زهرا امیر ابراهیمی سکوت 13 ساله اش را شکست
درست 13 سال قبل ، فیلمی به نام زهره بین مردم دست به دست می شد ، به شکل سی دی ، آن روزها خبری از اینترنت و شبکه های اجتماعی نبود اما بیشتر مردم فیلم زهره را دیده بودند و درباره آن با هم حرف می زدند. حالا زهرا امیر ابراهیمی که فیلم خصوصی اش در جامعه پخش شده سکوت 13 ساله اش درباره انتشار این فیلم را شکست.
زهرا امیرابراهیمی بازیگر جنجالی سریال نرگس که سالها قبل به دلیل پخش یک فیلم خصوصی از خودش مجبور به ترک ایران شد در مصاحبه ای با یکی از شبکه های فارسی زبان مدعی شده شخصی به نام مجید بهرامی فیلم وی را منتشر کرده است.
او گفت: پلیس ایران در ابتدا مرا به جرم تولید و توزیع چنین فیلمی بازداشت کرد، و دستگاه قضا نیز همزمان شروع به تدوین قانونی برای چنین جرمی نمود؛ من به دوست سابقم که ناگهان غیبش زد مشکوک بودم؛ اما در نهایت مشخص شد فردی به نام مجید بهرامی، که ادعای بیمار بودن داشت و چتهای زیادی از گفتوگوهای مبتذلش با دختران دیگر ذخیره کرده بود، فیلم را پخش کرده است.
وی افزود: ابتدا قرار بود شش سال در بازداشت بماند، ولی در نهایت فقط چند ماه در حبس ماند و سپس تبدیل به یک سوپراستار تئاتر شد.
مجید بهرامی کیست؟
سید مجید بهرامی متولد سال ۱۳۵۶ بازیگر تئاتر و سینما بود. او در فیلمهایی چون بدرود بغداد، گیلانه، دانههای ریز برف و تئاتر سیاها، خانهای در گذشتهٔ ما، عشق آباد و عجایب المخلوقات ایفای نقش کرد. مجید بهرامی بعدها در اظهار نامه ی خود به دادگاه خود را یک بیمار روانی خواند.
وی چندی بعد به بیماری سرطان مبتلا شد و برای درمان بیماری او و اعزام او به کشور آلمان خانه هنرمندان ایران و انجمن عکاسان تئاتر نخستین اکسپو عکس تئاتر ایران را برگزار کردند که درآمد حاصل از فروش این اکسپو به درمان بیماری مجید بهرامی اختصاص داده شد.
این بازیگر که در چند سال آخر زندگیاش با بیماری سرطان دست و پنجه نرم میکرد، روز شنبه ۲۴ آبانماه ۱۳۹۳ درگذشت.
گفتگوی زهرا امیرابراهیمی با سینا ولیالله در یک شبکه ماهوارهای آن اتفاق سهمگین دو دهه پیش را در جامعه تازه کرده. زهرا امیرابراهیمی یا همان «زر» یا «زغا» بازتاب یا انعکاس پلیدیهای یک جامعهای بوده که دائما خودش را محق، مهماننواز و واجد تمام مولفههای ارزشمند انسانی میداند. حالا که بحث امیرابراهیمی دوباره داغ شده فرصت واکاویِ ماجرایی پیش آمده که شناخت دقیقتری از مفهوم ایرانیِ معاصر به ما، به همهی ما میدهد.
به هر حال بخشی از موجودیت ایرانی معاصر همانی است که در میدان انقلاب سیدیهای «زر» را میخرید و بعدر از گوشی به گوشی بلوتوث هم میکرد. اگر آن لرزش لبهای «زر» را در مصاحبه تازهاش ندیدهاید و ندیدهایم که یعنی خودمان را به خواب زدیم وگرنه که آنچه عیان است چه حاجت به بیان است.
ملت، امت یا مردمی که عربها را تحقیر میکنند و در خاورمیانه خدا را بنده نیستند اتفاقا دم خروسشان جایی بیرون میزند که باید! حالا هم جالب است، همان مردم به دنبال متهم ماجرا هستند. یکی میپرسد پسرک آن فیلم چه شد؟ یکی میپرسد چه کسی فیلم را پخش کرد و البته هشتاد میلیون فرافکنی رخ میدهد، کی بود کی بود؟ ما نبودیم! همه به دنبال قاتل بروسلی و غافل از اینکه دختر ایرانزمین یا همان خانم «زر بعد از 15 سال هنوز لبهایش میلرزد و هنوز بغض دارد، کاش آن لرزه به جان همه ما میافتاد، همه ما متوهمینِ خودبزرگپندار، شایستهی سکونت در بلاد غرب، سودا زدگان کانادا و آمریکا و ملت بدوی و جهلزده.
اما اگر طالب این هستید که بدانید بر سر شهریار شهامت چه آمده این توئیت میرا قربانیفر (روزنامه نگار) را بخوانید:
در همان زمان شهریار شهامت، نامزد زهرا امیرابراهیمی را از گرجستان به ایران برگرداندند و بازداشت شد. تا مدتها تحت فشار بود و بعد از اثبات اینکه پخش فیلم کار او نبوده از سوی جامعه مغضوب بود. شهریار شهامت تئاتری بود اما مهاجرت کرد چون نتوانست به افکار عمومی ثابت کند که پخش فیلم کار او نبوده.
واکنش کاربران در این رابطه را بخوانید: