داستان کامل قسمت ۱۷۹ سریال ترکی سیب ممنوعه

756

1399/1/18

20:19

داستان کامل قسمت ۱۷۹ سریال ترکی سیب ممنوعه به همراه جزئیات و خلاصه داستان در این مطلب yasak elma مجموعه پرطرفدار درام و عاشقانه ترکیه ای ست که بازیگران اصلی آن عبارتند از: شوال سام در نقش اندر آرگون، تالات بولوت در نقش هالیت آرگون، اونور تونا در نقش علیهان، ادا اجه در نقش ییلدیز، سودا ارگنچی در نقش زینب. این مجموعه به کارگردانی نسلیحان ایسیلیورت و نویسندگی ملیس سیوئلک و زینپ سویا ساخته شده است. سریال سیب ممنوعه توسط شرکت تولید MED YAPIM تولید شده است.

قسمت ۱۷۹ سریال ترکی سیب ممنوعه

صبح، ایگیت و لیلا به همراه متین به دادگاه رفته و طلاق میگیرند. آنها بعد از طلاق که مشخص است زیاد راضی به این کار نبودند، با یکدیگر خداحافظی کرده و آرزوی موفقیت میکنند. ییلدیز پیش اندر به کافه می رود. اندر به او میگوید که او صدای ضبط شده در شنود را که ییلدیز با نادر صحبت کرده است ، شنیده و آن را پاک کرده تا شاهیکا متوجه نشود.ییلدیز متعحب می شود و علت این لطف اندر را نمی فهمد. اندر توضیح میدهد که از طریق نادر متوجه این قضیه شده بود، اما در واقع، شاهیکا خودش فایل را پاک کرده بود و از اندر خاسته بود تا از طریق منت گذاشتن برای ییلدیز، اعتماد او را جلب کند.

ییلدیز خوشحال شده و از اندر تشکر میکند. در شرکت، وقتی که هالیت میفهمد که لیلی برای طلاقش ، کایا را وکیل خودش کرده، به او متین را پیشنهاد می‌دهد. لیلی برای اینکه زیاد با کایا رو در رو نشود پیشنهاد او را قبول میکند. در بوفه دانشگاه، لیلا با دوستش سر میزی نشسته و سر میز دیگر ییعیت تنها نشسته است. کمی بعد، یکی دیگر از دخترهای دانشگاه پیش ییعیت می رود و سعی دارد به بهانه درس به او نزدیک شود. لیلی از دیدن این صحنه حسودی میکند، و به دوستش میگوید که فقط بخاطر اینکه هنوز چند ساعت از طلاق نگذشته، ییعیت شروع به دختر بازی کرده، او حرصش گرفته‌است. در خانه، زهرا برای شبکه اجتماعی خودش از ییلدیز میخواهد که دوباره با یکدیگر یک فیلم تهیه کنند و انتشار دهند.

ییلدیز نیز قبول میکند و آنها آیسل را نیز به زور وارد فیلم میکنند و با او شروع به صحبت میکنند. آکین فیلم آنها را ضبط میکند. موضوع آنها در مورد عشق است و ییلدیز برای اینکه به فیلم هیجان بدهد، میگوید که آیسل عاشق هالیت است اما این یک عشق یک طرفه است. در شرکت، اندر سعی دارد سر از کار و برنامه نادر در بیاورد، اما موفق نمی شود. او پیش شاهیکا می رود و دنبال اطمینانی است تا شاهیکا بعد از رسیدن به هدفش، فایل ها را منتشر نکند. شاهیکا به او میگوید که بعد از رسیدن به قدرت و گرفتن شرکت، فایل ها را از بین خواهد برد و اندر ناچار است به او اعتماد کند.

ییعیت بعد از دانشگاه به شرکت می آید. اندر او را پیش نادر می برد. نادر وقتی که میفهمد ییعیت به تازگی طلاق گرفته، او را در اوج جوانی میبیند و می‌گوید که هنوز فرصت‌های زیادی دارد. در مراسم انجمن، ییلدیز با خوشحالی رفته و شروع به سخنرانی میان اعضا و مهمانان میکند. او که تا به حال ریاست جایی را بر عهده نداشته، هیجان‌زده است. کمی بعد، اندر نیز به انجمن می آید، او به عمد گوشی زهرا و ییلدیز را دستکاری میکند تا هالیت نتواند به آنها دسترسی داشته باشد. هالیت که به همراه شاهیکا به سر دیگری رفته است، متوجه می شود که هلیکوپتر خراب شده و آنها مجبورند با ماشین برگردند. او هرچه با ییلدیز و زهرا تماس میگیرد تا خبر بدهد، آنها جواب نمیدهند. شاهیکا به عمد، از خلبان خواسته تا به دروغ بگوید که هلیکوپتر خراب است.

از طرف دیگر، ییلدیز که در انجمن منتظر آمدن هالیت برای سخنرانی و حمایت است، با دیدن نادر در کنار خودش به جای هالیت شوکه می شود. خبرنگاران نیز آمده و از آنها کنار هم عکس میگیرند. ییلدیز عصبی و هول می شود و نگران قضاوت هالیت است. نادر میگوید که بخاطر نیامدن هالیت، به عنوان شریک او از شرکت که حامی انجمن است، برای سخنرانی آمده است. شب وقتی هالیت ماجرا را میفهمد به شدت عصبانی شده و با ییلدیز دعوا میکند. ییلدیز توضیح میدهد که او مقصر نبوده و نادر خودش به آنجا آمده بود.

شب در خانه کایا،اندر و شاهیکا در حال حاضر شدن برای رفتن به مراسم جشن شرکت برای شراکت جدید نادر و هالیت هستند. اندر به شاهیکا میگوید که ییلدیز آنقدر ها هم ساده نیست و نقشه های آنها در مورد لیلی را خواهد فهمید. شاهیکا میگوید که در این صورت نیز مقصر فقط اندر شناخته می شود.اندر میگوید که اگر او بسوزد همه را با خودش می سوزاند.شاهیکا از حرفهای اندر، به تمسخر خنده اش می‌گیرد. کایا تمایلی به رفتن به جشن ندارد زیرا رابطه خوبی با هالیت ندارد، اما اندر از او میخواهد که بخاطر طبیعی بودن ازدواجشان همراهی اش کند.