از هندی بازی بالیوودی ها در ایام قرنطینه تا آزار جنسی یک زامبی! / زرین سینمایی هفته ( شماره 208 )

 در هفته ای که گذشت کسب و کارها یه خط در میون باز بودن و این وسط یه سری هم عشقی کرکره بالا می کشیدن و یه سری هم اجباری کشیدن پایین! خلاصه الان که این مطلب رو می نویسم گفتن کارها با یه سری قوانین باز بشن تا ملت بالاخره برن سر کارشونو  و کمتر تو قرنطینه توی سر و کله همدیگه بزنن! بریم سراغ گزینه های زرین بگیر این هفته مون.

در هفته ای که گذشت، جناب آقای دیوید اف. سندبرگ، کارگردان فیلم « شزم» که مثل کل دنیا قرنطینه شده بود، یاد گذشته کرده بود و با رفیق قدیمیش نشسته بودن داشتن یادِ آب لیموهایی که خورده بودن می کردن که به سرشون زد به یاد ایام قدیم، برن فیلم کوتاه بسازن! نتیجه این شد که این کارگردان یه فیلم کوتاه ترسناک ساخت و تو اینترنت منتشرش کرد که همچین خیلی هم جذاب از آب دراومد. دقت کنید که فیلم ساخته شده صرفا با یه دوربین معمولی و تنها براساس یه ایده ساده ساخته شده که تماشاگرها رو کلی ترسونده. اینجا هم تا به یکی میگیم چرا فیلم نمی سازی میگه: « امکانات ندارم داداش، میخوام فیلم بسازم درباره بُعد چهارم و سفر در زمان اما انجمن سینمای جوان بودجه نمیده، برای همین کارم شده برم سر کوچه سیگار پُک بدم! »

از این رو، به دلیل آنچه که « خلاقیت فیلمساز جماعت در قرنطینه » می نامیم، لوح زرینی را به این کارگردان خوش ذوق تقدیم می کنیم که ثابت کرد فیلمسازی میتونه ساده و کم هزینه باشه و همیشه لازم نیست چند میلیارد بزنیم به فیلم و آخرش 2 میلیون بفروشیم!

آقا هی شما برید تو شبکه های اجتماعی کلیپ فیلمهای هندی بزارید و مسخره شون کنید، اما اینا توی این دوران کرونا ثابت کردن که قشنگ شبیه فیلم هندی هاشون هستن و فقط فرقشون اینه که موقع راه رفتن صحنه اسلوموشن نمیشه!

در هفته ای که گذشت، سلبریتی های هندی از جمله سلمان خان اومد و اعلام کرد که به تنهایی از 25 هزار خانواده هندی حمایت مالی میکنه تا زندگی شون دچار مشکل نشه. شاهرخ خان هم قبل از این دفترش رو برای امور کرونایی به مسئولین اختصاص داده بود و خلاصه اینکه تو بالیوود کلی هندی بازی راه افتاده و سودشم ملت دارن می برن.

از این رو، به دلیل آنچه که « هندی بازی بالیوودیا » می نامیم، لوح زرینی را به سلبریتی های بامرام بالیوود تقدیم می کنیم و معتقدیم که فردای کرونا ملت دو برابر حالِ بیشتری به اونها خواهند داد. همینجا یه سلامی هم دوباره به سلبریتی های فهمیده و آگاه مملکت خودمون تقدیم می کنیم که تو اینستاگرام کتاب معرفی می کنن و برای هم حال خوب آرزو میکنن و بعدش یکدفعه غیب می شن!

حالا که صحبت از سلبریتی های مملکت خودمون شد، باید بگم که در هفته ای که گذشت، یک نامه خیلی هم همچین تر و تمیز با امضای کلی سلبریتی منتشر شد که البته بعدش هرکدومشون اومدن خودشونو کنار کشیدن و گفتن ما نبودیم!

متن نامه هم درباره آزادی محمد امامی، تهیه کننده سریال « شهرزاد » که متهم به کلی فساد بانکی و موارد دیگه است بود. متن نامه رو که خوندیم توش کلی واژه های ستایش برانگیز نوشته شده و یه چیز تو مایه های " سرباز وطن " و " تهیه‌ کننده فیلم ‌‌هایی که در ایران و جهان مایه عزت و احترام بوده‌اند " هم داخل متن استفاده شده بود که داد خیلی ها رو درآورد. البته بحث این نبود که این متهم مثل باقی زندانی ها که این روزها بخاطر کرونا مرخصی رفته اند، نباید به مرخصی برود، بلکه بحث سر این بود که این ستایش ها با توجه به ابعاد بزرگ پرونده چه توجیه اخلاقی دارد؟! چه عزت و احترامی وقتی کلی آدم این وسط بدبخت شده اند اساتید!؟

بهرحال، ما اینجا به دلیل آنچه که « مهم پوله باقیش کشک! » می نامیم، تمشک زرینی را به سینماگران امضاء کننده این بیانیه تقدیم می کنیم که کلا یادشون رفته رفیق و سرباز وطنشون کلی پرونده مالی عجیب به جا گذاشته و حالا یادشون افتاده که بیان بگن طرف خیلی باحال بوده و هواشو داشته باشن. بله، بعدش که سلبریتی های دنیا رو با این وری ها مقایسه میکنیم ناراحت هم میشن!

در هفته ای که گذشت، یک کلیپی از مهندس ازرا میلر ( همان بازیگر نقش فلش در « لیگ عدالت » ) منتشر شد که خیلی ها رو متعجب کرد. بزرگوار توی این کلیپ چند ثانیه میره سراغ یکی از طرفداراش و یقه اون بنده خدا رو میگیره و پرتش میکنه رو زمین که بعدش رفقاش سعی میکنن جداش کنن. این کلیپ خیلی سریع تو شبکه های اجتماعی ترند شد و خیلی ها اعلام کردن که دیگه قرار نیست فیلمای این مهندس رو ببینند.

بهرحال، ما اینجا به دلیل آنچه که « بی جنبه هالیوودی » می نامیم، تمشک زرینی را به این شازده تقدیم می کنیم که با دست خودش داره دوران بازیگریش رو به سمت افول میبره و شاید خیلی طول نکشه که دیگه کمپانی ها هم وقتی ازشون درباره ازرا سوال بشه بگن:« کی؟ ازرا؟ شیب؟ بام؟ »

آقا هفته ای که گذشت یه مورد عجیب و غریب هم داشتیم که همچین متفاوت بود. والا ما اینجا نشسته بودیم و داشتیم مطالعه می کردیم و بابا ذره بین مون هم با یه نگاه تحقیر آمیز نگامون می کرد که خبر اومد یه بنده خدایی که توی پارک موضوعی « واکینگ دد » کار می کرده و پول میگرفته تا زامبی باشه، اومده از این پارک شکایت کرده و گفته که ملت میان اذیتش میکنن و کسی هم توجه نمیکنه به وضعیتشون!

این عزیز اومده شکایت کرده و گفته:« آقا کار نبود. ما پا شدیم رفتیم این پارک واکینه والکینگه چیه، اونجا بهمون گفتن بهت شغل میدیم به شرطی که گریم زامبی رو سیستمت بزنیم و تو پارک ملت رو سرگرم کنی.ما هم گفتیم باشه هم فاله و هم تماشا، رفتیم تو پارک اما خدا روز بد برات نیاره آقا.. رفتیم اونجا گفتیم الان ملت میاد یکم می ترسونیمشون و اونام فرار میکنن حالمون جا میاد اما زارت! رفتیم جلو دیدیم یارو اومده لپ مون رو گرفته میگه:« قربون زامبی جونت میشما! » ما هم زدیم پس دستش رفتیم اونورتر دیدیم یکی دیگه اونجا هست میگه: اینجا که زامبی زیاده، بیا بریم اون ور پارک یه زامبی هست " اگه یه روز بری سفر" میخونه و خوشت میاد و ما هم رفتیم اما ... »

بهرحال،ما اینجا به دلیل آنچه که « دیگه آخه واسه زامبی هم؟ » می نامیم، تمشک زرینی را به کسانی که یه زامبی هم برای دنیا نگذاشتن تقدیم می کنیم و امیداوریم که با این وضع، ساز و کاری ایجاد شود تا زامبی ها هم مورد حمایت قرار بگیرن و خدای ناکرده کسی بهشون دست درازی نکنه!  یادش بخیر، نسل من زامبی می دیدن فرار می کردن الان دیگه زامبیا رو... ای بابا..خدا آخر و عاقبت همه ما رو بخیر کنه!

ذره بین            

* شما می توانید گزینه های " لوح زرین بگیر یا تمشک بگیر"  سینمایی یا تلویزیونی تان را به ما معرفی کنید تا آنها را در همین بخش معرفی کرده و جوایزشان را تقدیمشان کنیم! 

این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت " مووی مگ " به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.

به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید