ابر بارانش گرفته است / نگاهی به کتاب "دهه چهل و مشق های دیگر" نوشته شمیم بهار

96

1399/7/2

10:11


همایون علی آبادی: شمیم بهار سرسلسله موج روشنفکری دهه چهل بود و حال پس از سال‌ها بی‌خبری، کتاب "دهه چهل و مشق‌های دیگر بهار" به همت نشر بیدگل به بازار کتاب راه‌یافته است.

ابر بارانش گرفته است / نگاهی به کتاب "دهه چهل و مشق های دیگر" نوشته شمیم بهار

سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: شمیم بهار، همیشه برای نسل ما یک اسطوره بوده است. به یاد دارم ایام جوانی را که به محض چاپ گاهنامه اندیشه و هنر (به سردبیری ناصر وثوقی) و آثاری از شمیم بهار، آیدین آغداشلو و دیگران، شتاب زده و دستپاچه مجله را تهیه می‌کردیم و با دستپاچگی و هول تمام آن را ورق به ورق می‌خواندیم و حظ مبسوط می‌بردیم. اگرچه با رسم‌الخط مجله چندان ارتباط‌مان بی‌واسطه و سریع نبود، اما گلچین گلچین ما نیز دریافتیم دکتر وثوقی و تحریره اساطیری‌اش از چه دم می‌زنند و سجاوندی ویژه‌شان با رسم‌الخط خاص‌شان چرا چگونه است و در هر حال برای ما اندیشه و هنر یک تنفس‌گاهی برای روشنفکری و روشنگری بود. "ناباکوف" را بهار به ما شناساند و "لولیتا" وی را از زبان مترجمان طراز اول اندیشه و هنر خواندیم. یا "تروتسکی در تبعید" اثر پیتر وایس را در اندیشه و هنر خواندیم. ساموئل بکت را در اندیشه و هنر شناختیم و خلاصه مجله مبنای ما که در آن دیگر به قول فروغ فرخزاد مجله پنج‌زاری نبود، اندیشه و هنر بود. سال‌ها از بهار بی‌خبر بودیم. او علمدار و منادی‌خوان و سرسلسله موج روشنفکری دهه چهل بود. در سال‌های چهل، آغداشلو و بهار و دکتر وثوقی نشستی داشتند با جلال آل‌احمد درباره او و آثارش که در این مجله چاپ شد و سبب دلخوری شدید آل‌احمد شد و از این روی جلال در کتاب "یک چاه و دو چاله"، حساب نشست مجله اندیشه و هنر را رسید و از آن به عنوان چاه یاد کرد. در سال 1355 به دعوت استاد الاساتیدمان بهرام بیضایی و به دعوت وی، بهار یک سال پر شور، یک سال آگاهاننده و یک سال پر از تعقید و فراز و فرود را در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران طی کرد. کلاس‌های بهار غلغله بود و دانشجویان دانشکده پزشکی هم در کلاس "نقد" و "شکسپیر" می‌نشستند. غوغایی بود. داد و دهش، بسیار فراوان و بهار با نهایت فروتنی به همه پرسش‌ها پاسخ می‌داد و حبذا که ما دریافتیم شکسپیر و حافظ از کدامین مقلم و منشا آبشخور یکسان دارند. و یاد باد عصرها در کلاس سینما در ایران فیلم می‌نشستیم و "مردی از غرب" را تماشا می‌کردیم. این‌جا هم کولاک بود. خلاصه سال‌های بسیار گذشت و گذشت تا دریافتیم بهار، آغداشلو و ناصر وثوقی از چه می‌گفتند و این اجله روشنفکران معاصر چقدر پرمایه و آگاه و اندیشمند بودند. نکته‌ای بگویم و بگذرم که مایه انتباه همه اساتید است. وی تمام دانشجویانی را که در کلاس‌های درسش حاضر بودند، نمره الف می‌داد و آنان که غایب بودند، نمره ب. دیگر بازی‌های خرد کردن نمرات و دیگر چرخ زدن‌های گلچرخ‌های متداول دانشگاه‌های دیگر مطلقا در کار نبود.

حالیا پس از سال‌ها بی‌خبری، کتاب "دهه چهل و مشق‌های دیگر بهار" به همت نشر بیدگل در بازار کتاب راه‌یافته و خیلی زود نایاب شد. کتاب در سه دفتر گرد آمده است. ناگفته نماند که بهار در سال 51 نیز خود انتشاراتی را با عنوان نشر 51 به راه انداخت و در آن شش کتاب با دقت فراوان و تنقیحی بسیار منتشر کرد. از پازولینی و هاوارد هاکس گرفته تا فلینی و دیگران در شش جلد کتاب حلیه طبع پوشید و بلافاصله این کتاب‌ها نیز نایاب شد. مترجم بزرگی مانند بهمن طاهری نیز که سلسله جنبان روشنفکران هم نسل بهار بود، در صدر این کتاب‌ها نشست. در همین مجلدات، قصه بلند بهمن فرسی با عنوان "شب یک، شب دو" نیز جامه طبع پوشید و حالیا از سال 42 تا 55 یا به قول شمیم بهار از دهه چهل تا مشق‌های دیگر در این کتاب فراهم آمده است و چه خواندنی و باب دندان. با اشاره ای به عناوین فصل‌ها و با احترام بسیار به شمیم بهار که منزلگاه طراز اول روشنفکران واقعی و لدنی این سرزمین است، این یادداشت را به پایان می‌برم:

دهه چهل: این‌جا که هستم / پاییز / ابر بارانش گرفته است / اردیبهشت 46 / شش حکایت کوتاه از گیتی سروش / سه داستان عاشقانه / فرهاد / گیو / بهمن

دفتر دو: تنگسیر / ولادیمیر نابوکف / جلال آل احمد / ترجمه الیوت / خشت و آینه / سیاوش و تخت جمشید / راهنمای فیلم / آگراندیسمان / راز کیهان / بهترین مرد / بانی و کلاید / سامورایی / الدورادو / شناگر

دفتر سه: عاشقانه / و سرانجام اشاره

کلاه‌مان را به احترام شمیم بهار برمی‌داریم و کتابش را که در بازار کتاب نایاب است به هر ترفندی که شده تهیه می‌کنیم و مکیف و سرحال می‌خوانیم و لذت می‌بریم.

 

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو