دردسر خودکشی مرد خائن و درخواست قبل از مرگ او از زن سابقش

منبع: نیک صالحی

77

1399/1/12

21:10


مردی که آشیانه عشق خود را در منجلاب فساد و اعتیاد از دست داده بود می خواست دست به خودکشی بزند که در درگیری با همسر زن سابقش او را با چاقو زخمی کرد.

مرد جوانی که با دستان خود زندگی عاشقانه با همسرش را به تباهی کشانده بود بعد از اینکه به دام اعتیاد افتاد و از همسرش جدا شد قصد خودکشی داشت که با چاقو زدن به همسر زن سابقش دستگیر شد و اینک درباره روز حادثه توضیح داده است. در ادامه جزئیات خودکشی مرد خائن را در نیک صالحی بخوانید

دردسر خودکشی مرد خائن

در منجلاب فساد اخلاقی و اعتیاد به کراک گرفتار شده ام و به مرز پوچی و بی هدفی رسیده ام. من در کمتر از سه سال به یک معتاد کارتن خواب تبدیل شدم و زندگی و هستی ام را از دست دادم. امروز تصمیم داشتم خودکشی کنم و می خواستم از همسر قبلی ام حلالیت بطلبم.

اما او که فکر می کرد می خواهم روی سر و صورتش اسید بپاشم به محض آن که مرا
دید داد و فریاد راه انداخت. در این لحظه شوهرش با من درگیر شد و نمی دانم
چرا دست به چاقو بردم و او را زخمی کردم.

مرد جوان با وضعیتی بسیار اسف بار در دایره اجتماعی کلانتری گفت: ۵ سال قبل به طور اتفاقی با دختری دانشجو آشنا شدم و مدتی با او رابطه خیابانی داشتم. نازنین شیفته و دلباخته ام شده بود و با وجود آن که خانواده اش به شدت مخالف ازدواجمان بودند به عقد هم درآمدیم.

بهرام افزود: دوران نامزدی من و نازنین حدود یک سال طول کشید و در این مدت همیشه شک
و تردید داشتم که مبادا با فرد دیگری رابطه داشته باشد.

خودکشی مرد جوان بعد از تباه کردن زندگی اش

بدبینی مثل موریانه فکر و ذهنم را نابود کرده بود و هر روز که می گذشت شک بیشتری نسبت به همسرم پیدا می کردم تا جایی که پس از آغاز زندگی مشترکمان اجازه ندادم ادامه تحصیل بدهد و به دانشگاه برود.

اختلافات ما به خاطر سختگیری هایی که به خرج می دادم باعث شد تا در مدت کوتاهی
نسبت به همدیگر سرد بشویم و فاصله بگیریم. متأسفانه با وجود این خلاءهای عاطفی من که
آن موقع در یک آژانس تاکسی تلفنی کار می کردم فریب عشوه گری های دختری معتاد را خوردم
و او در رفت و آمدهای مخفیانه، مرا نیز به دام انداخت و پس از گذشت سه ماه
به کراک و مصرف مشروبات الکلی آلوده شدم.

خودکشی مرد معتاد

این دختر خانم حتی زمینه ارتباط من و چند زن خیابانی را نیز فراهم کرد و در باتلاق فساد و اعتیاد گرفتار شدم. بهرام اشک هایش را پاک کرد و گفت: همسرم که از ازدواج با من پشیمان شده بود وقتی فهمید با زنان خیابانی رابطه دارم و به کراک آلوده شده ام بدون معطلی طلاق گرفت.

نمی خواستم از او جدا بشوم و برای همین هم تهدیدش کردم روی سر و صورتش اسید خواهم پاشید.
ولی فایده ای نداشت و او یک سال پس از جدایی مان با پسرعمویش ازدواج کرد و زندگی خوبی تشکیل داد.

من جزای خیانت به همسرم را با این وضعیتی که الان می بینید پرداخت کرده ام و به آخر
خط رسیده ام. ای کاش می فهمیدم چه کار می کنم و دنبال هوی و هوس نمی رفتم
تا جلوی همه حتی پدر و مادرم آبرو و اعتبار داشتم و سرم را بالا می گرفتم.

رکنا

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو