ناصر محمدخانی ستاره سابق پرسپولیس که زندگی اش با حاشیه های تلخی همراه بوده به تازگی دوباره جزئیات حکم شهلا جاهد همسر دوم وی که مرتکب قتل همسر اولش لاله سحرخیزان شده بود مطرح شده است در مصاحبه ای درباره این ماجرا صحبت کرده است. در ادامه جزئیات زندگی ناصر محمدخانی از همسرانش تا ازدواج چهارم وی و سومین پسرش والارضا را در پرشین وی بخوانید
زندگی ناصر محمدخانی
ناصر محمدخانی (زاده ۱۶ شهریور ۱۳۳۶) بازیکن سابق تیم پرسپولیس و تیم ملی فوتبال ایران است. وی در نیمه اول دهه ۶۰، در ۱۵۲ بازی موفق به زدن ۵۹ گل برای تیم پرسپولیس شد. ناصر سابقه آقای گلی با تیم بانک ملی نیز دارد. همچنین او ۲۵ بازی و ۱۹ گل ملی در کارنامه دارد.
در ۱۰ آذر ۱۳۸۹ شهلا جاهد همسر دوم(موقت) ناصر محمدخانی به اتهام قتل پرابهام، مشکوک و بحث برانگیز همسر اول او، لاله سحرخیزان، پس از هشت سال از وقوع قتل (۱۷ مهر ۱۳۸۱) اعدام شد. در بهمن ۱۳۹۵ توسط اقوام یک زن دیگر صیغهایاش به مدت چند ساعت ربوده و توسط پلیس تهران آزاد شد.
ازدواج ناصر محمدخانی
حالا بعد از اینکه دیگر زنی در زندگی ناصرمحمدخانی حضور نداشت این فوتبالیست بار دیگر سر سفره عقد نشست و با یک زن ۳۸ ساله نقاش با نام سپیده که خود نیز پسری نوجوان دارد ازدواج کرد.
در مراسم ازدواج ستاره سابق پرسپولیس که دوپسرش به نام های علی و عرفان هم حضور داشتند، مجتبی محرمی،مرتضی فنونی زاده، رحیم یوسفی،بهروز رهبری فرد و .. جزو میهمانان اصلی بودند.
زندگی ناصر محمدخانی و تولد پسر سومش والارضا
فرزند ناصر از همسر جدیدش متولد شد و پیشکسوت پرسپولیس که نام فرزندش را «والارضا» گذاشته، او را هدیه خداوند به خودش و همسرش عنوان کرده است. البته محمدخانی ٢ فرزند هم از همسر اولش دارد و «والارضا» سومین فرزند او به حساب میآید.
زندگی ناصر محمدخانی و گفتگویی متفاوت با وی
محمدخانی: خسته شدم اینقدر سوژهام کردند!
وقتیسال گذشته خبر ازدواج ناصر محمدخانی منتشر شد، شاید خیلیها شوکه شدند.
او حتی برای این ازدواج با همسر جدیدش جشنی هم برگزار کرد که اهالی فوتبال و برخی پیشکسوتان در آن حاضر بودند.
انتشار تصاویری از مراسم عروسی محمدخانی واکنشهای زیادی را در پی داشت. برخی به انتقاد از پیشکسوت پرسپولیس پرداختند و برخی هم به طنز به این موضوع پرداختند.
حالا بعد از گذشت یکسال خبر جدیدی منتشر شده که بار دیگر محمدخانی را در صدر اخبار حاشیهای فوتبال ایران قرار داده است؛ فرزند ناصر از همسر جدیدش متولد شد.
پیشکسوت پرسپولیس که نام فرزندش را «والارضا» گذاشته، او را هدیه خداوند به خودش و همسرش عنوان کرده است. البته محمدخانی ٢ فرزند هم از همسر اولش دارد و «والارضا» سومین فرزند او به حساب میآید.
