داود خاضعی نسب طی یادداشتی با عنوان رومینا و پدر هر دو قربانی‌اند! در شماره امروز آفتاب یزد نوشت: - «رومینای فراری قربانی قساوت پدر شد.» این خبر کوتاه صرفا ظاهری از فاجعه‌ای .تکان‌دهنده در شهر تالش است. اما واقعیت ماجرا و شدت فاجعه فراتر از یک جمله و یک شهر است.
در واقع رومینا، پدرش و خانواده آن‌ها قربانی جهل و تعصب نابجا و به جای مانده از فرهنگ دنیای دیروز و همچنین آسیب‌ها و ناهنجاری‌های اخلاقی و اجتماعی حاصل از فرهنگ دنیای جدید شده‌اند.
این خانواده اولین و آخرین قربانی‌های رویارویی و مصاف این دو باور و گفتمان فرهنگی متفاوت از دو نسل متفاوت نیستند. سال هاست که جدال حاصل از تقابل این دو فرهنگ قربانی می‌دهد.
دوگانه سنت و مدرنیته‌ای که هنوز نسبت دقیق این دو برای جامعه ما مبهم مانده است و هر چند همچون برخی جوامع دیگر تلفیق فرهنگ و سنت‌های اخلاقی و انسانی به ارث رسیده از گذشته که نشانی از هویت ملی ماست با علم، دانش و تکنولوژی حاصل از مدرنیته و دنیای جدید می‌تواند بستری برای شکوفایی و ترقی جامعه ایرانی در حوزه‌های اجتماعی و اقتصادی باشد اما آسیب‌ها و تضاد‌های ارزشی و اخلاقی و فاصله گفتمانی این دو فرهنگ، بیش‌از فرصت‌سازی حاصل از همراهی آن‌ها برای رشد و پویایی، به تهدید و بحرانی جدی برای خانواده‌های ایرانی تبدیل گشته است.
امروزه علاوه بر خانواده رومینا خانواده‌های زیادی را در شهرهای مختلف شاهدیم که می‌توانستند مامن آرامش و امنیت و اخلاق باشند اما....
سقوط ارزش‌های اخلاقی و فروپاشی کانون خانواده همچون بیماری واگیر دار قابلیت انتقال به تمام جامعه و اپیدمی شدن را دارا می‌باشد. و این تزلزل رو به گسترش بنیان‌های خانواده، بیش از هر زمانی خطر انحطاط فرهنگی را گوشزد می‌کند.
از این رو بیش از هر زمانی باید به فکر آموزش‌های تخصصی، توانمند‌سازی خانواده‌ها و در عین حال اقدامات ایجابی و بستر‌سازی‌های قانونی برای مصونیت جامعه از آسیب‌های اجتماعی و همچنین اصلاحات فرهنگی اساسی بود.
اصلاحات فرهنگی که اگر با آسیب شناسی شفاف علمی و واقع بینانه و با پوشش صحیح رسانه‌ای از خانواده‌ها شروع شود مقدمه و متضمنی برای اصلاحات سیاسی و اجتماعی بزرگ‌تر در جامعه نیز خواهد شد.
