نی نی بان، گروه ترجمه: زمانی را به یاد می آورم که مسئولیت هیچکس به جز خودم برعهده ام نبود. تمام شب بیدار می ماندم و فیلم نگاه می کردم. کیک مانده از روز قبل را برای صبحانه می خوردم. زمانی که فقط باید از خودم مراقبت می کردم و همه وقت دنیا برای خودم بود. اما بعد از بچه دار شدن خیلی از همان کارهای ساده دیروز تغییر کرده اند. به عنوان یک پدر انجام این ده کار را بعد از تولد بچه تقریبا غیرممکن می دانم.
1.خوردن
حتی غذا گذاشتن در دهان هم با ورود بچه به زندگی به یک چالش بزرگ تبدیل می شود. اگر فکر می کنید وقت نشستن و لذت بردن از غذای خود را در کمال آرامش دارید، دوباره در این مورد فکر کنید. هرموقع که بتوانید، هرچیزی که پیدا کنید در دهان می گذارید.
2.شست و شوی لباس ها
وقت پیدا کردن برای شستن لباس هایی که روی هم انباشته شده اند، یکی دیگر از این کارهای غیرممکن است. خشک کردن لباس ها بعد از شست و شو را هم باید به این فهرست اضافه کنید.
3.خوابیدن
خواب طبیعی است ولی شما هرگز به مدت هشت ساعت در بقیه روزهای عمرتان نخواهید خوابید. پدرها یادشان باشد که این موضوع می تواند روی آنها هم تاثیر بگذارد. اگرچه تاثیر آن روی خواب همسرتان 10 برابر شماست. هرگز از کم خوابی جلوی همسرتان غر نزنید.
4. نشستن
اینکه به ولو شدن یا دراز کشیدن روی کاناپه عادت نکنید، بهتر است. برای اینکه قرار نیست مدتی طولانی در این حالت بمانید. باید کارهای عقب افتاده را انجام دهید و مراقب بچه باشید و باید در شرایطی باشید تا همیشه آماده باشید. عادت کنید لبه کاناپه بنشینید. خیلی هم بد نیست.
5.تماشای فیلم
تماشای یک فیلم به طور کامل و بدون قطع شدن از ابتدا تا آخر چیزی است که فقط برای آنهایی که بچه ندارند، ممکن است. در یکی دو ساعتی که بچه چرت می زند، می توانید فیلم های خود را تماشا کنید. تازه اگر این طور باشد هم خوشبخت هستید.
6.رانندگی کردن
رانندگی کردن با بچه دیگر حرکت از نقطه آ و رسیدن به نقطه ب در سریع ترین زمان ممکن نیست. شما باید تاکتیک های مانور دادن برای محافظت از بچه داخل ماشین را هم خوب یاد بگیرید. شخصا هیچ موقع به اندازه روزی که داشتم بچه را از بیمارستان به خانه می آوردم، موقع رانندگی نترسیده بودم.
7. آشپزی کردن
درست کردن و پختن هرچیزی که دقت و مراحل زیادی بطلبد بزرگ ترین دشمن شما در زمان بچه دار شدن است. سوپ درست کنید و هرچه دم دستتان می آید را داخل آن بریزید. دنبال غذاهای ساده بروید.
8. نوشیدن
این هم یکی از چیزهایی است که به مرور زمان با ورود بچه بهتر یاد می گیرید. یاد گرفته بودم وقتی بچه در آغوش دارم با یک دست آب بخورم و او را در دست دیگر نگه دارم. اما با بزرگ شدن بچه و افزایش حس کنجکاوی او، بارها لیوان را سمت دهانم می برم و پایین می آورم.
9.معاشرت با بقیه
خبری از دور همی های دسته جمعی با بقیه دوستان و خانواده نیست. از آنجا که نمی توانید با بچه نه ماهه خود جایی بروید، بقیه باید به خانه شما بیایند و هر مراسمی در خانه برگزار شود. دراین شرایط مجبور هستید خیلی از بازی های فوتبال را هم تنها تماشا کنید. چون نمی توانید خانه را ترک کنید.
10. از خانه بیرون رفتن
از خانه بیرون رفتن هم یک پروسه سخت و طولانی می شود. کیف پوشک بچه، کفش و وسایل او، پتو و بقیه چیزها را باید بردارید. اسباب بازی های بچه در صورت لزوم لباس گرم، غذای بچه، کیف پول، کلید، تلفن، همه چیز. یاد روزهایی که فقط کیف پول و کلیدم را برمی داشتم و می رفتم به خیر. آن روزها دیگر وجود نخواهند داشت.
حضور بچه زندگی را با پیچیدگی های خاصی روبرو کرده است. هیچ موقع فکر نمی کردم این کارهای ساده به هماهنگی های زیادی نیاز پیدا کنند.
