اثبات ازدواج دائم زن میانسال را با هوویش در دادگاه روبه رو کرد

منبع: پرشین وی

78

1398/6/13

13:52


زن میانسالی که در قدیم به دلیل مرسوم نبودن ثبت دفتری ازدواج ها با همسرش تنها به خواندن صیغه ای در میانشان اکتفا کرده بودند به مشکل بسیار بزرگی برخورد کرد

اثبات ازدواج دائم زن میانسال را با هوویش در دادگاه روبه رو کرد

زن میانسالی که برای اثبات اثبات ازدواج دائم خود و همسرش به مشکل بسیار بزرگی برخورد کرده بود ناگهان در زندگی خود مشکل بزرگ تری را تجربه کرد همسر میانسال او دختری جوان هم سن دختر بزرگشان را به عقد خود در آورده و او را به روستایشان برده بود زن میانسال با فهمیدن این موضوع تصمیم گرفت تا از این مرد عصبانی و پدر نا مهربان به دادگاه شکایت کند . جزئیات بیشتر درباره این خبر را در پرشین وی بخوانید.

اثبات ازدواج دائم زن میانسال

زن ۶۲ ساله‌ای که به دنبال شاهدی بود تا ازدواج مجدد همسرش را اثبات کند ناگهان با هوویش
روبه رو شد که او نیز برای اثبات ازدواجش دست به دامان قانون شده بود.

این زن میان سال درحالی که اظهار می‌کرد به قول معروف شاهد از غیب رسید در تشریح سرگذشت
خود به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: ۱۲ ساله بودم که به خواست پدر و
مادر مرحومم، پای سفره عقد نشستم و زندگی مشترکم با «رحمت علی» را آغاز کردم.

همسرم از همان روزهای اول زندگی مرا کتک می‌زد و توهین می‌کرد، اما من که دختری بیسواد بودم
و از مادرم آموختم که باید برای حفظ یک زندگی باناملایمات کنار بیایم و سختی‌ها را تحمل کنم در برابر
همه رفتارهای خشن و پرخاشگری‌های همسرم سکوت می‌کردم تا از من رنجیده خاطر نشود.

او شغل ثابتی نداشت و روزهای زیادی را بیکار می‌ماند به همین دلیل من برای کمک به معاش خانواده
دست به هرکاری می‌زدم. ترشیجات درست می‌کردم و در مغازه میوه فروشی که راه انداخته بودم به
فروش می‌رساندم.

همه سختی‌های روزگار را به جان می‌خریدم تا همسر و فرزندانم در آسایش باشند بالاخره با پس اندازهایم
و کمک مالی فرزندانم منزل کوچکی را در حاشیه شهر خریدم و سند آن را به نام خودم ثبت کردم، اما در حدود
۵۰ سال قبل ثبت محضری ازدواج آن هم در روستاها موضوع بسیار کم اهمیتی بود و کمتر افرادی به این
گونه رسوم توجه می‌کردند.

من هم از این امر مستثنا نبودم و تنها با قرائت صیغه دایم راهی خانه بخت شدم و دیگر هیچ گاه برای رسمی
کردن این ازدواج اقدامی نکردم. حتی رحمت علی شناسنامه فرزندانم را نیز با رابطه و آشنا دریافت کرد.

من همواره به خاطر فرزندانم می‌سوختم و می‌ساختم، اما هیچ گاه اعتراضی نمی‌کردم تا این که از حدود
چهار سال قبل زمزمه‌های ازدواج مجدد رحمت علی در بین اطرافیانم پیچید، ولی من همیشه فکر می‌کردم
این حرف‌ها دروغی بیش نیست و کسی با رحمت علی ازدواج نمی‌کند.

اثبات ازدواج دائم

دلیل اثبات ازدواج دائم

اثبات ازدواج دائم با مرد میانسال

با وجود این از حدود دو ماه قبل با تغییر رفتارهای همسرم متوجه شدم که زمزمه‌های ازدواج مجدد او حقیقت
دارد و همسرم با زن دیگری به طور مخفیانه ازدواج کرده است چرا که او مخارج زندگی را نمی‌پرداخت و
با هر بهانه‌ای مرا کتک می‌زد.

آن روز برای احوال پرسی از آشنایان و بستگانمان به روستای محل تولدم در یکی از شهرهای خراسان
رضوی رفته بودیم که همسایگانمان گفتند رحمت علی با زن جوانش که هم سن دخترت است برای
اقامت چند روزه به این جا آمده بود حتی آن زن درباره مالکیت این زمین وخانه روستایی از ما سوال
کرد که پاسخ دادیم این ملک متعلق به همسر رحمت علی است!

خلاصه آن جا بود که یقین کردم همسرم تجدید فراش کرده است. با وجود این رحمت علی همه چیز
را کتمان می‌کرد تا این که دخترم نشانی محل سکونت آن زن جوان را پیدا کرد. وقتی همسرم فهمید
دستش رو شده است به شدت عصبانی شد و با مشت و لگد به جانم افتاد به طوری که یک شب
در بیمارستان بستری شدم. از آن روز به بعد ادعا می‌کرد مدت صیغه ما ۴۰ ساله بوده و اکنون به
اتمام رسیده است.

پایان شوم اثبات ازدواج دائم

او با همین بهانه به خوشگذرانی می‌پرداخت و با زنان غریبه دیگری ارتباط داشت. او دیگر اعتیادش را
نیز پنهان نمی‌کرد و به راحتی نزد فرزندانم به استعمال مواد مخدر می‌پرداخت.

سختگیری‌های همسرم به جایی رسید که فرزندانم را از خانه بیرون انداخت و قصد داشت مرا نیز از
خانه ام بیرون کند به طوری که دو تن از پسرانم وقتی به حال خودشان رها شدند در دام اعتیاد افتادند
و اکنون همسرانشان نیز دادخواست طلاق داده اند و …

در این شرایط من به دنبال مدارکی بودم که اثبات کند همسرم بدون اجازه من ازدواج کرده است و نفقه
زندگی را نیز نمی‌پردازد، اما وقتی وارد کلانتری شدم ناگهان هوویم را دیدم که برای اثبات ازدواجش
با رحمت علی دست به دامان قانون شده بود .
خبرآنلاین

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو