عکس های شخصی پروانه معصومی و خانواده + بیوگرافی پروانه معصومی

عکس های شخصی پروانه معصومی و خانواده + بیوگرافی پروانه معصومی

 عکس پروانه معصومی بازیگر پروانه معصومی خامنه ای پروانه معصومی شهر قصه پروانه معصومی بهرام بیضایی پروانه معصومی ویکیپدیا پروانه معصومی جوانی پروانه معصومی با نام پیشین سکینه کبودرآهنگی (زاده ۱۳۲۳ در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون اهل ایران است.او تحصیلاتش را در دانشکده زبان‌های خارجی دانشگاه شهید بهشتی تمام کرد. نخستین بار در سال ۱۳۵۰ در فیلم کوتاه «سفر» به عنوان بازیگر بازی کرد.

بیوگرافی پروانه معصومی

در روز ۱۲ تیر ۱۳۸۹ در دیدار جمعی از بازیگران و سازندگان سریال‌های تلویزیونی صدا و سیمای ایران با آیت الله سید علی خامنه‌ای، یکی از سخن‌رانان جلسه بود و گفت:«من می دانم فردا اگر مردم من‌را ببینند نوع دیگری مرا نگاه می‌کنند، برای این که خدمت شما بودم، برای این که من هم نیم ساعت، یک ساعت زیر آن سقفی نفس کشیدم که شما نفس کشیدید.»پرستو صالحی بازیگر تلویزیون در اظهارات تکان‌دهنده خود پرده از رازی برداشت که بسیاری از مدتها پیش از آن مطلع بودند اما با انکار کردن آن قصد پنهان کردنش را داشتند.

صالحی اذعان داشته بود که برخی از کارگردانان و تهیه کنندگان در ازای ارائه نقش ها، انتظارات غیر اخلاقی‌ای از بازیگران دارند و این مسئله دلیل کم کاری او و برخی دیگر از بازیگران است. در ادامه اظهارات صالحی، جمعی از بازیگران سینما و تلویزیون مانند ماهایا پطروسیان، امین تارخ، مجید مظفری، شیرین بینا و محمدعلی کشاورز نیز در تأیید ادعاهای او مصاحبه هایی را با رسانه‌ها انجام دادند.

چشم و هم چشمی و حسادت گریبان بازیگران را گرفته
پروانه معصومی بازیگر پیشکسوت عرصه تئاتر و سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با «جوان» در خصوص حاشیه‌های غیراخلاقی پشت صحنه برخی فیلم‌ها می‌گوید: من در محیط‌هایی که کار کردم خوشبختانه چنین مواردی را ندیدم. اما در خصوص بروز چنین مواردی از سوی برخی، باید بگویم چشم وچشمی و حسادت‌ها میان بازیگران زیاد شده است. یک بازیگر وقتی می‌بیند یکی دیگر از همکارانش سر پروژه‌های متعدد ظاهر می‌شود، حس حسادتش برانگیخته می‌شود و گاه برای اینکه به اندازه او پر رنگ ظاهر شود ممکن است رفتارهای نامناسبی هم انجام دهد.

از سوی دیگر برخی از برنامه‌های تلویزیون با پرداختن بیش از حد به بازیگران و مصاحبه‌های یک ساعته با آنها، بر این جو دیده شدن دامن می‌زند. در این میان باید پرسید که مگر شهرت چقدر ارزش دارد که برای کسب آن اخلاق زیر پا گذاشته شود.این بازیگر پیشکسوت با اشاره به اینکه فضای فعلی سینما در دست عده‌ای سودجو و غیرسینمایی است گفت: به جرئت می‌توانم بگویم پشت‌صحنه فیلم‌هایی که قبل از انقلاب ساخته می‌شد به مراتب از پشت‌صحنه‌های فیلم‌های امروز پاک‌تر و سالم‌تر بود.

افراد بی‌اخلاق، شناخته شده اند
رزیتا غفاری بازیگر سینما و تلویزیون نیز در این باره به «جوان» گفت: گروه‌ها و افرادی که در پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی موازین اخلاقی را رعایت نمی‌کنند، در میان هنرمندان شناخته شده هستند و بازیگران می‌توانند با آنها کار نکنند. وی با اشاره به این افراد شناخته شده گفت: با توجه به اینکه همه این افراد را می‌شناسند اما به دلیل روابطی که دارند کماکان فعالیت‌های سینمایی و تلویزیونی شان را ادامه می‌دهند. البته این افراد انگشت شمار هستند و تعدادشان به نحوی نیست که ما در محیط‌های کاری مان احساس ناامنی کنیم.

اگر فضا مناسب نباشد، کسی از این پیشنهادها نمی‌دهد
یکتا ناصر بازیگر سینما و تلویزیون که سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر را در سال گذشته هم دریافت کرده است در گفت‌وگو با «جوان» با اشاره به مشکلاتی غیر اخلاقی در برخی از محیط‌های سینمایی و تلویزیونی گفت: این مسئله درون‌گروهی است و نباید با برخی موضع‌گیری‌ها، همه جامعه هنری کشور را زیر سؤال ببریم.

ناصر در ادامه اظهار داشت: این مسئله باید ریشه‌ای و فرهنگی حل شود، در این میان باید به این مسئله اشاره کرد که اگر فضا مناسب نباشد، هیچ کسی به خودش اجازه نمی‌دهد که چنین درخواست‌هایی را از بازیگران داشته باشد. فضای سینما و تلویزیون کشور ما هم مستثنا از سایر بخش‌های اجتماعی نیست.

 
وی ادامه داد: به عنوان مثال وقتی تهیه کننده و کارگردانی به بازیگری به من پیشنهاد نامناسبی می‌دهد، من شاهدی علیه او ندارم. از طرف دیگرر به نظر من همه کسانی که این درخواست‌های غیر اخلاقی را دارند مشکل‌دار هستند هم آنهایی که این پیشنهادات را قبول می‌کنند. این مشکل فرهنگی است و باید راهکار فرهنگی برای آن ارائه شود.

تقاضای بی‌حدو حصر برای بازیگری راه سوء‌استفاده را باز کرده
شیوا خنیاگر بازیگر سینما و تلویزیون هم در این باره به «جوان»گفت: به نظر من دلیل اینکه برخی از عوامل سینمایی و تلویزیونی مسائل اخلاقی را زیر پا می‌گذارند، تقاضای بی‌حد و حصر برای بازیگری در اجتماع است. این مسئله باعث می‌شود که برخی از افرادی که ارائه دهنده امکان بازیگری هستند، از این مسئله سوء‌استفاده کنند. علاوه بر این عده‌ای از افراد ناکارآمد و نالایق وارد عرصه هنر شده‌اند بدون اینکه از جایگاه هنری و فرهنگی آن مطلع باشند و این مسئله باعث می‌شود که این افراد تنها به دنبال منافع شخصی خود باشند.

این مشکل باید درون خانواده سینما حل شود
رویا تیموریان بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص همین موضوع به «جوان» گفت: من نمی‌دانم چرا در یک سال اخیر آنقدر بازیگران زیر سؤال می‌روند. مشکلات سینما مانند مشکلات درون یک خانواده است و خود این خانواده باید به آن رسیدگی کنند. به جای اینکه به این مسائل پرداخته شود بهتر است به مشکلات ریشه‌ای سینما رسیدگی شود.

فیلم شناسی پروانه معصومی
 

ساکن خانه چوبی
یوسف پیامبر (۱۳۸۶)
سفر به هیدالو (۱۳۸۴)
فیلم شاهزاده ایرانی (۱۳۸۴)
وعده دیدار (۱۳۸۲)
مسافر ری (۱۳۷۹)
تنگنا (۱۳۷۴)
ناصرالدین‌شاه آکتور سینما (۱۳۷۰)
تماس (۱۳۶۸)
سال‌های خاکستری (۱۳۶۷)
طوبی (۱۳۶۷)
تحفه‌ها (۱۳۶۶)
جهیزیه‌ای برای رباب (۱۳۶۶)
خارج از محدوده (۱۳۶۶)
شکوه زندگی (۱۳۶۶)
شناسایی (۱۳۶۶)
ترنج (۱۳۶۵)
چمدان (۱۳۶۵)
ملاقات (۱۳۶۵)
ناخدا خورشید (۱۳۶۵)
جستجو در شهر (۱۳۶۴)
آشیانه مهر (۱۳۶۳)
تاتوره (۱۳۶۳)
راه دوم (۱۳۶۳)
گل‌های داوودی (۱۳۶۳)
کلاغ (۱۳۵۶)
غریبه و مه (۱۳۵۳)
شهر قصه (۱۳۵۲)
بی‌تا (۱۳۵۱)
رگبار (۱۳۵۱)

تلویزیونی پروانه معصومی

راز پنهان (۱۳۹۱)
ملکوت (۱۳۸۹)
ماه عسل (۱۳۸۸)
یوسف پیامبر (۱۳۸۷)
پلیس جوان (۱۳۸۰)
امام علی (۱۳۷۶)

فیلم کوتاه پروانه معصومی

سفر (۱۳۵۱)

پروانه معصومی در نقش‌هایی که بازی می‌کند، معمولا زنی قدرتمند و در عین حال مهربان است. از این بانوی هنرمند کشورمان خواستیم درباره گذشته‌اش برایمان حرف بزند و او هم در «چهره‌ها و رسانه‌ها»ی این هفته خاطرات جالبی برایمان تعریف کرده است.

از خانواده‌تان برایمان بگویید.

من در خانواده‌ای مذهبی در تهران متولد شدم. دوران ابتدایی در محله اطراف محل سکونتمان درس خواندم و مقطع دبیرستان را در همانجا تحصیل کردم. دیپلم رشته طبیعی دارم و در سال ۱۳۴۲ وارد دانشگاه ملی شدم. فارغ‌التحصیل رشته زبان‌های خارجی هستم و برای ادامه تحصیل به آلمان رفتم.

همدوره‌های شما شاید زیاد سینما می‌رفتند، شما چقدر سینما می‌رفتید؟

در دوران کودکی روزهای دوشنبه همراه مادر و ۲ خواهرم به «سینما دیانا»ی سابق و سینما سپیده کنونی که در خیابان انقلاب و نزدیک محل سکونتمان بود می‌رفتیم اما یک بار به تماشای یک فیلمفارسی که نامش را نمی‌برم رفتم، صحنه بدی در فیلم بود و مادرم از نیمه‌های فیلم دستمان را گرفت و گفت دیگر سینما نمی‌آییم! سینما بی‌سینما! و آن فیلم، آخرین فیلمی‌ بود که با هم برای تماشایش رفتیم.

 و بعد خودتان به‌تنهایی به سینما می‌رفتید؛ درست است؟

نه، چون بچه درس?خوانی بودم، فرصت سینما رفتن نداشتم. اطراف منزل ما سینما «تخت جمشید»، سینما «دیانا» و سینماهای دیگر بودند و اجازه داشتیم به آنجا برویم. آن زمان بیشتر خانواده‌ها خیلی مراقب بچه‌ها بودند. به خاطر می‌آورم تا دوران دبیرستان که منزل ما خیابان دانشگاه مدرسه «نوربخش» بود، مستخدم ما را می‌رساند و بازمی‌گشت.

وقتی دوم دبیرستان بودم، یک روز مستخدم دنبالم نیامد و با تکه سنگی بازی می‌کردم و آن را با پا می‌زدم و می‌دویدم و جلو می‌رفتم و تا نزدیک دبیرستان همین کار را انجام می‌دادم. توجهی هم به اطراف نداشتم. ناگهان چنان پس‌گردنی‌ای خوردم که فقط با صورت به زمین نخوردم. پشت سرم مادرم بود و گفت حالا دیگر با سنگ توی خیابان بازی می‌کنی؟ همین یک‌بار تنها به دبیرستان رفتی! خانواده‌ام مقید و مراقب ما بودند تا اتفاقی برایمان نیفتد.

سلامت: سال‌های سال است که شما در شمال کشور زندگی می‌کنید. چه شد که از کلانشهری چون تهران دل کندید و به یک گوشه دنج و سرسبز رفتید؟

من همه‌گونه امکانات، به‌خصوص دسترسی به اینترنت پرسرعت دارم. شاید آن مقطعی که خیلی‌ها در تهران آرزوی اینترنت پرسرعت داشتند، من در شمال از آن بهره‌مند بودم. در روستایی که زندگی می‌کنم آب، برق، گاز، ۲ خط تلفن و همه‌گونه امکانات دارم و به‌خصوص مهم‌ترین چیز آرامش است که دارم و انسان‌های فضول اطرافم نیستند. این یکی از بهترین حسن‌های روستای «طاهرگوراب» صومعه‌سراست. مردم اینجا یک‌رو و صادق هستند.

اگر سلام و احوالپرسی می‌کنند، روزبخیر می‌گویند و از اینکه حالم خوب است، خوشحال هستند، تظاهر نمی‌کنند بلکه خالصانه و صادقانه است. استان گیلان جزو استان‌های بافرهنگ مملکتمان است. در این منطقه که زندگی می‌کنم، بعید می‌دانم انسان‌های بی‌سواد وجود داشته باشد. همگی با فرهنگ هستند. یکی از دوستانم ۸-۷ سال پیش فوت کرده بود و من برای آن عزیز از دست رفته مراسم ختمی ‌در مسجد محله‌مان گرفتم و برادرم برای این مراسم آمد. هنگامی‌که از یکدیگر خداحافظی می‌کردیم، مرا بوسید و گفت حالا فهمیدم که چرا اینجا را برای زندگی انتخاب کردی.

 گویا علاقه زیادی به پرورش گل و گیاه و کاشت صیفی‌جات و میوه دارید و عاشقانه خودتان آنها را پرورش می‌دهید.

در دوران کودکی باغی نزدیک تهران و در فرحزاد داشتیم که به آنجا می‌رفتیم. هنوز هم این باغ را دارم و خیلی از دوستان که به «طاهرگوراب» می‌آیند، می‌گویند چرا باغ به آن بزرگی را در فرحزاد داری و پولت را اینجا خرج می‌کنی؟ من به آنها گفتم چون آنجا تهران است و علاقه‌مند بودم در اینجا زندگی کنم. این علاقه را پدرم به ما منتقل کرد. پدرم برای گل‌هایش نامی‌ انتخاب می‌کرد و گاوداری بسیار بزرگی داشت و گاوهایش هم نامی‌ داشتند. پدرم به هر چیزی که علاقه داشت، نامی‌ برایش می‌گذاشت و من هم مانند او برای گیاهانم نامی‌ انتخاب کرده‌ام.

 مادرانه‌ترین نقشی که بازی کرده‌اید، از نظر خودتان کدام نقش است؟

همه نقش‌هایم مادرانه است چون همه نقش‌هایم را مادرانه دوست دارم. سعی کرده‌ام که همه آنها را خوب بازی کنم.

 چیزی به آمدن سال جدید نمانده، می‌خواهم چند سوال نوروزی هم از شما بپرسم. خانواده شما چقدر اهل برگزاری سنت‌های ایرانی و به‌خصوص نوروزی بودند؟

خیلی زیاد؛ به‌خصوص مادرم خیلی به این چیزها اهمیت می‌دادند. یادم است که همیشه ۲ دست لباس برای نوروز داشتیم که یکی را برای شب چهارشنبه‌سوری می‌پوشیدیم و دیگری را موقع سال تحویل. ما ۷ بچه بودیم ولی همیشه لباس‌هایمان باید برای نوروز نو ‌بودند. در این سال‌ها متاسفانه این سنت‌ها کمتر جدی گرفته می‌شوند و جای آنها را تجمل‌گرایی گرفته است. مثلا خیلی از جوان‌های امروزی با خانه‌تکانی دوست دارند همه چیز را نو کنند؛ از مبلمان گرفته تا پرده، در حالی که انجام این کار درست نیست.

 لحظه سال تحویل چه حسی دارید؟

حس خوبی دارم. یادم است موقع سال تحویل همه افراد خانواده باید دور هم جمع بودند. یک‌بار که مادرم داخل آشپزخانه بودند، همه ما با صدای بلند ایشان را صدا می‌زدیم و می‌گفتیم مامان عجله کن سال تحویل شد.

 فکر می‌کنید چرا جوان‌های امروز خیلی پایبند سنت‌ها نیستند؟

جوان‌های امروز نمی‌توانند از چیزهایی که دارند لذت ببرند و احساس شادی نمی‌کنند. آنها سنت‌ها را قدیمی ‌و کهنه می‌دانند در حالی که این سنت‌ها نزد ما امانت هستند و باید آنها را حفظ کنیم. متاسفانه برخی جوان‌های امروز اصلا آرامش ندارند و خیلی بی‌پروا شده‌اند اما در گذشته همه افراد خانواده در بیشتر خانواده‌ها به هم احترام می‌گذاشتند.

بیوگرافی پروانه معصومی , عکس های شخصی پروانه معصومی , بازیگر سینما پروانه معصومی

بیوگرافی پروانه معصومی , عکس های شخصی پروانه معصومی , بازیگر سینما پروانه معصومی

بیوگرافی پروانه معصومی , عکس های شخصی پروانه معصومی , بازیگر سینما پروانه معصومی

بیوگرافی پروانه معصومی , عکس های شخصی پروانه معصومی , بازیگر سینما پروانه معصومی

بیوگرافی پروانه معصومی , عکس های شخصی پروانه معصومی , بازیگر سینما پروانه معصومی

بیوگرافی پروانه معصومی , عکس های شخصی پروانه معصومی , بازیگر سینما پروانه معصومی

بیوگرافی پروانه معصومی , عکس های شخصی پروانه معصومی , بازیگر سینما پروانه معصومی

بیوگرافی پروانه معصومی , عکس های شخصی پروانه معصومی , بازیگر سینما پروانه معصومی

پروانه معصومی