جادوگران (The Witches)

اقتباس از داستان محبوب رولد دال (جادوگران) توسط رابرت زمکیس برای مخاطب مدرن، فیلمی جالب از منظر بصری و نظری خلق کرده است. جادوگران (The Witches)، داستانِ تاریک، طنزآمیز و دلهره آور پسری یتیم را روایت می کند که، در اواخر سال 1967، برای زندگی با مادربزرگ دوست داشتنی‌اش به روستایی در آلاباما و شهر دموپولیس می‌رود. در حالی که پسر و مادربزرگش با برخی از جادوگران فریبنده اما کاملا شیطانی روبرو می شوند، تصمیم می گیرند به یک استراحتگاه مجلل ساحلی در هتلی شیک بروند. اما با بد شانسی، آنها دقیقاً در همان زمان می رسند که جادوگر بزرگ جهان (آنا هاتاوی) همرزمان خود را از سراسر جهان - مخفیانه - جمع آوری کرده تا نقشه‌های شیطانی خود را انجام دهد.

از هرکسی که با اقتباس نیکلاس روگ از جادوگرها بر اساس کتابی به همین نام از رولد دال بزرگ شده است، سوال کنید، آنها آنجلیکا هیوستون را به عنوان جادوگر بزرگ و جلوه‌های عملی عظیم آن فیلم را به خاطر می‌آورند. در واقع این اثر حکم دزد عروسک‌های ما را برای سینمای هالیوود بازی می‌کند. هر دو در ذهن‌های تأثیرپذیر اثری پاک نشدنی برجای گذاشتند و به عنوان وحشت فانتزی ماندگار شدند.

 

جادوگران (The Witches)

حالا با گذشت 30 سال از آن اثر، برداشت جالبی از لحن و متن کتاب رولد دال توسط رابرت زمکیس صورت پذیرفته است. یک فانتزی تاریک و غریب با طراحی مخلوقات جدید وحشتناک و یک اجرای دیوانه کننده از تیم بازیگری، به این اقتباس جذاب کمک می‌کند که تخیلات و قلب‌های نسل جدید را تسخیر کند. جادوگران یک دیگ جوشان از تخیل تاریک، شوخ طبعی، احساس و صحنه‌های کارتونی به سبک جنون آمیزِ موش‌و‌گربه‌ای است.

طراحی جدید جادوگران می‌توانست ترسناک‌تر هم باشد، اما نمایش‌ها تعادل لازم را برای یک فیلم با هدف بچه‌ها ایجاد می‌کند. در مجموع این فیلم به لطف توانایی های زمکیس در پشت دوربین به یک اثر سرگرم کننده بدل شده است. شاید زمکیس عناصر ترسناک را از داستان خارج کرده باشد - اما درعوض، آن را با لحن کارتونی، لحظات كمدي و اجراهای فوق‌العاده از سمت تیم بازیگری و جلوه‌های بصری پُر کرده است. بنابراین، آنچه ما در این نسخه از جادوگران به دست می‌آوریم یک فیلم کاملاً دراماتیک است.

چیزی که من در مورد جادوگران جدید بسیار دوست داشتم جلوه‌های ویژه و گریم خوب بازیگرانِ درون آن بود. شاید ما شاهد آن ترکیبات عملی ترسناک در نسخه 1990 نیستیم - اما دیدن جلوه‌های ویژه جالب روی دهان یا طلسم‌های رنگارنگ جادوگران قطعاً سرگرم کننده بود. علاوه بر این، موش‌های سخنگو و دیجیتالی فیلم احساس کم کاری بصری برای باورِ مخاطبان نمی‌کردند. البته همه اینها به توانایی رابرت زمکیس با تجربه در پشت دوربین بر می‌گردد. چرا که او طی سال‌ها کار در پروژه‌های درخشان و CGI محور - در این زمینه استاد شده است. همه این اضافات بصری برای سرگرمی مخاطبان جوان به اندازه کافی قابل قبول است.

 

جادوگران (The Witches)

نکته مثبت دیگر برای جادوگران ناشی از احساساتی بود که هم در داستان گویی و هم در شخصیت‌ها ایجاد شده بود. من این رویه تاریک کار را دوست داشتم که چطور این فیلم از پرداختن به مفهوم غم و اندوه از طریق از دست دادن و مقوله مرگ برای کودکان ترسی نداشت. در واقع برای لمس شادی پایانی فیلم - نگاه تاریک ابتدای اثر تاثیر بسیار مهمی را ایفا می‌کند. احتمالاً این لحن تاریک بی‌تاثیر از حضور گیلرمو دلتورو در کار نبوده است. من همچنین این جنبه فیلم را نیز دوست داشتم که چگونه بچه ها فقط بچه هستند، حتی اگر به صورت موش باشند. این حس شادی باید به خوبی برای دیگر مخاطبان جوان نیز ترجمه شود. به خصوص در دورانی که دیگر بچگی کردن مُد نیست و بچه ها واقعاَ حس بچه بودن را فراموش کرده‌اند.

دست آخر، بهترین نکته برجسته برای جادوگران رابرت زمکیس مربوط به اجراهای تیم بازیگری خواهد بود. اکتاویا اسپنسر در نقش مادربزرگ فوق‌العاده باور پذیر بود. انرژی او مسری است و شما می‌توانید عشق مادربزرگ بودن را از طریق صفحه نمایش احساس کنید. جازیر کادمن برونو نیز به عنوان پسر بچه داستان کار بسیار خوبی انجام می‌دهد و یک تعریف کامل از روایت کریس راک را نمایش می‌دهد.

با این اوصاف، بهترین حضور برجسته در جادوگران قطعاً برای ان هتوی است. او همه توجه بینندگان را بلافاصله از لحظه نمایش شخصیت خود می‌رُباید. او کاملاً در نقشی غوطه‌ور می‌شود که شما بازیگر را فراموش می‌کنید و فقط روی جادوگری که او به تصویر می‌کشد تمرکز می‌کنید. او مصداق بارز یک شرور کارتونی سرگرم کننده است. ظاهر او گروتسک یا عجیب نیست، او به سادگی ان هتوی است - آن‌هم با دندان‌های کوسه مانند تراشیده شده با جلوه‌های بصری. با وجود لبخند پنی وایزی او، جادوگر اعظمِ فیلم زمکیس خیلی ترسناک نیست. اما همان‌طور که گفتم او به شدت سرگرم‌کننده است. ان هتوی از نظر عملکرد و بازی بدنی بسیار عالی است و همچنین لهجه خفیف و کلیشه‌ای شیطانی و روسی او نیز فضای درخشانی به بازی‌اش بخشیده است.

 

جادوگران (The Witches)

کودکان دهه 90 از تأثیرات عملی، آرایش مصنوعی و عروسک گردانی جیم هنسون که باعث تبدیل کودکان به حیوانات موذی و جادوگران زرق و برق دار به هیولا شده بود، لذت می‌بردند. حالا کودکان نسل جدید از هنر بصری زمکیس در خلق جلوه‌ای کاملاً جالب به جادوگران، بهره‌مند شده‌اند. یکی از جذابیت‌های جادوگران فیلم زمکیس هنگام استشمام بوی بچه‌های متعفن به چشم می‌آید، وقتی سوراخ‌های بینی آنها کاملاً بزرگ می‌شود، مانند یک سگ شکاری کارتونی برای شکار.

برای داستانی که روی کاغذ به نظر کاملاً شوم می‌رسد، کمی عجیب است که لحن فیلم به قدری مطبوع و شوخ طبعانه باشد. در واقع این شرایط باعث می‌شود هیچ احساس تهدیدی از طرف جادوگران جمع شده در هتل به وجود نیاید. مخصوصاً وقتی در نیمه اول جنبه جادوگری فیلم خیلی تاریک نمایش داده می‌شود. در واقع با این قصه چارلی و مادربزرگش از ماهیتابه به درون آتش پریده‌اند، اما این فیلم میزان خطری که آنها را تهدید می‌کند را به نفع سرگرمی فدا کرده‌اند، و این مضمون خوب فیلم را کم رنگ کرده است.

 

جادوگران (The Witches)

این کاملاً چیز بدی نیست. چرا که به نظر می‌رسد شخصیت‌های قهرمان در خطر واقعی نیستند، اما حداقل شیطنت‌هایی که به آن وارد می‌شوند هیجان انگیز و سرگرم کننده هستند. به این ترتیب فیلم حس واقعی یک سرگرمی را دارد و کاملاً با موفقیت تصمیم می‌گیرد تا روی آن تمرکز کند. در زمان اجرای سریع فیلم یک لحظه کسل کننده هم وجود ندارد (خوشبختانه زمکیس در دام گسترش فیلم به دو ساعت و بیشتر از آن نیفتاد). این فیلم ممکن است ترسناک نباشد یا به عنوان یک داستان هشدار دهنده خیلی عالی عمل نکند، اما یک ماجراجویی غیر منتظره را فراهم می کند. در نتیجه اگر یک کار فانتزی و کارتونی خانوادگی دوست دارید، این فیلم را از دست ندهید.

 

منتقد : امیر پریمی

این مطلب بصورت اختصاصی برای سایت " مووی مگ " به نگارش درآمده و برداشت از آن جز با ذکر دقیق منبع و اشاره به سایت مووی مگ، ممنوع بوده و شامل پیگرد قانونی می گردد.

به خانواده بزرگ جامعه مجازی مووی مگ بپیوندید