به گزارش هنرآنلاین، این برنامه عصر سهشنبه 19 آذرماه با حضور سهیلا شهشهانی، نعمتالله فاضلی، سیروس علینژاد، احمد محیط طباطبایی، علی دهباشی، سوبات هاکوپیان، منوچهر والیزاده، علی ربیعی، برخی از فعالان عرصه پوشاک و تعدادی از هنرمندان برگزار شد.
در ابتدای این نشست علی دهباشی با بیان اینکه کتاب "صنعت پوشاک ایران از هامبارسوم تا هاکوپیان" اثری حاصل چند دهه کار است و به دلیل نگارش از سوی یکی از سرآمدان صنعت پوشاک در ایران یعنی سومبات هاکوپیان اهمیت زیادی دارد، از سیروس علینژاد بهعنوان یکی از کسانی که در تألیف این کتاب نقش داشته، دعوت کرد تا برای سخنرانی به روی صحنه تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی بیاید.
سیروس علینژاد در آغاز سخنانش گفت: آقای هاکوپیان در مقدمه کتاب چند جمله کلیدی نوشته که شاکله و ساختمان این کتاب و انگیزههای شخصی خودش برای پدید آوردن این اثر را توضیح میدهد. او در بخشی از این مقدمه مینویسد: "دنبال کردن زندگی و سرگذشت خیاطان ایران بهموازات ارتقای صنعت پوشاک، در همه عمر خاطرم را به خود مشغول داشته است. شاید دلیل این امر، در ضمیر ناخودآگاهم دنبال کردن سرگذشت خودم باشد که ادامه آخرین نسل سلسله خیاطانی هستم که در طول تاریخ آمدهاند. اما یقین دارم بیش از آنکه امری شخصی باشد به خاطر قدردانی از استادانی است که هزاران سال کار آنان هیچ پیشینه ثبت شدهای ندارد."
او افزود: من که تجربه شخصی همکاری با آقای هاکوپیان را دارم، میدانم که ایشان ذاتاً آدمی فرهنگی است هرچند با وجود مشغله صنعت کمتر فرصتی برای رسیدگی به این امور دارد اما هر وقت زمانی مییابد به این ذهنیات میپردازد. همین تفکر در وجود ایشان هم سبب شده که این کتاب را پدید بیاورد، چون در نگاه آقا هاکوپیان لباس نه فقط بهعنوان لباس که بهعنوان نمادی از فرهنگ و هویت قلمداد میشود.
علینژاد در ادامه با اشاره به نقش سومبات هاکوپیان در تألیف و انتشار کتاب "صنعت پوشاک ایران از هامبارسوم تا هاکوپیان" گفت: ایشان را نباید فقط بهعنوان حامی مالی برای انتشار این کتاب در نظر گرفت. آقای هاکوپیان در واقع سر ویراستار این اثر هم بود و خودش جزءبهجزء این کتاب را از نظر نوشتاری سرپرستی کرد. لازم است از مداقه آقای هاکوپیان هم یاد کنم.
او درباره بخشهای مختلفی که در این کتاب به آن پرداخته شده است، گفت: "صنعت پوشاک ایران از هامبارسوم تا هاکوپیان" شامل چند فصل است که هر فصل به بحث و موضوعی مشخص میپردازد. آقای هاکوپیان در ابتدا تصمیم داشت کتابی درباره خیاطانی بنویسد که زحمتکشان بینام و نشان هزار ساله این دیار بودند و به این ملت خدمت کردند و آقای هاکوپیان هم تجربه آشنایی با تعداد زیادی از آنها را داشت. اما بر اساس نوشته ایشان در مقدمه هر چه پیشتر رفت، دید نمیتوان در سنت غرق شد و سهم آینده یعنی صنعت پوشاک را نادیده گرفت.
