از جنایت تا آزادی

100

1398/8/27

18:52


از جنایت تا آزادی

سلامت نیوز: آذر ماه ‌سال ٩٢ بود که زندگی‌اش تغییر کرد؛ دیگر از آن حال‌وهوای نوجوانی خبری نبود. تنها هفده ساله بود که پشت میله‌های زندان افتاد؛ آن هم برای قتل، قتل پسر جوانی که میانجی شده بود. مجید با حرفی وارد دعوا شد و در دعوایی بچگانه چاقو به همراه داشت؛ همین هم شد تا نام قاتل را در دوره نوجوانی با خود یدک بکشد.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از شهروند، حالا شش سال از آن روز‌ها می‌گذرد؛ شش سال کابوس و عذاب. لحظه‌ای چوبه دار از ذهنش دور نماند تا اینکه مجید توانست با کمک خانواده‌اش و جمعیت امام‌علی از اولیای دم رضایت بگیرد. شرط بخشش از طرف خانواده مقتول دریافت پول میلیونی بود؛ اما ٤٥٠‌میلیون تومان هم برای خانواده مجید پول زیادی بود. خانه و همه وسایل‌شان را فروختند اما نتوانستند پول دیه را جور کنند تا اینکه جمعیت امام‌علی توانست در طرح طفلان مسلم که از روز ١٠ محرم کلید خورد با کمک خیّران مجید را نجات دهد. اربعین بود که این پول جور شد و خبر رهایی این پسر جوان به خانواده‌اش اطلاع داده شد. امیر، برادر این پسر زندانی، از ماجرای به بند رفتن برادرش و در آخر آزادی او به «شهروند» گفت.

کی متوجه شدید که مجید قتل انجام داده است؟
روزهای آخر آذر بود؛ درست شش سال پیش. یک روز عصر مجید با لباس خونی به خانه آمد. می‌گفت وارد درگیری‌ای شده است؛ اما هیچ‌کدام نمی‌دانستیم که او قتل انجام داده است. تا اینکه حدود ساعت ١١ شب بود که زنگ خانه‌مان را زدند. یکی از دوست‌های مجید بود؛ سراسیمه و وحشت‌زده می‌گفت پسری که تو درگیری چاقو خورده بود، در بیمارستان فوت کرده است.

بعد چه کار کردید؟
مجید ترسیده بود نمی‌دانستیم چه کار کنیم. شب تا صبح به همراه پدر و مادر و دو برادرم فقط بیدار بودیم و فکر می‌کردیم. مادرم حالش بد شده بود به او سرم زدیم؛ اما چاره‌ای نبود برادرم قتل انجام داده بود و باید پایش می‌ایستاد. صبح روز بعد بود که به آگاهی رفت و خودش را معرفی کرد.

چه کسی را کشته بود؟
جریان درگیری از این قرار بود که مجید به علت حرفی با یکی از دوستانش درگیر می‌شود اما پسری بیست‌وچهار ساله که رهگذر بود، می‌خواهد میانجیگری کند اما مجید در حین درگیری دو ضربه‌ به پهلوی او می‌زند. پسر جوان که مهدی نام داشت با این ضربه خود را از مهلکه نجات می‌دهد و دو کوچه پایین‌تر به

زمین می‌افتد. مردم جمع می‌شود ولی تا زمانی که اورژانس بیاید ٤٥ دقیقه‌ای طول می‌کشد و مهدی می‌میرد.
در این سال‌ها که مجید در زندان بود، چه می‌گفت؟
او بسیار پشیمان و به‌شدت ناراحت بود. می‌گفت هر شب کابوس آن درگیری را می‌بیند. بسیار تغییر کره بود به همین خاطر جمعیت امام‌علی به او کمک کرد.

مبلغ دیه را چطور توانستید جور کنید؟
مبلغ دیه خیلی بالا و از توان ما خارج بود تا اینکه با رایزنی‌های جمعیت امام‌علی این مبلغ به ٤٥٠‌میلیون تومان رسید. خانه و وسایل‌مان را فروختیم و تنها توانستیم ١٥٠‌میلیون تومان جور کنیم و بقیه‌ آن را در ماه محرم جمعیت امام‌علی به ما کمک کرد.

خانواده‌ات خوشحال هستند؟
مادرم که آن‌قدر غصه خورد تا سکته کرد و مرد ولی حالا با سه برادر و پدرم خوشحالیم که عضو خانواده‌مان برمی‌گردد. زندگی‌مان را از نو شروع می‌کنیم. قرار است به شهر دیگری برویم؛ کنار عمویم. او مرغداری دارد. همانجا کار می‌کنیم و آرزوهایمان را در کنار هم می‌سازیم.

حالا مجید آزاد شده است؟
نه هنوز، او همچنان در زندان است. پرونده مجید بعد از اعلام رضایت خانواده مقتول به دادسرای کل رفته است تا بررسی‌های لازم انجام شود و به امید خدا حکم آزادی‌اش از سوی دادگاه و قضات اعلام شود.
ارسال دیدگاه شما

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو