آشنایی با راه های تقویت ایمان به خدا بر اساس آیات و روایات
تقویت ایمان به خداوند
امام حسن علیه السلام فرموده اند: من عرف الله احبه؛ یعنی هرکس خدا را بشناسد او را دوست می دارد. انسان تا چیزی را نشناسد به آن ایمان نمی آورد. قدم اول برای اینکه به خدا ایمان بیاوریم، معرفت و شناخت خداست. آنگاه که ایمان آوردیم باید در پی تقویت ایمانمان به خدا باشیم. در ادامه با راه های تقویت ایمان به خدا آشنا می شویم.
راه های تقویت ایمان به خدا
۱- یکی از بهترین راههای تقویت ایمان و باورهای دینی، یاد و ذکر مداوم خداوند است؛ زیرا یاد خداوند موجب اطمینان قلب میشود و هر گاه انسان به مقام اطمینان قلبی برسد و به اصطلاح صاحب «قلب مطمئنه» شود، باورهای دینی او چون فولاد آب دیده محکم و پرتوان میشود؛ لذا خدای سبحان فرمود: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» (رعد.۲۸) آگاه باشید که با یاد خدا دلها اطمینان و آرامش پیدا میکند.
۲- راه دیگری که برای تقویت باورهای دینی و در واقع تقویت ایمان و اعتقادات وجود دارد، شناخت درست دین است؛ زیرا هر اندازه انسان دین را بهتر و درستتر بشناسد و باورهای دینی و مذهبی بر اساس شناخت درست از دین شکل بگیرد و پدید آید؛ بهتر و بیشتر میتواند در برابر هجوم تبلیغات دینزدایی جهان معاصر، مقاومت کند و اگر پایههای معرفت دینی انسان قوی نبوده و باورهای دینی انسان، مستند و محکم نباشد و هر باور و اعتقاد دینی تکیهگاهی در قرآن و روایات صحیح و مبانی کلامی و فلسفی به همراه نداشته باشد، در برابر هجمة تندباد حوادث و تبلیغات دینزدایی عصر جدید، تاب مقاومت نخواهد داشت.
۳- راه سوم برای قوی شدن باورهای دینی و مذهبی، راه محبت و عشق است. به دلیل نقش مهم عشق و محبت در تقویت باورهای دینی و مذهبی است که بزرگان، همواره بر عنصر محبت (دوستی خدا، پیامبر و اهل بیت ـ علیهم السلام ـ) اصرار دارند؛ از جمله شهید مطهری در این باره میگوید: از بزرگترین امتیازات شیعه بر سایر مذاهب این است که پایه و زیربنای اصلی آن، محبت است و اساساً تشیع، مذهب عشق و شیفتگی است. عنصر محبت در تشیع، دخالت تام دارد. تاریخ تشیع با نام یک سلسله از شیفتگان و جانبازان سراز پا نشناخته، توأم است.
بهترین دلیل بر نقش عشق و محبت در تحکیم باورهای دینی، ایثار و فداکاری یاران امام حسین ـ علیه السلام ـ در کربلاست. یعنی عشق و محبت آنان سبب شد که آنگونه در رکاب آن حضرت جان خود را فدا کنند و بگویند: اگر هزار بار کشته شویم و زنده شویم، باز هم از حمایت و همراهی شما دست برنمیداریم.
بنابراین عشق و محبت، نقش بسیار مهمّی در تقویت ایمان و باورهای دینی و مذهبی دارد و هر اندازه عشق و محبت همراه با شناخت و معرفت انسان به باورهای دینی و مذهبی، بیشتر باشد، باور دینی او قویتر خواهد بود. برهمین اساس امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «هل الدین الّا الحبّ»؛ یعنی آیا دین غیر از محبت است.
۴- راه دیگر برای تقویت ایمان و باورهای دینی، انس با قرآن است؛ لذا در قرآن کریم فرمود: «اذا تلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً»؛(انفال.۲) یعنی مؤمنان راستین هنگام استماع و شنیدن آیات الهی ایمان آنها افزوده میگردد.
استاد جوادی آملی در این باره نکاتی آموزنده دارد؛ از جمله میگوید: بهترین راه صلاح، اُنس با قرآن است. به همین دلیل میفرماید: «فاقرؤوا ما تیسر من القرآن»؛(مزمل.۲۰) یعنی آن مقدار که برای شما میسور است، قرآن تلاوت کنید و با این کتاب الهی مأنوس باشید.
حتی اگر معنای بعضی از آیات برای شما روشن نشد، نگویید خواندن بدون ادراک چه اثری دارد، چون قرآن کلام آدمی نیست که اگر کسی معنایش را نداند، خواندنش بیثمر باشد؛ بلکه قرآن نور الهی است و خواندن آن عبادت است؛ هر چند معنای آن هم درک نشود.
قرآن حبل (ریسمان) الهی است که اُنس با آن و تدبر در آن و ایمان و عمل به آن انسان را بالا میبرد و به مقام صالحین ملحق میسازد. تحت ولایت الله قرار میدهد. اگر انسان مشمول ولایت الله بود، امورش را خدا اداره میکند و در آن مقام دیگر راهی برای وسوسه و رخنة اهریمن نیست.
انس و تلاوت قرآن، چون انسان را زیر پوشش ولایت الهی میبرد، وسوسههای تبلیغات سوء، بر باورهای دینی او اثر نمیکند؛ به خصوص اگر قرآن در فصل شکوفای عمر، یعنی سن جوانی و نوجوانی خوانده شود؛ لذا در روایات آمده: کسی که در سن جوانی قرآن بخواند، قرآن با خون و گوشت او ـ یعنی خمیر مایة وجودی او ـ آمیخته میشود.
بدون تردید کسی که معارف قرآن با خمیره وجودی او آمیخته شده باشد، تندباد شبهات و به تعبیر مقام معظم رهبری: «شبیخون فرهنگی» بیگانگان، نمیتواند در باورهای دینی او خلل و اضطراب ایجاد کند.
۵- عبادت و نیایش و انس مداوم با مناجاتهای الهی و تشرف به محضر بزرگان و علمای راستین و استفاده از برکات علمی و معنوی و انفاس قُدسی آنان، در استحکام و تقویت باورهای دینی و مذهبی نقش مؤثر دارد.
۶- و بالاخره، خلاصه و فشرده همه مطالب یاد شده آن است که تمسک به قرآن و عترت، در همه ادوار و زمانها، مهمترین، بلکه تنها راه تقویت و حافظ عقاید و باورهای دینی و مذهبی است؛ لذا در حدیثی که شیعه و سنی آن را از پیامبر نقل کرده اند حضرت فرمود: «انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما اِن تمسکتم بهما لن تضلّوا بعدی ابداً»؛ من دو چیز گرانبها یعنی کتاب خدا و عترت خود را میان شما به یادگار گذاشتهام، اگر به آن دو تمسک نمایید، هرگز بعد از من دچار گمراهی نمیشوید.
راه هاب تقویت ایمان به خدا در آیات قرآن کریم در فرمایشات آیت الله مصباح یزدی
مورد دیگرى که قرآن آن را موجب ازدیاد ایمان مؤمنان دانسته است این آیه شریفه است: هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیزْدادُوا إِیماناً مَعَ إِیمانِهِمْ؛ (فتح.۴) او است آن کس که در دل هاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ایمانى بر ایمان خود بیفزایند.
مطابق این آیه، کسانى که ایمان راستین داشته باشند، خداى متعال حالت طمأنینه و آرامشى خاص بر قلب و روح آنان حاکم مىفرماید که موجب تقویت و افزایش ایمان آنان مىشود. قرآن کریم نام این حالت را «سکینه» گذاشته است.
در خاطرم هست که مقام معظم رهبرى چند سال قبل در یکى از سخنرانى هاى خود در باره این مفهوم بحث جالبى داشتند که مراجعه به آن مىتواند بسیار مفید باشد. ریشه لغوى این مفهوم از «سکون» است.
اجمالا «سکینه» حالت آرامش و سکونى است که در موقعیتهاى مختلف و از جمله در شرایط اضطرار و بحرانى بر انسان حاکم مىشود. قرآن در این آیه مىفرماید یکى از الطاف خداى متعال به برخى از بندگان خود و مؤمنان راستین، اعطاى همین حالت به آنها است.
همانگونه که خداوند نعمت هاى مادى نظیر باران را از آسمان بر ما نازل مىکند، نعمت هایى معنوى نیز دارد که آنها را نه بر سطح زمین، که بر قلب مؤمنان راستین نازل مىکند.
اینکه این نزول چگونه است و آن نازل شده چیست، امرى است که کسانى قادر به درک آن هستند که چنین عنایتى به آنها شده باشد و این لطف را از حضرت حق دریافت کرده باشند.
البته این نعمتْ بى حساب به کسى داده نمىشود و قطعاً کسانى مشمول آن مىگردند که لیاقت و استعدادى خاص را در خود ایجاد کرده باشند. خدا هم خود وعده داده است که اگر کسى در مسیر تقرب الى الله حرکت کرد، به او مدد مىرساند و اگر او یک قدم به طرف خدا بردارد خداوند ده قدم به سوى او برخواهد داشت.
در حدیث قدسى مىفرماید: مَنْ تَقَرَّبَ اِلَىَّ شِبْراً تَقَرَّبْتُ اِلَیهِ ذَراعاً؛ کسى که به اندازه یک وجب خود را به من نزدیک کند، من به اندازه یک ذرع خود را به او نزدیک خواهم کرد.
قرآن نیز مىفرماید: وَ الَّذِینَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً؛(محمد.۱۷) و کسانى که به هدایت گراییدند [خداوند]آنان را هر چه بیشتر هدایت بخشید. این قضیه در جهت عکس و در مورد کسانى که در مسیر گمراهى گام برمى دارند نیز صدق مىکند.
شاهد آن نیز آیات قرآن است: وَ أَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً إِلَى رِجْسِهِمْ؛(توبه.۱۲۵) اما کسانى که در دل هایشان بیمارى است، پلیدى بر پلیدیشان افزود. بحث از آیات قرآن است؛ مىفرماید: کسانى هستند که آیات قرآن نه تنها آنها را هدایت نمىکند، که بر گمراهى آنان مىافزاید!
آنانى که خود بنا را بر انحراف نهاده و تصمیم گرفتهاند به هر قیمتى، چهار نعل به سوى گمراهى و تاریکى بتازند، خدا نیز سقوط آنها را تسریع خواهد کرد: فَلَمّا زاغُوا أَزاغَ اللّهُ قُلُوبَهُمْ وَ اللّهُ لا یهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ؛(صف.۵) پس چون [از حق] برگشتند، خدا دل هایشان را برگردانید، و خدا مردم نافرمانان را هدایت نمىکند.
آرى، اضلال خدا این گونه است؛ و آن گاه که خدا کسى را گمراه کند، هیچ کس قادر بر هدایت او نخواهد بود: وَ مَنْ یضْلِلِ اللّهُ فَما لَهُ مِنْ هاد؛(زمر.۲۳) و هر که را خدا گمراه کند او را راهبرى نیست. البته این اختیارِ سوء خود آنان است که این مصیبت را براى آنان پیش مىآورد.
به هر حال این سنّت خدا است که اگر کسى در مسیر هدایت گام بردارد خدا او را مدد مىرساند و هدایتش را بیشتر مىکند و هر کس هم در مسیر گمراهى و انحراف گام نهد، خداوند ضلالتش را بیشتر مىکند.
در سوره مبارکه «اسراء» به این سنّت الهى تصریح شده است: مَنْ کانَ یرِیدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فِیها ما نَشاءُ لِمَنْ نُرِیدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ یصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً وَ مَنْ أَرادَ الاْخِرَةَ وَ سَعى لَها سَعْیها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِک کانَ سَعْیهُمْ مَشْکوراً کلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّک وَ ما کانَ عَطاءُ رَبِّک مَحْظُوراً؛(اسراء. ۱۸-۲۰ ) هر کس خواهان [دنیاى]زودگذر است، به هر کس بخواهیم [نصیبى]از آن مىدهیم، آن گاه جهنم را که در آن خوار و رانده خواهد شد، براى او مقرر مىداریم.
و هر کس خواهان آخرت است و نهایت کوشش را براى آن بکند و مؤمن باشد، آنانند که تلاش آنها مورد حقشناسى واقع خواهد شد. هر دو [دسته:] اینان و آنان را از عطاى پروردگارت مدد مىبخشیم و عطاى پروردگارت [از کسى] منع نشده است.
بنابراین خدا به هر دو دسته کمک مىکند و کمک خود را از هیچ کدام دریغ نمىکند. البته طبعاً آن کس که خود در مسیر هدایت و بهشت گام برمى دارد، مدد الهى سریعتر او را به مقصد مىرساند، و آن کس نیز که خود مسیر ضلالت و جهنم را مىپیماید، کمک الهى سبب مىشود زودتر به جهنم و عذاب الهى برسد!