مجموعه اشعار عاشقانه سهراب سپهری

مجموعه اشعار عاشقانه سهراب سپهری


منبع: ستاره

727

1399/4/15

15:01


اشعار عاشقانه سهراب سپهری از عشقی سخن می گوید که نشانه‌هایی از عرفان شرقی و عشق‌های انتزاعی دارد. شاید آن تصوری که ما از شعر عاشقانه داریم با عشق در شعر سهراب همخوانی نداشته باشد اما بی شک عشق سهراب سپهری خاص و ناب، پاک و سلیس است.

ستاره | سرویس فرهنگ و هنر - شعر عاشقانه سهراب سپهری خصوصیات شاخص و متفاوت دارد. شعرهای سهراب سپهری آرام و یکدست هستند. دیدگاه سهراب در شعر متوجه عرفان شرقی است و از تصویرسازی فوق‌العاده زیبا بهره می‌گیرد و عاشقانه‌هایی ناب در اشعارش دیده می‌شود. از زندگی عشقی سهراب اطلاعات زیادی در دست نیست، خصوصاً اینکه او هرگز ازدواج نکرد؛ با این وجود در اشعار خود از عشق صحبت می‌کند و این عشق، یک عشق وسیع انسانی است. در مطلب حاضر اشعار عاشقانه سهراب سپهری را برای شما برگزیدیم. اگر به شعرهای سهراب سپهری علاقه‌مند هستید خوانش متن کامل شعر زندگی سهراب را از دست ندهید.
در این مطلب می‌خوانید:

مجموعه اشعار عاشقانه سهراب سپهری

 
 

مجموعه شعر عاشقانه سهراب سپهری در کتاب مسافر

کتاب مسافر تنها شامل یک شعر طولانی است و ما بریده‌های مرتبط با عشق از این کتاب را درج کردیم.


مسافر

نگاه مرد مسافر به روی زمین افتاد:
«چه سیب‌های قشنگی!
حیات نشئه تنهایی است.»
و میزبان پرسید:
قشنگ یعنی چه؟
- قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
و عشق، تنها عشق ترا به گرمی یک سیب می‌کند مأنوس.
و عشق، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگی‌ها برد
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن.
ـ و نوشداری اندوه؟
ـ صدای خالص اکسیر می‌دهد این نوش.

و حال، شب شده بود.
چراغ روشن بود.
و چای می‌خوردند.

ـ چرا گرفته دلت، مثل آنکه تنهایی.
ـ چقدر هم تنها!
ـ خیال می‌کنم
دچار آن رگ پنهان رنگ‌ها هستی.
ـ دچار یعنی...
ـ عاشق
ـ و فکر کن که چه تنهاست
اگر ماهی کوچک، دچار آبی دریای بیکران باشد.
ـ چه فکر نازک غمناکی!
ـ و غم تبسم پوشیده نگاه گیاه است.
و غم اشاره محوی به رد وحدت اشیاست.

ـ خوشا به حال گیاهان که عاشق نورند
و دست منبسط نور روی شانه آنهاست.
ـ نه، وصل ممکن نیست،
همیشه فاصله‌ای هست.
اگر چه منحنی آب بالش خوبی است.
برای خواب دل آویز و ترد نیلوفر،
همیشه فاصله‌ای هست.
دچار باید بود
و گرنه زمزمه حیات میان دو حرف
حرام خواهد شد.
و عشق
سفر به روشنی اهتراز خلوت اشیاست
و عشق
صدای فاصله‌هاست
صدای فاصله‌هایی که
ـ غرق ابهامند
ـ نه،
صدای فاصله‌هایی که مثل نقره تمیزند
و با شنیدن یک هیچ می‌شوند کدر.
همیشه عاشق تنهاست.
و دست عاشق در دست ترد ثانیه‌هاست.
و او و ثانیه‌ها می‌روند آن طرف روز.
و او و ثانیه‌ها روی نور می‌خوابند.
و او و ثانیه‌ها بهترین کتاب جهان را
به آب می‌بخشند.
و خوب می‌دانند
که هیچ ماهی هرگز
هزار و یک گره رودخانه را نگشود.

و عشق صدای فاصله هاست

♥ عکس نوشته اشعار عاشقانه سهراب سپهری ♥
 

گزیده اشعار عاشقانه سهراب سپهری در کتاب حجم سبز

 

به باغ هم‌سفران

صدا کن مرا
صدای تو خوب است.
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
که در انتهای صمیمیت حزن می‌روید.

در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف در متن ادراک یک کوچه تنهاترم.
بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است.
و تنهایی من شبیخون حجم تو را پیش‌بینی نمی‌کرد.
و خاصیت عشق این است

کسی نیست،
بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت
میان دو دیدار قسمت کنیم.
بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم.
بیا زودتر چیزها را ببینیم.
ببین، عقربک‌های فواره در صفحه ساعت حوض
زمان را به گردی بدل می‌کنند.
بیا آب شو مثل یک واژه در سطر خاموشی‌ام.
بیا ذوب کن در کف دست من جرم نورانی عشق را

مرا گرم کن
(و یک‌بار هم در بیابان کاشان هوا ابر شد
و باران تندی گرفت
و سردم شد، آن وقت در پشت یک سنگ،
اجاق شقایق مرا گرم کرد.)

در این کوچه‌هایی که تاریک هستند
من از حاصل ضرب تردید و کبریت می‌ترسم.
من از سطح سیمانی قرن می‌ترسم.
بیا تا نترسم من از شهرهایی که خاک سیاشان چراگاه جرثقیل است.
مرا باز کن مثل یک در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد.
مرا خواب کن زیر یک شاخه دور از شب اصطکاک فلزات.
اگر کاشف معدن صبح آمد، صدا کن مرا.
و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو، بیدار خواهم شد.
و آن وقت
حکایت کن از بمب‌هایی که من خواب بودم، و افتاد.
حکایت کن از گونه‌هایی که من خواب بودم، و تر شد.
بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند.
در آن گیروداری که چرخ زره‌پوش از روی رویای کودک گذر داشت
قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست.
بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد.
چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد.
چه ادراکی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید.

و آن وقت من، مثل ایمانی از تابش «استوا» گرم،
تو را در سرآغاز یک باغ خواهم نشانید.

«از کتاب حجم سبز»
 

مجموعه اشعار عاشقانه سهراب سپهری

≈≈ اشعار عاشقانه سهراب سپهری برای پروفایل و بیو ≈≈
 
شب تنهایی خوب

گوش کن، دور ترین مرغ جهان می‌خواند.
شب سلیس است، و یکدست، و باز.
شمعدانی‌ها
و صدادارترین شاخه فصل،‌ماه را می‌شنوند.

پلکان جلو ساختمان،
در فانوس به دست
و در اسراف نسیم،

گوش کن، جاده صدا می‌زند از دور قدم‌های تو را.
چشم تو زینت تاریکی نیست.
پلک‌ها را بتکان، کفش به پا کن، و بیا.
و یا تا جایی، که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشنید با تو
و مزامیر شب اندام ترا، مثل یک قطعه آواز به خود جذب کنند.

پارسایی است در آنجا که ترا خواهد گفت:
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است.

از کتاب حجم سبز

✦✦ شعر عاشقانه سهراب سپهری برای کارت عروسی ✦✦

و پیامی در راه

روزی 
خواهم آمد، و پیامی خواهم آورد.
در رگ‌ها، نور خواهم ریخت.
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب! سیب 
آوردم، سیب سرخ خورشید.

خواهم آمد، گل یاسی به گدا خواهم داد.
زن زیبای جذامی را، گوشواره ای دیگر خواهم بخشید.
کور را خواهم گفت : چه تماشا دارد باغ!
دوره گردی خواهم شد، کوچه‌ها را خواهم گشت.
جار خواهم زد: ای شبنم، شبنم، شبنم.
رهگذاری خواهد گفت : راستی را، شب تاریکی است، 
کهکشانی خواهم دادش.
روی پل دخترکی بی پاست، دب آکبر را بر گردن او خواهم آویخت.

هر چه دشنام، از لب‌ها خواهم بر چید.
هر چه دیوار، از جا خواهم برکند.
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را، پاره خواهم کرد.
من گره خواهم زد، چشمان را با خورشید، دل‌ها را با عشق
سایه‌ها را با آب، شاخه‌ها را با باد.
و بهم خواهم پیوست، خواب کودک را با زمزمه زنجره‌ها.

بادبادک‌ها، به هوا خواهم برد.
گلدان‌ها، آب خواهم داد.

خواهم آمد، پیش اسبان، گاوان، علف سبز نوازش 
خواهم ریخت.
مادیانی تشنه، سطل شبنم را خواهد آورد.
خر فرتوتی در راه، من مگس‌هایش را خواهم زد.

