فطر عید پارسایان

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت
واژه “عید” از ریشه “عود” به معنای بازگشت پی در پی و در عرف و شرع به ایامی اطلاق می شود که دربردارنده سرور و شادمانی باشد. در قرآن کریم از زبان حضرت عیسی (ع) آمده است: “انزل علینا مائده من اسماء تکون لنا عیدا” یعنی: بر ما مائده و سفره آسمانی نازل فرما تا آن روز عید ما باشد.
در دین مبین اسلام عید به هنگامی گفته می شود که فضل و رحمت پروردگار یکتا مشمول حال فرد یا جامعه ای قرار گیرد و سرور حقیقی زمانی فرا می رسد که آدمی به مرتبه تقرب و کسب رضایت حق نایل گردد. چنانکه در آیه 170 سوره مبارکه آل عمران که به شهدا اشاره دارد، از آنجا که شهیدان مشمول رحمت و عنایت بی منتهای خداوند تبارک و تعالی قرار گرفته اند، آنها را همواره مسرور وشادمان معرفی فرموده است...

“فطر” نیز به معنای آفرینش ابداعی، افتتاح و سرآغاز و اندازه گیری آرد و آب و سرشتن خمیر و مهیا نمودن آن برای پخت است و وجه تسیمه این واژه به لحاظ باز کردن روزه پس از سی روز می باشد.
مرحوم سید علیخان کبیر در شرح صحیفه کامله “ریاض الساکلین” اصل واژه “فطر” را از “فطرالنافه” به معنای نخستین بار دوشیدن شتر ذکر کرده است. بنابراین، فطر به مفهوم از سر گرفتن نیز به شمار می آید، چنانکه در برخی از روایات به مفهوم از سر گرفتن سال جدید و یا بازگشت به فطرت و گام نهادن در مرحله ای نوین ذکر شده است و با توجه به اینکه ماه شوال دهمین ماه تقویم عرب است این نکته قابل تامل می باشد.
علامه راغب مبنای عید فطر را بر پایه حدیثی از رسول گرانمایه اسلام حضرت محمدمصطفی(ص) می داند که پس از به پایان رسیدن ماه رمضان آن حضرت فرمود: “اینک روزهای خوردن و آشامیدن و مباشرت فرا رسیده است.” در روایت دیگری از رسول گرامی اسلام(ص) نقل شده است که خداوند متعال در روز عید به ملائک می فرماید: مزد آنانی که به وظایف خود عمل کردند چیست؟ و سپس می فرماید ای ملائک گواه باشید که من در این روز بندگان خود را مورد بخشایش قرار دادم.
در کتاب شریف “نهج البلاغه” (کلمات قصار 428) امام العارفین حضرت علی بن ابیطالب(ع) می فرماید: “امروز تنها روز عید کسانی است که روزه آنها مقبول درگاه خداوند و عبادتهای شبانه آنان مورد پذیرش او واقع شده است و روزی که در آن گناهی انجام نگیرد، عید است.”
عظمت و جلالت عید سعید فطر و شکوه نخستین روز ماه شوال را هنگامی قادر به درک آن خواهیم شد که رموز و اسرار و نکته های ظریف و زیبای آن را از مکتب خاندان وحی بیاموزیم. همانان که واقف اسرار و عالم جمیع علوم بوده و هستند. از نگاه خاندان وحی، عید فطر که از آن با عنوان “عیدالله الاکبر” یاد شده است عید پارسایان و پرهیزگارانی است که بر نفس خود غلبه کرده اند و توبه آنان به درگاه خداوند یکتا مقبول واقع شده است.
در روایات آمده است که امام علی بن ابیطالب(ع) در عظمت این عید فرموده است: “سزاوار می دانم که آدمی در سال چهار شب را دست از هر کاری بردارد و به عبادت بپردازد و آن چهار شب عبارت است از شب عید فطر، شب عید قربان، شب نیمه شعبان و شب اول ماه رجب.
همچنین محمد بن یزید نحوی روایت کرده است که “روز عید فطر حضرت امام حسن مجتبی(ع) از خانه خارج شد و جمعی را مشاهده فرمود که به شادی و سرور مشغولند. آنگاه آن حضرت فرمود: خداوند عزوجل ماه رمضان را برای مردم میدان مسابقه قرار داده که در عبادت از یکدیگر سبقت بگیرند. گروهی این فرصت را مغتنم شمرده و پیش افتاده اند و گروهی در این مسابقه عقب افتاده و باخته اند. اینکه اگر پرده کنار برود به خدا سوگند آنکه بازنده است آنچنان در غم و ماتم فرو رود که دیگر به یاد صاف کردن موی سر و زرق و برق لباس خویش نباشد.”
تودیع ماه رمضان بسیار دشوار است. در حدیثی از پیامبر عالیقدر اسلام(ص) نقل است که آن حضرت سبب نامگذاری این ماه را سوزانده شدن گناهان دانسته اند و در حدیثی دیگر فرموده اند: “بدبخت کسی است که از آمرزش و غفران این ماه بی بهره بماند.”
پس برای درک عظمت و شکوه عید فطر نخست باید رمضان را درک کرد و پس از تودیع رمضان المبارک به عید سعید فطر رسید.
اهمیت تودیع رمضان نیز در آن است که این ماه، ماه رحمت و مغفرت، و ماه ضیافت الله است و به همین لحاظ است که در ادعیه آمده است از خداوند درخواست کنیم تا این ماه رمضان را، واپسین ماه رمضان زندگی ما قرار ندهد.
وداع امام چهارم حضرت علی بن الحسین(ع) با ماه رمضان، یکی از زیباترین جلوه های نیایش است و اندوه لطیفی که در این دعا موج می زند، بسیار تفکر برانگیز وهشیارکننده است. در این دعا امام سجاد(ع) با کلمه “السلام علیک” آنگونه سخن می گوید که گویی رمضان شخصیتی حقیقی و حقوقی است و در برابر دیدگان ایشان نشسته و چنین است سایر توصیف هایی که حضرت زین العابدین(ع) در این دعای شریف مورد استفاده قرار داده اند.
نکته بسیار حائز اهمیت در خصوص جایگاه رفیع ماه مبارک رمضان را می توان در کتاب شریف “صحیفه سجادیه” جستجو کرد. بخش مهمی از 54 نیایش عارفانه امام سجاد(ع) در این کتاب به موضوعاتی همچون رویت ماه، فرا رسیدن رمضان، وداع با رمضان و دعا برای عید فطر اختصاص یافته است که بسیار عمیق و شورانگیز و سرشار از خلوص و عرفان است.
(از آنجا که نقل این ادعیه در این مجال میسر نیست، مطالعه عمیق این اثر الهی، توصیه می گردد.) هر یک از این دعاها به ترتیب به منزله طی مراتب و مراحلی است که عید فطر قله آن است و صعود به قله این سلسله جبال رفیع همانند پیمودن پله های یک نردبان است که به یکباره میسر نمی گردد و این گونه است که امام سجاد در دعای 48 صحیفه سجادیه می فرماید: “اللهم هذا یوم مبارک میمون، المسلمون فیه مجتمعون فی اقطار ارضک یشهد السائل منهم و الطالب و الراهب و انت الناظر فی حوائجهم.”
یعنی: بار پروردگارا، این، روزی است مبارک و فرخنده، مسلمانان در جای جای زمین تو در این روز گرد هم آمدند. برخی خواهان آمرزش از تو هستند و گروهی دیگر مشتاق نعمت های تو و جمعی به ثواب تو امید بسته اند و بعضی از کیفر تو هراسانند و تنها تو به نیازهای ایشان نظر داری...”
امام محمد باقر(ع) نقل فرموده اند: “پدرم، علی ابن الحسین(ع) شب عید فطر را در مسجد می ماند و تا سپیده صبح به نماز و نیایش و تهجد می پرداخت و می فرمود: فرزندم ارزش این شب کمتر از شب قدر نمی باشد.”
همچنین امام جعفر صادق(ع) نیز زیارت حضرت امام حسین را در این شب توصیه فرموده اند.
در سنت و روایات خاندان وحی، آداب و تشریفات خاصی برای نخستین روز ماه شوال مقرر گردیده و انجام این اعمال مورد سفارش واقع شده است، از جمله آداب شب اول این ماه انجام غسل بعد از غروب خورشید و در آخر شب، شب زنده داری، اقامه 6 رکعت نماز دو رکعتی و زیارت مخصوص امام حسین(ع) در این شب مورد تاکید قرار گرفته است. در آداب و چگونگی اقامه نماز 6 رکعتی نیز گفته شده است که در هر رکعت، یک بار حمد و 20 بار توحید خوانده شود و پس از نماز صد مرتبه صلوات فرستاده شود.
“استهلال” یا سعی روزه داران در رویت هلال ماه شوال در غروب آخرین روز مبارک رمضان و نگریستن در افق به جستجویی اندیشمندانه، یکی دیگر از جلوه های شایان توجه و استثنایی عید فطر است، لحظاتی که انسان به مشاهده طبیعت و عظمت قدرت خداوند در آفرینش جهان دعوت شده است و چون هلال ماه رویت می شود از هر سو صدای سلام و صلوات بر می خیزد و این فراز زیبای امام سجاد(ع) در “صحیفه سجادیه” بر لبهای صالحان زمزمه می شود: “خدایا، عید فطرمان را بر ما مبارک گردان.” گذشتن از وادی سراسر مبارزه رمضان برای رسیدن به تزکیه و تهذیب نفس از دیرباز دغدغه صاحبدلان و فرزانگان بوده است که در نگاه ژرف آنان همواره مبارزه با نفس، آنگونه که رسول عظیم الشان اسلام(ص) می فرمایند “جهاد اکبر” است و با علم به این نکته سترگ به احوالات خویش می نگریسته اند.
ابوالمعانی مولانا عبدالقادر بیدل دهلوی در استقبال عید فطر چنین سروده است:
عید آمد و هر کس پی کار خویش است
می نازد اگر غنی و گر درویش است
من بی تو به حال خود نظرها کردم
دیدم که هنوزم رمضان در پیش است!
کلیم همدانی سخنور نامدار دیگری است که با همین نگاه به پیشواز عید رفته است و می کوشد تا در سروده خویش غافلان را به هشیاری نسبت به اعمالشان فرا خواند:
هلال عید بغل در وداع روزه گشاد
صلاح و تقوی پا در رکاب عزل نهاد
گذشت موسم شبگیر طاعت و باید
سحور را به صبوحی بدل کنند عباد
در این دو روزه اقامت چها ز ما نکشید
کدام بی ادبی را کسی کند تعداد
یکی ز کوتهی جامه صبوری خویش
به صد زبان ز درازی روز در فریاد
یکی به تیغ زبان گرم جنگ با خورشید
که مانده ای زچه برجای چون متاع کساد
به سان یوسف اگر دست یافتی بروی
به چاه مغربش انداختی ز روی عناد!
نماز عید فطر، سپاسگزاری به درگاه خداوند است که به ما توفیق عطا کرد تا رمضانی دیگر را تجربه کنیم و این نماز سرآغازی است بر حضوری دیگرگون در عرصه حیات. نماز عید فطر همچنین تجلی وحدت و اقتدار مسلمین جهان است و فرصتی دیگر تا در این نماز آسمانی مسلمین به یکدیگر نزدیکتر شوند و ضمن اقامه این فریضه الهی از حال یکدیگر جویا شوند. به عبارت دیگر نماز عید فطر فریضه ای است با ابعاد عبادی، اخلاقی و اجتماعی که از سوی خاندان وحی مورد تاکید فراوان قرار گرفته است.
نماز عید فطر دو رکعت است که در رکعت نخست پس از خواندن حمد و سوره 5 تکبیر باید گفته شود و پس از هر تکبیر یک قنوت لازم است که بعد از قنوت پنجم تکبیر آخر را گفته، به رکوع رفته و پس از سجده برخاسته، در رکعت دوم چهار تکبیر و سپس، بعد از هر تکبیر یک قنوت باید گفته شود و پس از قنوت چهارم رکوع 2 سجده و تشهد و سلام، می باشد.
وقتی سخن از نماز عید سعید فطر به میان می آید، نمی توان از ماجرای نماز عید سعید فطر و حضرت علی بن موسی الرضا(ع)، سخن به میان نیاورد.
چنانکه مورخان نامداری چون طبری، ابن جوزی، ثعابی و... ذکر کرده اند در دوران حکومت خلفای اموی و عباسی، عید فطر نیز همچون دیگر فرایض اسلامی از روح و فلسفه عمیقی که در نهاد داشت، تهی گردیده بود و در این روز خلفا و درباریان با جامه های زربفت و ابریشمین و تجمل و تشریفات فراوان در بین مردم ظاهر می شدند و امرا مردم را وادار به سلام و تعظیم نسبت به خلیفه می نمودند و...
به عبارت دیگر نماز عید فطر در دوران خلفای اموی و عباسی به وسیله ای برای تفاخر و تحقیر مردم مبدل شده بود. در چنین احوالی هنگامی که حضرت امام رضا(ع) از سوی “مامون” خلیفه جابر و ستمگر عباسی برای امامت و اقامه نماز عید سعید فطر دعوت می شود، آن حضرت برخلاف روش خلفا در روز موعود با پای برهنه و جامه سپید ساده ای در میان مردم آشکار می شود و جمعیت عظیم مردم که به شوق زیارت فرزند پاک رسول خدا در صحرا حضور یافته بودند با دیدن این صحنه که نمایانگر تفاوت عظیم شیوه زندگانی خاندان وحی و خلفا بود به وجد آمده و با تکبیر، آن حضرت را همراهی می کردند. حضور ساده و بی آلایش امام در میان مردم و پرهیز آن حضرت از هرگونه تجمل و زرق و برق و اشاره آن حضرت به ساده زیستی نیاکان پاک خود، چنان موجی از هیجان و احساسات گرم در مردم برانگیخت که وقتی خبر این واقعه را برای مامون بردند، وی سراسیمه اشخاصی را مامور کرد تا از اقامه نماز توسط حضرت امام رضا(ع) جلوگیری نمایند و به بهانه حفظ و تامین امنیت جانی آن حضرت از هرگونه گزندی، ایشان را از بین راه برگردانند. البته نیت مامون از دعوت امام برای اقامه نماز عید فطر، سرگرم کردن آن حضرت به امور مذهبی و باز نگداشتن ایشان از امور سیاسی و اجتماعی بود و هرگز پیش بینی نمی کرد که واقعه نماز عید فطر می تواند یک انقلاب عظیم را در پی داشته باشد.
یکی از مقررات قطعی و غیرقابل تخلف در عید سعید فطر، ادای زکات فطره یا فطریه است که چنین زکاتی در واقع صورت کامل کردن روزه را دارد و امام جعفر صادق(ع) در این باره فرموده است: “همانگونه که صلوات شرط قبولی نماز است (در تشهد)، پرداخت زکات فطره هم شرط قبولی روزه است.”
پرداخت زکات فطره بر تمام مسلمین (به جز نیازمندان واجب است. میزان زکات فطره به فتوای مراجع سه کیلو از “قوت غالب” است که مورد استفاده خانواده شخص فطریه دهنده قرار می گیرد.
سفارش شده است، که پس از دیده شدن هلال ماه شوال فطریه را باید از مال خویش جدا کرد و این مبلغ را قبل از نماز عید و حداکثر تا ظهر عید فطر پرداخت نمود. البته اگر کسی به دلایلی توفیق این امر را نیابد، زکات فطره اسقاط پذیر نمی باشد و بر ذمه او باقی می ماند تا در نزدیکترین فرصت آن را ادا نماید.
باز درباره زکات فطره گفته شده است که با صدقه تفاوت دارد و باید به کسی پرداخت شود که استحقاق او نسبت به گرفتن فطریه، به اثبات برسد.
همچنین در تعالیم اسلامی آمده است که خویشاوندان و همسایگان در دریافت زکات فطره بر دیگران مقدم هستند که این امر نیز حکایت از استحباب این موضوع از حیث توجه اسلام به صله رحم و خویشاوندی دارد و یکی دیگر از جنبه های دورنگری این دین بزرگ آسمانی را پدیدار می سازد.
زکات فطره یک تمرین اقتصادی عبادی برای امت اسلامی است در جهت ریشه کن کردن پدیده زشت فقر در جامعه و توسعه عدالت اجتماعی است. زکات فطره همچنین آزمونی دیگر است برای کسی که در طی ماه رمضان با گرفتن روزه؛ بفهمد که تا چه اندازه در درک رنج گرسنگی مساکین و محرومان توفیق یافته است.
بی گمان اگر کسی به مرتبه نوعدوستی ارتقاء یابد و این مفهوم عظیم را دریابد که همه مخلوقات آفریده آفریدگار بی همتا هستند و همه انسانها نست به یکدیگر مسئول و موظفند. آنگاه با جان و دل، فطره زکات خود را می پردازد و برای پرداخت این مبلغ اندک که در و اقع آزمایشگاه تعیین اصالت و بهره مندی آدمی است، حرص و بخل نمی ورزد. همچنین از رهگذر زکات فطره آدمی با لذت غیرقابل توصیف بخشش و سخاوت آشنا شده و آنان که قلبشان به نور مقدس الهی آشنا شده باشد می کوشند تا در برآوردن حوایج دیگران کوتاهی نورزند و با منش کریمانه موجب گشایش در زندگی اطرافیان خود خواهند شد. بدین ترتیب عیدفطر، بهار فقرزدایی و جهاد عملی با فقر و جلوه های زشت تهیدستی است.
در واقع عید سعید فطر درسایه سرشار از برکت و رحمت خود روح تعاون و اصلاح امور جامعه، و از بین بردن کاستیها و معایب را در جامعه می دمد و زندگی بشر را به سوی اعتدال رهنمون می شود.
نکته دیگری که در این مجال جا دارد حتما به آن اشاره شود روایاتی است که درباره آیه شریفه “قد افلح من تزکی و ذکر اسم ربه فصلی” آمده است که در کتاب “فقیه” از قول حضرت امام صادق در تفسیر این آیه شریفه آمده است که “هرکس در این روز نماز بخواند و زکات فطره بدهد رستگار خواهد شد.” و در “الدرر المنثور” ابن مردویه از ابوسعیدخدری روایت کرده است که پیامبر اسلام(ص) در روز عید سعید فطر قبل از رفتن به مصلی، فطره را تقسیم نموده و این آیه شریفه را می خواندند. همچنین درباره تفسیر این آیه شریفه روایت دیگری به نقل از عتبه بن عمر و لیثی در کتاب “خصال” آمده است که در ضمن حدیثی ابوذر از پیامبر(ص) پیرامون صحف ابراهیم(ع) و موسی(ع) و آنچه خداوند بر پیامبر درباره دنیا نازل کرده است سوال می کند. و پیامبر با اشاره به همین آیه شریفه زکات و نماز را مایه رستگاری دانسته اند.
عید فطر در قلمرو ادبیات:
عید فطر همچون ماه مبارک رمضان همواره مورد توجه سخنوران نکته سنج و شاعران شیفته مسلمان قرار داشته است. برخی از شاعران به واسطه بزرگی این عید به عنوان یکی از اعیاد اسلامی بدان پرداخته اند و برخی دیگر از زوایای دیگری بدان نگریسته اند که در این مجال به گلچینی از ابیات شاعران نامدار در این باره اکتفا می کنیم:
قیصر امین پور:
عید است و دلم خانه ویرانه، بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه، بیا
یک ماه تمام میهمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا
خواجه حافظ شیرازی:
روزه یکسو شد و عید آمد و دلها برخاست
می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
امیر معزی:
رمضان شد چو غریبان به سفر بار دگر
اینت فرخ شدن و اینت به هنگام سفر
عنصری بلخی:
روزه پذیرفته با دو فرخ عید
که به جز فرخش اختر نیست
حکیم فرخی سیستانی:
به مه روزه مرا توبه اگر در خور بود
روزه بگذشت و کنون نیست مرا آن در خور
شب عید آمد و می خواهم بر بام جهم
گویم از نو شدن ماه چه دارید خبر؟
منوچهری دامغانی:
برآمدن عید و برون رفتن روزه
ساقی بدهم با ده، بر باغ و به سبزه
مهدی اخوان ثالث:
بگیر فطره ام، اما مخور، برادر جان
که من در این رمضان قوت غالبم غم بود!
کلیم همدانی:
هلال عید بغل در وداع روزه گشاد
صلاح و تقوی پا در رکاب عزل نهاد
گذشت موسم شبگیر طاعت و باید
سحور را به صبوحی بدل کنند عباد
شمس طبسی:
عید روزه طایری شد پر ز رحمت ساخته
کاشیانش برتر از گردون گردان یافتم
خاقانی شروانی:
جاهش ز دهر چون مه عید از صف نجوم
ذاتش ز خلق چون شب قدر از مه صیام
مجیرالدین بیلقانی:
روز بس خرم و موسم ز همه خوبتر است
عید فطر است که عالم همه پر زیب و فر است
مصلح الدین سعدی شیرازی:
برگ تحویل می کند رمضان
بار تودیع بر دل اخوان
یار نادیده سیر، زود برفت
دیر ننشست نازنین مهمان
ماه فرخنده روی بر پیچید
و علیک السلام یا رمضان
الوداع ای زمان طاعت و خیر
مجلس ذکر و محفل قرآن
مهر فرمان ایزدی بر لب
نفس دربند و دیو در زندان
تا دگر روزه با جهان آید
بس بگردد به گونه گونه جهان
بلبلی زار می نالید
بر فراق بهار وقت خزان
گفتم اندوه مبر که باز آید
روز نوروز و لاله و ریحان
گفت ترسم بقا وفا نکند
ورنه هر سال گل دمد بستان
روزه بسیار و عید خواهد بود
تیر ماه و بهار و تابستان
تا که در منزل حیات بود
سال دیگر که در غریبستان ...
قائم مقام فراهانی:
معشوقه به نام من و کام دگرانست
چون غره شوال که عید رمضانست
مسعود سعد سلمان:
رسید عید و ز ما ماه روزه کرد گذر
وداع باید کردش که کرد رای سفر
به ما مقدمه عید فرخجسته رسید
براند روزه فرخنده ساقه شکر
برفت زود ز نزدیک ما و نیست شگفت
که زود رود آن چیز کو گرامی تر
جیحون یزدی:
رسید عید و بدانسان به روزه بست جهان
که جز فرار ز گیتی نیافت راه نجات
سراج الدین قمری:
در دلت بود هم از اول ماه رمضان
که چو شوال شود چنگ زنی در می ناب
و ...
به پیشواز عید فطر رفتن، در ادب پارسی فراوان به چشم می آید و سخنوران هریک از دریچه ای خاص به این واقعه نگریسته اند. برخی از شاعران در مقام تبریک و تهنیت این رویداد برآمده و گروهی باغم و اندوه از سپری شدن رمضان یاد کرده اند، تعدادی از شاعران نیز در قالب طنز مضمون مورد نظر خویش را ابراز داشته اند و بر زهد و ریای صوری، و غفلت و بی خبری آدمیان تاخته اند. و خلاصه عید فط نیز همچون سایر مناسبتهای بزرگ در اندیشه و خیال شاعران بیانگر نکته های باریکتر از موی بسیاری است.
ذکر این نکته نیز لازم به نظر می رسد که در دیوان شاعران، به ویژه شاعران متقدم به اشاره بیشتری درباره عید فطر بر می خوریم. بعضی از این شاعران باقصیده های بلند به استقبال این روز فرخنده رفته اند و در دیوان آنها چندین شعر که به همین مناسبت سروده شده است، دیده می شود. جان کلام آنکه عید فطر در نگاه سخنوران ادب پارسی به عنوان یکی از اعیاد بزرگ اسلامی جایگاهی والا و ارجمند دارد و همواره مورد ستایش قرار گرفته است:
ما مسلم و برنامه ما قرآن است
ملیت ما به پایه ایمان است
عیدی که برای ما پسندیده خدا
فطر است و غدیر و جمعه و قربان است
به پیشواز عید سعید فطر رفتن تنها به ادبیات فارسی محدود نمی شود و در ادبیات سایر ملل نیز نمونه های بسیاری در ستایش این روز فرخنده سروده شده است. به ویژه در ادبیات عرب که غالبا مضامین را با توصیفهای غنایی بیان داشته اند، که در اینجا ذکر سروده ای از “ابونواس” اکتفا می کنیم:
من شوال علینا
و حقیق با متنان
جاء با قصف و بالعز
ف و تغرید القیان
او فی الاشهر لی
ابعدها من رمضان
یعنی: “ماه شوال بر ما منت گذاشت، پس سزاوار سپاس می باشد.
با شادی و نغمه آمد. با وفاترین ماهها برای من، همانا دورترین آنان از رمضان می باشد.”
عید فطر در فرهنگ عامه مردم ایران
عید سعید فطر در فرهنگ عامه (فولکوریک) مردم ایران جلوه ای بسیار زیبا و دل انگیز دارد و مردم هریک از شهرهای این سرزمین پهناور در گرامیداشت این روز خجسته آداب و رسوم و مراسم ویژه ای دارند.
در کردستان مردم برای رویت هلال ماه شوال به بام خانه ها رفته و می کوشند تا هلال ماه را در آینه بنگرند. آنان دیدن هلال ماه شوال در آینه را خوش یمن می دانند و به محض دیدن هلال ماه شوال با افروختن آتش در بلندیها و کوهها خبر رویت هلال ماه شوال را به روستاهای مجاور مژده می دهند.
در برخی از مناطق مانند فرنق مردم هنوز به اخبار رسانه ها اعتقادی ندارند و می کوشند یا خودشان ماه را ببینند و یا از مجتهدان کسب تکلیف کننند.در یزد هنگام صبح مردم در مساجد بزرگ و قدیمی شهر اجتماع می کنند و نذرداران از آنها با شربت و شیرینی پذیرایی می کنند. در بسیاری از شهرهای ایران مردم پس از اقامه نماز عید سعید فطر به زیارت امامزاده ها و مزارع مشایخ و بزرگان می روند.یکی دیگر از سنتهای رایج در روز عید فطر حضور در منزل کسانی می باشد که به تازگی فردی از آن خانواده فوت شده باشد و عید فطر نخستین عید بعد از درگذشت آن شخص باشد. در خانه فرد متوفا از مردم با چای و خرما پذیرایی می شود و مردم با خواندن فاتحه برای روح تازه درگذشته درخواست آمرزش می کنند.“صلات کشیدن” یکی دیگر از آداب روز عید فطر در برخی نقاط ایران است.
این مراسم معمولا توسط کسانی برگزار می شود که قرآن را می توانند خوب بخوانند، آنان باحضور در بین مردم بر بام یا گلدسته مساجد رفته و پس از تلاوت قرآن کریم با صدای بلند با صدای بلند می گویند: “الصلاه الصلاه علی العید الفطر” و بدینگونه مردم نیز “الصلاه” گویان به جمع ملحق می شوند.
در برخی از شهرها و روستاهای ایران در روز عید فطر نقل و شیرینیهای محلی تهیه و بین مردم پخش می شود. همچنین در برخی نقاط مانند “صغاد” آباده زنان در گروههای مختلف و با تشریفات خاص آش بدرقه رمضان می پزند و بین اهالی تقسیم می کنند.
و ...
عید صیام آمد و ماه صیام رفت
لطف تمام آمد و فیض تمام رفت
شد عید فطر و لطف خدا باز تازه شد
گرد غم گناه ز جان عوام رفت

ویرایش وتلخیص:آکاایران