نمیخواهیم به بحث ظاهرا کلیشهای تفاوتها و مقایسهها وارد شویم، اما نمیتوان این واقعیت را هم کتمان کرد که وقتی دو سال پیدرپی رکورددار مسابقات لیگبرتر فوتبال بانوان باشی، یعنی رها نکردهای، یقینا بسیار دویدهای و ۵۱ گل به نام خودت ثبت کردهای تا تاکید کنی غریب هم نیست که بگویند؛ خانم گُل ایران! درست است کرونا همه ورزشها را به نیمه تعطیلی کشانده اما زورش به لیگ فوتبال مردان نرسید و بالاخره پرونده بازیهای آن بسته شد. سایر رشتهها نیز کمکم فعالیت خود را از سر گرفتهاند و در این میان خبرهایی هم از نقلوانتقالات فوتبال بانوان منتشر شد که حکایت از نزدیکی زمان آغاز رقابتهای لیگ آن دارد. زهرا قنبری بازیکن شماره ۹ تیمملی که به عنوان نخستین لژیونر فوتبال زنان ایران نیز شناخته میشود و در دو سال گذشته، سابقه دو بار خانم گلی لیگ فوتبال زنان را دارد، بعد از هفت سال توپ زدن در شهرداری بم، امسال و در این فصل، به وچان کردستان پیوسته است. به همین بهانه با او تماس گرفتیم و در مورد فوتبال زنان، کرونا و شرایط این روزهای او گفتوگویی کردیم.
بحث ما با زهرا از آنجا آغاز شد که وقتی در خیابانهای پرترافیک و بیحوصله هم رانندگی میکنیم، به نظر میرسد به عنوان یک زن، باید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشیم و حالا چطور این دختر کرمانشاهی ٢٩ساله، جرأت کرده وارد یک رشته مردانه شده است؟ او البته زنانه – مردانه بودن فوتبال را رد میکند: «فوتبال، فوتبال است و من این خط کشیها را قبول ندارم. شاید در میان خانمها تعداد کمتری جذب آن شوند اما زنانه و مردانه ندارد. اوایل، مثلا ده سال پیش، پذیرش کمتر بود و طبیعتا دشواری ما بیشتر. مثلا خیلی وقتها حتی میپرسیدند، مگر زنان هم فوتبال بلدند؟ یا تیمملی فوتبال زنان هم داریم؟! خب آن موقع تلاش مضاعفی میکردیم برای ادامه مسیر و البته وقتی آدم چیزی را دوست دارد و آن هدفش میشود سختیهایش را هم به جان میخرد.
مگر خانم گل هم داریم؟
او در پاسخ به این سوال که یعنی حالا همه چیز خوب و رضایتبخش است، میگوید: «خب در مقایسه با گذشته از سه، چهار سال قبل بیشتر شناخته شدیم. به اصطلاح، بیشتر جا افتادیم. گرچه همیشه تا خوب شدن فاصله وجود دارد. مثلا حالا هم گاهی میپرسند؛ مگر خانم گُل هم داریم؟! اما به اعتقاد من، اوضاع فرق کرده است و از گذشته بهتریم.»
خانوادهای که نپرسیدند، دخترم چرا فوتبال؟
یکی از عوامل موثر پیشرفت در ورزش قهرمانی بدون شک، حمایت و همراهی خانوادههاست که زهرا قنبری کاملا از آن بهرهمند بوده است: «از وقتی یازده سالم بود با بچهها فوتبال بازی میکردم. در خانواده ما به علاقه و استعداد من احترام گذاشته شد. هیچوقت کسی نپرسید: وای! حالا چرا فوتبال؟! و از همان وقتها بود که تصمیم گرفتم فوتبالیست شوم. البته رشتههایی مثل والیبال یا کاراته را هم تجربه کردم اما هیچ کدام ورزشی نبودند که من میخواستم. بدون همراهی خانواده نمیشد یا سخت بود. اما خوشبختی من تشویقهای برادرم، پدر و مادرم بود. کلا در خانواده ما همه فوتبالی هستند. مادرم برای خودش یک پا کارشناس است.
رسانه و اسپانسر، ملزومات پیشرفت
زهرا تأکیدش بر اهمیت حضور رسانه در ورزش زنان و به ویژه فوتبال است: «عوامل بسیاری در پیشرفت فوتبال زنان نقش دارند. اول خودمان و کیفیت بازیها، بعد هم رسانه. تا دیده نشویم، اسپانسر رغبتی به همراهی ما نخواهد داشت. حامیان مالی جایی سرمایهگذاری میکنند که برند آنها دیده شود و در واقع ما رسانه و اسپانسر را با هم نیاز داریم و همه اینها ملزومات پیشرفت هستند.»
١۵سالگی نقطه عطفی در زندگی ورزشی
از خانم گل فوتبال کشورمان در مورد عضویت در تیمملی و فعالیتهایش که میپرسیم، از سال٨۵ به عنوان یک خاطره خوب و نقطه عطفی در زندگی ورزشی خود یاد میکند: «من سال١٣٨۵، بعد از دیدن بازی رسمیام در تیمملی جوانان مقابل آلمان به تیمملی بزرگسالان دعوت شدم. ١۵ساله بودم و بسیار خوشحال از آن دعوت و همین انگیزه ادامه را در من دو چندان کرد. قبل از آن فوتسال و فوتبال را همزمان بازی میکردم که این حرفهای نبود و من به قدری عاشق توپ زدن بودم که حواسم به آسیبها نبود. سال٨٨ هم به همین دلیل دچار مصدومیت شدم و عمل کردم. بعد از آن دیگر فقط فوتبال را انتخاب کردم. البته هنوز هم پیشنهادهای فوتسالی دارم ولی ترجیح میدهم مراقب سلامتیام باشم تا ادامه دهم.
اولین لژیونر فوتبال زنان ایران
زهرا قنبری را با شوتهای پرقدرتش میشناسند. او برترین بازیکن فوتبال لیگ بانوان در فصل ۹۴–۹۳ لقب گرفت. برنامه نود نیز گل او را در مسابقه پیامکی خود به نظرسنجی گذاشت که از سوی مردم به عنوان سومین گلبرتر ماه (اردیبهشت۹۶) انتخاب شد. این گل در بازی با تیمملی ویتنام و به صورت ضربه ایستگاهی به ثبت رسیده بود. بخشی از افتخارات قنبری به کسب هفت عنوان قهرمانی در لیگبرتر فوتبال بانوان ایران همراه تیم شهرداری بم برمیگردد. او که عنوان اولین لژیونر فوتبال زنان ایران را در کارنامه دارد، در اینباره به جامجم میگوید: «بازی در تیم گاز شمال عراق تجربه خوبی بود. آن فصل سه ملیپوش از ایران دعوت شدند. تیم هم به قهرمانی رسید و با اینکه اولین سال تیمداری عراقیها بود اوضاع خوبی داشتند. بعد هم، آنها دوباره دعوت کردند ولی من تداخل برنامه داشتم. حالا هم برای فوتسال پیشنهاد دادهاند که نمیروم و با وچان کردستان قرارداد بستهام.
تمرینات کرونایی
بازیکن تیم وچان کردستان، این روزها تمرینات را با رعایت پروتکلهای بهداشتی دنبال میکند: «خیلی رعایت میکنم. فعلا بدنسازی را در خانه و تمرینات دیگر را به صورت انفرادی در فضای باز و جایی که شرایط هوازی داشته باشد انجام میدهم.»
فوتبال بدون تماشاگر کسالتبار است
بازیکنانی که دوستشان داری، تاثیرگذارند بر تو.
علی آقا دایی، علی کریمی و کریم باقری و خیلیهای دیگر. خارجیها؛ کریس رونالدو و مسی.
رکورد گل رونالدو هم خیلی به دایی نزدیک شد.
رونالدو را دوست دارم ولی اصلا دوست ندارم رکورد آقای دایی را بزند.
پرسپولیسی هستی؟
هوادار دو آتشه نیستم اما رنگ آبی را دوست دارم. بازیهای این دو تیم را تا جایی که فرصت شود، دنبال میکنم.
این روزها فوتبال میبینی؟
بله، بیشتر بازیهای خارجی
آخرین دیدار فوتبالی که دیدی؟
بازی چلسی، برایتون که خوب و باکیفیت بود.
به نظرت چرا بعد از شیرینفراز، کرمانشاه هیچ نمایندهای در لیگ برتر نداشته است؟
اینکه تیمی در لیگ نباشد یعنی از همراهی مسوولان برخوردار نیست، امیدوارم این اتفاق زودتر بیفتد.
فوتبال بدون تماشاگر چطور است؟
فوتبال بدون تماشاگر شبیه فوتبال کرونازده است. بدون هیجان و کسالتبار… امیدوارم از اینها عبور کنیم و البته کرونا هم زودتر تمام شود. به هر حال تماشاگران کیفیت بازیها را بالا میبرند.