سلامت نیوز:سخن «ژوزه ساراماگو»، خالق کتاب معروف «کوری» که میگوید:«حتی در بیچارگیهای همگانی هم همیشه تعدادی از مردم نسبت به دیگران وضع بدتری دارند.»
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،مصداق بخشی از جامعه امروز ماست که در شرایط هجوم کرونا و توصیه به خانهنشینی و قرنطینه، فاصله اجتماعی شامل حالشان نمیشود و غم نان آنان را از محیط امن خانه به بیرون سوق میدهد.
این روزها قرنطینه برای همه معنی و مفهوم یکسانی ندارد، قرنطینه و خانهنشینی برای دستفروشی که خرج روزانه خود را از راه فروش چند قلم جنس به دست میآورد یا کارگر روزمزدی که با دستمزد روزانهاش زندگی را میگذراند یا زبالهگردی که روزی خود را در سطلهای زباله جستوجو میکند و صدها مشاغلی از این دست -که فراموش شدگان وزارت کار و نهادهای رفاهی هستند- به معنای سفره خالی و شکم گرسنه است.
قرنطینه برای این عده که قبل از کرونا نیز وضعیت اقصادی مناسبی نداشتند یعنی سقوط به زیر خط فقر و فلاکت. تلاش برای ماندن در صحنه و ادامه فعالیت نیز، بازی با مرگ است و خطر ابتلا به همراه دارد.این روزها رسانهها و شبکههای اجتماعی و مسئولان کشور دست به دست هم داده و برای قطع زنجیره انتقال ویروس کرونا مردم را به خانهنشینی و قرنطینه دعوت میکنند و حتی محدودیتهایی به این منظور اعمال کردهاند.
هشتگهای «در خانه بمانیم» فعال شده است و بسیاری از مردم در تهیه و به اشتراک گذاشتن ویدیوهای سرگرمی در زمان خانهنشینی در شبکههای اجتماعی با یکدیگر رقابت میکنند.
اما شرایط زندگی و دغدغه همه افراد جامعه در دوران هجوم این ویروس نامریی یکسان نیست و ویروس کرونا زندگی را برای بخشی از جامعه تغییر نداده است و برای آنان در هنوز بر روی همان پاشنه میچرخد، برخی در این دوران کرونایی ناگزیرند بانادیده گرفتن خانهنشینی و قرنطینه زندگی متفاوتتری از آنچه که امروزه به آن توصیه میشود یا در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود در پیش بگیرند.
شکی نیست که در شرایط کنونی که هنوز داروی این ویروس ترسناک کشف نشده است، استراتژی در خانه ماندن نیز میتواند تاثیرگذار باشد و به قطع زنجیره انتقال کمک کند.
اما توصیهها و قوانین برای این که از جانب مردم رعایت شود باید با نیازها و شرایط جامعه همخوانی داشته باشد. قرنطینه و بیرون نرفتن از منزل مستلزم شرایط خاصی است. مستلزم توانایی مرتفع کردن حداقل نیازهای ابتدایی است.
مستلزم خیالی آسوده در توانایی پرداخت دیون و بدهیهاست و...، اما این شرایط اکنون برای بخش زیادی از جامعه مهیا نیست و آنان یا ناچار به نادیده گرفتن توصیه به خانهنشینی هستند، یا اگر آن را رعایت کنند تبعات فقر و نداری دامنشان را میگیرد.از زمانی که کرونا کشور را به قلمرو خود درآورد، چراغ کافهها و رستورانها را خاموش کرد، پرده سینماها را کشید و آب استخرها را بست. ساخت و ساز را تعطیل کرد و کرکره فروشگاههای را پایین کشید و کارگران را یک شبه بیکار کرد.کارگرانی که بسیاری از آنان نه قراردادی با کارفرما دارند و نه تحت پوشش بیمه یا قانون کار هستند و اکنون بدون درآمد به حال خود رها شدهاند.
بسیاری از این کارگران که کارشان را از دست دادهاند، ماهها حقوق نگرفتهاند و با تعطیلی کسبوکارها امکان پرداخت شدن مطالبات آنها ضعیفتر نیز میشود.همین چند ماه پیش بود که علی خدایی، عضو شورایعالی کار در یک برنامه تلویزیونی از حضور ۳/۵ میلیون «کارگر زیرزمینی» در کارگاههای خارج از نظارت وزارت کار و فاقد هرگونه بیمه و قرارداد خبر داد.
اکنون کرونا هم آن کارگران زیرزمینی که مسئولان از آن یاد کردهاند و هم بسیاری از کارگران مشاغل غیررسمی مانند فروشندگان خردهپا، تولید کنندگان خانگی مواد غذایی، نظافتچیها، خدمتکاران پاره وقت، شاگردان دوزندگیها و آرایشگاهها، دستفروشان مترو و .... که زیر چتر بیمه، مزایای قانونی یا قرارداد نیستند را بیکارکرده است. برخی از آنان با جیب خالی تن به خانهنشینی دادهاند و برخی دیگر به بازی نابرابر با مرگ تن داده و سعی دارند به هر طریقی شده است صحنه را خالی نکنند.
«طیبه» یکی از هزاران افرادی است که عطای قرنطینه را به لقایش بخشیده و با وجود تمام محدودیتها صحنه کار و فعالیت را ترک نکرده است، وی با داشتن تحصیلات دانشگاهی تا قبل از ظهور کرونا به عنوان نظافتچی مشتریهای خاص خود را داشت در مورد تاثیر کرونا بر شرایط درآمد و زندگیاش گفت: هر سال در ماه اسفند به خاطر سنت خانه تکانی و نظافت کسب و کارم رونق داشت، اما اسفند سالی که گذشت به خاطر کرونا مشتریانی که سالها برایشان کارکردم دیگر با من تماس نگرفتند و من ماندم و هزاران هزینهای که پولی برای پرداخت آن نداشتم. وضعیت مالیام آن قدر بهم ریخت که برخی از روزها حتی پول خرید نان را هم نداشتم.
او که چند روزی است نزدیک یکی از فروشگاههای زنجیرهای پایتخت مشغول به دستفروشی است، در مورد عمل نکردن به توصیه خانهنشینی گفت: بدون تردید من و امثال من نیز مانند بقیه مردم از کرونا میترسیم. ما هم توصیههای بهداشتی و توصیه به خانهنشینی و قرنطینه به گوشمان رسیده است، ما هم دوست داریم فاصله اجتماعی شامل حالمان شود. ما هم میخواهیم در خانه بمانیم چای بنوشیم، پیتزا و شیرینی درست کنیم و آن را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذاریم و در این میان حتی آبی بر آسیاب هشتگ «در خانه بمانیم» نیز بریزیم، اما چه میشود کرد که غم نان نمیگذارد و سفره خالی کرونا سرش نمیشود.
ما به دلیل فقر مالی محکوم هستیم، محکوم به این که یکی از زنجیرههای زنجیرهای انتقال باشیم.«احمد» نیز مانند طیبه یکی از افرادی است که هنوز در تقلای به دست آوردن اندک درآمدی خیابانهای شهر را زیر پا میگذارد تا شاید بتواند از «هیچ» درآمدی کسب کند.
احمد قبل از این که کرونا شهر را درو کند، کارگر رستوران کوچکی در مرکز شهر بود، اما از زمانی که کرونا اجاق رستورانها را خاموش کرد و کرکره آنها را پایین کشید، هر روز نزدیک فروشگاهها و میوه فروشیهای بالای شهر پرسه میزند، به این امید کسی به او کاری بدهد یا قرعه جابهجایی باری به نامش بخورد بلکه اندک پولی نصیباش شود.
احمد به همدلی گفت: از ویروس کرونا نمیترسم چون واقعیتهای ترسناکتر از کرونا در زندگیام وجود دارد که ترساش بیشتر است. واقعیتهایی مانند گرسنگی و جیب خالی! کرونا برای افرادی که تمکن مالی دارند ترس دارد، نه برای من و امثال من که با ترسهای عمیقتر از کرونا مواجه هستیم، امثال ما ناچارند بین کرونا و گرسنگی یکی را انتخاب کنند و من کرونا را انتخاب کردم، چرا که مبتلا شدن به کرونا یک احتمال است، اما گرسنه ماندن و تلف شدن از گرسنگی حتمی است.
طیبه و احمد دو نمونه از افرادی بودند که کرونا کمر زندگیشان را شکسته است، در این روزها که کرونا حکومت میکند، افراد زیادی کارشان را از دست داده و اکنون در مرتفع کردن نیازهای اولیه خود نیز عاجزند. در حال حاضر در گوشه و کنار مطرح میشود که مسئولان شرایط را برای کارگران و کارفرماها آماده کردهاند و دولت مدعی پرداخت بسته حمایتی و بیمه بیکاری به کارگران بیکار شده ناشی از کرونا است، اما بخش زیادی از کارگران به ویژه کارگران روزمزد تحت پوشش بیمه اجتماعی و حتی قرارداد با کارفرما نیستند.
این دسته افراد نه حقوق ثابتی دارند و نه قراردادی که بتوانند برای بیمه بیکاری اقدام کنند. معمولاً هم از لیست دولت برای پرداخت بسته حمایتی حذف میشوند و شرایط استفاده از کمک دولت که 200 تا 600 هزار تومان اعلام کردهاند را نیز ندارند، ضمن این که 600هزار تومان حتی برای افرادی که مشمول این قانون هستند دردی را دوا نمیکند چرا که به گفته نمایندگان کارگران حداقل سبد معیشت کارگران 4 میلیون و 940هزار تومان است. در حال حاضر علیرغم تمام وعدهوعیدها هنوز اقدامی که به بهبود شرایط بیکارشدگان از کرونا منجر شود صورت نگرفته است و چشمانداز کوتاهمدتی نیز برای خلاصی از این وضعیت فعلا وجود ندارد.