این روزنامهنگار کهنه کار ادامه داد: با این توضیح بعد از آماده شدن بخش مستند بر تاریخ در کتاب که مربوط به گذشتگان بود، آقای هاکوپیان دید که نمیشود سهم آینده و صنعت را نادیده گرفت بنابراین بخش صنعت را به کتاب افزود. من در این بخش در کنار بسیاری دیگر با ایشان همکاری کردم. در نهایت کتابی پدید آمد که نه سنت را فروگذاشت و نه صنعت را از یاد برد. امروز شاید برای اولین بار است که کتابی در یک صنف پدید آمده که هم به دیروزش نظر دارد و هم به امروز و حتی به فردا.
علی دهباشی در ادامه روی صحنه آمد تا دکتر سهیلا شهشهانی را بهعنوان سخنران بعدی دعوت کند. به گفته دهباشی دکتر شهشهانی کتاب پوشاک دوره قاجار را تألیف کرده است و در آن کتاب به بحث تاریخی و جامعهشناسی شخصیتها و تیپهای اجتماعی در آن دوره پرداخته است و امروز هر شخصی بخواهد در حوزه تاریخ و فرهنگ دوره قاجار کار کند از این کتاب بینیاز نخواهد بود.
دکتر شهشهانی در آغاز سخنانش به ارائه توضیحاتی آماری از کتاب صنعت پوشاک ایران "از هامبارسوم تا هاکوپیان" پرداخت و گفت: این اثر جایی میان کتابهای علیاصغر سعیدی؛ "موقعیت تجار و صاحبان صنایع در ایران عصر پهلوی" که به خاندانهای لاجوردی، حاج محمدتقی برخوردار، علی خسروشاهی و محمدرحیم ایروانی پرداخته بود، خواهد یافت. با این تفاوت که پدیدآورنده کتاب صنعت پوشاک یکی از صاحبان این صنعت یعنی سومبات هاکوپیان است. این کتاب نفیس شامل مصاحبههای است که از سوی 4 نفر با 130 نفر صورت گرفته، 5 عکاس هم در این کتاب وظیفه عکاسی بر عهده داشتهاند. طراحی و کار گرافیکی و صفحهبندی کتاب را هم ابراهیم حقیقی و علی حقیقی انجام دادهاند. توجه به ابزار کار در این کتاب واقعاً قابلتحسین است. این کتاب عمدتاً بر دوره پهلوی با اوج دهه 1350 پرداخته است. وزن کتاب را نمیدانم چقدر است اما سنگینیاش باعث شد نتوانم آن را با خودم به همراه بیاورم و امضای آقای هاکوپیان را در صفحه اولش داشته باشم. امیدوارم یک نسخه بخارا گونه این اثر هم در اختیار علاقهمندان، اهالی قلم و دانشجویان قرار بگیرد تا بتوانند از محتوای نوی آن برخوردار شوند و به تحلیل بخشهای مهم آن بپردازند.
این استاد دانشگاه افزود: با تورق کتاب متوجه شباهت زندگی خیاطان که در گوشهای در حال سوزن زدن هستند و موسیقی رادیو آنها را همراهی میکنند، با محققان میشویم و این دومی با مداد و دود چراغ ادامه کار میدهد. موسیقی همراه آنهاست و رابطهای متفاوت با مخاطبان خود دارند و از حظ بصری تولیدات خود همیشه بهرهمند نمیشوند. اکثر زندگینامهها نشان میدهد خیاطان کار را از کودکی یعنی هفت تا دوازده سالگی آغاز کرده بودن و این موجب میشد بر همه ریزهکاری این حرفه واقف شوند. هرچند موجبات عصبانیت حقوقدانان پشتیبان حقوق کودک را فراهم میکردند.
او با اشاره به بخشی از کتاب ادامه داد: در صفحه 13 این کتاب نویسنده به سادگی میگوید لباس در فرهنگ ایرانی از قدیمالایام نشان آدمیت است. با نگاهی به تاریخ دوره قاجار که در این کتاب درباره آن دوره سخنی به میان نیامده، میشود دریافت که واقعاً در میان ایرانیان پوشش اهمیت زیادی داشته است. برای مثال وقتی امیرکبیر به ملاقات ناصرالدینشاه میرود و او را در حیاط با لباس راحتی در حال قدم زدن میبیند، سعی میکند بهسرعت از محل خارج شود و وقتی شاه از او علت تلاشش برای خروج از آنجا را میپرسد امیرکبیر میگوید من به دیدار شاه آمده بودم. ناصرالدینشاه از امیرکبیر میپرسد مگر من شاه نیستم؟ امیرکبیر هم پاسخ میدهد اکنون شما شاه نیستید. چون شاه باید تاج بر سر بگذارد، ردای سلطنتی بپوشد، حمایل بر خود ببندد، چکمههای را به پا کند، شمشیر بر کمر بسته دارد و باعظمت و طمأنینه بسیار جلوهگر شود. پسازاین رویداد، شاه دیگر هرگز در این هیئت ظاهر نشد و دیگر نه کسی او را در چنین حالت غیررسمی دید و نه سخنی دراینباره شنیده شد.
دکتر شهشهانی در پایان سخنانش گفت: درباره توجه ایرانیان به لباس پوشیدن در کتابهایی که جهانگردان خارجی نوشتهاند، توضیحات زیادی داده شده است. در این کتاب به جز در بخشهای پایانی، سخنی از زنان به میان نمیآید. در اواخر کتاب مصاحبهای با زنان صورت میگیرد و این نکته در رابطه با دانشگاه و صنعت حائز اهمیت است درحالیکه یکی از مصاحبهشوندگان میگوید این رشته برای دختران برنامهریزی شده است. این مسئله آشفتگی رابطه میان دانشگاه و صنعت را نشان میدهد. از نگاه من، این امکان وجود داشته که در کتاب از حضور زنان در صنعت پوشاک حتی بهصورت آماری هم که شده، بیشتر یاد شود. بگذریم از اینکه در دوره بعد از انقلاب آنان که مشخصاً فرهنگ ایران را بر صحنه جهانی آوردند، یعنی هنرمندان موسیقی با لباسهای طراحی شده از سوی زنان، هنر ایرانی را در اجراهای جهانی معرفی کردند. گیتی حسابی از خاندان حسابی یکی از بانوانی است که در این زمینه تلاشهای زیادی کرد و این هنرمندان را با هویت ایرانی روی صحنه جهانی برد.
سخنران بعدی که علی دهباشی از او دعوت کرد تا به روی صحنه بیاید دکتر نعمتالله فاضلی بود. فاضلی با اشاره به اینکه خودش در یکی از فصلهای این کتاب بهعنوان نویسنده حضور داشته است، گفت: من در کتاب "صنعت پوشاک ایران از هامبارسوم تا هاکوپیان" به عنوان نویسنده فصل کوتاهی درباره تبارشناسی گفتمان پوشش در ایران حضور داشتهام، بنابراین شاید مجاز نباشم در نقد این کتاب سخن بگویم. به همین دلیل دراینباره سخنی نخواهم گفت اما از استادان، محققان و پژوهشگران تاریخ معاصر ایران دعوت میکنم از این سند مهم و غنی درباره پوشش، هنر، صنعت و فرهنگ ایران حتماً استفاده کنند.
او توضیح داد: بحثی که من در این کتاب مطرح کردهام شاید به خیاطی و صنعت ارتباطی نداشته باشد اما مربوط به فرهنگ است. مسئله من در این کتاب تبدیلشدن لباس بهعنوان پرسشی همگانی از مشروطه تا به امروز است. در این بحث توضیح دادهام که لباس در دوره پیشامعاصر پرسش جامعه ایران نبود. چون من در روستا بزرگ شدهام خوب به یاد دارم که در دوران کودکیام اهالی روستا و پدر و مادر خودم لباس را میپوشند اما آن را توضیح نمیدهند و دربارهاش بحث نمیکنند. مردم برای خوابیدن و حتی حضور در یک میهمانی از خودشان نمیپرسیدند که باید چه لباسی به تن کنند. پرسش پوشش، پرسشی است که از درون تحولات اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ما بر میآید. پرسش پوشش در حقیقت پرسیدن از این است که من کیستم، من چیستم و من چگونه باید باشم، پرسش از قدرت است، پرسش از نظم سیاسی است و پرسش از ثروت و سرمایه است. از نگاه من این پرسش، پرسشی از همه ساحتهای وجود ما است.
او افزود: بهتازگی حتی مردم روستایی و عشایری هم بهطور خودآگاه درگیر فرمهای لباس، نخها و تاروپودهایش، رنگ و اندازه و سایزش و اینکه لباس از کجا آمده، شدهاند. امروز پیونده این پارچه با تمام پهنای زندگی همگانی شده است. من چرایی رخ دادن این اتفاق را در این کتاب مطرح کردهام.
در ادامه این نشست دهباشی از احمد محیط طباطبایی بهعنوان سخنران بعدی دعوت کرد تا روی صحنه بیاید. دکتر محیط طباطبایی در آغاز سخنانش گفت: درک اینکه ما کجا زندگی میکنیم و سرزمینمان چگونه سرزمینی است، اهمیت بالایی دارد و با درک همین اهمیت هم به موضوع لباس بهعنوان پدیدهای که همچون بقیه پدیدهها متأثر از اقلیم و فرهنگ یک سرزمین است، میپردازیم. به لحاظ جغرافیایی ما در سرزمینی زندگی میکنیم که بیتردید با اکثر مناطق دنیا متفاوت است. این سرزمین در دو مدار و نصفالنهار نزدیک به هم تنوع اقلیمی بسیار زیادی را در فاصله محدود به وجود آورده است.
او افزود: این تنوع جغرافیایی در چنین وسعت کمی، تنوع فرهنگی زیادی را هم به وجود آورده است. همین تنوع فرهنگی هم بر روی پدیدههای فرهنگی از جمله معماری یا همان مسکن، تا غذا و سفره و مسکن تن که همان لباس است، مختلف اثرگذار بوده است. به همین دلیل گاهی به ایرانیان خرده میگیرند چرا ایران مثل کشورهایی نظیر ژاپن و چین یک لباس ملی ندارد. آنها به گمان متوجه تفاوت سرزمین ما با دیگر سرزمینها نشدهاند.
محیط طباطبایی ادامه داد: گروههای صنفی در کشورها از دیرباز تا امروز دارای یک رفتار فرهنگی بودهاند و در جامعه نقش فرهنگی داشتهاند. وقتی فتوتنامهها را میبینیم به نقش آهنگران و فعالان بقیه صنوف پی میبریم و جایگاهشان را متوجه میشویم. حتماً خیاطان و دیگران هم همین وضع را داشتهاند.
او به تغییر لباس ایرانیان از دورهای به بعد هم اشاره کرد و افزود: بعد از شکست ایران در ماجرای ترکمن چای جامعه ایرانی درصدد پاسخ گفتن به دلایل این شکست برآمد و اولین بار در قشون و با الگوبرداری از لباس نظامیان خارجی، تغییر شکل گرفت. این نکته را نباید از یاد ببریم که اولین بار ایرانیان در دوره نادرشاه و برای لشکرکشی به هند لباس استتار را اختراع کردند. در آن دوره نادرشاه دستور داد از موی شتر نخ درست شود و با آن نخ پارچههایی برای دوخت لباس استتار بافته شود. در آن زمان لباس نظامی فرانسویها و انگلیسیها و دیگر کشورها آبی و قرمز و با رنگهای دیگر بود. در دوره قاجار و بعد از شکست ما از اروپاییها که توپ و تفنگ و دفینه داشتند، فکر کردیم باید لباسهایمان را هم مثل آنها کنیم و بهجای اینکه ما در زمینه لباس نظامی روبهجلو حرکت کنیم، پسرفت کردیم.
او در پایان سخنانش گفت: جامعه ارمنی در صنوف مختلف و در صنعت ایران همواره نقش مهمی داشته است. امروز هم میبینیم که این جامعه در تعامل با پدیدههای جدید نقش بسیار عمدهای را ایفا میکند. بدیهی است که نوع دوزندگی لباس جدید از قرن نوزدهم به بعد از سوی گروههای مختلفی از جمله جامعه ارمنی به شهرهای مختلف ایران از جمله پایتخت رسید.
سوبات هاکوپیان آخرین سخنران این نشست بود که از سوی علی دهباشی به صحنه دعوت شد. هاکوپیان در آغاز سخنانش گفت: علاقهمند بودم که تحلیل و بررسی مطالب کتاب در این برنامه بیشتر اتفاق بیفتد. راستش از بحث انتقادی درباره این اثر هم هیچ هراسی ندارم و از این لحظه به بعد منتظر نقد منتقدان هستم تا بتوانیم این نقد و نظرها را در چاپهای بعدی کتاب "صنعت پوشاک ایران از هامبارسوم تا هاکوپیان" به کار بگیریم.
او افزود: امروز در دنیا بحثهای مختلفی درباره پوشاک مطرح است و گروهی معتقدند Fast Fashion میتواند به محیطزیست آسیب برساند. من هم در تلاشم تا مطلبی دراینباره آماده کنم و برای برخی از مجلات در این زمینه ارسال کنم.
هاکوپیان با توضیح درباره فعالیتهای شرکتش گفت: ما مدتهاست که در محصولاتمان از مواد و الیاف طبیعی استفاده میکنیم و شاید به همین خاطر هم هست که برخی معتقدند گاهی بعضی از محصولاتمان چروک میشوند. بعد از سالها تازه اروپا به این موضوع وارد شده است. از سوی دیگر سالها قبل طرحی را آغاز کردیم که طی آن لباسهای مردم که در کمدهایشان جمع شده از آنها میخریم و بعد از بازسازی و تعمیر به مناطق محروم نیازمند میفرستیم. هفت سال بعد از آغاز این طرح از سوی شرکت هاکوپیان شرکتی در امریکا طرحی مشابه را آغاز کرد و با جمعآوری کتوشلوارها و تعمیر و بازسازی آن، این لباسها را در اختیار کسانی که میخواهند در جلسه مصاحبه جهت استخدام حضور پیدا کنند، قرار میدهند تا بعد از اتمام آن جلسه لباس را برگردانند.
هاکوپیان در پایان سخنانش گفت: ما پیشنهادی ارائه کردهایم که طی آن کتاب و فیلمی با موضوع لباس اقوام ایرانی تهیه شود. برنامهریزیهایش را هم انجام دادهایم و اگر وزارت ارشاد و وزارت گردشگری بتوانند این برنامه را حمایت کنند، بخش زیادی از صنایعدستی ایران و پارچههایی که به محیطزیست آسیب نمیرساند با وجود استادان پیشکسوتی که هنوز در قید حیاتاند میتواند به چرخه تولید بازگردد تا از این طریق بتوانیم با بهرهگیری از امکاناتمان مرزهای چیده شده دورمان را بشکنیم و فرهنگ مشترک در منطقهای که در آن زندگی میکنیم را احیا کنیم.
در پایان این برنامه، از کتاب "صنعت پوشاک ایران از هامبارسوم تا هاکوپیان"، با حضور سهیلا شهشهانی، نعمتالله فاضلی، سیروس علینژاد، احمد محیط طباطبایی، علی دهباشی، سوبات هاکوپیان، منوچهر والیزاده و علی ربیعی رونمایی شد.