وقتی با ناصر محمدخانی تماس گرفتیم تا درباره اتفاقات اخیر با او همکلام شویم، اعلام کرد دیگر این حاشیهها و سوژه شدن در فضای مجازی برایش عادی شده است.
پیشکسوت پرسپولیس درباره انتشار خبر تولد فرزندش به نام والارضا به «شهروند» میگوید: «والارضا هدیه خداوند به ماست. نمیدانم چرا اینقدر دنبال سوژه کردن زندگی خصوصی من هستند. هم به این اتفاقات و حاشیهها عادت کردم و هم از آنها خسته شدم. هنوز هم بعد از این همهسال از من درباره اتفاقات ١۶سال قبل میپرسند. دیگر تمام شد و رفت. مگر اتفاق خوبی بوده که دایما آن را یادآوری میکنند؟»
وی همچنین میافزاید: «دیگر بس است، چرا اتفاقات تلخ گذشته را از من میپرسید؟ من هر چقدر از این فضا دوری میکنم، بازهم سراغ من میآیند و درباره گذشته حرف میزنند. به خاطر همین است که سعی میکنم کمتر مصاحبه کنم، چون همواره مرا به حاشیه میبرند.
دوست ندارم بقیه به زندگی خصوصی من ورود کنند و سوژه شوم. به جای اینکه درباره مسائل فوتبالی و پرسپولیس در مصاحبهها از من بپرسند، میروند سراغ حاشیه. من زندگی خودم را دارم و میخواهم در فضایی آرام زندگی کنم.»
زندگی ناصر محمدخانی بعد از ۱۰ سال از حکم اعدام شهلا جاهد
بازگشایی پرونده شهلا جاهد توسط قاضی جابری در برنامه تلویزیونی
بعد از فاصله زمانی ۱۰ ساله دوباره پرونده شهلا جاهد به شکلی دیگر باز شده و قاضی جابری در خصوص رأی این پرونده و آنهایی که تصور میکردند در آن حکم در حق شهلا جاهد جفا شده به نوعی روشنگری کرده است. به همین بهانه سراغ ناصر محمدخانی رفتیم تا بار دیگر درباره پرونده قتل همسر او لاله سحرخیزان و البته حکم اعدام شهلا جاهد صحبت کنیم.
آقای جابری قاضی پرونده بعد از سالها چه صحبتهایی در مورد پرونده شهلا جاهد مطرح کرده؟
– آقای جابری در برنامهای حاضر شدند و در پاسخ به سؤالی که سنگینترین و جنجالیترین پرونده چه بوده، صراحتاً پرونده شهلا جاهد را عنوان کردند. این حرف بار دیگر مهر تأییدی بر خیلی از حقایق زد و من هم واقعاً خوشحالم که آخرین قاضی پرونده هم بعد از سالها که خبری از آن پرونده نبود و به نوعی حکم در سکوت اعلام شده بود حقایق را به زبان آورد.
این حرفها گویا خیلی آرامتان کرده؟
– وقتی قاضی گفت: یک درصد هم در حقانیت حکم ارائه شده شک نداشتم و شهلا گناهکار بود واقعاً تسکین پیدا کردم و آرامش خیلی خوبی داشتم. در چند سال اخیر متأسفانه بعضی افراد به من بهتان زدند و در صفحه شخصی و اینستاگرامم به من و خانوادهام فحاشی کردند که فکر میکنم پس از چیزی حدود یازده سال از اجرای حکم قاضی خدا جوابشان را داد.
اما چرا بعد از این همه سال قاضی حرف زد؟
– بالاخره در ماه رمضان قاضی پرونده آقای جابری در برنامهای حضور داشتند و این واقعیت را گفتند. در واقع شاید قبلاً چنین برنامه و چنین بستری هم فراهم نشده بود که قاضی در محلی حاضر و سؤالی پرسیده شود و همه چیز در اختیار رسانهها قرار گیرد.
کسانی که به شما بعد از حکم و اجرایش بد و بیراه میگفتند، حرفشان دقیقاً چه بود؟
– خیلی حرفها که هیچ کدامش حقیقت نداشت و همه بر اساس شایعه و ناآگاهی بود،
اما مهم حرف یکی از قضات بود که ایشان هم گفتند شهلا اینقدر حرف زده و در آن اعتراف
کرده که هیچ جای تردیدی برای قصاص وجود ندارد. البته حرفهای دیگری هم بعد از
صدور حکم به من زدند که ناصر محمدخانی، دادگاه و قاضی ها را خریده که هیچ کدام
از این تهمت زنندهها را نمی بخشم و حلالشان نمیکنم.
پس انگار در ماه رمضان خدا نظر دیگری به شما انداخت.
– بله، خدا را شکر. بعد از صدور حکم فضای سنگینی وجود داشت و در مورد حکم هم
شرایطی فراهم نشد که اطلاعرسانی درستی انجام شود، اما خوشحالم بعد از سالها
حقیقت بار دیگر عیان شد. وقتی قاضی جابری و حرفهایش را شنیدیم من و همسرم
از خوشحالی گریه کردیم و خدای خودمان را شکر کردیم که در ماه میهمانی اش
بار دیگر نگاهی ویژه به من داشت.
حرفها و تهمتهای سنگینی بعد از حکم میزدند که قاضی را خریدم در حالی که اصلاً مگر میشود یک قاضی که حکمی در مورد قصاص قتل نفس میدهد را خرید؟ اصلاً مگر دعوای خیابانی یا موارد دیگر بوده که بتوان قاضی را تحت تأثیر قرار داد؟
بعد از اینکه در ۲۷-۲۶ شعبه پرونده چرخید و همه حکم را تأیید کردند دیوان عدالت هم آن
را تأیید کرد تا ثابت شود مو لای درز حکم صادر شده نمیرود. خدا را خیلی شکر میکنم
و انگار که قاضی جابری مثل فرشتهای بود که مرا از زیر بار بعضی از حرفها و تهمتها
و افتراهای سنگین راحت کرد و بار سنگینی را از روی دوشم برداشت و به نوعی خدا
جواب تهمت زنندگان را داد.
حرف آخرتان؟
– از قاضی جابری تشکر میکنم و اتفاقاً دنبال آن مجری هستم تا شماره آقای قاضی را از ایشان
بگیرم و صحبت و تشکر ویژهای از آقای جابری داشته باشم. در این چند روزه هم دوستداران
فوتبال خصوصاً هواداران پرسپولیس پیامهای پرمهر و محبتی به اینستاگرامم ارسال کردند
و از روشن شدن حقیقت و مهر تأیید حکم ارائه شده ابراز خوشحالی کرده بودند
که واقعاً از همه آنها تشکر میکنم.
زندگی ناصر محمدخانی و ماجرای قتل همسر اول توسط همسر دومش
خروج پرونده “شهلا جاهد” از بایگانی ۱۰ ساله
هفته گذشته عصمت الله جابری، قاضی پرونده شهلا جاهد با حضور در برنامه “مثل ماه” شبکه سه از حکم اعدام شهلا جاهد دفاع کرد و گفت: در درست بودن حکم او سر سوزنی تردید نکنید.من قاضی اجازه ندارم اخلاق را زیر پا بگذارم و طوری مسئله را بگویم که افکار عمومی قانع شود.
او در پاسخ مجری برنامه که از او پرسید “کاری برای شهلا جاهد نکردید؟ ” گفت: “شهلا جاهد”،
خودش برای خودش کاری نکرد. در درست بودن حکم او سر سوزنی تردید نکنید. ”
پس از بیان این حرف ها، رسانههایی که در طول دهه هشتاد این پرونده را به شکل کامل پوشش میدانند، به انعکاس دوباره این ماجرا پرداختند. البته فضای مجازی باعث شد تا این موضوع زودتر دست به دست شود تا آنهایی هم که نمیدانند، اخبار این پرونده را مرور کنند.
ماجرای پرونده “شهلا جاهد” چیست؟
عصر روز ۱۷ مهر ماه سال ۸۱ بود که خبر قتل “لاله سحرخیزان” همسر سابق ناصر محمدخانی
بازیکن تیم ملی و باشگاه پرسپولیس -که آن زمان در پرسپولیس مربیگری میکرد-
دهان به دهان چرخید و روز بعد با انتشار روزنامه ها، تقریبا بخش اعظم فوتبال دوستان
و کسانی که اخبار وشایعه های پیرامون چهره ها را دنبال می کردند، دیگر موضوع را میدانستند.
با این حال ردی از مضنون قتل لاله سحر خیزان نبود، ناصر محمدخانی هم در همین حین گفته بود که در اردوی خارجی بوده و از طریق تماس تلفنی از مسئله آگاه شده است.
اما چند روز بعد پای “شهلا جاهد” به پرونده قتل لاله سحرخیزان باز شد. زنی که خود را
همسر موقت ناصر محمدخانی معرفی کرد.
زندگی ناصر محمدخانی و شهلا جاهد
جاهد در همان روزها او اصرار داشت که جرمش صرفا عاشقی است و هیچکس را نکشته است. با این حال و علیرغم این که هیچ مدرکی علیه وی وجود نداشت، چندین ماه را در بازداشتگاه اداره آگاهی سپری کرد، اما همچنان تاکید داشت که او “هیچکس را نکشته است”.
اما یک دیدار سرنوشتساز ماجرا را تغییر داد. او بعد از ملاقات با ناصر محمدخانی اعتراف
کرد که قتل لاله کار او بوده است. اما چه در این دیدار گذشت یکی از مسائل جالب توجه
در پرونده شهلا جاهد است که او در روایت این دیدار گفته بود: «ناصر به من گفت:
یک ماه دیگر سالمرگ «لاله» است. اگر تو قتل را گردن نگیری، آنها مرا بازداشت میکنند.
او از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبرویش حفظ شود. «ناصر» به من گفت: برای گرفتن رضایت از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر «لاله» تمام سعی خود را خواهد کرد. من نمیتوانستم مردی را که این قدر عاشق او بودم، این طور خوار ببینم. من فقط به خاطر این که «ناصر» بیشتر از این اذیت نشود، به این قتل اعتراف کردم.»
البته او حتی صحنه قتل را هم بازسازی کرد، اما این بازسازی هم با ابهامات زیادی همراه بود
و بعضا آدرسهای جاهد اشتباه از آب درمیآمد. از سوی دیگر پرونده مملو از ابهامات و اشتباهات بود.
به عنوان مثال تعداد ضربات چاقو و نحوه ضربات به جسد و عدم پارگی لباس مقتول در هنگام کشف جسد و کشف دوته سیگار در محل وقوع جنایت که توسط اداره تشخیص هویت جمع آوری نشده بود تا برای انجام آزمایشات یا موارد دیگر آزمایشگاهی ارسال شود که در بازدید مجدد تهسیگارها مشاهده و برای تشخیص هویت ارسال شد. مسئله دیگر گاوصندوق و کشف نشدن جواهرات و طلاجات بود و از همه مهمتر عدم کشف آلت قتاله بود.
از سوی دیگر عدم توجه به نظر پزشکی قانونی در خصوص جسد هم مسئلهای بود که جزو ابهامات
به شمار میآمد. علاوه بر این نحوه رسیدگی به پرونده هم بسیار مورد انتقاد بود،
زیرا در زمان رسیدگی به پرونده با توجه به این که افسران با تجربه اداره آگاهی حضور داشتند
و جزو وظایف اداره دهم آگاهی مبارزه با قتل رسیدگی به این پرونده بوده و تیم ویژهای
نیز تشکیل شده بود، اما مسئولان اداره آگاهی از افراد غیر شاغل در اداره آگاهی
و از مجموعه حراست سازمان آب در این پرونده استفاده کرده بودند.
از طرفی در محل جنایت حوله خیسی وجود داشت که نشان از این بود که قاتل بعد از قتل حمام رفته و خود را با آن خشک کرده است. ضمن این که مواردی وجود داشت که حکایت از بر هم خوردن صحنه جنایت توسط حاضران بود. به عنوان مثال فرش خونی شسته شده بود که این نه تنها مرسوم نیست بلکه کاملا ممنوع است. به هر حال این پرونده تا روز آخر مملو از ابهاماتی بود که هیچ گاه به آنها پاسخ داده نشد.
البته از نکات قابل توجه این بود که ناصر محمدخانی نیز در رای نهایی تاثیرزیادی داشت.
او که بنا بر گفته جاهد خواهش کرده بود، جرم را گردن بگیرد مدعی شد که “شهلا”
با استفاده از کلیدی که داشت، مخفیانه به خانه آنها میرفت و از پنجره بهارخواب
داخل اتاق را نگاه میکرد و صبح روز بعد که همدیگر را میدیدند، او تمام جزئیات آن شب
را برایش تعریف میکرد و میگفت: “به من الهام میشود، من در خواب این چیزها را دیدهام! ”
محمدخانی میگفت: “اما یک شب به او شک کردم و به طرف پنجره بهارخواب که همیشه بسته بود، رفتم. در کمال تعجب دیدم که پنجره باز است، فهمیدم کار «شهلا» است و شب ها مخفیانه از آنجا ناظر اعمال و گفتار من و همسرم بوده است. ”
بخشی از دادگاه شهلا جاهد که به صورت علنی برگزار شد و ماجرای قتل همسر ناصر محمدخانی
چند سال پیش از اجرای حکم از گزارشهای پرخواننده صفحه حوادث روزنامههای کشور بود.
حکم شهلا جاهد پس از گذشت حدود هشت سال و در پی تایید دیوان عالی کشور و موافقت حجت الاسلام صادق لاریجانی٬ رئیس وقت قوه قضاییه، صبح روز ۱۰ آذرماه ۸۹ در زندان اوین اجرا شد.
زندگی ناصر محمدخانی فوتبالیست جنحالی سابق پرسپولیس
اعدام شهلا و ابهامات بیپایان
دو سال پیش سال پیش در چنین ایامی اعدام یک زن، نقطه پایانی شد بر یکی از جنجالیترین
پروندههای جنایی چند دهه اخیر. این زن ٩سال در زندان بود و درنهایت هم دادگاه او را
به اتهام قتل همسر بازیکن مشهور فوتبال متهم تشخیص داد و حکم قصاصش را صادر کرد.
به گزارش شهروند، حکمی که درنهایت چهارشنبه ١٠ آذر ماهسال ٨٩ حوالی ساعت ۶ صبح اجرا شد و شهلا جاهد همسر موقت ناصرمحمدخانی به دارمجازات آویخته شد. هرچند این پرونده پرهیاهو با اعدام این زن مختومه شد، اما از همان زمان تا الان هنوز هم صحبت درباره ابهامات آن ادامه دارد.
هنوز هم هستند افرادی که قتل لاله سحرخیزان توسط این زن را باور ندارند. سکوت طولانی مدت،
ضلع سوم این مثلث معمایی یعنی ناصر محمدخانی در جلسات دادگاه و حتی پس از اجرای
حکم قصاص شهلا هم یکی دیگر از موارد سوال برانگیز این پرونده است.
فوتبالیستی کهنه کار که همزمان با سالمرگ شهلا خبر تولد فرزندش در رسانهها منتشر شد.
اقرار نکردن شهلا به دست داشتن در این جنایت و انکارهای پی در پی او در جلسات دادگاه هم
بر ابهامات این پرونده دامن زد. شهلا بارها درباره اقرارهایش در اداره آگاهی مدعی شد
که آن صحبتها به دلیل فشارهای بازجویی بوده است.
اما روند رسیدگی به این پرونده، تحقیقات بررسی ادعای مطرح شده از سوی متهم در جلسات دادگاه و درنهایت برگزاری جلسات دادگاه که به اعتقاد برخی کارشناسان حقوقی و به خصوص وکیل مدافع شهلا بسیار شتاب زده بوده، از دیگر نقاط تاریک و مبهم این پرونده است.
ماجرا از خبر قتل لاله سحرخیزان همسر ناصرمحمدخانی شروع شد و بعد از مدتی هم نام«شهلا جاهد»،
همسر موقت محمدخانی به میان آمد. اما این زن از همان روز نخست مدعی بود که هیچکس
را نکشته و تنها جرمش این است که عاشق ناصرمحمدخانی است.
با این وجود او چندین ماه را در بازداشت اداره آگاهی بود. اما همچنان تأکید داشت که او «هیچکس را نکشته است.» تقریبا یکسال از قتل مشکوک لاله سحرخیزان میگذشت و شهلا همچنان منکر هرگونه دخالت در قتل او بود. تا اینکه یک ملاقات همه چیز را تغییر داد.
ناصرمحمدخانی به ملاقات شهلا رفت و پس از آن دیدار بود که شهلا به قتل لاله اعتراف کرد. این که در آن دیدار بین این دو نفر چه گذشت را کسی به درستی نمیداند، اما بعدها شهلا درباره آن دیدار گفت: «ناصر به من گفت یک ماه دیگر سالمرگ «لاله» است. اگر تو قتل را گردن نگیری، آنها مرا بازداشت میکنند.
او از من خواست به قتل اعتراف کنم تا آبرویش حفظ شود. «ناصر» به من گفت برای گرفتن رضایت
از اولیای دم یعنی دو پسرش و پدر و مادر «لاله» تمام سعی خود را خواهد کرد.
من نمیتوانستم مردی را که این قدر عاشق او بودم، این طور خوار ببینم.
من فقط به خاطر اینکه «ناصر» بیشتر از این اذیت نشود، به این قتل اعتراف کردم.»
هرچند او بعدها این اعترافاتش را هم پس گرفت و مدعی شد اگر ۱۰ بار دیگر نیز من را به آگاهی بفرستند، آنجا به قتل ۲۰۰ نفر اعتراف میکردم. شرایط باید مناسب باشد وگرنه من ناگزیر قتلهای دیگر را در آگاهی به گردن میگیرم.» اما همین اعترافات در اداره آگاهی، مدرکی شد تا دادگاه او را متهم تشخیص دهد و در نهایت او را به قصاص محکوم کرد.
اما همین اعترافات در اداره آگاهی یکی از مواردی است که عبدالصمد خرمشاهی وکیل مدافع
شهلا آن را یکی از ایرادات شکلی رسیدگی به این پرونده میداند.
خرمشاهی بارها درباره پرونده شهلا با رسانهها صحبت کرده، با گذشت سالها از مختومه شدن آن پرونده هنوز هم معتقد است که یکی از پیچیدهترین پروندههای جنایی چندسال اخیر است که میتواند برای وکلا و قضات جوان و بهطور کلی دانشجویان رشته حقوق مفید باشد.
به گفته خرمشاهی ورود به ماهیت پرونده با توجه به اجرای حکم قصاص و به اعتبار مختومه
شدن پرونده با اجرای حکم قصاص شهلا کار درستی نیست، اما ایرادات شکلی این پرونده
هنوز هم تازه است و میتواند راهنمایی بسیار خوبی برای قضات و وکلای جوان باشد.
این وکیل شناخته شده میگوید: «یکی از ایرادات اصلی این پرونده، یکی بودن قاضی تحقیقکننده و صادرکننده حکم بوده است.»
او در توضیح بیشتر میگوید: «قاضی که تحقیقات این پرونده را انجام داد درنهایت به این جمعبندی
رسید که شهلا عامل این جنایت بوده است. بعد همین فرد قاضی دادگاه شد و درنهایت
هم حکم قصاص داد. این طبیعی است که او نمیتوانسته حکم دیگری داشته باشد.
زندگی ناصر محمدخانی فوتبالیست سابق پرسپولیس
چون در آن صورت نظر خودش را در مقام قاضی تحقیقات نقض کرده بوده. من این ایراد را مطرح کردم و به قاضی گفتم که شما در گذشته این مسأله را از طریق رسانهها اعلام کرده و شهلا را قاتل دانستهاید و در این پرونده شما نظر خود را مطرح کردهاید و درحال حاضر در مقام قاضی صادرکننده رأی صلاحیت ندارید؛ چرا که در این زمینه اظهارنظر کردهاید. قاضی دادگاه اعلام کرد که ما باید طی یک قرار این عدم صلاحیت را مطرح کنیم که درنهایت اعتراض ما رد شد.»
پخش فیلم اعترافات شهلا در دادگاه و رسانهها یکی دیگر از مواردی است که به عقیده خرمشاهی
برخلاف قوانین آیین دادرسی کیفری و حقوق متهم بود، اما این اتفاق رخ داد و حتی فیلم
اقرارهای او از صداوسیما هم پخش شد.
خرمشاهی دراینباره میگوید: «در دادگاه خانم جاهد مسائلی مطرح شد که خلاف قوانین بود؛ یکی از این موارد فیلمی بود که از شهلا درحال بازسازی صحنه جرم گرفته بودند و این فیلم را در تلویزیون گذاشتند و در دادگاه پخش کردند.
در حالی که اقرار در فیلم ادله محکمه پسند و متقنی در روند رسیدگی به یک پرونده جنایی در دادگاه نیست. حضور افراد زیر ۱۵سال در دادگاه ممنوع است. این درحالی بود که فرزندان مقتول در جلسات دادگاه حضور داشتند و این موضوع آثار منفی و نامطلوبی در روند دادگاه داشت.»
به گفته خرمشاهی برگزاری ۴ جلسه دادگاه و صدور حکم یک شتابزدگی در این پرونده بود
که باعث شد تا برخی تحقیقات انجام نشود: «شهلا درباره حضور در مدرسه و بانک اظهاراتی داشت،
اما این صحبتهای او هیچ وقت مورد بررسی قرار نگرفت، درحالیکه او برای گفتههایش شاهد هم داشت.
ما به این مسأله اعتراض کردیم و این پروسه چند سالی ادامه داشت و مرتب لغو و تأیید میشد. ما با توسل به مستندات قانونی که حق قانونی شهلا بود تا زمانی که قانون اجازه میداد، این روند را ادامه دادیم و زمانی که دیگر راهی برای اعتراض وجود نداشت و تقریبا تمام مراحل پرونده طی شده بود، حکم مجددا صادر شد.»
خرمشاهی در پایان هم با تأکید بر رعایت مسائل حقوقی بهویژه حفظ حقوق اولیای دم و سایر موازین قانونی گفت: «مسائل حقوقی بسیار حساس هستند و به گونهای باید بیان کرد که گفتمان حقوقی و رعایت امانت حقوقی حفظ شود.
من اگر با صراحت برخی مسائل را مطرح کنم ممکن است منجر به دلخوری شود. درحال حاضر،
این پرونده بسته شده است، خدا شهلا را رحمت کند و من امیدوارم که اولیای دم نیز به اقناع رسیده باشند.»
ایران ورزشی , فرارو , شهروند , فردا نیوز , ایسنا