احساس شکست می کنید و وضع روحی مناسبی ندارید

منبع: پرشین وی

83

1399/4/28

02:17


شکست بخشی از زندگی است و هر فردی ممکن است در هر مقطع از زندگی شکست بخورد مهم آن است که این شکست ها باعث نشود فرد دچار سرشکستی و ناامیدی گردد ما در این مطلب راهکارهایی جهت جلوگیری یاس و ناامیدی در زندگی را برایتان به اشتراک خواهیم گذاشت

احساس شکست می کنید و وضع روحی مناسبی ندارید

همه ما کم و بیش در زندگی خود و در مقاطع زندگی مختلف احساس شکست
کرده ایم احساس شکست در زندگی گاهی موارد فرد را به صوی افسردگی سوق
میدهد احساس شکست در زندگی باعث کاهش اعتماد بنفس در فرد می شود
ما در این مطلب از پرشین وی راهکارهایی برای رها شدن از شکست و نا امیدی
را با هم مورد بررسی قرار خواهیم داد

احساس شکست در زندگی

احساس بد تجربه شکست و غلبه بر آن
اعتماد به نفس یکی از آن چیزهایی است که به صورت طبیعی به واسطه بالا رفتن دانش شما تقویت می
شود؛ هر کسی با پرورش و تقویت مهارت های تازه، برای به اشتراک گذاشتن آنها با دیگران احساس راحتی بیشتری
خواهد کرد.
اما متأسفانه اعتماد به نفس افراد با شنیدن چند کلمه منفی از سوی دیگران، یا ارتکاب اشتباه از سوی خودشان
به راحتی از بین می رود.
توانایی احیای اعتماد به نفس از دست رفته و دوباره روی پای خود ایستادن بعد از در هم شکستن روحیه،
برای داشتن آینده ای موفق و همراه با رضایت ضروری است.

در ادامه با ۵ شیوه اثبات شده برای بالا بردن اعتماد به نفس در چنین مواقعی آشنا خواهید شد.
به یاد داشته باشید که شکست و اشتباه بخش های اجتناب ناپذیر زندگی هستند و این نحوه برخورد شما با
آنهاست که اهمیت دارد.

۱- خود را در جمع کسانی قرار دهید که از شما حمایت می کنند
واضح است که قرار دادن خود در جمع کسانی که شما را دوست دارند به نظر یکی از ریشه دارترین
رفتارهای موجودات مختلف به ویژه انسان است.
با این حال تعداد انگشت شماری از افراد هستند که برای اختصاص زمان کافی به این موضوع تلاش مناسبی انجام
می دهند.
همه ما به کسانی نیاز داریم که به ما باور داشته باشند، و بر اقدامات ما صحه بگذارند.
وقتی اطراف خود را پر کنید از کسانی که مدام به شما یادآور شوند چه مهارت هایی دارید، کم کم
به خودتان ایمان خواهید آورد و اعتماد به نفستان را باز خواهید یافت.

احساس شکست در زندگی

احساس شکست در زندگی

۲- تمرکز خود را روی فرایندها قرار دهید، نه نتایج
ما انسان ها گرایش داریم به اینکه به جای فرایندها، همه چیز را به نتایج گره بزنیم.
با این حال مطالعات بسیاری حاکی از آن بوده اند که تشویق زحمت ها و تلاش افراد، از تحسین استعداد
ذاتی آنها اثربخش تر است.
این نشان می دهد که باید به نتایجی که ماحصل تلاش و زحمت فراوان بوده اند افتخار کنید؛ حتی اگر
این نتایج آن چیزی نباشند که پیش از آن انتظارش را داشته اید.

۳- برای تقویت اعتماد به نفس خود برنامه ای داشته باشید
برای آنکه بتوانید به خودتان افتخار کنید، داشتن برنامه ای مشخص برای احیای اعتماد به نفس ضروری است.
پژوهش ها نشان می دهند تشریفات خاص در تقویت عملکرد افراد و کاهش سطح تنش آنها به شدت مفید واقع
می شوند.
در حقیقت تیم های ورزشی تقریباً همیشه پیش از مسابقه دور یکدیگر حلقه می زنند، گروه های موسیقی نیز پیش
از رفتن روی صحنه، دور هم جمع می شوند و شادی می کنند.
شما نیز باید برای تقویت اعتماد به نفستان برنامه خاص خود را داشته باشید و با آمادگی بیشتری به استقبال
رویدادهای پیش رو بروید.

احساس شکست در زندگی

۴- به موفقیت های کوچک خود افتخار کنید
بسیاری از انسان ها موفقیت های کوچک خود را نادیده می گیرند، و در عوض فقط اتفاق ها و موفقیت
های بزرگ را جشن می گیرند.
اما این اصلاً رویکرد درستی نیست.

وقتی حتی قهرمانان المپیک هم برای بالا بردن انگیزه خود از پیروزی های کوچکشان استفاده می کنند، ما نیز می
توانیم هر وقت به موفقیتی هرچند کوچک دست پیدا کردیم بابت آن خوشحالی کنیم و به خود روحیه بدهیم.
این کار ممکن است به صورت مستقیم به بهبود کار شما کمکی نکند، اما هیچ چیز بیشتر از اینکه بدانید
فعالانه در مسیر پیشرفت قرار دارید نمی تواند اعتماد به نفس شما را تقویت کند.