خواهم آمد سر هر دیواری، میخکی خواهم کاشت.
پای هر پنجره‌ای، شعری خواهم خواند.
هر کلاغی را، کاجی خواهم داد.
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک !
آشتی خواهم داد.
آشنا خواهم کرد.
راه خواهم رفت.
نور خواهم خورد.
دوست خواهم داشت.

از کتاب حجم سبز

زندگی پرشی دارد اندازه عشق

≈≈ استوری اشعار عاشقانه سهراب سپهری ≈≈
 
صدای پای آب

... زندگی رسم خوشایندی است‌.

زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ‌،
پرشی دارد اندازه عشق‌.
زندگی چیزی نیست، که لب طاقچه عادت از یاد من و تو
برود.
زندگی جذبه دستی است که می‌چیند.
زندگی نوبر انجیر سیاه، که در دهان گس تابستان است‌.
زندگی، بعد درخت است به چشم حشره‌.
زندگی تجربه شب پره در تاریکی است‌.
زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.
زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می‌پیچد.
زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست‌.
خبر رفتن موشک به فضا،
لمس تنهایی «ماه»، فکر بوییدن گل در کره ای دیگر.

زندگی شستن یک بشقاب است‌.

زندگی یافتن سکه دهشاهی در جوی خیابان است‌.

زندگی «مجذور» آینه است‌.
زندگی گل به «توان» ابدیت‌،
زندگی «ضرب» زمین در ضربان دل ما،
زندگی « هندسه» ساده و یکسان نفسهاست‌.

هر کجا هستم، باشم‌،
آسمان مال من است‌.
پنجره‌، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است‌.
چه اهمیت دارد
گاه اگر می‌رویند
قارچ‌های غربت؟
...
چشم‌ها را باید شست‌، جور دیگر باید دید.

واژه‌ها را باید شست.
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد.

چترها را باید بست‌.
زیر باران باید رفت‌.
فکر را، خاطره را، زیر باران باید برد.
با همه مردم شهر، زیر باران باید رفت‌.
دوست را، زیر باران باید دید.
عشق را زیر باران باید جست‌...
 

مجموعه اشعار عاشقانه سهراب سپهری

♥ اشعار عاشقانه سهراب سپهری کوتاه ♥
 

اشعار عاشقانه سهراب سپهری در مجموعه صدای پای آب

کتاب صدای پای آب شامل یک شعر طولانی است و ما بریده‌های مرتبط با عشق از این کتاب را درج کردیم.

 

لحظه گمشده

مرداب اتاقم کدر شده بود
و من زمزمه خون را در رگ‌هایم می‌شنیدم.
زندگی‌ام در تاریکی ژرفی می‌گذشت.
این تاریکی، طرح وجودم را روشن می‌کرد.

در باز شد
و او با فانوسش به درون وزید.
زیبایی رها شده‌یی بود
و من دیده به راهش بودم:
رویای بی‌شکل زندگی‌ام بود.
عطری در چشمم زمزمه کرد.
رگ‌هایم از تپش افتاد.
همه رشته‌هایی که مرا به من نشان می‌داد
در شعله فانوسش سوخت:
زمان در من نمی‌گذشت.
شور برهنه‌یی بودم.

او فانوسش را به فضا آویخت.
مرا در روشن‌ها می‌جست.
تار و پود اتاقم را پیمود
و به من ره نیافت.
نسیمی شعله فانوس را نوشید.

وزشی می‌گذشت
و من در طرحی جا می‌گرفتم،
در تاریکی ژرف اتاقم پیدا می‌شدم.
پیدا، برای که؟
او دیگر نبود.
آیا با روح تاریک اتاق آمیخت؟
عطری در گرمی رگ‌هایم جابه‌جا می‌شد.
حس کردم با هستی گمشده‌اش مرا می‌نگرد
و من چه بیهوده مکان را می‌کاوم:
آنی گم شده بود.

از کتاب زندگی خواب‌ها
 

امیدواریم با خواندن مجموعه اشعار عاشقانه سهراب به مفهوم عشق در نگاه سهراب سپهری پی برده باشید. پیشنهاد می‌کنیم حتما زیباترین اشعار درباره عشق از گذشته تا امروز و شعر کوتاه عاشقانه دلنشین از شاعران ایران و جهان را نیز در ستاره بخوانید. همچنین نظرات و پیشنهادات خود را با ما و سایر همراهان مجله ستاره به اشتراک بگذارید.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو