آکا: نویسنده: 
مهدی مروجی

با علم به تعریف بازی ها و تأثیر آن ها در تربیت کودک و پرهیز از تعریف مجدد و بیان انواع آن ها (از جمله بازی های رقابتی ، نمایشی، جسمی، ساخت و بازی، مشاهده ای و موازی، مشارکتی و بازی های گروهی و فعال) که اغلب در مقالات مختلف این مجله مورد توجه قرار گرفته اند، تأثیر منفی بعضی از بازی های رقابتی  - که شاید در ظاهر در ردیف بازی های مطلوب هم قرار دارند - هدف این مقاله است.

بازی مؤثرترین و پرمعنی ترین راه یادگیری کودکان است و جبران آن از طریق دیگر امکان پذیر نیست. اگر چه بازی منبع غنی آموزشی برای کودک و عاملی مهم و مؤثر در رشد و شکوفایی استعدادهای او به شمار می رود، اما بعضی از والدین، کودکان را از آن منع می کنند. آن ها کمتر به این نکته توجه دارند که ممکن است کم بازی کردن، کودک را از بسیاری موفقیت های یادگیری محروم کند.

شاید آن ها نمی دانند که بازی ها فرصت هایی را به وجود می آورند تا کودکان با مقررات و ضوابط زندگی آشنا شوند و روح سازگاری در آن ها پدید آید. کودک هنگام بازی، مفاهیم همکاری، پیروزی، شکست، برتری طلبی، و رقابت را یاد می گیرد؛ بنابراین، بسیاری از آموزش های تربیتی را می توان از طریق بازی ها به کودک نشان داد و به راحتی او را در مسیر تربیت رهبری کرد.

البته باید به این مطلب توجه نمود که اگر چه بازی ها برای کودکان بهترین روش طبیعی جهت کسب مهارت ها و ورزیدگی برای مقابله با مشکلات زندگی هستند. اما اگر به طور مستمر با نگاه صرفاً رقابتی انجام شوند یکی از تبعات این بازی های رقابتی ، تقویت منش و فرهنگی است که در آن افراد در بزرگسالی، خواسته یا ناخواسته، با انگیزه ی رقابتی زندگی می کنند.

در ادامه تنها چند نمونه  بازی های رقابتی گروهی را که بیشتر در مراکز پیش دبستانی مورد توجه قرار می گیرند، با هم بررسی می کنیم.

بازی های رقابتی

صندلی بازی

صندلی بازی یک بازی گروهی است که معمولاً کودکان در مهمانی ها وجشن تولدها به آن می پردازند. بازی با هر تعداد بازیکن و صندلی هایی به تعداد یکی کمتر از بازیکن ها آغاز می شود. هنگامی که آهنگ پخش می شود، بازیکنان به ردیف, دور صندلی ها راه می روند یا می دوند. هنگامی که پخش کننده ی آهنگ ناگهان موسیقی را قطع می کند، همه ی بازیکنان باید فوراً در رقابت با یکدیگر روی یکی از صندلی ها بنشینند. چون تعداد صندلی ها یک عدد کمتر از تعداد افراد است، در هر دور یک نفر فاقد صندلی می ماند و می سوزد... با این بازی ما از بچگی به کودکان خود آموزش می دهیم که هر کسی باید به فکر خودش باشد و تعاونی در کار نیست.

دستش ده

 در این بازی (که به اشتباه دست رشته گفته می شود) هر چه تعداد نفرات بیشتر باشد، لذت بازی بیشتر خواهد بود. فردی به عنوان خرسی وسط انتخاب می شود. این فرد می بایست در حین پاسکاری توپ (با دست) میان بازیکنان، توپ را از آنان بگیرد و شخصی که توپ را از دست می دهد، جای او را می گیرد. عمل قاپیدن توپ در هوا نیز در این بازی مجاز است. در صورتی که این بازی به جای دست با پا انجام شود، به خرس وسط موسوم است.

بالا بلندی

این بازی در فضای باز انجام می شود. بچه های شرکت کننده در بازی یک نفر را به عنوان گرگ انتخاب می کنند که باید به دنبال بچه های دیگر یادبود و آن ها را بگیرد. وقتی گرگ به یکی از بچه ها نزدیک می شود. او باید روی یک بلندی که از پیش تعیین شده است برود و تا وقتی روی بلندی است، گرگ نمی تواند او را بگیرد.

گرگ، بازی را با دنبال کردن کودکان دیگر ادامه می دهد و اگر بتواند کسی را پیش از اینکه روی بلندی بایستد بگیرد، او گرگ می شود و کار گرگ قبلی را دنبال می کند. وقتی گرگ دنبال کودکی می دود، دیگران شعر می خوانند و شادی می کنند و در عین حال مراقب اند که گرگ هدفش را عوض نکند و آن ها را نگیرد. وقتی گرگ دارد به دنبال کودکی می دود، بچه ها می خوانند:

گرگ بازی تنبلی هرگز مکن           جان من! خود را به گوشه کز مکن

در این بازی ممکن است یه جای بلندی، کودکان با گچ یا زغال، دایره یا مربعی بکشند و درون آن را جای امن بدانند.

خروس جنگی

در این بازی، بازیکنان به دو گروه چند نفره تقسیم می شوند و با یک لنگه پا و دست به سینه به یکدیگر تنه می زنند تا تعادل افراد گروه حریف را به هم بزنند. هر گروهی که اعضایش زودتر تعادل خود را از دست بدهند، بازنده است.

این ها چند نمونه از بازی های رقابتی هستند که به خاطر هیجان، سرعت و تحرکی که دارند. با هدف ایجاد شور و شادی، تقویت عضلات، سرعت و دقت انجام می شوند، اما در این بازی ها، با کمی دقت می توان نگرانی ها و اضطراب کودکان برای برنده شدن را در رفتار و حرکات آن ها به روشنی مشاهده کرد.

در این نوع بازی ها، کودکان ناخواسته به رقابتی تن می دهند و برای برنده شدن یا کسب مقام اول، رقیب خود را که رفیق، هم کلاس یا حتی برادر خود آن هاست، به هر روشی کنار می زنند و از او پیشی می گیرند و در غیر این صورت، باید از دور بازی کنار روند. این در حالی است که بازی، تلاش و فعالیت لذت بخش، خوشایند و مفرح برای رشد همه جانبه ی کودک تعریف شده است و کسی که بازی می کند، باید احساس خوبی و نشاط در همکاری گروهی را از خود نشان بدهد.

در بازی گروهی بالابلندی، کودک باید به هر طریقی که شده است، رقبای خود را در بلندی یا درون دایره و مربعی که کشیده شده پس بزند و در جای او قرار بگیرد و در غیر این صورت، گرگ او را شکار خواهد کرد.

به راستی آیا این چند بازی و بازی های مشابه، همه ی ما را به یاد رقابت ها برای نمایندگی و تصاحب صندلی در مجلس شورای اسلامی و شورای شهر نمی اندازد؟ آیا فکر نمی کنیم که یکی از دلایلی بداخلاقی هایی که امروز در بعضی از این فعالیت ها دیده می شود، درونی شدن فرهنگ این نوع بازی هاست؟

متأسفانه امروزه، رقابت جزء جدایی ناپذیر زندگی بعضی از ماست و در بیشتر ابعاد زندگی مان ریشه دوانده است؛ به خصوص در تربیت رسمی آموزش و پرورش، که حرف اول و آخر را میزند. گویا تصور دنیای فاقد رقابت غیرممکن است.

شاید یکی از دلایل این امر آن باشد که این کلمه مترادف واژه ی مسابقه به کار رفته است؛ در حالی که مسابقه کوششی برای وصول به هدفی است که مورد نظر دیگری نیز هست اما رقابت، عقب انداختن دیگری از وصول به هدف مورد نظر هر دو طرف است.

نتایج تحقیقات هم به ما میگویند که فرهنگ، استعداد و ذات کودک در تأثیری که رقابت در او به جا می گذارد، مؤثر است و عکس العمل متفاوت کودکان را به دنبال خواهد داشت... .

بدیهی است زمانی که تأکید زیادی روی بهترین بودن می شود، اگر کودک نتواند از هر موفقیت خود جداگانه و با تکیه بر سزاواری واقعی اش لذت ببرد، برد او هدف با ارزشی محسوب نمی شود. مخصوصاً که بازی های رقابتی می تواند بر کودک تأثیر منفی بگذارد؛ از جمله:

  • باعث صدمه ی روانی و جسمی یا هر دو به او شود.
  • کودک بازنده را در هم بشکند.
  • بردن به هر قیمتی باعت استرس کودک شود.
  • اعتماد به نفس را در او از میان ببرد.
  • باعث تحقیر می شود و ارزش های فردی را از بین می برد.
  • قدرت اجرا و حرکت را کم می کند .

شاید به همین علت است که در قرآن، مفهوم مسابقه بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است; اگر چه امروز با معنای آن در عمل فاصله داریم. این در حالی است که در جوامع غربی به خصوص در مباحت تربیتی و آموزشی، رقابت جای خود را به مشارکت می دهد ولی ما هنوز رقابت را به عنوان تنها ابزار انگیزشی می شناسیم و نظام آموزشی ما فاقد اندیشه ای بنیادین، به استفاده از رقابت تمایل نشان می دهد. غافل از اینکه بنا نهادن جامعه بر مبنای رقابت ما را از اخلاق و منش مطلوب دینی دور می کند؛ زیرا رقابت ممکن است بزرگی به ارمغان بیاورد ولی بزرگواری، هرگز؛ و فرق است بین بزرگی و بزرگواری.

خداوند در قرآن می فرماید: «در کارهای نیک، سبقت گیرید» و سبقت مترادف مسابقه است. در این نوع از مسابقه برای کسب موفقیت ضرورتی برای کنار زدن دیگری موجود نیست؛ یعنی اگر کسی کار خیری انجام داد و کس دیگری، خیری بزرگ تر یا کوچک تر از آن انجام دهد، خداوند به همهٔ آن ها به تناسبب کارشان ثواب می دهد اما این بدان معنا نیست که چون کار خیر یکی بزرگ تر است، خداوند از ثواب دیگر کم کند و به ثواب او بیفزاید. در بعضی از ورزش هایی که برای سلامتی مان انجام می دهیم، این قانون صدق می کند. اگر شما ورزش کنید که سالم بمانید و دیگری هم با همین هدف ورزشی کند، چیزی از همدیگر نمی کاهید اما در رقابت چنین نیست.

رقیب اگر چیزی به دست آورد، دیگری از آن محروم می شود. بنابراین، می توان گفت چون در رقابت تعداد بازنده ها بیشتر از برنده هاست و مبنای اصلی آن مقایسه است، از طرفی، از آن جا که رقابت به نفع قوی ترهاست تا ضعیف ترها، افزون بر این ها چون در رقابت برنده ها به اندازه ای مورد توجه قرار می گیرند که بازنده ها فراموش می شوند، بنابراین نمی توان در تربیت کودکان از بازی های رقابتی بیشتر استفاده کرد.

در رابطه با بازی کودکان بیشتر بخوانید:

فواید بازی کردن برای کودکان چیست؟ | آموزش کودک

روانشناسی بازی در آموزش کودکان

.

منبع : https:amoozak.org