آشتی دیالکتیکی مولانا و خیام

منبع: برترین ها

142

1398/7/6

12:49


پویایی هر سنتی در طول تاریخ در گروی خوانش‌هایی است که آیندگان با امکانات و مصالح عصر خود از آن سنت می‌‎کنند. به بیانی دیگر هر سنتی که بخواهد زنده بماند و از رکود و جمود ناشی از تحولات تاریخی در امان باشد، ضرورتا باید خود را در قرائت‌های اعصار بعد از خود بازیابی کند و سنت‌های ادبی هم از همین قرارند.

اعتماد: پويايي هر سنتي در طول تاريخ در گروي خوانش‌هايي است كه آيندگان با امكانات و مصالح عصر خود از آن سنت مي‌‎كنند. به بياني ديگر هر سنتي كه بخواهد زنده بماند و از ركود و جمود ناشي از تحولات تاريخي در امان باشد، ضرورتا بايد خود را در قرائت‌هاي اعصار بعد از خود بازيابي كند و سنت‌هاي ادبي هم از همين قرارند.

آشتی دیالکتیکی مولانا و خیام

كتابي كه به تازگي از مصطفي رحيمي، نويسنده فقيد در باب انديشه در جهان شعري حافظ منتشر شده، اهميتي از همين جنس دارد. «حافظ انديشه» با عنوان فرعي «نظري به انديشه حافظ همراه با انتقادگونه‌اي از تصوف» از همان فصل آغازين كه آن را «همساز كردن ناهمسازها» ناميده، حافظ را در مقام سوژه انديشگاني در موقعيت ديالكتيك هگل و ماركس قرار مي‌دهد و تحليل مي‌كند كه حافظ در مقام شاعر، همان طور كه از بار معنايي كلمه «رند» در تركيب آن با عارف فرا مي‌رود و از آن در معنايي مراد مي‌كند كه «والاترين مقام تفكر و رفتار» است، در عشق‌ورزي هم به پيوند ميان جسمانيت و روحانيت مي‌رسد و - به بيان مصرح كتاب - «عشق به خدا را با عشق انسان به هم مي‌آميزد.»

پرداختن به پيوند فلسفه و ادبيات كه في‌نفسه حاوي مفاهيم پيچيده‌اي است، در بيان مصطفي رحيمي به سبب سادگي زبان كتاب، به «حافظ انديشه» در قياس با آثاري از اين سنخ، خصلتي از ارتباط‌‌پذيري بالا داده است و اين از ويژگي‌هاي كتاب رحيمي است. چنان ‌كه در بيان همان خصلت توأمان جسماني و روحاني كه پيش‌تر اشاره شد، جملاتش را از اين قرار جاري مي‌كند: «[حافظ] ضمن راه يافتن به اوج اخلاق و معنويت به لذايذ مشروع اين‌جهاني مي‌پردازد (چيزي كه غالب عارفان خود را از آن محروم مي‌كنند) و خلاصه آنكه در سلسله انديشه ايراني، خيام را با مولوي استادانه آشتي مي‌دهد.»اينكه اين زبان ساده چقدر در حفظ مفاهيم پيچيده‌اي چون ديالكتيك هگل و ماركس و پيشگيري از تضييع اين مفاهيم موفق بوده در يادداشت حاضر چندان مدنظر نيست و آن را به فرصتي در آينده نزديك وامي‌گذارم.

با نگاهي به مشتاقان مطالعه و غور در وجه انديشگاني لسان‌الغيب كه طيف‌هاي مختلفي را تشكيل مي‌دهند و بسياراني از آنها چندان با زبان تخصصي فلسفه آشنايي ندارند، قدر مسلم كتابِ بعد سال‌ها بازنشر شده مصطفي رحيمي تا حدي راهگشا خواهد بود. كتاب ساختاري متشكل از جستارهاي گوناگون دارد و از عناوين فصل‌هاي آن مي‌توان به همسازي در كلام، بشر چند ساحتي، انحراف تصوف، حافظ و اپيكور، حافظ و عقل، نزهتگاه ارواح و ... اشاره كرد.«حافظ انديشه» پس از سال‌ها بار ديگر در نشر نو منتشر شده است.

چاپ قبلي آن به 27 سال پيش بر‌مي‌گردد كه با موافقت نشر نو در نشر نور منتشر شده بود.در فصل «درختي گشتن در شوره‌زاري خشك» در باب يكه‌تازي حافظ در مقام انديشمند عصر تيموري مي‌خوانيم: «اينكه حافظ، اين اعجوبه تفكر چگونه در شش قرن پيش به همه اين نتايج رسيده، نكته‌اي است هم قابل ‌تحسين و هم قابل‌ تامل آن هم در دوراني كه خونريزي و توحش بيداد مي‌كرده و ريا و تزوير همه بافت‌هاي اجتماعي را فاسد كرده بوده است.»

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو