ستاره | سرویس سرگرمی - شعرهای کودکانه کوتاه و بلند بسیاری برای کودکان در سنین مختلف سروده شده است. شعر کودکانه جذاب و سرگرم کننده است و در آموزش مفاهیم اساسی زندگی به کودکان کمک میکند به عنوان مثال شعرهای کودکانه در مورد صداقت که ارزش راستگویی و صداقت را به با شعرخوانی برای کودکان بیان میکند و همچنین به آنها امکان میدهید که لغات بیشتری را به خاطر بسپارند؛ با این کار هم قدرت حافظه آنها تقویت میشود و هم گنجینه لغاتشان افزایش مییابد. در مطلب حاضر میتوانید زیباترین اشعار کودکانه را بخوانید.
در این مطلب بخوانید:
- مجموعه متن شعر کودکانه
- اشعار کودکانه
- شعر آسان برای کودکان
- شعر کودکانه کوتاه
- شعر کودکانه قدیمی و فولکلور
مجموعه متن شعر کودکانه
نی نی توی حیاطه
چشمش به آسمونه
منتظره برف بیاد
از ابر، دونه دونه
به ابر میگه: «چرا کم
برف میآری واسه مون
زمستونه! لم نده
بیکار توی آسمون
برفهای دیروز تو
هی چیکه چیکه آب شد
اون آدم برفیای که
ساخته بودم خراب شد
برفهای سردتر بریز
توی حیاط خونه
برفی که زود آب نشه
یکی دو روز بمونه!»
مورچه
تو مثل نقطه هستی
سیاه و ریز ریزی
ولی باید بدانی
برای من عزیزی
برای دیدن تو
کنارت مینشینم
کمی خم میشوم تا
تو را بهتر ببینم
همیشه صبح تا شب
فقط مشغول کاری
تو خیلی دانه حتماً
میان لانه داری
دلت میخواهد الآن
بیایی روی پایم
چرا پس ساکتی تو؟
بگو الآن میآیم
تو را من دوست دارم
خودت شاید ندانی
تو کوچولوترین دوست
برایم در جهانی
ناصر کشاورز
❆❆❆❆❆
تا تلفن صدا کرد
خندهکنان دویدم
صدای بابایم را
از توی آن شنیدم
شنیدم او لپم را
مثل همیشه بوسید
من این جا خنده کردم
بابا از آن جا خندید
وقتی که خنده میکرد
انگاری پشت در بود
صدای بابا اینجا
اما خودش سفر بود
***
شب، شب، شب
شب اومد ـ کدوم شب؟
اون که موهاش سیاهه
رو دامنش یه ماهه
ـ کدوم ماه؟
ـ اون که تو آسمونه
قشنگه، مهربونه
چادر نقره داره
دور و برش پر شده از ستاره
ـ کدوم، کدوم ستاره؟
ـ ستاره ای که مثل یک چراغه
مثل گلای یاس توی باغه
میخوام بیاد پایین منو ببینه
مثل گلی رو دامنم بشینه
افسانه شعبان نژاد
بیشتر بخوانید: متن لالایی زیبا برای کودکان
اشعار کودکانه
دست کوچولو، پا کوچولو
گریه نکن، بابات میآد
تا خونه همسایهها
صدای گریههات میآد
گُشنه شدی؟ شیرت بدم
تشنه شدی؟ آبت بدم
خوابت میآد؟ لالا بکن
تا من کمی تابت بدم
تق و تق و تق، در میزنن
این باباته، صداش میآد
گریه نکن تا بشنوی
صدای کفش پاش میآد
***
الو مامان کجایی؟
تو راهی یا اداره؟
زودتر بیا، زودتر بیا
چون موقع ناهاره
اینجا کنار سفره
منتظرت نشستم
هنوز غذا نخوردم
با اینکه گشنه هستم
زود بیا تا خودم را
برای تو لوس کنم
میخوام که قبل از غذا
صورتتو بوس کنم
شکوه قاسمنیا
❆❆❆❆❆
مادربزرگ مهربون
با پارچههای رنگارنگی
دوخته برام عروسکِ
با نمک و خیلی قشنگی
روسری کرده سرش
پاچین گلدار به تنش
یه عالمه پنبه و پشم
گذاشته توی بدنش
با نخ آبی رو لبش
یه خال آبی کاشته او
اسم عروسک منو
«مامان گلی» گذاشته او
***
باز بهار آمده
به باغ و صحرا
پر شده از بوی گل
تمام دنیا
قالی سبز چمن
خیلی قشنگ است
شکوفه درختان
رنگ به رنگ است
به شاخهها نشسته
صدها جوانه
کرده میان شاخه
پرنده لانه
درخت کرده دعوت
پرندهها را
چقدر شاد و زیباست
نغمه آنها
اسدالله شعبانی
متن شعرهای کودکانه
متن شعرهای کودکانه
آمدى و پنجرهها باز شد
کوچه پر از خنده و آواز شد
بین تو و دسته گنجشکها
بازى و هم صحبتى آغاز شد
آمدى و عطر تو پیچید باز
دردل این کوچه ى پر پیچ و خم
تا که نسیم نفس تو وزید
پاک شد از ذهن هوا، گرد غم
آمدى، همراه قدمهاى تو
سنگ به تنهایى این کوچه خورد
تلخى دلتنگى این کوچه را
خنده شیرین تو از یاد برد
***
آی حلزون شاخکی!
کجا میری یواشکی؟
جلو میری یواش و ریزه، ریزه
پوست تنت چه نرم و خیس و لیزه
خالهای دونه دونه دونه داری
به روی پشت روی خود یه لونه داری
ساکتی و خجالتی و تنها
بمون توی باغچه خونه ما
مهری ماهوتی
❆❆❆❆❆
یک لباس صورتی
در خیالم بافتم
نقشه خورشید را
روی آن انداختم
یک کبوتر، آن طرف
با پر و بال سفید
آشیانه کرده بود
بر درخت سبز بید
در کنار آن درخت
چشمه بود و رود و سنگ
آن خیال صورتی
شد لباسی رنگ رنگ
رودابه حمزهای
بیشتر بخوانید: بهترین روش یاد دادن شعر به کودکان + اشعار کودکانه
خورشید خانم که خسته بود
رفت پشت اون کوه کبود
هلال ماه ابرو کمان
نشست کنار آسمان
ستارهها دور و برش
الماس میریختند به سرش
وقتی که شب سحر شد
خروس از آن خبر شد
قوقولی قوقو را سر داد
به بچهها خبر داد:
کی خواب و کی بیداره
صبح شده وقت کاره
***
برف آمده شبانه
رو پشتبام خانه
برف آمده رو گلها
رو حوض و باغچهی ما
زمین سفید هوا سرد
ببین که برف چه ها کرد
رو جادهها نشسته
رو مسجد و گلدسته
برف قاصد بهاره
زمستانها میباره
سلام سلام سپیدی
دیشب ز راه رسیدی؟
پروین دولت آبادی
❆❆❆❆❆
ما کودکانیم
شیرین زبانیم
تنها و با هم
کتاب میخوانیم
ما در دبستان
شادیم و خندان
چون گل که دارد
جا در گلستان
گفتار ما خوب
هر کار ما خوب
با هر کسی هست
رفتار ما خوب
عباس یمینی شریف
❆❆❆❆❆
یک دوست دارم
که مهربان است
جایش همیشه
در آسمان است
او صورتم را هی میکند ناز
یا توی گوشم میخواند آواز
اسمش نسیم است
آرام و شاد است
بابای خوبش
آقای باد است
***
خبر خبر خبردار
گل آمده به بازار
یکی، دو تا، نَه، ده تا
نَه ده، نَه صد، چه بسیار
به برف و سرما گفته
برو خدانگهدار
خبر خبر شبانه
درخت زده جوانه
دوباره بر سرش بست
شکوفه دانه دانه
به روی شاخه ای ساخت
پرستو آشیانه
خبر خبر خبرهاست
میان باغ غوغاست
کدام را بگویم
که هر چه هست، زیباست
خلاصه خبرها
بهار خوب و زیباست
مصطفی رحماندوست
❆❆❆❆❆
روی دیوار حیاط
مینشیند شاپرک
بالهای نازکش
طفلکی خورده ترک
ساکت و بیحرکت است
شاید او سردش شده
نه گمانم زخم او
باعث دردش شده
شاپرک جان تشنهای؟
چیزی آیا خوردهای؟
ساکتی حرفی بزن
خانه را گم کردهای؟
زیر نور آفتاب
شاپرک خوابیده است
حتماً او در خواب خود
باغ گل را دیده است
میکشد خمیازه ای
میروم نزدیکتر
حال او بهتر شده
شاپرک جانم بپر
سعیده موسوی زاده
بیشتر بخوانید: ۱۲ شعر کودکانه پاییزی زیبا و سرگرم کننده
شعر آسان برای کودکان
کفشای مامان
پاشنه بلنده
وقتی میپوشه
نی نی میخنده
حالا پوشیده
کفشا رو نی نی
میگه مامان جون
منو میبینی؟
بزرگ شدم من
قدم بلنده
چرا باباجون
به من میخنده؟
مامان میگه جان!
چه کاری کردی!
پاهاتو توی
کفش من کردی؟
مهری طهماسبی دهکردی
❆❆❆❆❆
وقتی که من مامان بشم
چادر مشکی میپوشم
کفش زرشکی میپوشم
دامن چیندار
روسری میندازم سرم
یک کیف گنده میخرم
میرم به بازار
شلوار و مانتو میپوشم
مقنعهی نو میپوشم
میرم سر کار
میگم مامانِ گل من
عروسک خوشگل من
خدانگهدار
مریم اسلامی
❆❆❆❆❆
روی انگشت بهار
شاپرک میخندد
بالهایش را، باز
میکند، میبندد
شاپرک میداند
که بهار آمده است
بر سرِ کوه، نسیم
باز چادُر زده است
از هوا انگاری
بوی گل میبارد
شاپرک در چشمش
آسمانی دارد
چشمه میجوشد باز
مثل آوازِ بهار
شاپرک میداند
هست آغاز بهار
شاپرک بالش را
لحظهای میبندد
عکس او در چشمه
مثلِ گل میخندد
جعفر ابراهیمی
❆❆❆❆❆
توی ده ما
لولوخورخوره!
نشسته تنها
روی سُرسُره
شده با غصه
دلش رو به رو!
آخر همبازی اش
قهر کرده با او!
می روم پیشش
با شعر و لبخند
می دهم او را
با شادی پیوند
احمد خدادوست
❆❆❆❆❆
یه روز بابای نی نی
وقتی اومد به خونه
آورد برای نی نی
یه چتر بچه گونه
حالا نی نی به چترش
خیلی علاقمنده
گاهی اونو میبوسه
باز میکنه میبنده
گاهی توی حیاطه
میگیره چترو بالا
ولی هنوز یه بارون
نیومده تا حالا
هر روز به ابرها میگه:
بارون بشین ببارین
فکر میکنم که اصلا
چترمو دوست ندارین!
❆❆❆❆❆
خروسه کجاست؟ رو پرچین
چی داره ؟ تاج چین چین
بالش رو هی تکون میده
به این و اون نشون میده
می گه که خوش به حال من
رنگین کمونه بال من
هم قوی، هم قشنگم
هیچ کس نیاد به جنگم
بعد چی میشه؟
میخونه تا خسته میشه
وقتی میآد به لونه
نمونده آب و دونه
❆❆❆❆❆
یک درخت اینجا
یک درخت آنجا
هر دو تا سبزند
هر دو تا زیبا
این یکی سیب است
آن هم انگور است
جیک و جیک و جیک
ای گنجشک ناز
یک سیب قرمز
برایم بنداز
وز و وز و وز
زنبور آی زنبور
بده به من هم
یک خوشه انگور
تو قفسهای باغ وحش
حیوونهای رنگارنگ
پرنده های کوچولو
میمون و شیر و پلنگ
میمونه شکلک می سازه
مَردُموخوشحال میکنه
با یه دونه توپ سفید
تنهایی فوتبال می کنه
نگاه کنید خرسَرو
ایستاده روی دو پا
خرگوشه رو نگاه کنید
هی می پره رو هوا
طاووس رو نگاه کنید
چه خوشگل و قشنگه
چترشوهی باز می کنه
ناز و خوش آب و رنگه
❆❆❆❆❆دریاچه آبی رنگه
توش ماهی و نهنگه
ماهی رو موج می شینه
نهنگ اونو می بینه
میگه نهنگ پرزور
یه وقت نری راه دور
شب که بشه، جای شام
می خورمت هام و هام
ماهیه از روموجا
می پره توی دریا
شناکنون می ره
به یک جای دور
جا می مونه
نهنگ چاق و مغرور
❆❆❆❆❆شب اومد و ستاره
رو آسمون نشسته
نه یک ، نه ده ، نه صدتا
هزار هزار تا دسته
ستاره توی شبها
چراغ آسمونه
مثل گل و بنفشه
تو باغ آسمونه
یک کمی این طرفتر
ماه قشنگ و زیباست
دلش گرفته امشب
برای اینکه تنهاست
❆❆❆❆❆
ای زنبور طلایی
نیش می زنی بلایی پاشو پاشو بهاره
گل وا شده دوباره پاشو پاشو بهاره
گل وا شده دوباره
ای زنبور طلایی
نیش می زنی بلایی پاشو پاشو بهاره
عسل بساز دوباره پاشو پاشو بهاره
عسل بساز دوباره
❆❆❆❆❆
آفتاب مهتاب چه رنگه
چه قدر هر دو قشنگه
یکی روشنی روز
یکی نور شب افروز
یکی طلای زرده
یکی نقره سرده
یکی پرتو خورشید
به روی خاک پاشید
یکی از ماه زیبا
بتابد بر همه جا
آفتاب مهتاب چه رنگه
چه قدر هر دو قشنگه
❆❆❆❆❆
خیاط ما اوستا رضا
کار میکنه برای ما
پارچهها رو چی میکنه؟
میبره، قیچی میکنه
نخ رو تو سوزن میکنه
شروع به دوختن میکنه
تیک تاک چرخ خیاطی
میشه با خندهاش قاطی
اوستا رضا مهربونه
لباش همیشه خندونه
میدوزه مثل فرفره
میچرخه نخ با قرقره
لباسهای رنگ و وارنگ
بلند و کوتاه و قشنگ
شلوار و کت با پیراهن
برای تو، برای من...
کارتونکی هم اون بالا
خیاطه چون اوستا رضا
او چرخ و سوزن نداره
نخش چرا این جوریه؟
هر چی میدوزه، توریه!
اسدالله شعبانی
❆❆❆❆❆بابام می ره سر کار
بابام یه باغبونه
شب بوی باغ و گل رو
با خود می یاره خونه
کارش تو پارک شهره
درخت و گل می کاره
بابام به باغبونی
به گل، علاقه داره
منم به کار بابا
خیلی علاقه دارم
دلم می خواد که من هم
درخت و گل بکارم
جعفر ابراهیمی
بیشتر بخوانید: زیباترین شعرهای کودکانه مصطفی رحماندوست
شعر کودکانه کوتاه
کی بود کی بود؟
یه صابون کوچیک موچیک
گریه میکرد چیلیک چیلیک
غصه میخورد همیشه
میگفت چرا صابون بزرگ نمیشه
هر روز دارم آب میخورم تَر میشم
ولی کوچیکتر میشم
رفتم پیشش نشستم
براش یه خالی بستم
گفتم من هم اون قدیما غول بودم
مثل تو خنگول بودم
کوچیک شدم که با تو بازی کنم
سُرت بدم سُرسُره بازی کنم
شعر کوتاه کودکانه
شعر کوتاه کودکانه
قلاب ماهی دارم
گذاشتمش کنارم
می خوام بگیرم از آب
ماهی رو با قلاب
دریا از این جا پیداست
بابام میگه:«چه زیباست!»
تو راه، کمی خوابم برد
ماشین بابا سر خورد
نه دریا بود، نه آب بود
اینا همش تو خواب بود
جعفر ابراهیمی
❆❆❆❆❆
پنجره اتاقم
باز میشه بسته میشه
این کیه پشت پرده
این کیه پشت شیشه؟
من میدونم کسی نیست
فقط آقای باده
هو هو هو گوش کنین !
اینم صدای باده
اسدالله شعبانی
❆❆❆❆❆
تو که ماه بلند آسمون شی
منم ستاره میشم و دورتو میگیرم
تو که ستاره میشی دورمو میگیری
منم ابر میشم، رو تو میگیرم
تو که ابر میشی رومو میگیری
منم بارون میشم، نم نم میبارم
تو که بارون میشی، نم نم میباری
منم سبزه میشم، سر در میارم
تو که سبزه میشی، سر در میاری
منم گل میشم و پهلوت میشینم
❆❆❆❆❆
سلام به شادی تو
ای پسر عزیزم
دورباشه از تو زشتی
گل گل گل تمیزم
*
سلام به روی زیبات
ای بچه مودب
ای دختر تمیز و
پاکیزه و مرتب
کیوان ناظمیانپور
❆❆❆❆❆
دویدم و دویدم
به رایانه رسیدم
یه دنیا بازی توش بود
موسش شبیه موش بود
گفتم : چقدر قشنگی
جالب و رنگارنگی
گفت او، بشین کنارم
تا یاد بگیری کارم
❆❆❆❆❆
ثواب که کار خوبه
پیش خدا محبوبه
وقتی کسی ثواب کرد
خوبی رو انتخاب کرد
از خدا پاداش گرفت
برای کارهاش گرفت
بهتر که بتونیم
همیشه خوب بمونیم
❆❆❆❆❆
اتل متل توتوله
بچه خوب چه جوره؟
بچه خوب مهربونه
لباش همیشه خندونه
بچه خوب مؤدبه
منظم و مرتبه
به هر کجا که میره
سلام یادش نمیره
بچه خوب تمیزه
پیش همه عزیزه
❆❆❆❆❆
نی نی ما با دستاش
موی منو میکشه
یه ذره دردم میآد
این کار هر روزشه
دستای اون یه شونه س
شونه دونه ریزه
به جای شونه کردن
مو رو به هم میریزه
یحیی علوی فرد
❆❆❆❆❆
اتل متل یه بابا
ببین چه مهربونه
تموم اهل دنیا
قدر اونو میدونه
اتل متل یه مادر
مثل ستاره روشن
جاش توی قلب منه
میون باغ و گلشن
❆❆❆❆❆
تفنگ دارم، تفنگ دارم
یه عالمه فشنگ دارم
تفنگ نازم آبیه
واقعی نیست، قلابیه
خیلی شبیه آبپاشه
به جای تیر، آب میپاشه
فشنگ اون فراوونه
پیدا میشه تو هر خونه
مریم اسلامی
❆❆❆❆❆
گرگه کجاست؟ تو صحراست
منتظره بره و بزغالههاست
چوپون کجاست؟ همین جاست
کنار گله ماست
چه کار داره؟ کار زیاد
مواظبه گرگه نیاد
اگه یه وقت گرگه بیاد،
چوپون ما چی میکنه؟
دمش رو قیچی میکنه
❆❆❆❆❆
من یک کتاب دارم
پر از گل و ستاره
یک خانه عروسک
هزار تا قصه داره
کتاب خوشگل ما
قصه میگن برامون
قصه مادر بزرگ
تو شبهای زمستون
هرکی کتاب میخونه
باید اینو بدونه
کتاب براش همیشه
نمی دونه که بیرون آفتاب داره می تابه
عروسک کوچولو خواب و دیگه رها کن
ببین آفتاب در اومد پاشو چشماتو وا کن
پرنده های روی بوم دارن آواز می خونن
خوب صداشونو گوش کن ببین چه ناز می خونن
به من بگو که وقتی همه جا غرق نوره
با چشمای شیشه ایی دنیای ما چه جوره
بیشتر بخوانید: مجموعه شعر نماز کودکانه برای دبستان و پیش دبستان
شعر کودکانه قدیمی و فولکلور
لیلی، لیلی حوضک
گنجیشکه اومد آب بخوره افتاد تو حوضک
این یکی درش اورد
این یکی آبش داد
این یکی نونش داد
این یکی گفت: کی هلش داد؟
این یکی گفت: منِ منِ کله گنده
دویدم و دویدم
سر کوهی رسیدم
دوتا خاتونی دیدم
یکیش به من نون داد
یکیش به من آب داد
نونو خودم خوردم
آبو دادم به صحرا
صحرا به من علف داد
علفو دادم به بزی
بزی به من شیر داد
شیر و دادم به بقال
بقال به من مویز داد
مویز و دادم به آقا
آقا به من دعا داد
دعا رو بستم به بازوم
خدا به من شفا داد
بازآفرینی محمدهادی محمدی
❆❆❆❆❆
جمجمک برگ خزون
مادرم زینت خاتون
گیس داره قد کمون،
از کمون بلندتره،
از شبق مشکی تره
گیس اون شونه میخواد،
شونه فیروزه میخواد،
حمام سی روزه میخواد،
هاجستم و واجستم،
تو حوض نقره جستم،
نقره نمکدونم شد،
هاجری به قربونم شد!
بازآفرینی افسانه شعبان نژاد
❆❆❆❆❆
بارون میاد جرجر
رو پشت بومهاجر
هاجر عروسی داره
تاج خروسی داره
ـ هاجرک نازقندی
یه چیزی بگم نخندی
وقتی حنا میذاشتی
ابروهاتو برمی داشتی
زلفاتو وا میکردی
خالتو سیاه میکردی
زهره نیومد تماشا
نکن اگه دیدی حاشا؟؟
_ حوصله داری بچه؟
نکنه بیکاری بچه
نمی دونی کار دارم من
دل بیقرار دارم من
الان دومادو میارن
دستمو میدن به دستش
باید درارو بستش
تو این هوای گریون
شرشر لوس بارو
که شب سحر نمیشه
زهره به در نمیشه
❆❆❆❆❆
دکتر چه مهربونه درد منو میدونه
زخم منو میبنده با شوخی و با خنده
میگه مریض کوچولو کوچولو و کوچولو
برو بخواب تو خونه دوای تو همینه
تا که بشی سلامت خوشحال و شاد و راحت
❆❆❆❆❆
شیر بخورید مفیده مانند برف سفیده
کاملتر از این غذا کس ندیده تا حالا
شیر بخوریم سیر میشیم قوی مثل شیر میشیم
هر روز اگه بنوشیم هیچوقت مریض نمیشیم
❆❆❆❆❆
عروسک قشنگ من قرمز پوشیده
تو رخت خواب مخمل آبی خوابیده
یه روز مامان رفته بازار اونُ خریده
قشنگتر از عروسکم هیچکس ندیده
عروسک من
چشماتُ وا کن
وقتی که شب شد
اون وقت لالا کن
بیا بریم توی حیاط با من بازی کن
توپ بازی و شن بازی و طناب بازی کن
❆❆❆❆❆
شبا که ما میخوابیم
آقا پلیسه بیداره
ما خواب خوش میبینیم
اون دنبال شکاره
آقا پلیس زرنگه
با دزدا خوب میجنگه
ما هم اونو دوست داریم
بهش احترام میذاریم!
❆❆❆❆❆
گنجشکک اشیمشی
لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی
برف میاد گولّه میشی
میافتی تو حوض نقاشی
میگیرتت فراش باشی
میکشتت قصاب باشی
میپزتت آشپزباشی
میخورتت حاکمباشی
❆❆❆❆❆
جوجه جوجه طلایی
نوکت سرخ و حنایی
تخم خود را شکستی
چگونه بیرون جستی؟
گفتا جایم تنگ بود
دیوارش از سنگ بود
نه پنجره نه در داشت
نه کس ز من خبر داشت
گفتم چنین جای تنگ
نیاورد به جز ننگ
به خود دادم یک تکان
مثل رستم پهلوان
تخم خود را شکستم
یکباره بیرون جستم
❆❆❆❆❆
گل همه رنگش خوبه
بچه زرنگش خوبه
تو کتابها نوشته
تنبلی کار زشته
تنبل همیشه خوابه
جاش توی رختخوابه
پاشو پاشو صداش کن
از رختخواب جداش کن
بشور دست و رویش
شانه بزن به مویش