مشرق: جشنواره فیلم برلین، با سازوکار ویژهای به حمایت از تولید فیلمهای ضدایرانی از سوی فیلمسازان وطنفروش میپردازد.
هفتادمین دوره برگزاری جشنواره جهانی فیلم برلین از روز پنجشنبه کار خود را آغاز کرد. جشنواره اخیر فیلم برلین با شکل ساختاری و حضور فیلمهای ایرانی و ایرانیان حاضر در این جشنواره با سالهای پیشین متفاوت است. تغییر کادر اجرایی این جشنواره در تغییر رویکرد خود نسبت به ایران چند گام متفاوت را برداشته است. دیتر کاسلیک ١٩سال مدیر برلیناله بود و امسال جای خود را به «کارلو چاتریان» و «ماریته ریسنبک» داده است. اما نیمه تاریک چاتریان که بسیار قابل تأمل است، رویکرد ضدایرانی مدیر فعلی برلینانه است که از دیتر کاسلیک در تقویت این رویکرد بسیار هوشمندانهتر عمل میکند.
«شیطان وجود ندارد» یکی از سه اثر ساخته شده توسط محمد رسولاف، کارگردان ایرانی، در بخش مسابقه اصلی برلیناله در کنار ۱۷ اثر سینمایی دیگر برای دریافت خرس طلایی رقابت میکند. در کاتالوگ برلیناله از آن بهعنوان محصول مشترک آلمان، ایران و جمهوری چک یاد شده است.
آثار رسولاف و جعفرپناهی پخشکنندههای فعالی در اروپا دارد. رسولاف در سال ۱۳۹۸ علیرغم مشغلههای قضایی و چالشهایی امنیتی که بهزعم خودش پشتسر گذاشت، حدود سه فیلم را در ایران تمام کرده است و کارلو چاتریان با تماشای هر سه فیلم، «شیطان وجود ندارد» را راسا برای این جشنواره انتخاب کرده است. این فیلم چهار داستان را پیرامون موضوع اعدام در ایران روایت میکند.
این مسئله بسیار قابل تأمل است که در شرایط فعلی سینمای ایران یک تهیهکننده معمولی هم توانایی ساخت سه فیلم در سال را ندارد. رسولاف در مصاحبه با رادیو فردا خود را بهعنوان متهم امنیتی معرفی میکند. یک متهم امنیتی چگونه بدون هیچ رصدی میتواند سه فیلم در طول یکسال با سه گروه حرفهای بسازد؟
قطعا برای این محکوم امنیتی باید اهرمهای قدرتمندتر حمایتی فوقالعادهای، از درون سیستم وجود داشته باشد که این فیلمساز بتواند در طول یک سال شمسی، سه فیلم را بهصورت پشتسر هم فیلمبرداری کند. قطعا بنا بر آگاهیهای کسب شده، نه تحلیلهای عمومی، یک دست حمایتی کاملاً امنیتی وجود دارد که از درون بدنه خانه سینما، فعالان این حوزه را به تحرک وادار میکند تا آنان بیانیهای را تنظیم کند تا رسولاف در برلیناله حضور داشته باشد.
خطر دیگری که توسط برلیناله و مدیرانش سینمای ایران را تهدید میکند، حمایتهای مالی دولت آلمان است که در این جشنواره تقویت میشود. این حمایت در مرحله پخش و توزیع فیلم نیست. بلکه سرفصلی که کارلو چاتریان در این جشنواره برای سینمای ایران تعریف کرده این است که فیلمهای سیاسی بدون مجوز، مشمول کمکهای مالی حین تولید نیز شوند.
پناهی و مخملباف و قبادی سابقه رفاقتی طولانی با چاتریان دارند. یکی از برنامهریزیهای قابل تأمل چاتریان این است که فیلمهایی که از سال ۲۰۲۰ در این جشنواره حضور پیدا میکنند، به هیچ عنوان نباید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پروانه ساخت یا نمایش دریافت کنند.
وقتی چاتریان مدیر جشنواره برلیناله ۶۰ فیلم ایرانی را برای حضور در این جشنواره رد میکند و تنها آثاری را میپذیرد که پروانه ساخت و نمایش ندارد، حضور مدیران دولتی چون حسین انتظامی ، داروغهزاده و عسگرپور در این جشنواره چه استدلالی خواهد داشت؟