بث هارت؛ زنی که به خشم ایمان آورد/ صدای متفاوت در عصر ادل و بیانسه

منبع: ایران آرت

107

1398/12/3

12:55


او هنرمندی است که علاوه‌بر قدرت خوانندگی و صدای منحصربفردش، گیتار، پیانو، ویولن سل، گیتارباس و سازهای کوبه‌ای هم می‌نوازد..

photo_2020-02-19_10-37-27 - Copy



ایران آرت: فرزام کریمی: بانوی خشمگین شهر فرشتگان زاده بیست و چهارم ژانویه 1972 می‌باشد، از همان ابتدای کودکی (چهار سالگی) علاقه او به موسیقی با همان شیطنتهای کودکانه آمیخته شده بود، پدر و مادرش او را برای آموزش پیانو روانه کلاس کردند تا بث چهار ساله بتواند استعدادش را از همان کودکی در مسیر درستی پرورش دهد، او ابتدا بر روی آثار موسیقی کلاسیک نظیر باخ و بتهوون متمرکز شد اما هر چه سنش بالا می‌رفت و دایره شنیداریش متفاوت‌تر میشد علاقه‌مندی‌اش به آثار هنرمندانی نظیر اتا جیمز و لدزپلین بیشتر شد.

او در مصاحبه‌ای در مورد دوران کودکی‌اش می‌گوید: زمانی که کوچک بودم پدرم ما را به طرز عجیبی رها کرد و همین امر بسیار بر زندگی من و برادران و خواهرانم تاثیر بدی گذاشت و مدتها طول کشید تا این اتفاق را فراموش کنیم، علاوه بر این وقتی بیست ساله بودم یکی از خواهرانم را به علت ابتلا به بیماری ایدز از دست دادم.

در دوران دبیرستان وارد دبیرستان هنرهای نمایشی لوس آنجلس شد و در رشته خوانندگی ثبت نام کرد و از همان دوران خواندن را شروع کرد هارت از پانزده سالگی علاوه بر تلاش برای درست خواندن سعی میکرد گروه خود را تشکیل دهد و در کلاب ها بخواند تا اینکه  در بیست و یک سالگی با کمک تال هرزبرگ(بیسیست) و جیمی خوری(گیتاریست) موفق به این کار شد و از قضا اولین ضبط های خود را در سال 1993  انجام دادند که شامل کاورهایی از گروه بیتلز بود، اولین آلبوم او به نام  Immortal در سال 1996 نیز منتشر شد، کما اینکه بسیاری بر این باور هستند که این آلبوم دومین آلبوم او تلقی میشود چرا که بازخوانی سانگ رایت های بیتلز را اولین آلبوم بث میدانند اما اولین حضور او در عرصه موسیقی با گروه خودش آلبوم Immortal میباشد هر چند که سیزده هزار نسخه از این آلبوم به فروش رفت اما بعد از تور محدود این آلبوم گروه بث هارت از هم پاشید!!!

اما این پایان کار برای بث هارت نبود، او قویتر از آن بود که بخواهد جا بزند، در سال 1996 او در شوی ستاره یابی و در بخش خوانندگان زن شرکت کرد و با صدای منحصربفرد و قدرتمندش تعجب همگان را برانگیخت،او نفر اول این مسابقه شد تا همین امر سبب شود پیشنهاد بسیار خوبی از جانب آتلانتیک رکوردز برای تولید یک آلبوم دریافت کند، او توانست با پولی که به واسطه این قرارداد دریافت کرد زمان از دست رفته را به نوعی جبران کند و قدرتمندتر از قبل ظاهر شود، آلبوم  Screamin' for My Supper معادلات را بر هم زد و آهنگ LA Song جزو آهنگهای هیت دوران خود شناخته شد،رتبه اول آهنگهای هیت در نیوزلند را به خود اختصاص داد و جزو ده آهنگ هیت ایالات متحده آمریکا شناخته شد، کما اینکه این آهنگ بعدها در قسمت هفدهم فصل دهم سریال بورلی هیلز هم مورد استفاده قرار گرفت، او در فاصله چهار سال تا آلبوم بعدی اش درگیر پروژه های متعددی بود و همینطور ترک اعتیاد و بیماری دو قطبی اش که از بزرگترین موانع در فعالیت حرفه ایش به شمار میرفت اما این بانوی قدرتمند هر دو مانع را با هم کنار زد و توانست هم اعتیادش و هم بیماری دو قطبی اش را ترک کند تا باردیگر نشان دهد خواستن توانستن است و از پیش رو برداشتن سدهای سنگین اراده‌ای قوی می‌طلبد که تنها در توان بعضی هاست که بث هارت از این قاعده مستثنی نیست.

 آلبوم بعدی او به نام Leave the Light On نه تنها موفقیتهایش را در نیوزیلند تکرار کرد بلکه این بار توانست موفقیت‌های خوبی را در اروپا از آن خود کند کما اینکه تک آهنگ Learning to Live توانست رتبه اول برترین آهنگ هیت دانمارک را از آن خود کند، آلبوم سال 2011 او با همراهی جوبناماسا یکی از معروفترین آلبوم ها و شاید شنیده شده‌ترین آلبوم ها در میان ایرانیان باشد، آلبومی متشکل از ده آهنگ که تمام ده آهنگ بازخوانی (کاور) مجدد بخشی از آهنگهای راک و بلوز معاصر بوده که در اذهان مردم جهان نقش بسته است، کاورهایی دلچسب که با موسیقی جوبناماسا و صدای منحصربفرد و خشمگین بث هارت که به لحاظ زیبایی شناختی قطعا از جذابیتهای خاصی برخوردارست توانسته اتفاق موسیقایی متفاوتی را رقم بزند، کاورهایی از تام ویتس، اتا جیمز، آرتا فرانکلین، ری چارلز و...که با اجراهای هارت و سولوهای جو بناماسا تبدیل به اتفاقی دیگر شده است،کاورهایی که آنی را که باید دارند،  جو کوله باری از تجربه و کارنامه ای پربار در نوازندگی دارد، همکاری با افرادی نظیر بی بی کینگ، کلاپتون، بادی گای، استیو وین ود و.... تنها گوشه کوچکی از کارنامه پربار این نوازنده، سانگ رایت نویس و خواننده است و این تنها همکاری او با بث هارت نبود بلکه او علاوه بر این آلبوم، این همکاری خوش یمن و دلچسب را با یکی از قوی ترین خوانندگان زن معاصر در سه آلبوم دیگر ادامه داد و آن سه آلبوم هم بازخوانی بخشی از معروفترین آهنگهاییست که در حافظه مردم راک و بلوز پسند خوش نشسته است کما اینکه نمیتوان شنیدن را صرفا محدود به دسته خاصی کرد و شاید بهترست بگوییم در حافظه عده زیادی از مردم جهان که شنونده هر نوعی از موسیقی هستند.

بث هارت از همان آلبومها تا آخرین آلبومش به نام "کارزاری درون ذهنم" که در بیست و هفتم سپتامبر 2019 منتشر شده است روند یکنواخت و موفقیت آمیزی را طی کرده تا بتوان با جرات او را قوی ترین خواننده زن معاصر لقب داد و این لقب نه بخاطر شباهت فریادهای او به جینیس جاپلین و تکرار یک صدای نوستالژیک است، بلکه به زعم نگارنده این شناختنامه کوتاه او بسیاری از گام ها را حتی پر قدرت تر از جینیس جاپلین فقید اجرا میکند و معدود نت هایی را در مقایسه با جینیس جاپلین حتی تمیزتر و درست تر ادا میکند با این وجود که باید پیشرفت تکنولوژی در زمینه آهنگسازی و تنظیم موسیقی از دهه هفتاد تاکنون را هم در این امر دخیل دانست و منصفانه قضاوت نمود،او در آلبوم آخرش (کارزاری درون ذهنم) سعی کرد به زعم اکثر منتقدین بیشتر به سمت و سوی فضای کلاسیک قدم بردارد، این تعبیر نه بدان معناست که به طور کل از موسیقی کلاسیک در این آلبوم استفاده شده است، بلکه بدان معناست که از فضای کلاسیک در ترکیب با موسیقی پاپ راک استفاده شده است و از این حیث صداقت و آرامشی در صدا و اجراهای این آلبوم شنیده میشود که از صدای سرکش و عصیانگر بث هارت بعید بود!!! او را هیچگاه دخترک توسری خوری ندیده ایم که کرنش کند و در انتظار فصل سرما باشد!!! او را زنی قوی دیده ایم که سینه سپر میکند، فریاد میکشد و حقش را پس میگیرد و لذا این آرامش به زعم اکثر پیجویان و طرفدارانش نه تنها موجب شادی نیست بلکه شنیدن بث هارت آرام گویی نوعی سرخوردگی به همراه دارد، او یک بار نامزد جایزه گرمی و شش بار کاندید بهترین خواننده و هنرمند بلوز آمریکا شد که در مجموع توانست چهاربار این عناوین را از آن خود کند، او را بخاطر آوازهای کنترآلتو و در عین حال دینامیک میشناسند، زنی که علاوه بر قدرت خوانندگی و صدای منحصربفرد و خش عجیب و غریب و دلچسب صدایش گیتار، پیانو، ویولن سل، گیتارباس و سازهای کوبه ای هم مینوازد، جو بناماسا در وصف او میگوید:

در هنگام اجرا در کنار او گویی که در او حل میشوم، اجرای بی نظیر، قوی و توجه ویژه به مخاطب از نکاتیست که در اجراهای او به چشم میخورد، او ترکیبی از جینیس جاپلین و تینا ترنر است و باید اعتراف کرد که او یک مدیوم جدید است.

خانم‌ها، آقایان، در عصر بیانسه، ادل، جاستین بیبر و این قبیل دلقک های خیمه شب بازی صدایی را به شما معرفی می‌کنیم که تمام معادلات را در عصر بیزینس بر هم زد، او توانست با ترکیب موسیقی های پاپ، راک، بلوز، فیوژن جز، سول با صدای بی نظیرش فضایی را خلق کند که هم برای آنکه متر و معیارش از شنیدن موسیقی گونه‌ای ناب از هنرست جذاب باشد و هم برای آنکه می‌خواهد صدای آخرین ناله‌های پس از تزریق در دهه شصت و هفتاد میلادی را با گوشهای خودش بشنود، او تجسم یک رویاست. دیگر در انتظار به حقیقت پیوستن رویاهایتان نباشید، با هارت تجسم یک رویا را ببینید، خشمی برآمده از اجتماع پیرامونش و نامهربانی هایی که در آن حنجره قدر نقش بسته و خشم را چون تبری برنده بر سرتان آوار میکند تا از این خواب زمستانی بیدار شوید تا شاید دوباره هنر درست دیدن و شنیدن را بیازمایید.

 

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو