نقدی بر فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰»
                    سیر تحول رادیو آبادان، از ابزار استعمار تا وسیله مقاومت!

نقدی بر فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» سیر تحول رادیو آبادان، از ابزار استعمار تا وسیله مقاومت!


منبع: سینما پرس

100

1399/8/6

10:22


سینماپرس: فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» در زمره آثار ژانر مقاومت قرار می‌گیرد و از حیث شمایل نیز با عنایت ویژه به قهرمان جمعی و همچنین پشت کردن به کلیشه‌های ضدجنگی که در بسیاری از تولیدات سال های اخیر رواج پیدا کرده، اثری است که می تواند در ژانر دفاع مقدس حاضر شده و در ردیف چنین تولیداتی قرار ‌گیرد.

فیلم سینمایی آبادان یازده 60

سینماپرس: فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» در زمره آثار ژانر مقاومت قرار می‌گیرد و از حیث شمایل نیز با عنایت ویژه به قهرمان جمعی و همچنین پشت کردن به کلیشه‌های ضدجنگی که در بسیاری از تولیدات سال های اخیر رواج پیدا کرده، اثری است که می تواند در ژانر دفاع مقدس حاضر شده و در ردیف چنین تولیداتی قرار ‌گیرد.

حمید خرمی/ فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» در زمره آثار ژانر مقاومت قرار می‌گیرد و از حیث شمایل نیز با عنایت ویژه به قهرمان جمعی و همچنین پشت کردن به کلیشه‌های ضدجنگی که در بسیاری از تولیدات سال های اخیر رواج پیدا کرده، اثری است که می تواند در ژانر دفاع مقدس حاضر شده و در ردیف چنین تولیداتی قرار ‌گیرد.



فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» با تمام ضعف‌هایش هرچند کوچک است، اما در این کوران سینمای سیاه اجتماعی ایران، اثری محترم و سالم و شریف است؛ فیلم، خوار و محقر و عقب مانده نیست و برگ برنده‌اش، همان بازنمایی نسبتا هوشمندانه از مقاومت جمعی کارکنان رادیو آبادان می باشد. کارمندانی که زیر آتش، به تولید محتوای مقاومتی (resist) مشغول‌اند و  در نهایت با تعهد خود می توانند شهری را از خطر هجوم دشمن آگاه سازند.



مشابه فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» را می توانیم در فیلم سینمایی «شب واقعه» به کارگردانی شهرام اسدی مشاهده کنیم؛ اثری واقع‌نما و شخصیت محور در ژانر دفاع مقدس که نوعی ستایش از نقش ایثارگرانه رزمندگان و با محوریت نقش و سرگذشت شخصیتی به نام دریاقلی سورانی می باشد؛ آزادمردی که در خطرناک‌ترین موقعیت‌ها نقشی تأثیرگذار در جریان محاصره خرمشهر داشت. نقشی ویژه که در کتاب «داستان‌های شهر جنگی» به نویسندگی حبیب احمدزاده بخشی از آن توصیف ‌شده است.




فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰ » به ماجراهای آغاز جنگ در شهر آبادان، قبل از عملیات کوی ذوالفقاری می‌پردازد که دریاقلی خبر حمله دشمن را آورده بود و در رادیو پخش شد. لذا تمرکز فیلم بر رادیو نفت ملی آبادان و نقش این رسانه در جنگ تحملی است. ازاین جهت فیلم با خبر تکان دهنده سقوط قریب الوقوع شهر در صورت عدم مقاومت مردمی اغاز می‌شود، سپس به ماجراهایی که این رادیو از آغاز جنگ تا آن روز طی کرده می‌پردازد. رادیویی که در طی این دو ماه از طرفی با مشکلات فنی روبرو است و از طرف دیگر به دلیل مخالفت سپاه با کار رادیو به دلیل هجوم دشمن و ترس از سلطه دشمن بر رادیو، تقریباً در آستانه تعطیلی است.


فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» از یک تغیر و بداخلاقی نیروهای سپاهی شروع می‌شود. پاسدارانی که به کارمندان رادیو می گویند جمع کنید بروید زیرا اگر عراقی‌ها بیایند، کسر شأن است که رادیو به دست آنها بیفتد! اما «بهمن» به عنوان مدیر رادیو تاکید بر ماندن دارد و استدلال می کند که رادیو تنها رسانه و تنها مبدأ مردم برای دلگرم شدن از خبرها در آن در شرایط بحرانی است. استدلالی که دگردیسی در ماهیت یک ابزار رسانه ای را به زیبایی برای مخاطبان خود به تصویر می کشد و نشان می دهد چگونه رادیو نفت به عنوان ابزاری رسانه ای که  فلسفه تأسیس آن در ابتدا برای سرگرم کردن کارمندان انگلیسی شرکت نفت بوده و به عنوان ابزاری در جهت استعمار انگلیس عمل می کرده و ... از توان تبدیل شدن به ابزار مقاومت برخودار است و چگونه کارمندان متعهد یک رسانه می توانند حتی در زیر آتش دشمن به تولید محتوا و تقویت بنیه دفاعی جامعه مبادرت ورزند.




البته ایستادگی مدیر رادیو و راه اندازی سیستم، و نهایتا تعلیق نمادین فیلم برای ترمیم کابل پاره شده رادیو برای انتشار  خبر ورود بعثی ها به منطقه ذوالفقاریه، فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰ » را به یک فیلم مقاومتی تبدیل می‌نماید. این در حالی است که رادیویی که ابتدا با عنوان رادیو نفت ملی مطرح بود و بعد از فتح خرمشهر با عنوان فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰ » فعالیت کرد. ارتش صدام، بارها از قدرت این رسانه لطمه خورد و بارها به ساختمان رادیو آبادان حمله کرد. در نهایت، در زمستان سال ۱۳۶۵ هجری شمسی ساختمان و فرستنده آن را بمباران کرد و از کار انداخت، اما جنگ در سال های پایانی خود به سر می برد و عملا فرکانس ۱۱۶۰ رادیو آبادان رسالت خود را انجام داده بود.


فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» را می توان اثری اقتباس شده از کتاب «فرکانس ۱۱ شصت» به نویسندگی فضل الله صابری قلمداد نمود. اثری که در کنار اقتباس اصلی خود، برخی از وقایع را از کتاب «نوشتم تا بماند: یادداشت‌های روزانه آیت‌الله جمی» به نویسندگی محسن کاظمی وام گرفته و از این جهت در فیلم نیز شاهد ترسیم چهره آیت الله جمی به عنوان امام جمعه ابادن و حضور کنشگرانه ایشان در حمایت کامل از رادیو آبادان می باشیم.




بر این اساس سکانس‌هایی مانند حضور شهید غلامرضا رهبر و یا حضور حسام الدین سراج، و یا سکانس تصمیم گیری برای خبر سقوط خرمشهر از طرف مدیر رادیو و حتی حضور همسر تهرانیِ مدیر رادیو آبادان و همچنین حضور تکنسین ارمنی و طنزهای میان او و انقلابی‌ها و...، فیلم را به اثری با ظاهر و شمایلی تاریخی تبدیل نموده است.


این در حالی است که باید توجه داشت فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» به دلیل نداشتن پشتوانه قوی از تعریف ایدئولوژیک جنگ و همچنین برخوردار نبودن از پژوهش و تاریخ شفاهی دقیق، به نوعی به یک روایت انتزاعی و احیانا تحریف شده رسیده است و داستان هایی را تعرفی می کند که همچون ماجرای «اریک» مرد ارمنی فیلم و اقدامات گاه مضحک او همچون روشن کردن ژنراتور با مشروب و ... اساسا معلوم نیست که از کجا آمده است و تا چه میزان حتی در تاریخ شفاهی دفاع مقدس اعتبار دارد؟ ‌ و آیا اساسا فیلمساز مجاز است که بودجه بیت المال تصویری اینچنین بین الادیانی و به شدت ناسیونالیسمی از دفاع مقدس ارایه کند؟



البته ضعف اساسی فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» نه در ضعف بنیه تاریخی و روایت  شخصیت های داستانی، بلکه در نوع نگاه اثر به مردم مبارز آبادان می باشد. به نحوی که اثر مردم را از حماسه و سلحشوری، حذف کرده و صرفاً به تلاش محدود چند نفر در پشت صحنه جنگ در رادیو اشاره دارد که کنشگری‌هایشان به کل دنیای فیلم، یعنی مردم آبادان تعمیم داده نمی‌شود! این در صورتی است که اثر به خوبی می توانست بجای قرار دادن سیم و کابل رادیو به عنوان تعلیق، ذهنیت دقیق و روشنی به مخاطبان خود از حماسه مردم آبادان در ماجرای کوی ذوالفقایه ارایه دهد.



شاید دلیل عدم ظهور مردم در فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰»، احتمالاً این است که این اثر، دغدغه نیست بلکه صرفاً یک سوژه تاریخی است، و این در حالی است که می دانیم که سینمای سوژه محور در ایران هیچگاه از گزند انتزاع و تخیل کاذب و احیاناً تحریف و... مبرا نبوده و همواره با ژست‌های شبه رشنفکرانه همراه بوده است.




در مجموع می توان گفت که فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰ » سوژه مهمی را با فیلمنامه ضعیف همراه کرده است. حماسه پردازی فیلم اشتباه است و ضعفش را خواسته است با کپشن اول و آخر، فیلم جبران بکند. فیلم در حد تله فیلم است و چون قصه ی پرمایه ندارد، عملا به کِش دادن موقعیت، روی آورده است. ضعف فیلمنامه باعث شده بداهه‌ پردازی نادر سلیمانی و مثلا قابلمه گرفتن و تنبک زدن یا خاطره‌گویی‌ها و ... از کارکرد حرف برای حرف برخوردار شود و در کنار استفاده از مستندهای آرشیوی به ابزاری در جهت کشیده کردن زمان فیلم مبدل گردد.


به عبارتی دیگر؛ فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰ » از حیث موضوع و حتی مخاطب، به مقاومت وابسته است، اما از لحاظ «ساختار» دچار اشکالاتی است؛ یکی از مشکلات فیلمنامه و تعدد خرده روایت هایی است که بخشی از این ماجرا را شکل داده‌اند. داستانک ها و افرادی که در داستان اسمشان آورده می‌شود آنقدر زیادند که در برخی بخش های قصه، خط اصلی به فراموشی سپرده می‌شود و بیننده به شکل ناخوداگاه در ذهنش به جستجوی نام فرد مذکور یا مسائل مربوط به آن می‌پردازد. همچنین کش داده شدن فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰ » موجب می شود تا اثر به ورطه تیپ گرایی و فقدان سمپاتیک و حتی عدم همذات پنداری نیز بیافتد و حتی در برخی مواقع و بالاخص راند پایانی خود از شکل کاریکاتوری به خود بگیرد. با این همه فقدان تولیدات دفاع مقدسی و مهجوری ژانر دفاع مقدس در سال های اخیر سبب می شود تا بضاعت هرچند پُراشکال فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰ » را قدر بدانیم و در این دوران بی دغدغگی متولیان فرهنگی و سینمایی کشور نسبت به ژانر دفاع مقدس، دغدغه سازدندگان اثر را ارج نهیم!


مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو