پژوهش درباره خشونت علیه زنان

خشونت علیه زنان-2

پژوهشگران طی مقاله ای با عنوان «خشونت علیه زنان» به بررسی علل خشونت علیه زنان و راه های مقابله با آن پرداختند.
دکتر نیلوفر میکاییلی عضو هیأت علمی گروه روان شناسی و فاطمه سرخی احمدی کارشناس روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی اهواز در این مقاله خشونت علیه زنان را پدیده ای جهانی دانسته اند که بنابر ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و قومی هر زمان و مکان می تواند به صورت های متفاوتی ظاهر شود.

 

فاطمه سرخی احمدی در همایش زنان و آسیب های اجتماعی گفت: وسعت خشونت علیه زنان به گستردگی تاریخ بشر است.

وی افزود: خشونت علیه زنان تقریباً در تمامی طبقات اجتماعی، اقتصادی، نژادی، سنی و جغرافیایی یافت می شود هر چند که این پدیده در میان برخی از گروه ها شایع تر است. او خشونت را بازتابی از حس پرخاشگری دانست و گفت: خشونت خانگی نوع خاصی از خشونت است که در سطح خانواده اعمال و منجر به آسیب یا رنج جسمی، روانی و جنسی می شود.

وی اضافه کرد: سه عنصر اساسی رفتار، آسیب و جنسیت در انواع خشونت مشاهده می شود. او گفت: جنس مسلط غالباً مرد است در برخی مواقع زن علاوه بر تحمل خشونت از سوی همسر از طرف پدر و برادر و حتی فرزندان پسر نیز مورد خشونت قرار می گیرد. این کارشناس روان شناسی افزود: زنان در زندگی خود چهار شکل خشونت شامل
فیزیکی، روانی، اقتصادی و جنسی
را تجربه می کنند. وی گفت:
خشونت فیزیکی
شیوه های آزار و اذیت جسمانی، ضرب و جرح، کشیدن مو، سوزاندن و هل دادن را شامل می شود که این نوع خشونت ممکن است برای همه زنان بدون توجه به نوع تحصیلات، نژاد و وضعیت خانوادگی روی دهد.

وی
خشونت روانی
را شامل رفتار قلدرانه برای تحقیر زن، تهدید به آزار و یا کشتن وی یا افراد خانواده اش، دشنام، استهزاء، ممنوعیت ملاقات با دوستان و زندانی کردن در منزل برشمرد. او افزود: این نوع خشونت موجب بروز روحیه پوچی و یا خود نابودسازی، گریز از مشارکت اجتماعی و اضطراب  در زنان می شود.

وی ندادن خرجی، سوءاستفاده مالی از زن و صدمه زدن به وسایل مورد علاقه او را از جمله موارد خشونت اقتصادی علیه زنان برشمرد و گفت: در بسیاری از کشورها زنان نیروی کار بدون مزد و فاقد درآمد هستند و همین عامل زمینه ای برای بروز
خشونت اقتصادی
نسبت به آنان می شود به طوری که در برخی موارد زنان حتی حق دخل و تصرف در اموال خود را نیز ندارند. وی از استفاده قهرآمیز بدون رضایت زن، اجبار در روابط زناشویی غیرمتعارف، عدم اجازه استفاده از وسائل پیشگیری از حاملگی ناخواسته و بی توجهی به نیازهای جنسی زن را از نمونه های
خشونت جنسی
علیه زنان نام برد.

سال اول ازدواج، دوران تنگنای مالی، تولد فرزندان و میانسالی » از پرخشونت ترین دوران زندگی زنان به شمار می رود .

او سردمزاجی، نارضایتی جنسی و انواع انحرافات را از پیامدهای این نوع خشونت در زنان دانست. و این که آزار جنسی در محل کار در بسیاری از کشورهای دنیا آمار بالایی دارد گفت: در انگلیس از هر 10 زن هفت نفر در دوره زندگی شغلی دچار آزار جنسی می شوند. این پژوهشگر افزود: براساس تحقیقات انجام شده بر روی 100 هزار پرونده در سال 1380 در 28 استان کشور «سال اول ازدواج، دوران تنگنای مالی، تولد فرزندان و میانسالی» از پرخشونت ترین دوران زندگی زنان به شمار می رود. وی گفت: براساس این تحقیقات زنانی که از جانب همسرانشان مورد خشونت قرار می گیرند پنج برابر بیشتر از سایر زنان در معرض آسیب های روانی و خطر خودکشی و شش برابر بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند. او عوامل روانی، فردی، فرهنگی و اجتماعی را در علل خشونت مؤثر دانست و گفت: در خانواده هایی که اعتیاد به مواد مخدر  و الکل، بیکاری و تنش وجود دارد خشونت نیز بیشتر به چشم می خورد.

این روان شناس اضافه کرد: مردانی که از کودکی در خانواده شاهد کتک خوردن زنان خانواده بوده اند در بزرگسالی بیشتر مرتکب خشونت علیه همسران خود می شوند . وی گفت : افراد ناپخته، بی حوصله، وابسته ، متزلزل و کسانی که از احساس بی کفایتی رنج می برند بیشتر علیه زنان مرتکب خشونت می شوند .

او با اشاره به این که خشونت، خشونت به بار می آورد گفت: کودکی که الگوهای پرخاشگری دارد یاد می گیرد در بزرگسالی رفتار مشابهی نشان دهد. وی همانند سازی با فرد پرخاشگر، رفتار آزمایشی، میل مسخ شده برای ابراز مردانگی، مناسبات مردسالارانه، تحمل از طرف زنان و عوامل فرهنگی، محیطی و جغرافیایی را در بروز خشونت علیه زنان مؤثر ارزیابی کرد.

او با اشاره به تغییرات در نوع خشونت علیه زنان از آن به عنوان خشونت مدرن یاد کرد و افزود: مدرنیسم نه تنها جایگاه اصلی زنان را احیا نکرده ، بلکه آنها را به شکل های دیگری مورد بی احترامی قرار می دهد. وی از تجارت و بهره برداری جنسی از زنان، فروش دختران جوان و نوجوان از سوی پدران فقیر به مراکز فساد و رونق بازار فیلم های غیراخلاقی در غرب به عنوان مصادیقی از خشونت مدرن علیه زنان یاد کرد.

او با اشاره به این که خشونت علیه زنان پدیده ای چندوجهی است گفت: مقابله با آن نیز به درمان چند وجهی نیاز دارد.

وی خانواده درمانی، ایجاد خانه های امن، حمایت های قانونی از زنان مورد خشونت، شرکت در کلاس های آموزشی قبل از ازدواج، مشاوره ازدواج ، افزایش آگاهی مردان و زنان از طریق جلسات آموزشی و تأکید بر آموزه های دینی را در پیشگیری از خشونت علیه زنان در یک دهه اخیر در ایران را مؤثر دانست و گفت پژوهش ها و مطالعات زیادی درباره خشونت علیه زنان، به ویژه خشونت خانگی ، انجام شده است. براساس آخرین جستجوها، در 28 مرکز استان کشور حداقل هفتاد پژوهش میدانی قابل اعتنا درباره خشونت خانگی علیه زنان انجام شده است. بیشتر این پژوهش ها پس از سال 1370 تاکنون انجام شده که نشان می دهد پژوهشگران و دانشگاهیان ایرانی در سال های اخیر علاقه و توجه ویژه ای به بررسی و کنکاش درباره خشونت علیه زنان پیدا کرده اند.

دانشجویان ایرانی هم در دوره های کارشناسی ارشد و دکترا در دو سه سال اخیر آنچنان علاقه ای به اختصاص دادن پایان نامه های خود به موضوع خشونت علیه زنان، پیدا کرده اند که امسال برخی از دانشگاه ها ناگزیر به دانشجویان خود توصیه کرده که «دیگر از انتخاب این موضوع برای پایان نامه های تحصیلی خود، خودداری کنند، که در حال حاضر بسیاری از دانشجویان و محققان در سراسر ایران مشغول کار روی این موضوع هستند.» گرچه این میزان از توجه پژوهشگران ایرانی به موضوع خشونت علیه زنان را باید به فال نیک گرفت، اما هنوز شیرینی این اتفاق نیک را خوب مزه نکرده ای که یادت می آِید: این همه پژوهش قابل اعتنا یا تبدیل به پایان نامه هایی شده اند که در گوشه کتابخانه های دانشگاهی خاک می خورند و یا تبدیل به گزارش هایی محرمانه برای مقامات کشور شده اند. گزارش هایی قطور که یا در دفتر کار این مقامات و یا در کتابخانه های دولتی جا خوش کرده اند و کمتر کسی حتی نیم نگاهی به آن انداخته است.

حتماً اغلب این پژوهشگران آرزو داشتند با استفاده از تجربیات و اندوخته های علمی خود و جمع آوری اطلاعات و بررسی دقیق موضوع، برنامه ریزان و مدیران کشور را قادر سازند که از اصول، روش ها و چارچوب های صحیح علمی در برنامه ریزی های اجتماعی بهره ببرند. آنها می خواستند نتایج پژوهش هایشان، راهگشای اقدامی مناسب برای رفع شکل های متنوع و متعدد خشونت علیه زنان جامعه باشد. نکته دیگری که شیرینی وجود این تعداد زیاد پژوهش را درباره خشونت علیه زنان در ایران کم می کند این است که تاکنون نتایج این پژوهش ها به ندرت برای عموم مردم و حتی کارشناسان این عرصه منتشر شده است.
 
ویرایش و تلخیص: آکاایران