غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما/ بخش اول

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما/ بخش اول


714

1399/8/5

17:38


غم انگیزترین سکانس های ماندگار از بهترین انیمیشن های تاریخ سینما/ از صحنه های ناراحت کننده انیمیشن بالا (Up) تا صحنه های جذاب احساسی انیمیشن یخ زده (Frozen)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما/ بخش اول

۲ ساعت پیش
غم انگیزترین سکانس های ماندگار از بهترین انیمیشن های تاریخ سینما/ از صحنه های ناراحت کننده انیمیشن بالا (Up) تا صحنه های جذاب احساسی انیمیشن یخ زده (Frozen)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما/ بخش اول

اختصاصی سلام سینما- وقتی می‌گوییم انیمیشن، اغلب کارتون‌های کمدی به ذهنمان می‌آیند. چیزی که درباره‌ی این مدیوم خیلی مهم است، محدودیت‌های کمی است که دارد و به راحتی می‌تواند ما را بخنداند و حتی بگریاند. در طول نسل‌ها کودکان با تمام شادی‌ها و غم‌ها در کارتون‌ها به آرامی آشنا می‌شوند و تا آخر عمر با آنها زندگی می‌کنند. قطعاً این تأثیر جادوی انیمیشن است که می‌تواند غم‌ها را از مرگ پدر گرفته تا از دست دادن عزیزان و تنهایی، تبدیل به چیزهای زیبایی کند که تا دوران بزرگسالی با ما می‌ماند.

اینجا در قسمت اول “غم‌انگیزترین لحظات انیمیشن‌های تاریخ سینما” با 12 لحظه از 24 لحظه‌ی فیلم‌های انیمیشن آشنا می‌شوید که به شکلی ماهرانه توانسته‌اند اشکتان را درآورند. شاید بهتر باشد قبل از مرور آنها یک دستمال برای پاک کردن اشکهایتان بردارید.

غمگین ترین صحنه‌های ماندگار انیمیشن‌های تاریخ سینما

**خطر لو رفتن داستان**

- «الی» و «کارل» در «بالا»(Up)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - بالا (Up)

در کمتر از ده دقیقه، پیکسار با انیمیشن «بالا»(Up) موفق می‌شود تا ما را به عمق قصه‌ا‌ی عاشقانه و فقدانی حزن‌انگیز، یعنی داستان «الی» و «کارل» ببرد. آنها از کودکی با هم دوست بوده‌اند، در بزرگسالی و پس از ازدواجشان نیز زوجی جدایی‌ناپذیر بنظر می‌آمدند. حضور «الی» در زندگی «کارل» شوق عجیبی به او بخشیده بود و ماجراجویی‌های او و «الی» زندگی آنها را بسیار عاشقانه کرده بود.

زندگی عاشقانه‌ی آنها به شکلی مختصر در سکانس‌های کوتاهی به تصویر کشیده می‌شود. خوشبختی آنها با لحظات ناراحت کننده‌ای همراه است. مانند وقتی که می‌فهمند نمی‌توانند بچه‌دار شوند و از همه مهم‌تر مرگ «الی». «الی» ماجراجو بدون محقق کردن رویای خود که سفر به سرتاسر جهان بود، چشم از دنیا فرو می‌بندد.

این حقیقت تلخ باعث می‌شود تا «کارل» از یک مرد خوشبخت تبدیل به موجودی تنها و ترحم‌برانگیز شود. این ده دقیقه بسیار زیبا و نابودکننده را شاید بتوان بهترین روایت احساسی در کل تاریخ مدیوم انیمیشن نامید.

 

- دیدار دوباره‌ی «سالی» و «بوو»، «کارخانه هیولاها»(.Monsters Inc)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - کارخانه هیولاها (monsters inc)

درست است که «کارخانه‌ی هیولاها»(Monsters Inc.) محصول سال 2001 در مجموع اثری غم‌انگیز نیست اما وقتی که هیولای آبی بزرگ داستان یعنی «سالی»، کودکی به نام «بوو» را در حد مرگ می‌ترساند، با او احساس همدردی می‌کنید یا وقتی که «سالی» و دوست تک چشمش «مایک» در هیمالیا گم می‌شوند، احساس ناراحتی می‌کنید.

اما احساسی‌ترین لحظه‌ی فیلم، آخرین سکانس آن است و اشکتان را طوری در می‌آورد که نمی‌دانید از غصه است یا از شادی، سکانسی که «بوو» به اتاق خوابش بازگردانده می‌شود و «سالی» با تمام علاقه‌ای که به او دارد، مجبور می‌شود او را ترک کند تا در شهر هیولاها همه چیز به حالت اولیه بازگردد.

«مایک» با بازسازی درب اتاق خواب «بو»، «سالی» را سورپرایز می‌کند. حالا «سالی» می‌تواند هر از گاهی وارد اتاق خواب «بوو» شود و با او ملاقات کند. در آخرین سکانس فیلم، «سالی» بعد از دیدن «بوو» لبخندی بزرگ می‌زند و این پایانی خوش برای قصه‌ی او و «بوو» است.

 

- بچه‌ی من، «دامبو»(Dumbo)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - دامبو (Dumbo)

«دامبو»(Dumbo) اثری بود که بخش عمده‌ای از طرفداران سینما را علیه “سیرک حیوانات” و “خشونت علیه حیوانات” کرد. صحنه‌های خشونتی که علیه حیوانات روا داشته می‌شود بسیار دل‌خراش است اما هیچکدام آنها به پای صحنه‌ی تلاش مادر «دامبو» در قفس برای آرام کردن او نمی‌رسد.

مانند بسیاری از آثار مشهور دیزنی، «دامبو»(Dumbo) نیز اثری درباره‌ی خشونت و استثمار علیه حیوانات و همچنین ناامیدی یک مادر برای محافظت از فرزندش درمقابل بی‌رحمی‌های دنیاست. «دامبو» که بخاطر گوش‌های بزرگش مورد اذیت و آزار و تمسخر واقع شده، نزد مادرش می‌رود تا کمی با نوازش‌های او آرام شود. مادرش درون قفس او را در آغوش می‌گیرد و نوازش می‌دهد. اشک از چشمان «دامبو» جاری می‌شود و مادرش در حال خواندن ترانه‌ای زیباست. این صحنه بسیار احساسی و خالص است.

 

- پایان «وال-ای»، «وال-ای»(WALL-E)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - وال ای (WALL-E)

پیکسار با ساخت «وال-ای»(WALL-E) بار سنگینی را بر دوش مخاطبانش گذاشت. ما پیش از این نیز عاشق کاراکترهای عجیب و غریب شده بودیم، اما این بار با یک ربات جمع‌آوری زباله طرفیم که انگلیسی صحبت نمی‌کند اما عاشق یک ربات دیگر شده است و همچنین نسل انسان‌ها را برای شروعی دوباره ترغیب می‌کند.

رابطه‌ی عاشقانه «وال-ای» و دوستش «ایو» بسیار جذاب، قابل درک و احساسی است و این دقیقاً چیزی است که پایان‌بندی فیلم را بسیار غم‌انگیز می‌کند. در پایان، «ایو» در تلاش است تا شخصیت «وال-ای» را پس از یک حمله‌ی رباتیک بازیابی کند. با اینکه «وال-ای» توسط «ایو» از مرگ نجات پیدا می‌کند، اما «ایو» را بخاطر نمی‌آورد.

 

- می‌خواهی یک آدم برفی بسازی؟، «یخ زده»(Frozen)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - یخ زده (Frozen)

«یخ زده»(Frozen) وقت را برای رسیدن به مرکز احساسی داستان تلف نمی‌کند. از لحظه‌ای که «آنا» و «السا» را در کودکی در حال بازی کردن می‌بینیم، حس اندوه در فیلم جولان می‌دهد. «السا» که دارای قدرت جادویی ملکه‌ی برفی است، قصد شوخی کردن با خواهر کوچکش را دارد که این شوخی می‌توانست به قیمت از دست دادن جان خواهرش تمام می‌شود.

از آن روز به بعد «السا» خود را در اتاقی زندانی می‌کند و پس از سکانس جذاب “می‌خواهی یک آدم برفی بسازی”، ما این دو خواهر را می‌بینیم که جدا از هم بزرگ و بزرگ‌تر می‌شود و توانایی‌های «السا» نیز خطرناک‌تر از قبل می‌شود. در چند دقیقه‌ی کوتاه «آنا» را می‌بینیم که تنها و منزوی در حسرت بازی کردن با خواهر بزرگش است و آن طرف نیز پدر و مادری را می‌بینیم که در تلاشند تا به بهترین شکل ممکن با دختر عجیب و غریب خود کنار بیایند. پس از آن، والدین او از دنیا می‌روند.

تمام این اتفاقات در طول یک ترانه رخ می‌دهد و این نابودکننده‌ترین راه برای شروع یک فیلم است. از بُعد روایت، این روشی بی‌نهایت تأثیرگذار برای ارتباط گرفتن مخاطب با روابط خانواده‌ای است که سال‌ها از هم دور بوده‌اند. ولی جدای از تمام اینها، در حد مرگ غم‌انگیز است.

 

- واقعیتی از گذشته، «یخ زده 2»(Frozen2)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - یخ زده 2 (Frozen 2)

«السا» همه چیز را درباره‌ی والدینش می‌فهمد و به سمت رودخانه‌ی یخ‌زده مسیر بسیار دوری را طی کرده‌است. در طی سفرش، او و «آنا» درمی‌یابند که والدینشان در تلاش برای فهمیدن توانایی‌های «السا» جانشان را از دست داده‌اند. او تلاش می‌کند تا بر احساس گناه خود غلبه کند و خواهرش را به خانه می‌فرستد تا به تنهایی سفری خطرناک را به رودخانه‌ی آهتوهالان آغاز کند.

هنگامی که او به آن رودخانه‌ی مرموز می‌رسد، متوجه می‌شود که خاطراتی زیر آن یخ زده‌اند. یکی از آن‌ها، خاطره‌ای درباره‌ی رفتار شرم‌آور پدربزرگ «السا» در برابر رسم و رسوم جنگل جادویی است. «السا» در ادامه‌ی جست‌وجوهایش در آهتوهالان یخ‌زده می‌شود و در اثری دومینویی، یخ «اولاف» آب می‌شود.

«اولاف» یک آدم برفی است که به همراه «آنا» در یک غار گیر افتاده است. «آنا» از این اتفاق متوجه می‌شود که خواهر او از آهتوهالان جان سالم به در نبرده است و این باعث ناامیدی او می‌شود. «آنا» نمی‌داند باید چکار کند. او دوست برفی‌اش «اولاف» را در آغوش می‌گیرد اما وقتی «اولاف» ناپدید می‌شود، او در تاریکی تنها می‌ماند.

*همه نقدهای انیمیشن «یخ زده 2» (Frozen 2)*

 

- «مارلین» خانواده‌اش را از دست می‌دهد، «در جستجوی نمو»(Finding Nemo)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - در جستجوی نمو (Finding Nemo)

«اندرو استنتون» در اثر کمدی‌اش «در جستجوی نمو»(Finding Nemo) محصول سال 2003، زنگ خطری را به صدا درمی‌آورد. بله، وقتی یک دلقک‌ماهی مثل «مارلین» باشید، دنیا جایی بسیار سخت است، اما اگر خانواده‌ی خود را از نیز دست بدهید، غیرقابل تحمل می‌شود.

در سکانس اولیه‌ی فیلم، «مارلین» و همسرش «کورال» را می‌بینیم که در حال محافظت از تخمک‌های ماهی خود، در برابر یک نیزه‌ماهی خون‌خوار هستند. اما پس از حمله‌ی آن نیزه‌ماهی،‌ فقط مارلین و یک تخمک از شکل افتاده، جان سالم به در می‌برد. «مارلین» نام آن را «نمو» می‌گذارد. «نمو» نامی است که «کورال» در نظر داشت تا بر روی یکی از فرزندانش بگذارد.

این سکانس دارای لحنی سیاه برای شروع فیلمی است که همه آن را اثری کمدی می‌نامند اما «استنتون» با این سکانس نشان می‌دهد که زندگی در اقیانوس چقدر می‌تواند برای موجودات کوچکی که در آن زندگی می‌کنند، سخت و خطرناک باشد.

 

- بازگشت «دوری» به خانواده‌اش، «در جستجوی دوری»(Finding Dory)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - در جستجوی دوری (Finding Dory)

از زمانی که «در جستجوی دوری»(Finding Dory) آغاز می‌شود، مطمئن هستیم که او به هدفش دست می‌یابد. «دوری» ماهی آبی رنگ فراموشکاری است که از انیمیشن «در جستجوی نمو»(Finding Nemo) به دنبال یافتن خانواده‌ی گمشده‌اش است. به دلیل اینکه قبلاً پیکسار لحن سیاهی را برای شروع روایت «در جستجوی نمو»(Finding Nemo) آغاز کرده بود، بنظر نمی‌رسید که والدین «دوری» را به یک غذای دریایی یا چیزی کابوس‌وار مانند این تبدیل کند.

«اندرو استنتون» این بار با اینکه مخاطب می‌داند «دوری» والدینش را خواهد یافت، صحنه‌ای شیرین و اشک‌بار را برای «دوری» می‌سازد. «دوری» مانند دوران مدرسه، صدف‌ها را دنبال می‌کند تا آن طرف به پدر و مادرش برسد. این بهترین و شیرین‌ترین روش برای نشان دادن پایان خوش داستان «دوری» بود.

*همه نقدهای «در جستجوی دوری» (Finding Nemo)*

 

- خداحافظ «بینگ بونگ»، «وارونه»(Inside Out)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - وارونه (Inside Out)

همه ما روزی باید با دوران معصوم و رویایی کودکی وداع کنیم زیرا بزرگسالی به سراغمان خواهد آمد. از دست رفتن معصومیت کودکی دست‌مایه‌ی بسیاری از لحظات غم‌انگیز آثار معروف دیزنی بوده است اما به ندرت صحنه‌ای ناراحت‌کننده در حد ناپدید شدن «بینگ بونگ» در «وارونه»(Inside Out) پیدا می‌کنید.

داستان این فیلم در ذهن دختربچه‌ی 11 ساله‌ای می‌گذرد که در حال تجربه‌ی تغییراتی در زندگی است و احساسات درونی‌اش در این راه به او کمک می‌کنند. یکی از جادویی‌ترین آنها «بینگ بونگ»، دوست خیالی اوست که در طول سالیان گذشته با بزرگ شدن «رایلی»، به اندازه‌ی کافی مورد توجه او نبوده است. هنگامی که ماجراجویی «بینگ بونگ» و «جوی» تهدیدی برای از دست رفتن شادی «رایلی» می‌شود، «بینگ بونگ» خود را فدا می‌کند تا «جوی» زنده بماند.

«بینگ بونگ» در لحظه‌ی آخر به «جوی» می‌گوید که “ او را برای من به ماه ببر” و این جمله را با صدای حزن‌انگیز می‌گوید و باعث می‌شود هر کسی که این فیلم را تماشا می‌کند به گریه بیافتد. هر چقدر که از سن‌تان گذشته باشد، نمی‌توانید که حس غم از دست رفتن معصومیت و تخیلات کودکی خود را فراموش کنید. سکانس «خداحافظ بینگ بونگ» این حس را برای همگان تازه می‌کند.

 

- مرگ «موفاسا»، «شیر شاه»(Lion King)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - شیرشاه (The Lion King)

والدین می‌میرند، این یک امر طبیعی است و می‌توان گفت که بخشی از چرخه‌ی حیات است. اگر آثار دیزنی یک ارزش بزرگ را به ما آموخته باشند، این است که زندگی و ماجراجویی بعد از عزاداری نیز ادامه پیدا می‌کند، حتی اگر اولین تجربه‌ی واقعی‌تان از عزاداری، مرگ والدین‌تان باشد. «شیر شاه»(Lion King) در آموختن این درس ارزشمند کار بزرگی می‌کند، حتی با اینکه دلتان از کشته شدن «موفاسا» توسط «اسکار» نفرت‌انگیز می‌شکند.

«شیر شاه»(Lion King) در ابتدا مخاطب را به خوبی با «موفاسا» آشنا می‌کند به گونه‌ای که همه عاشق او می‌شوند. او یک پادشاه بزرگ و یک پدر فوق‌العاده است، پدری که همه آرزوی داشتنش را دارند و این باعث می‌شود تا مرگ او صدها برابر بیشتر، ما را به اندوه فرو ببرد. اما قصه‌گویان دیزنی از آن‌هایی نیستند که پس از شکستن قلب شما عقب بنشینند. آنها شما را همراه با «سیمبا» به بالین جنازه‌ی «موفاسا» می‌برند تا کاملاً شما را نابود کنند.

اکنون 24 سال است که از اکران «شیر شاه»(Lion King) می‌گذرد اما من همچنان از صدای او وقتی به جنازه‌ی پدرش می‌گوید: “باید بلند شی” دیوانه می‌شوم. این صجنه یک نسل از طرفداران سینما را تحت تأثیر خود قرار داده است و بی‌دلیل نیست که در زمره‌ی ماندگارترین مرگ‌های تاریخ سینما قرار می‌گیرد.

 

- کرچک تارزان را می‌پذیرد، «تارزان»(Tarzan)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - تارزان (Tarzan)

«تارزان» پسربچه ایست که توسط گوریل‌ها پس از مرگ والدینش توسط یک پلنگ به سرپرستی گرفته شده و بزرگ می‌شود. او وقتی که برای اولین بار با انسان‌ها روبرو می‌شود، تلاش می‌کند تا با آنها ارتباط خوبی برقرار کند. در عین حال نیز نسبت به خانواده‌ای که او را بزرگ کرده‌اند، وفادار می‌ماند. برخلاف تلاش‌های «تارزان» برای برقراری صلح بین انسان‌ها و گوریل‌ها، «کرچک» خیانت انسان‌ها را برنمی‌تابد و این به جنگی بزرگ میان انسان‌ها و گوریل‌ها می‌انجامد.

«تارزان» تلاش می‌کند که از خانواده‌اش محافظت کند اما «کرچک» با اصابت گلوله‌ای در معرض مرگ قرار می‌گیرد. او در میان شگفتی همگان، در لحظات پایانی عمرش، «تارزان» را به عنوان جانشین خود و رئیس قبیله‌ی گوریل‌ها معرفی می‌کند و بالأخره او را پسر خود می‌خواند. پس از سال‌ها نپذیرفتن «تارزان» توسط «کرچک»، او در نهایت دریافت که انسان بودن یا گوریل بودن «تارزان» مهم نیست بلکه این مفهوم خانواده است که اهمیت دارد.

 

- جشنواره‌ی احمق‌ها، «گوژپشت نوتردام»(The Hunchback of Notre Dame)

غمگین ترین صحنه های ماندگار انیمیشن های تاریخ سینما - گوژپشت نتردام (The Hunchback of Notre Dame)

داستان «گوژپشت نوتردام»(The Hunchback of Notre Dame) در فرانسه‌ی قرن پانزدهم می‌گذرد و درباره‌ی مردی منزوی به نام «کواسیمودو» است که به تنهایی در برج ناقوس کلیسای نوتردام زندگی می‌کند. علی رغم تمایل او به ملاقات با مردم عادی، نگهبان او یعنی «فرولو» از این کار جلوگیری می‌کند.

اولین باری که «کواسیمودو» از برج ناقوس فرار می‌کند و به وسط شهر می‌آید، جشنواره‌ی احمق‌ها در حال برگزاری است. او بصورت غیرارادی در مسابقه‌ی زشت‌ترین ماسک شرکت می‌کند و پیروز می‌شود. اما وقتی که جمعیت حاضر متوجه می‌شوند که نقص‌های ظاهری او واقعی است، برخوردی بی‌رحمانه از خود نشان می‌دهند.

آنها «کواسیمودو» را می‌بندند و به سمت او گوجه فرنگی پرتاب می‌کنند. البته این بدترین قسمت این ماجرا نیست. در کل مدت فیلم این رفتارهای زشت در حال تکرار است و تماشای التماس «کواسیمودو» برای کمک بسیار دردناک است تا در نهایت «اسمرالدا» وارد می‌شود و به او کمی کمک می‌کند.

منبع: Looper, Insider ,Screencrush, Collider

خبرهای مرتبط:

بهترین انیمیشن های سال 2020 کدامند؟


معرفی بهترین و محبوب ترین انیمیشن های تاریخ سینما


معرفی بهترین انیمیشن های سال 2019


غم انگیزترین سکانس های تاریخ سینما/ ویدیو

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو