با زنان قاجاری به سفر برویم!

منبع: همگردی

193

1398/3/11

13:44


سفرنامه های قدیمی زنان، نام مجموعه کتابی است که نشر اطراف به مخاطبان معرفی می کند تا با شاهزاده خانم ها و زنان قاجاری همسفر شوند و سفرنامه را از زبان آن ها بشنوند. تفاوتی که در این سفرنامه ها مشاهده می شود، توجه زیاد نویسنده به جزئیات است که خواننده اش را کمک می کند تا به درک بهتری از فضا برسد. از این مجموعه تاکنون دو کتاب به نام های «چادر کردیم رفتیم تماشا» و «سه روز به آخر دریا» منتشر شده و کتاب سوم نیز با نام «خانم! فردا کوچ است» به زودی به چاپ خواهد رسید.

چادر کردیم رفتیم تماشا

کتاب اول سفرنامه «عالیه خانم شیرازی» است که از سفرش به بمبئی، عراق، عربستان و تهران دوره ناصری می نویسد و در بخش دوم کتاب نیز در اندرونی ناصرالدین شاه به رتق و فتق امور دختران و ازدواج آنان می پردازد. بخشی از کتاب را با هم می خوانیم: «امروز که چهارشنبه است از خواب برخاسته، به حضرت والا عرض کرده که می خواهم بروم شاه عبدالعظیم. شب احیا است. فرمودند که من شرط کردم شما را از خانه نگذارم بروید. آخر کاری کردیم که خود حضرت والا را برداشتیم، بنده و هندی خانم رفتیم حضرت عبدالعظیم. برای افطار برگشتیم.»

در بخش دیگری از کتاب درمورد سختی سفر به مکه می گوید: «وقتی که رسیدیم چه حالت، از این طرف حالت خودم، از آن طرف سرکار خانم بدحال. نشستیم دور هم به گریه کردن. الهی خداوند در غربت ناخوشی نصیب کافر نکند. الهی خداوند به زودی زود شفای عاجلی کرامت فرماید. یک لقمه نان خوردیم. با این پاهای زخم آبله دار، سر شکسته، به هر طور بود خون ها را شستم، غسل کردم، مشرف شدیم به مسجد الحرام.»

سه روز به آخر دریا

کتاب دوم سفرنامه شاهزاده خانم قاجاری است که در مقدمه کتاب نوشته شده که نام او را نمی دانیم. ولی دختر شاهزاده مبارک میرزا، نوه شاهزاده محمود میرزا و نوه فتحعلیشاه قاجار و از سمت مادر نوه نادرشاه افشار است و در پانزده سالگی به نامزدی ناصرالدین شاه درمی آید که البته به ازدواج منتهی نمی شود. شاهزاده خانم که زنی باسواد است شرح سفرش را از طبس به قصد عتبات و مکه می نویسد و در مابین توصیفاتش از قطعات شعر هم استفاده می کند که بر جذابیت نگارش آن می افزاید. جالب اینجاست که با وجود اینکه او یک شاهزاده خانم ثروتمندی است ولی جاده با او همانند سایر همسفران سرسخت است و نامهربانی می کند: «از شدت گرما، مثل ماهی بی آب می طپم. خودم و تمام مردم نزدیک است هلاک شویم. هم ریگ است، هم کویر. ماه جوزا در گرمسیر بی آب میان کویر نمک، شنیدن کی بود مانند دیدن.» و در بخش هایی از کتاب در مورد سختی سفر دریایی اشاره می شود که غیرقابل تحمل است: «راست گفتند که کشتی کج وکول، ملک الموت است. مردم مثل برگ درخت می میرند، می ریزند میان دریا. لعنت خدا بر کسی که مسلمانان را ترغیب بر سفر دریا بکند. کشتی بد چیزی است. جای تنگف هوای بد. تحریر ندارد.»

دو کتاب از این مجموعه با استقبال خوب مخاطبان مواجه و تجدید چاپ شد. کتاب سوم از مجموعه سفرنامه های قدیمی زنان نیز در دست چاپ است و نشر اطراف علاقمندان را به مطالعه آن در روزهای آتی دعوت می کند.

قاجار

قاجار 2

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو