شما بگویید «عصرجديد» لایق این ستایش‌هاست؟

منبع: برترین ها

71

1399/1/15

00:35


مدت هاست عرصه ي نقد رسانه از حضور جماعت نقاد و قلم به دستي كه از سواد رسانه اي لازم برخوردار باشند و در عين حال هنوز دغدغه مند كيفيت برنامه هاي تلويزيون باشند و بخواهند بي طرف ،برنامه يا اجرا يا نگاهي را در برنامه سازي را با تمام نقدهاي مثبت و منفي اش به چالش بكشند، خالي مانده است.

برترین‌ها- یادداشت وارده: مدت هاست عرصه ي نقد رسانه از حضور جماعت نقاد و قلم به دستي كه از سواد رسانه اي لازم برخوردار باشند و در عين حال هنوز دغدغه مند كيفيت برنامه هاي تلويزيون باشند و بخواهند بي طرف ،برنامه يا اجرا يا نگاهي را در برنامه سازي را با تمام نقدهاي مثبت و منفي اش به چالش بكشند، خالي مانده است.

اين اتفاق مي تواند منجر به يكه تازي بعضي از افراد پرنفوذ و قدرتمند در رسانه هايي مثل تلويزيون شود. يك دليلش مي تواند اين باشد كه تلويزيون بخش عمده اي از مخاطب جدي اش را از دست داده، مخاطبي كه به جز ساعتي براي سرگرم شدن ، بخواهد نقدهاي جدي اين رسانه را هم دنبال كند و به دنبال فهميدن كم و كيف برنامه هايي باشد كه مي بيند.

شما بگویید «عصرجديد» لایق این ستایش‌ها هست؟

از طرف ديگر رسانه هاي كاغذي كم شده اند و رسانه هاي مجازي منبع اطلاع رساني مردمي شده اند كه به دقيقه اي مكث ،روي يك خبر بسنده مي كنند و مي گذرند. اين رسانه مجازي در بازارهاي تبليغاتي داغي كه راه انداخته اند، از آب گل آلود ماهي مي گيرند و در ازاي گرفتن پول تبليغات ،با تيترهاي به شدت اغراق شده سعي در بزرگ نمايي اتفاقي مثل يك برنامه تلويزيوني دارند.

اين مقدمه را نوشتم كه بگويم برنامه عصرجديد عليرغم تبليغات گسترده ، برآورد بالا و پول كلان تبليغاتي كه نصيب خودش و سازمان صدا و سيما مي كند، برنامه موفقي نبوده و نيست. به چندين و چند دليل:

1.برنامه از روي نمونه ي خارجي اش كپي شده ، پس زحمتي براي طراحي اوليه اين برنامه در كار نبوده و نيست.

2.شايد در طول يك دوره از عصر جديد بين ٧٠ تا ١٠٠ شركت كننده حضور پيدا كنند. اين شركت كننده ها كشف نشده اند و كساني هستند كه از بين فيلم هاي ارسالي انتخاب مي شوند، پس زحمت چنداني براي پيدا كردن شان كشيده نمي شود. درصد بالايي از افراد انتخاب شده ، براي تست خوانندگي مي آيند كه ساده ترين راه براي انتخاب است ، آنچنان كه اگر در جمعيت مدرسه اي تست خوانندگي بگيريد قطعا به چند صداي خوب برمي خوريد ، در حالي كه ميان همين انتخاب شده هاي خوانندگي در ميدان عصر جديد ، به ندرت به صداي درست و خوب و حرفه اي برمي خوريم. در عين حال در هر دو سري از برنامه عصر جديد ديده ايم كه در ميان اين انتخاب شده ها هم ، تعداد دانه درشت هايي كه استحقاق واقعي براي حضور در چنين جايگاهي را دارند، در هر دوره ، به تعداد انگشت هاي يك دست هم نمي رسند.

3.در هيچكدام از برنامه هاي استعداديابي دنيا ، تافته ي جدا بافته اي به نام مجري وجود ندارد كه از بالا به پايين به همه ، حتي به دوربين نگاه كند، در تمام امور مداخله كند، گاهي از داورها بخواهد نظرشان را عوض كنند، به شركت كننده و عوامل پشت صحنه بي احترامي كند و زنگ طلايي را روي ميز خودش بگذارد.

4.تبليغات گسترده ي اين برنامه در فضاي مجازي به نحوي كه هنوز صحنه مورد نظر از تلويزيون پخش نشده، روي صفحه هاي پربيننده و پولي قرار مي گيرد، به مرور ذهن مخاطب منفعل را مجاب مي كند كه برنامه ي عجيب و غريبي در حال پخش از تلويزيون است و باز اين احسان عليخاني ، تلويزيون را تركانده در حالي كه واقعا تماشاي كامل يك قسمت كامل از برنامه ، حوصله سربر و طولاني و پر از نقدهاي ريز و درشت است.

5.پخش آنچه گذشت و توضيح تكراري و طولاني هر قسمت توسط مجري ، وقت زيادي از برنامه مي برد كه حساب تك تك اين ثانيه ها و دقيقه ها را در برآورد كلي برنامه از حساب بيت المال نوشته شده است.با اين حال جناب مجري ، آب بستن در چنين برنامه اي را به خوبي بلد است.

شما بگویید «عصرجديد» لایق این ستایش‌ها هست؟

6.احسان عليخاني آدم به شدت باهوشي ست. خوب مي داند چطور وقت برنامه اش را پر كند. چطور نسبت بالايي از سوژه هاي معمولي را با تك و توك اتفاق هاي ريز و درشت بپوشاند و درنهايت با چند اتفاق خوب برنامه را به پايان ببرد تا در ذائقه عمومي مخاطبان برنامه اش كادرست و حرفه اي جلوه كند.احسان عليخاني پايان خوش را بلد است.

7.القا اصل مهمي در باور آدم هاست. صدا و سيما آمارهايي را اعلام مي كند كه معلوم نيست از كجا آمده اند. مردم پرمخاطب بودن پايتخت را مي فهمند چون همه ي آدم هاي اطراف شان مشغول ديدن اين سريالند و درباره اش حرف مي زنند اما عصر جديد قطعا جزو برنامه هاي پرمخاطبي نيست كه همه جا حرفش باشد. با اين حال مي بينيم كه اعلام آمارهايي شبيه درصد بالاي رضايت مخاطبان ،در نيمه راه برنامه در اذهان مردم ، جا باز مي كند و كم كم تبديل به باورشان مي شود. اين ها ابزارهايي ست كه يك برنامه پرطمطراق اما تا حد زيادي توخالي را جاي اصل مي زند ، آن هم در ميداني كه يا مدعي تازه نفسي نيست يا اصلا حال و حوصله اي براي مدعيان ناب رسانه نيست.

8.نكته ي اخر اين كه اگر چهار داور ديگر، از سر اتفاق ، روي آن چهارصندلي مي نشستند ، كم و بيش باز با همين نتيجه و همين درجه از انفعال نظر مي دادند. داورهايي كه قطعا در خيلي زمينه ها صاحب نظر نيستند ،هيچ استادي و تبحري در كلام شان نيست و جز لجبازي هاي گاه و بيگاه شان ، اتفاقي از اين همه راي و نظر ، در ذهن مخاطب از اين چهار نفر به ياد نمي ماند.

براي سازمان صدا و سيمايي كه عليرغم انبوه توليداتش جز چند اسم و برنامه در خاطر مردم نمانده ، عصرجديد حتي اگر با ايده آل خودش ، فرسنگ ها فاصله داشته باشد، مهم نيست. اگر با شوخي هاي اغراق شده و از پيش تعيين شده ، به هجو نزديك شود، باز حمايت مي شود. اگر با داوري هاي احساسي و سطحي و غالب استعدادهايي نه چندان حيرت آور در اكثر اوقات به اتفاق خاصي نرسد، باز هم به آن امكانات داده مي شود و حتي اگر با وقت كشي و آسمان ريسمان بافتن و شواف كردن در بيشتر قسمت ها مخاطب را مجبور به عوض كردن كانال تلويزيون كند، باز هم برايش در جهت مثبت آمارسازي مي شود.

حتما بسياري از نكته هايي كه در اينجا گفته شد ، براي بسياري از مخاطبان و مديران سازمان واضح و مبرهن بوده و هست . با توجه به بضاعت كم برنامه سازي در سازمان فوق ، انتظار مي رود دست كم براي دوره هاي بعد اين برنامه، همت والاتري طلب شود، انرژي و اندوخته و انديشه ي بيشتري پشت استعدادهاي غالبا تكراري اش در نظر بگيرند ، از ميدان داري بي حد و حصر مجري كم شده و از داور هاي صاحب نظرتري استفاده كنند تا بلكه به مرور زمان اين برنامه به استانداردهاي لازم نزديك و نزديك تر شود.

خلاصه كلام اين كه عصر جديد برنامه ي سرگرم كننده ي متوسطي ست كه به خاطر امكانات وسيع يك شبكه به نسبت پربيننده به مدد ساعت پخش خوب، بازپخش هاي مكرر ، پشت صحنه هاي طولاني ،تبليغات وسيع و بريز و بپاش هايش ديده شده و تا ايده آل برنامه سازي فرسنگ ها فاصله دارد.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو