معنی شعر گل و گل (ملک الشعرای بهار)

منبع: دانش‌چی

408

1399/7/9

09:59


معنی و مفهوم شعر گل و گل فارسی پایه هفتم از ملک الشعرای بهار

معنی شعر گل و گل

در این پست، معنی و مفهوم شعر زیبای گِل و گُل از ملک الشعرای بهار را برای شما دوستان عزیز آماده کرده ایم. با دانشچی همراه باشید.

معنی شعر گل و گل و واژه های مهم آن

شبی در محفلی با آه و سوزی
شنیدستم که پیر پاره دوزی

معنی: شبی در یک مجلسی، شنیدم که شخص پیری که شغلش پینه دوزی بود، با آه و گریه گفت.

محفل = مجلس
پاره دوز = پینه دوز، کسی که لباس های پاره را می دوزد

چنین می گفت با سوز و گدازی
گِلی خوشبوی در حمام روزی
رسید از دست محبوبی به دستم

معنی: آن پیر پینه دوز غمگینانه گفت:  روزی در حمام بودم که گِل خوشبویی را دوستی به دستم داد.

گرفتم آن گِل و کردم خمیری
خمیری نرم نیکو چون حریری

معنی: آن گِل را ورز دادم و خمیرش کردم. خیلی نرم بود؛ درست مانند حریر.

حریر= پارچه یا پیراهن ابریشمی

معطر بود و خوب و دلپذیری
بدو گفتم که مشکی یا عبیری
که از بوی دلاویز تو مستم

معنی: آن گِل، خوشبو بود و دلنشین. به گِل گفتم تو گِلی یا عطر؟ چرا که از بوی خوش تو مست شده ام.

عبیر = مخلوطی از گیاهان خوشبو مانند مشک، صندل، زعفران و گلاب.

همه گِل های عالم آزمودم
ندیدم چون تو و عبرت نمودم

معنی: من همه گِل های دنیا را امتحان کرده ام اما هیچ کدام مثل تو خوشبو نبودند. به همین دلیل توجهم به تو جلب شد.

چو گِل بشنید این گفت و شنودم
بگفتا من گِلی ناچیز بودم
و لیکن مدتی با گُل نشستم

معنی: وقت گِل این حرف های من راشنید، گفت: من در ابتدا گِل بد بو و خوار و ذلیلی بودم اما مدتی در کنار گُل خوشبو نشستم.

گُل اندر زیر پا گسترده پر کرد
مرا با همنشینی مفتخر کرد

معنی: گُل، گلبرگ هایش را زیر پای من ریخت و به من افتخار داد که با او همنشین شوم.

چو عمرم مدتی با گُل گذر کرد
کمال همنشین در من اثر کرد
و گر نه من همان خاکم که هستم

معنی: چون مدتی از روزهای عمرم را با گُل سپری کردم، بالاخره خوبی های او در من هم اثر گذاشت و من هم مثل او خوشبو شدم. وگرنه اصل من همان خاک ناچیز است.

شاعر: ملک الشعرای بهار

مفهوم شعر

این شعر زیبا، با زبانی شاعرانه و دلنشین اثرات همنشین را در زندگی انسان نشان میدهد؛ انسان هرچقدر هم بد باشد، همنشینی با آدم های خوب در او اثر مثبت می گذارد و باعث می شود راه درست را در زندگی اش انتخاب کند.

یکی از مهم ترین آرایه های این شعر آرایه تشخیص یا جان بخشی به اشیاء است؛ زیرا از زبان گِل هم سخنانی آورده تا اثرات همنشین خوب را برای دیگران بیان کند و به داشتن دوست خوبش که گُل خوشبو بود، افتخار کند.

 

اختصاصی-دانشچی

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو