کیوان علیمحمدی: "سینما شهر قصه" حاصل عشق ما به سینماست / برای رسیدن به سکانس‌ها 400 فیلم دیدیم

185

1398/11/26

18:13


سمیرا افتخاری - کیوان علیمحمدی می‌گوید "سینما شهر قصه" ریزه‌کاری‌هایی دارد که برای مخاطب خاص مسئله است، هرچند مخاطب عام ممکن است بسیاری از ارجاعات فیلم را درک نکند.

کیوان علیمحمدی: "سینما شهر قصه" حاصل عشق ما به سینماست / برای رسیدن به سکانس‌ها 400 فیلم دیدیم

سرویس سینمایی هنرآنلاین: عادت داریم نام کیوان علیمحمدی و امید بنکدار را در کنار هم ببینیم، اما در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر این دو نام در مقام کارگردان در کنار هم قرار نگرفت و علیمحمدی به‌تنهایی فیلمش را روانه جشنواره فیلم فجر کرد.

"سینما شهر قصه" عنوان تازه‌ترین اثر این کارگردان است که به همراهی علی‌اکبر حیدری تهیه‌کننده کار ساخته شد و در آن  سیاوش مفیدی، حامد کمیلی، آناهیتا درگاهی، علی اوجی، رؤیا میرعلمی، فرخ نعمتی و بابک کریمی به ایفای نقش پرداخته‌اند. فیلم جدید علیمحمدی را می‌توان نوعی ادای دین به سینمای پیش از انقلاب دانست. به همین بهانه در ایام جشنواره علیمحمدی به گفت‌وگو نشستیم که در زیر می‌خوانید:

آقای علیمحمدی، ایده فیلم چطور شکل گرفت؟

برای پاسخ به این سؤال شما باید به عقب برگردم. دو سال پیش زمانی که ما "گیلدا" را ساختیم، دچار مشکلاتی در دریافت پروانه نمایش شدیم، بحران‌های زیادی را پشت سر گذاشتیم و در این میان پدر علی‌اکبر حیدری نیز فوت شد. حال همه ما در آن زمان بد بود. در یکی از روزها که همه دور هم جمع شده بودیم تا کمی حالمان بهتر شود، در میان صحبت‌هایی که داشتیم رسیدیم به عشق‌بازی با فیلم‌های سینمایی پیش از انقلاب که در دوران جوانی آن‌ها را می‌دیدیم، گرفتن ویدئو و یافتن آن، هزینه‌هایی که برای اجاره فیلم می‌کردیم و به شکل کلی خاطره بازی با سینما داشتیم. در همانجا فکر کردیم بیاییم در مورد سینما فیلمی بسازیم که عشقمان را نسبت به آن نمایش دهیم و ماحصل این تفکر "شهر قصه" شد.

فیلم سینما شهر قصه 2

فیلمنامه را چه زمانی نوشتید؟

بهمن‌ماه سال 1396 شروع به نگارش کردیم و تا پایان اسفندماه به طرح کلی رسیدیم، پس از آن نیز بارها با علی حیدری بازنویسی کردیم و درمجموع پنج ماه نگارش آن طول کشید.

نسخه‌ای که مقابل دوربین رفت چندمین نسخه بازنویسی شده شما بود؟

نسخه‌ای که جلوی دوربین رفت، بیست و دومین نسخه بود که ما نوشته بودیم. ما یک سال درگیر نوشتن و جذب سرمایه بودیم و در نسخه‌های آخر تمرکز ما روی جزئیات بود.

آنچه در جشنواره فیلم فجر روی پرده رفته تا چه اندازه نظر صد درصدی شما را تأمین کرده است؟

در طول سال‌هایی که من به همراه امید بنکدار و علی‌اکبر حیدری در سینما فعالیت کرده‌ایم، هرگز یک پلان هم بدون رضایتمان به نمایش درنیامده است. ما تا زمانی که رضایت کامل نداشته باشیم چیزی روی پرده نمی‌فرستیم به این دلیل که ما همه کارها را خودمان می‌کنیم و نیازمند پاسخ دادن به کسی نیستیم.

یکی از نکات مهم فیلم شما استفاده از سکانس‌هایی از فیلم‌های قبل از انقلاب است. تا چه اندازه روی انتخاب این فیلم‌ها فکر کردید و چطور انتخابشان کردید؟

همه آنچه در این فیلم دیده می‌شود از ابتدا این‌طور نبود. درواقع ما بر اساس یک موضوع قصه را پیش بردیم، قصه ما درباره یک تکنیسین آپارات است و این‌طور نبود که به دنبال یک پلان از یک فیلم باشیم. زنجیره ما به شکل کامل و در هم تنیده بود؛ ما سه نفر بسیار فیلم‌باز هستیم و سال‌های متوالی بسیاری از این فیلم‌ها را دیده بودیم، اما به‌طور اخص برای این فیلم و درآوردن سکانس‌های مشخص ما 400 فیلم قبل از انقلاب را دیدیم و از آن‌ها استفاده کردیم. درواقع فیلم ما ارجاعات زیادی دارد و برای منطق ساختاری دوباره تمام این فیلم‌ها را دیدیم تا به ما در انتخاب هرچه بهتر سکانس‌ها کمک کند تا یک ساختمان به‌هم‌پیوسته و درست داشته باشیم. در فیلمنامه ما دقیق و مشخص نوشته شده بود که کدام سکانس، از کدام فیلم، در کدام دقیقه باید مورد استفاده قرار گیرد. ما چهار ماه قبل از پیش‌تولید لیست تمام فیلم‌هایی را که لازم داشتیم به فیلمخانه ملی ارائه کردیم تا آن‌ها نسخه تبدیل‌شده را با کیفیت خوب در اختیار ما قرار دهند.

و انتخاب بازیگران برچه اساسی شکل گرفت؟ نقشی که برای حامد کمیلی و سیاوش مفیدی در نظر گرفتید بسیار از آن‌ها دور است.

من و سیاوش بچه‌محل هستیم و با هم در یک مدرسه درس خوانده‌ایم. ما با هم می‌رفتیم فیلم می‌دیدیم و در فیلم قبلی من نیز او حضور داشت. حامد کمیلی نیز به همین شکل بود و در "گیلدا" با هم همکاری کردیم که تبدیل به تجربه جذابی برای ما شد. حامد دورترین شخصیت برای کاراکتر داوود بود و همین عامل نیز باعث ایجاد انگیزه در او شد. با آناهیتا درگاهی اولین همکاری‌مان بود دوست داشتیم کاراکتری که از او می‌سازیم برایمان یادآور هنرپیشه‌های قبل از انقلاب مثل فروزان باشد و برای نقش هم بسیار زحمت کشید. حمیدرضا پگاه نیز یک حضور افتخاری مؤثر داشت. با بابک کریمی هم اولین همکاری‌مان بود که می‌توان گفت در این فیلم قطعاً شخصیتی متفاوت از او خواهید دید. با فرخ نعمتی هم قبلاً کار کرده بودم بازیگری که همیشه برایم آدم درجه یکی است. علی اوجی هم خیلی صمیمانه کنار ما حضور داشت و سیاوش پورخلیلی تدوینگر هم برای ما بازی کرد. درباره حضور افشین هاشمی هم ترجیح می‌دهم مخاطب او را در سینما ببیند. ما ترجیح می‌دهیم با بازیگرانی کار کنیم که برای ایفای آن نقش اشباع نباشند و برای رسیدن به آن تلاش کنند. داوود از حامد بسیار دور بود و در دوران پیش‌تولید بیشترین دورخوانی و تمرین و طراحی نقش را با هم داشتیم. هر کدام از آن‌ها یک بازیگر را در ذهن مخاطب تداعی می‌کنند بنابراین از نوع راه رفتن، لباس پوشیدن و حرف زدن و غیره باید از قبل از پیش‌تولید به آن فکر می‌شد و بازیگران برای ارائه آن آماده می‌شدند.

در سکانسی از فیلم هدیه تهرانی به همراه جمشید مشایخی حضور دارند که ظاهراً در روزهای پایانی عمر استاد گرفته شده است؟

این سکانس را تنها استاد مشایخی و هدیه تهرانی می‌توانستند بازی کنند. روزی که قرار بود کار را ضبط کنیم تجربه عجیبی رقم خورد. آقای مشایخی با پرستارشان آمده بودند و پرستار به من گفت ایشان روزی 27 قرص می‌خورند، اما از سه روز پیش به عشق این سکانس حالشان خوب است. آن روز همه عوامل انرژی خوبی از حضور او گرفتند و تجربه جذابی برای همه شکل گرفت. این کار بازسازی سکانسی از "کاغذ بی‌خط" ناصر تقوایی است.

در سکانس خواستگاری از سکانس‌های متعددی استفاده کردید که نشان‌گر حضور بازیگران مطرح سینمای پیش از انقلاب است. چرا این سکانس دوبله شد؟

به این دلیل که تک‌تک این دیالوگ‌ها متفاوت بودند. درواقع داوود به دلیل اینکه عاشق سینماست، هر بار که خواستگاری می‌رود آن‌ها را با هنرپیشه‌های در ذهنش مقایسه می‌کند و در ذهنش انگار به خواستگاری آن‌ها رفته و با آن‌ها صحبت می‌کند. در آن دوره در بیشتر فیلم‌ها به‌جای بهروز وثوقی، چنگیز جلیلوند و یا منوچهر اسماعیلی صحبت می‌کردند و ما برای تداعی آن فضا نیاز داشتیم که کار دوبله شود.

فیلم سینما شهر قصه

تدوین این فیلم قطعاً کار سختی بود که نیاز به مهندسی دقیق داشت؟ چینش سکانس‌های فیلم و هماهنگ کردن آن‌ها با سکانس‌هایی از این 400 فیلم کار سختی است. آیا پس از جشنواره تدوین فیلم تغییری خواهد داشت؟

درست است تدوین این کار بسیار زمان‌بر و سخت بود، اما ما قبل از جشنواره این فرصت را داشتیم تا چندین اکران خصوصی داشته باشیم و بر اساس نظرات و بازخوردهایی که از مخاطبانمان داشتیم تغییرات احتمالی را اعمال کنیم و فکر می‌کنم آنچه در جشنواره به نمایش درآمد نسخه مناسبی است که تغییر داده نمی‌شود. این‌طور نبود که ما در جشنواره فیلم را نمایش دهیم و بر اساس بازخوردهای جشنواره تدوین را تغییر دهیم.

یکی از نکات جالب توجه فیلم شما ادای دین به سینمای فنی نیز بود. در بسیاری از فیلم‌های قدیمی تدوین‌ها با پرش همراه بودند که مخاطب خاص آن را درک می‌کند ولی شاید برای مخاطب عادی هنوز خیلی قابل درک نباشد.

مخاطب عام برایش این اتفاقات مسئله نیست، ولی فیلم ریزه‌کاری‌هایی دارد که برای مخاطب خاص مسئله است. مخاطب عام ممکن است بسیاری از ارجاعات فیلم را درک نکند، ولی سعی کردیم اگر کسی هم این ارجاعات را نمی‌داند یا متوجه آن نمی‌شود که کدام فیلم مدنظر ما بوده است یا از موسیقی اسماعیل منفردزاده درکی ندارد و نمی‌داند کجا استفاده شده است، باز هم فیلم را دنبال کند. اما مخاطب خاصی که نسبت به آن‌ها اشراف دارد نیز آن را درک می‌کند و می‌فهمد که ما حتی از جنس موسیقی آنالوگ بهره گرفتیم همان‌طور که در دهه 60 در نسخه‌های بتامکس فیلم می‌دیدیم و گاهی این تصاویر خراب شده و یا صداها قطع می‌شد.

با توجه به حساسیت‌هایی که روی بهروز وثوقی وجود دارد و ارجاعاتی که در فیلم دارید فکر می‌کنید فیلم تا چه اندازه دچار ممیزی شود؟

امیدوارم که دوستان در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به آن پختگی رسیده باشند که تاریخ سینمای ایران نیز یک پس‌زمینه و عقبه دارد که نمی‌توان آن را کتمان کرد و آدم‌هایی که در آن بودند را حذف کرد. ما فردین، ناصر ملک‌مطیعی، فروزان، بهروز وثوقی و بسیاری دیگر را داریم که نمی‌شود نام آن‌ها را پاک کرد. شاید فضا به آن پختگی رسید که نسبت به آن جبهه نداشته باشند.

به نظر شما جشنواره فیلم فجر می‌تواند سلیقه ساز یک سال مخاطب باشد؟

من چون فیلم‌ها را ندیدم و درگیر اکران فیلم خودمان بودم، درباره آثار نظری ندارم. اما اصولاً سلیقه‌سازی و ساختن و تخریب آن یک روزه و با یک جشنواره نیست. تداومی، آهسته و پیوسته است. امیدوارم این پختگی در همه به وجود آید چرا که امر فرهنگی می‌تواند در میان مردم خاطره مشترک بسازد. امیدوارم چوب حراج به‌راحتی به سرمایه‌های هنری نزنیم چون خاطره مشترک در بزنگاه‌ها باعث می‌شود تا همه کنار هم بایستند و مشکلات را حل کنند. امر فرهنگی را آرام می‌سازیم، اما به‌راحتی در طول زمان تخریب می‌کنیم.

و به‌عنوان سؤال آخر همکاری شما با آقای بنکدار ادامه خواهد داشت؟

بعد از اتفاقات "گیلدا" هردو به یک سؤال رسیدیم که چرا باید فیلم بسازیم و مصیبت‌ها را تحمل کنیم. امید گفت از نظر روحی توان این را ندارد و نمی‌توانم فیلم بسازد، اما من این کار را انجام دادم و همین جا اعلام می‌کنم که من، امید و علی‌اکبر هر سه در تدارک ساخت فیلم بعدی‌مان هستیم و به‌زودی با هم برمی‌گردیم.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو