داستان کامل قسمت ۶ سریال ترکی شرافت

داستان کامل قسمت ۶ سریال ترکی شرافت همچنین به همراه جزئیات خلاصه داستان سریال ترکی شرافت Şeref Meselesi قسمت ۶ را در این مطلب مطالعه کنید. این سریال محصول کانال D تلویزیون ترکیه در ژانر درام ساخته شده است. «شرافت» در سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ به مدت شش سال فیلمبرداری و تهیه شده است . قسمت آخر سریال شرافت در ۱۷ ماه مه ۲۰۱۵ از کانال D پخش گردید. کارگردانی این سریال را آلتان دونمز (Altan Dönmez) بر عهده داشته و زندگی دو برادر جوان را روایت می کند.

ایگیت و سلیم و امره به کلوب می روند. ایگیت دوباره آنجا، همان زن فاحشه را میبیند. او سراغش رفته و وقتی آن زن می فهمد که ایگیت بی پول نیست، با او می‌خوابد. ایگیت از اینکه او جواهر را به پلیس داده و او را به زندان انداخته گله میکند. آن زن میگوید که او این کار را نکرده و اسدالله خان وقتی فهمیده آن جواهر را ایگیت به او داده، آن را گرفته است. ایگیت وقتی میفهمد که کار اسدالله خان بوده، میگوید که انتقام سختی از او و نهاد خواهد گرفت و خودش از آنها نیز قوی تر خواهد شد.

آن زن میگوید که بهتر است با نهاد در نیفتد، زیرا برای او خوب نیست. ایگیت صبح به محله می رود. او ابتدا به مغازه اسدالله خان رفته و خودی نشان میدهد و به او میگوید که برگشته است. سپس به خانه می رود. سیبل در خانه مشغول آب دادن به گلدان هاست و از دیدن ایگیت شوکه می شود. او سریع می رود و کلید را نیز به ایگیت می دهد. ایگیت با امیر تماس میگیرد و امیر از اینکه ایگیت آزاد شده است، خوشحال می شود. سپس ایگیت به شهر امیر و مهمانخانه ای که او میماند می رود و او را غافلگیر می‌کند . امیرا از دیدن او خوشحال می شود. سیبل سر کار رفته ‌و دوباره بورات اورالی را می بیند.

او وقتی به خانه می اید، از طرف بورات برای او گل فرستاده می شود. او عصبی شده اما مادرش خوشحال می شود. ایگیت و سلیم و امره در کافه محله روبروی مغازه اسدالله خان نشسته اند. ایگیت میگوید که برای نابودی اسداله خان قصد دارد روی نقطه ضعف او، یعنی شرف و ابرویش دست بگذارد. او همزمان به کبری که دم مغازه است نگاه میکند. اسدالله خان دسته گلی خریده و به تیمارستان به دیدن زلیخا می رود. او از وضعیت زلیخا سو استفاده کرده و از او میخواهد که خانه را به او بفروشد.

زلیخا قبول میکند. اسدالله خان پیش دکتر رفته و از او میخواهد که هر طور شده برگه سلامت روانی زلیخا را امضا کند، تا آنها بتوانند از او امضا بگیرند. دکتر مقاومت میکند اما اسداله خان منتظر خبر اوست‌. شب، ایگیت در محله پیش کبری رفته و با او حرف می زند و ابراز علاقه میکند .کبری استرس میگیرد و سریع به خانه می رود. صبح وقتی کبری در را باز میکند، یک شاخه گل دم در میبیند. او سریع گل را برداشته و در اتاقش پنهان میکند. او وقتی با دریا و سیبل در محله هم مسیر می شود، متوجه می شود که دریا دیگر بیخیال ایگیت شده ‌و ایگیت نیز این مدت با او کاری ندارد.

او خوشحال می شود. بعد از رفتن دریا، او به سیبل میگوید که ایگیت به او ابراز علاقه کرده. سیبل به او میگوید که ایگیت آدم خوبی نیست و باید از او فاصله بگیرد. در رستورانی که دریا کار میکند، کارگرانی آمده و به او پیشنهاد بازیگری می دهد. دریا کارت او را میگیرد و مشتاق می شود. ایگیت به همراه یکی از هم سلولی هایش که آزاد شده بیرون‌ رفته و از او که کارمند سابق گمرک بوده، میخواهد به او اطلاعات بارها را بدهد. صبح، نامیک به استانبول برگشته و پیش اسدالله خان می آید. او میگوید که زنش او را ترک کرده و عذاب وجدان دارد.

اسدالله خان میگوید که زلخیا دیوانه شده و چیزی به یاد نمی آورد ، پس او عذاب وجدان نداشته باشد زیرا زلخیا ناراحت نیست. نامیک شوکه و ناراحت می شود و به ملاقات زلیخا می رود. زلخیا تصور میکند که عروسی نامیک است در مورد لباس مجلسی با او صحبت میکند. نامیک از وضعیت او متعجب و ناراحت می شود. در خانه، بورا تورالی با سیبل تماس میگیرد. سیبل عصبانی شده و از او میخواهد که مزاحم نشود و قطع می کند.

خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی شرافت Şeref Meselesi

⇐ مطالب بیشتر در لینک های سریال ترکی عاشقانه ، سریال ترکی جدید، سریال ترکیه ای، سریال های در حال پخش ترکیه