۵- از همین امروز شروع کنید

بعضی ها ذاتاً اعتماد به نفس بالایی دارند؛ درست مثل بعضی های دیگر که
ذاتاً اعتماد به نفسشان پایین است.
آلفرد بینت در مورد تست IQ گفته است: «لزوماً کسانی که شروع هوشمندانه ای دارند، هوشمندانه ترین پایان ها را
رقم نمی زنند».
همین گفته در مورد اعتماد به نفس نیز صادق است.
تقویت اعتماد به نفس را به اولویتی در زندگی خود بدل کنید، اعتماد به نفس با خود موفقیت های بزرگ
و رضایت به همراه می آورد.

بیشتر بدانید از چه موقع شکست  در زندگی خطرناک است

خب معمولش این است که بعد از هر شکستی آدم مدتی اعصابش خرد است و غمگین
است اما خیلی طول نمی‌کشد که متوجه می‌شود این راهش نیست، بلند می‌شود
و از نو شروع می‌کند. حال با هدفی نو یا با روشی نو. آن چه مهم است نفس انگیزه
و اقدام دوباره به کار است. اما وقتی پای ترس از شکست وسط می‌آید،
فرد به راحتی نمی‌تواند دوباره آستین بالا بزند. در نتیجه یا کاری را شروع نمی‌کند
یا آن را تمام نمی‌کند. انگار انگیزه او برای اجتناب از شکست، بر انگیزه اش برای کسب موفقیت پیشی گرفته است.

این وضعیت باعث می‌شود فرد به روش‌های مختلفی فرصت موفقیت‌های بعدی
خود را خراب کرده و تصویری را که از خودش به عنوان یک آدم شکست خورده در
ذهن ساخته تایید و تثبیت کند؛ و این خطرناک است. شکست ناخوشایند است
چون احساساتی مانند نا امیدی، خشم، ناکامی، ناراحتی، پشیمانی، گناه،
گیجی و سردرگمی را به همراه دارد، اما ترسناک نیست. آن چه که ایجاد ترس
می‌کند، احساس شرمی است که در پس ظاهر ترس از شکست پنهان شده است.

آیا از شکست می‌ترسید؟

اگر مایلید بفهمید آیا از شکست می‌ترسید یا خیر ۱۰ جمله زیر را با دقت بخوانید و شدت هریک از آنها
را در خودتان ارزیابی کنید. توجه داشته باشید که اولا این جملات برای تشخیص بالینی و چسباندن
یک اختلال یا بیماری به کسی تهیه نشده‌اند و دوما همه ما تا حدودی به وجود این موارد
در خودمان اذعان می‌کنیم. اگر بعد از خواندن این جملات به خودتان پاسخ «خیلی» و «زیاد»
را دادید بهتر است برای کسب اطلاعات بیشتر و بررسی بهتر موضوع، با یک مشاور مجرب صحبت کنید.
شکست، من را از این نگران می‌کند که دیگران راجع به من چه فکرهایی می‌کنند.

احساس شکست در زندگی

احساس شکست در زندگی

شکست، من را درباره توانایی‌ام برای رسیدن به اهداف آینده‌ام نگران می‌کند.
شکست، من را از این نگران می‌کند که نکند دیگران علاقه شان را نسبت به من از دست بدهند.
شکست، من را درباره هوش و توانایی‌ام نگران می‌کند.
شکست، من را از این نگران می‌کند که نکند کسانی را که برایم مهم هستند نا امید کنم.

یک نکته مهم در شناسایی ترس از شکست، توجه به ناخودآگاه بودن این موضوع است.
به عبارت دیگر برای شناسایی آن در خود، باید روان را مورد توجه عمیق قرار داده و
در لایه‌های زیرین آن پرسش‌هایی را از خود مطرح کرد. بعد از شناسایی، می‌توان
برای اصلاح اقدام کرد. از سه طریق:

پذیرش ترس. به‌طور کلی پذیرش هر مساله‌ای باعث می‌شود که آن مساله از سطح
نا خودآگاه خارج شده و خودآگاه شود. در نتیجه بهبود بخشیدن به آن هم ممکن می‌شود.
در اینجا هم مهم است بپذیریم که ما از شکست می‌ترسیم چون در ما احساس شرم به وجود می‌آورد.
صحبت کردن با افراد قابل اعتماد. صحبت کردن و جلب همدلی افراد قابل اعتماد کمک می‌کند

تا عزت نفس‌مان حفظ شده و بار سنگین نگرانی‌هایی که راجع به نظر دیگران داریم کم شود.
تمرکز بر جنبه‌هایی از کار که تحت کنترل هستند.

شکست به معنای از دست دادن کنترل بر همه
جنبه‌های کار نیست. همیشه جنبه‌هایی هستند که همچنان تحت کنترل ما باقی می‌مانند.
بعد از شناسایی کردن این جنبه‌ها می‌توانیم فکری هم به حال جنبه‌هایی که تحت کنترل
نیستند بکنیم. برای مثال می‌توانیم با استفاده از توفان فکری، راه‌های مختلفی را که به
ذهنمان می‌رسد یادداشت کرده و بعد عاقلانه‌ترین آنها را انتخاب کنیم. سپس دست به اقدام بزنیم.
دیجیاتو

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو