اکسیژن لازم برای زندگی


واقعیت آن است که تعدادی از معلمان، مربیان و والدین به بازی کودکان آنچنان ‌که شایسته است توجه نمی‌کنند؛ آنان بازی کودکان را وقت تلف کردن می‌دانند. ناآگاهی بعضی از آنها در مورد بازی و نقش تربیتی آن و همچنین کاربرد آموزشی آن به حدی است که گاهی کودکان را از بازی منع می‌کنند، بدون آنکه حتی دلیل قانع‌کننده‌ای برای آن داشته باشند و این در حالی است که روان‌شناسان و متخصصان تعلیم و تربیت، بازی را همچون اکسیژن برای کودکان لازم و ضروری می‌دانند و حتی گفته‌اند اگر کودکی به هیچ‌وجه بازی نکند، خواهد مرد.

 


بازی چون فعالیتی خوشحال‌کننده و شادی‌آور است و طی آن کودک می‌تواند افکار و تصورات خود را عملی سازد و همچنین با دیگران پیوندهای اجتماعی برقرار کند و حتی پرخاشگری و خشم خود را به‌گونه‌ای جامعه‌پسند آشکار کند و از طریق فرار از عصبیت‌ها، به احساس آرامش و ‌رهایی دست یابد، مورد علاقه شدید کودکان است. ما ضمن اینکه منافع بی‌شمار بازی را بررسی می‌کنیم، خواهیم دید که احساس شخصیت یک فرد در بزرگسالی نیز در کودکی او نهفته است و از آنجا ‌که بازی، قسمت اصلی زندگی کودکی را تشکیل می‌دهد و به‌طور کلی تنها کار کودک است، می‌تواند در شکل‌گیری شخصیت انسان نقش مهمی ایفا کند.
روان‌شناسان و متخصصان تعلیم و تربیت، بازی را همچون اکسیژن برای کودکان لازم و ضروری می‌دانند و حتی گفته‌اند اگر کودکی به هیچ‌وجه بازی نکند، خواهد مرد.

اولین فعالیت‌ اجتماعی کودک به‌صورت بازی شروع می‌شود و طی آن کودک با مسئولیت‌ها آشنا شده و می‌فهمد که برای رسیدن به هدف‌های مشخص باید تلاش کند.  به‌طور کلی باید گفت بازی، بهترین مربی کودکان است و جنبه باارزشی از رشد شناختی، اجتماعی و عاطفی کودک است.  ما ابتدا این جنبه‌ها را مورد بررسی قرار داده و سپس با ارائه تعریفی از بازی، نکاتی را در مورد آن ارائه خواهیم داد.



در زمینه تربیتی، بازی کودک باعث شناخت رنگ‌ها، اندازه‌ها، جنس اشیا و اهمیت آنها می‌شود.  کودک همچنین به شناخت درستی از خود و محیط نایل آمده که موجب سازگاری هر چه بیشتر کودک با زندگی خواهد شد، زیرا با شناخت خود و محیط، کودک از خودمداری یا این تصور که خویشتن مرکز همه‌چیز است، بیرون می‌آید.



آموختن زبان مادری به‌آسانی و به‌طور صحیح، پرورش آفرینندگی، کسب تجربه‌های تازه و قرار‌گرفتن در قلمرو واقعیت و خیال و تمیز این دو حیطه از یکدیگر، از مزایای بازی در جنبه تربیتی است.  بازی کودک به تفکرات او نیز مربوط است و از طریق آن، شناخت افکار و تصوراتش و در نتیجه پرورش فکری و جسمانی او امکان‌پذیر است و با توجه به همین مسائل است که می‌توان در برنامه‌ریزی‌های آموزشی و درسی به‌خصوص در مراحل پیش از دبستان و دبستانی از آن سود جست.



امروزه در تعلیم و تربیت از روش آموزش مستقیم پرهیز شده و فعالیت‌های دانش‌آموزان به‌گونه‌ای غیر‌مستقیم هدف‌های تدریس را دنبال می‌کند و بازی به‌عنوان یک فعالیت که غیرمستقیم می‌تواند به آموزش منتهی شود، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.  اگر معلم بتواند آموزش‌های خود را به طرز ماهرانه‌ای از طریق بازی به کودکان انتقال دهد، مسلماً بهتر و بیشتر به هدف‌های رفتاری و آموزشی خواهد رسید و از طرف دیگر آموزش نیز فرایندی مطلوب و دلخواه برای کودکان خواهد شد.  ارزش جسمانی بازی بر هیچ‌کس پوشیده نیست.

رشد عضلات، صرف انرژی مازاد، آگاه‌شدن بر توانایی‌ها، رفع خستگی و بالاخره رشد کودک در سایه حرکت و جنب‌وجوش، از ارزش‌های جسمانی بازی است.



بازی کودکان همچنین نقش بسزایی در حیات روانی آنان دارد، زیرا باعث تعادل روانی می‌شود.  احساسات کودک در جریان بازی به نحو اجتماع‌پسندی بازگو می‌شود.  کودک انرژی‌های سرکوب‌شده خود را در جریان بازی بروز می‌دهد و همچنین به کمک آن، نیاز لذت‌جویی خود را ارضاء می‌کند و علاوه بر اینکه در بهداشت روانی او مؤثر است، یک وسیله‌ درمانی نیز محسوب می‌شود و همین امر باعث ایجاد رشته‌ای به نام بازی‌درمانی شده است که طی آن از طریق بررسی دقیق بازی‌های کودکان نه‌تنها مسائل روانی آنها ریشه‌یابی می‌شود، بلکه سعی می‌شود تا با استفاده از همین بازی‌ها مشکلات کودک نیز مرتفع شود.
منبع: همشهری - سایت تبیان