی خواهد شد.
بر اساس شواهد پژوهشی، احتمال ابتلا به اختلال یادگیری در کودکانی که والدین یا نزدیکان آن‌ها دچار این اختلال هستند بیشتر است.
بر این اساس می‌توان گفت، وراثت ممکن است در بروز اختلال‌ یادگیری در کودکان نقش مهمی داشته باشد. با این حال، عوامل دیگری هم در ابتلا به این اختلال اثرگذار است که می‌توان آن‌ها را کنترل یا از بروز آن‌ها پیش‌گیری کرد.
اگر به عنوان پدر و مادر، هر کدام از علائم اختلال یادگیری را در کودک خود مشاهده کردید، هر چه زودتر این مشکل را با متخصصان این حوزه و روانشناسان کودک در میان بگذارید. با اقدامات درمانی اولیه می‌توان به حل مشکلات کودک در خواندن، نوشتن و سایر مهارت‌ها کمک کرد.

برخی دیگر از انواع اختلال یادگیری
برخی دیگر از انواع اختلال یادگیری عبارتند از:

علت اختلال یادگیری دانش آموزان چیست؟


اختلال (نقص) پردازشی
همچنین ناتوانی های یادگیری به اختلال پردازشی مربوط می شود. وقتی دانش آموزان اختلال پردازشی دارند با درک اطلاعات حسی شان مشکل دارند.
این باعث می شود برای دانش آموزان سخت باشد تا در کلاس های عادی مدرسه بدون دریافت حمایت های اساسی شرکت کنند.
این نقص ها معمولا شنیداری و دیداری هستند و باعث می شوند که برای دانش آموزان سخت باشد که اطلاعات مهم را به خاطر بسپارند و تفاوت آن ها را تشخیص دهند.
اختلال در فرایند شنوایی. این مشکل در مسیری است که مغز فرد، صدایی را که می شنود پردازش می کند. این مشکل ناشی از ضعف شنوایی نیست. افراد مبتلا به این اختلال ممکن است مشکلات زیر را داشته باشند:
-یادگیری خواندن
-تشخیص صدا از صدای پس زمینه
-دنبال کردن دستورالعمل های گفتاری
-بیان تفاوت میان کلماتی با صدای مشابه
-به خاطر سپردن چیز هایی که می شنوند
اختلال در فرایند دیداری. فردی که مبتلا به اختلال فرایند دیداری است، در تفسیر اطلاعات دیداری اش مشکل دارد.
ممکن است در خواندن یا بیان تفاوت میان دو موضوع مشابه مشکل داشته باشد. افراد مبتلا به اختلال فرایند دیداری اغلب در هماهنگی چشم و دست مشکل دارند.

دیسپرکسیا یا اختلال کنش پریشی
دیسپرکسیا بر روی مهارت های حرکتی فرد تاثیر می گذارد. مهارت های حرکتی، به ما در حرکت و هماهنگی کمک می کنند.
یک کودک که دیسپرکسیا دارد ممکن است به مواردی بر بخورد یا در دست گرفتن قاشق یا بستن بند های کفشش مشکل داشته باشد.
بعدها نیز ممکن است با چیزهایی مانند نوشتن و تایپ کردن مشکل پیدا کند. دیگر مشکلات مرتبط با دیسپرکسیا عبارتند از:
-مشکلات گفتاری
-حساسیت به نور، لمس کردن، طعم یا بو
-دشواری حرکات چشم
این ۶ تا از انواع اختلال یادگیری می توانند درجات مختلفی در شدت داشته باشند و بعضی کودکان و دانش آموزان ممکن است با بیش از یکی از آن ها کشمکش داشته باشند.
اکنون با فهمیدن این ناتوانی ها، می توانید راحت تر راه حل های انجام پذیری پیدا کنید که هر دانش آموزی بتواند در کلاس موفق باشد.

اختلال کم توجهی بیش فعالی
اختلال کم توجهی بیش فعالی بر روی بیش از ۴/۶ میلیون از بچه ها تاثیر گذاشته است.
بحث هایی در مورد اینکه اختلال کم توجهی بیش فعالی به لحاظ تکنیکی یک ناتوانی یادگیری هست یا خیر وجود دارد، اما هیچ شکی نیست که این اختلال هم مانع یادگیری است.
دانش آموزانی که اختلال کم توجهی بیش فعالی دارند در توجه کردن و بر سر کار خود ماندن مشکل دارند.
این دانش آموزان به راحتی حواسشان پرت می شود و در انجام تکالیف و کارهای سنتی مدرسه مشکل دارند.
متخصصان، اختلال کم توجهی بیش فعالی را با ساختارهای مغز مرتبط می دانند و اسنادی وجود دارد که می گوید اختلال کم توجهی بیش فعالی ممکن است یک مولفه ی ژنتیکی داشته باشد.
برخلاف ناتوانی های یادگیری معمولی، که به دخالت های اساسی نیاز است اختلال کم توجهی بیش فعالی می تواند به طور موفقیت آمیزی با دارو و رفتار درمانی درمان شود.

اختلال یادگیری ریاضی یا دیسکلاکولیا
وقتی که صحبت از ناتوانی های یادگیری است، ریاضی بخش عظیم دیگری از نگرانی هاست.
در حالی که مشکل داشتن در خواندن می تواند بر روی توانایی های ریاضی دانش آموز نیز تاثیر بگذارد، اما برخی دانش آموزان از اختلال یادگیری ریاضی نیز رنج می برند که این اختلالی است که به طور خاصی بر روی قابلیت های ریاضی و حساب و کتاب شخص تاثیر می گذارد.
محدوده اختلال یادگیری ریاضی از ناتوانی در شمردن اعداد و ادامه دادن آن ها به طور صحیح گرفته تا داشتن استراتژی های محدود برای حل مشکلات ادامه می یابد. دانش آموزانی با اختلال یادگیری ریاضی ممکن است با حساب کتاب کردن های ابتدایی ریاضی مشکل داشته باشند، یا در درک مفاهیمی مثل زمان، اندازه گیری یا تخمین زدن، حل مسائل اصلی ریاضی یا به خاطر سپردن چیزهایی مانند جدول ضرب ناتوان باشند.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو