سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)

سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)


منبع: برترین ها

128

1399/8/24

11:58


با سرمایه‌داران شاخص و صاحبان صنایع ایران در دهه ۵۰ آشنا شوید

روزنامه همشهری - علیرضا احمدی: یکی از ویژگی‌های اقتصادی-اجتماعی دهه ۵۰، گسترش جمعیت شهری بود که طیف‌هایی ازجمله کارمندان، کارگران کارخانه‌ها و کارگران غیرماهر را دربر می‌گرفت و شاه می‌کوشید با اعطای برخی امتیازات به‌ویژه به «طبقه بالا» نوعی تعادل اجتماعی و اقتصادی ایجاد و «کنترل طبقاتی» را برقرار کند.
 

سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)

 
براساس بررسی‌های انجام شده، جمعیت شهری ایران در اواسط دهه ۵۰ از چهارطبقه تشکیل شده بود؛ «طبقه بالا»، «طبقه متوسط مرفه»، «طبقه متوسط حقوق‌بگیر» و «طبقه کارگر». طبقه متوسط مرفه که شامل برخی سرمایه‌گذاران خارج از بازار، مغازه‌داران، بازرگانان، صاحبان کارگاه‌ها و تاجران بازاری بود، در حدود یک میلیون خانواده جمعیت داشت و نیروی سنتی مهمی به‌شمار می‌رفت.
 
طبقه متوسط حقوق‌بگیر هم شامل کارمندان اداری، معلم‌ها و فرهنگیان، مهندسان و مدیران می‌شد و جمعیت این طبقه بر اثر اجرای برنامه‌های توسعه‌ای در دهه ۴۰ دوبرابر شد؛ یعنی از کمتر از ۳۱۰ هزارنفر درسال ۳۵، به بیش از ۶۳۰ هزارنفر در اواسط دهه ۵۰ رسید. کارگران نیز در این دوره از مهم‌ترین بخش‌های جامعه به‌شمار می‌رفتند که برخی بررسی‌ها از افزایش پنج‌برابری جمعیت این طبقه در سال‌های ۴۲ تا اواسط دهه ۵۰ حکایت دارد. کارگران صنعتی جدید، کارگران بخش شیلات و صنایع چوب، کارگران خدمات‌شهری و صنایع کوچک، کارگران معادن، حمل‌ونقل، شاگردمغازه‌ها، مزدبگیران روستایی و... از اعضای این طبقه محسوب می‌شدند که می‌توان آنان را بزرگ‌ترین طبقه اجتماعی در این دهه به‌حساب آورد.
 
افزایش تعداد سندیکا‌ها یا اتحادیه‌های کارگری مستقر در کارخانه‌ها از تعداد حدود ۳۰ در آغاز دهه ۴۰ به نزدیک ۵۱۹ سندیکا یا اتحادیه در سال ۵۱ از نشانه‌های آماری گسترش این طبقه است. اما در طبقه بالا گروه‌هایی ازجمله درباریان، خانواده‌های اشرافی، سرمایه‌داران قدیمی و جدید و سیاستمداران کهنه‌کار قابل‌شناسایی هستند که دسترسی دولت به منابع فراوان مالی ناشی از افزایش درآمد‌های نفتی به گسترش روزافزون این طبقه دامن زد که مالکیت بیشتر زمین‌های تجاری را دراختیار داشتند و حدود ۸۵‌درصد شرکت‌های خصوصی در حوزه بانکداری، صنایع تولیدی، ساختمان‌سازی، بیمه و تجارت خارجی نیز تحت تسلط آنان بود.
 
رویکرد‌های برنامه سوم و چهارم عمرانی کشور که مشوق سرمایه‌گذاری‌های بخش‌خصوصی بود، زمینه‌ساز گسترش طبقه سرمایه‌دار صنعتی شد. حمایت‌های دولتی دراین حوزه بیشتر بر اعطای امتیازات مالی، ارائه وام و امتیاز‌های صنعتی و معافیت مالیاتی متمرکز بود، البته تشویق سرمایه‌گذاری‌های خارجی را هم نباید از قلم انداخت. برخی آمار‌ها نشان می‌دهد تا پایان دهه ۴۰، ۹۰ شرکت خارجی در کشور تاسیس شد.
 

سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)

 
دراین دوره دولت با تزریق پول به بخش‌های تولیدی از طریق بانک توسعه صنعت و معدن ازاین بخش حمایت می‌کرد و علاوه بر اینکه وام‌های کم‌بهره در اختیار سرمایه‌گذاران بخش‌خصوصی قرار می‌داد، از طریق بودجه سالانه دولتی و برنامه‌های توسعه نیز به‌صورت مستقیم از فعالان این بخش حمایت می‌کرد. بررسی‌ها نشان می‌دهد سرمایه‌داران طبقه بالا (قدیمی و جدید) دراین دوره از حدود ۱۵۰ خانواده تشکیل شده بود که ۶۷ درصد از صنایع و مؤسسه‌های مالی را دراختیار داشتند و از مجموع ۴۳۷ شرکت صنعتی بزرگ، ۳۷۰ شرکت مربوط به ۱۰ خانواده بود.   برقراری روابط مستمر و پیچیده با دربار از ویژگی‌های مهم این خانواده‌ها محسوب می‌شد که عرصه عمل گسترده‌ای به آن‌ها می‌بخشید.
 
ثابت و ثروت افسانه‌ای‌اش
 
حبیب ثابت معروف به ثابت پاسال یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌داران دوره پهلوی دوم به‌حساب می‌آید که داستان‌های فراوانی از ثروت افسانه‌ای وی نقل شده است. وی که بهایی‌زاده بود و خانواده‌ای با پیشینه تجاری داشت، فعالیت‌های اقتصادی خود را در سنین کم و از دوچرخه‌سازی و بعد از آن جابه‌جا کردن مسافر در مسیر توپخانه به قلهک و سپس در مسیر‌های خارج شهر و حتی کربلا و بغداد و بیروت و فلسطین آغاز کرد که در ادامه به تأسیس نخستین شرکت حمل‌ونقل مدرن در ایران به نام «اداره حمل‌ونقل ثابت» انجامید. او حتی توانست در جریان ساخت راه‌آهن ایران، قرارداد‌هایی با شرکت کمپساکس که مجری طرح بود، برای حمل‌ونقل مصالح منعقد کند. ثابت پاسال با آغاز جنگ جهانی دوم ایران را ترک کرد و در نیویورک فعالیت‌های اقتصادی خود را در زمینه واردات و صادرات ادامه داد و به توسعه کسب وکارش در زمینه‌های مختلف پرداخت. فعالیت‌های اقتصادی ثابت در بازگشت به ایران در اواسط دهه ۲۰ ادامه یافت و نخستین فرستنده تلویزیونی کشور را هم تاسیس کرد.
 

سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)

 
اکنون ثروت او آنقدر افسانه‌ای شده بود که مجله نیوزویک در ۱۴ اکتبر ۱۹۷۴ در مطلبی ادعا کرد خانواده ثابت ۱۰ درصد از هرچیزی را در ایران در اختیار دارند. کاخ ثابت در خیابان جردن (نلسون ماندلا کنونی)، با مساحت تقریبی ۱۱ هزارمتر، از معروف‌ترین مایملک اوست و در زمان خود بزرگ‌ترین و گران‌ترین خانه در تمام شهر تهران محسوب می‌شد که معماری آن از عمارت پتی تریانو در کاخ ورسای تقلید شده بود و قبل از انقلاب ۱۵ میلیون دلار ارزش داشت. این خانواده چرخه کاملی از صنایع و شرکت‌ها را در بیشتر شاخه‌های تجارت در اختیار داشت. آن‌ها مالک ۴۱ شرکت بزرگ در ایران ازجمله جنرال موتورز، کارخانه جیپ، کارخانه‌های تلویزیون و بانک داریوش بودند.

رضایی‌ها
 
۴ پسر این خانواده به نام‌های علی، محمود، عباس و قاسم که از مادر تبار قاجاری داشتند، یکی از موفق‌ترین امپراتوری‌های کسب و کار را در ایران پایه‌گذاری کردند. روایت‌های زیادی از تلاش این ۴ برادر در مسیر کشف معادن و به‌ویژه معدن مس سرچشمه روایت شده که حاکی از ایده‌های خلاقانه آنان برای رونق فعالیت اقتصادی‌شان است.
 

سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)

 
آن‌ها ارتباط ویژه‌ای هم با اعضای خانواده سلطنتی داشتند که حتی از این رهگذر علی به سناتوری رسید که حاشیه‌های بسیاری هم از داستان آن نقل شده است. این خانواده مالک ۸ واحد بزرگ تولید فولاد در گروه صنعتی شهریار، صنعت نورد فولاد اهواز، کارخانه ماشین‌سازی اراک، معادن مس و سرب و بانک شهریار و سهام‌دار چند بانک دیگر بود. ۷۰ درصد از سرمایه رضایی‌ها و شرکای‌شان ریشه در وام‌های دولتی کم‌بهره داشت. شرکت‌های آنان در تهران برای ۵ سال و درشهرستان‌ها ۱۲ سال معاف از پرداخت مالیات بودند. برخی شرکت‌های آن‌ها ۵۰ تا ۸۰ درصد سود خالص داشتند.

اسدالله و برادران
 
خانواده رشیدیان که نام آن‌ها با انگلیس پیوند خورده است، ازجمله متنفذان دهه ۴۰ به‌شمار می‌روند که در بررسی کانون‌های مافیایی مالی و اقتصادی این دوره، ردپای آن‌ها به کرات به چشم می‌خورد. پدر این خانواده حبیب‌الله نام داشت که در سال‌های پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ مستخدم سفارت انگلیس بود و گفته می‌شود به‌عنوان رابط سفارت و دولتی‌ها فعال بوده است. او در دوره مصدق به جرم جاسوسی برای انگلیس راهی زندان شد، اما از زندان گریخت و نقش مؤثری در سقوط دولت مصدق و کودتای ۲۸ مرداد برعهده گرفت.
 

سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)

سیف‌الله، قدرت‌الله و اسدالله ۳ پسر حبیب‌الله رشیدیان بودند؛ سیف‌الله سهامدار سینما رکس، بانک ایران و غرب و بانک توسعه صنعتی و معدنی و مدتی هم مدیرعامل بانک اعتبارات تعاونی توزیع بود. قدرت‌الله نیز سهامدار شرکت مبارکی و شرکت سرشت بود و در سندیکای سینماداران عضویت داشت. اسدالله هم تا سال ۱۳۳۲ به امور بازرگانی و دادوستد و وارد کردن پارچه مشغول بود، در رشت و اصفهان شهرک‌سازی می‌کرد و در سال ۱۳۴۲ بانک اعتبارات تعاونی توزیع را تاسیس کرد. علاوه بر آن، به همراه برادرانش سینما رکس را اداره و فیلم وارد می‌کرد. در این دوره اسدالله رشیدیان بیش از سایر برادران در عرصه سیاسی حضور داشت و توانست خود را به حلقه دوستان نزدیک شاه برساند. نقش مؤثر او و برادرانش در کودتای ۲۸ مرداد، کسب امتیازات اقتصادی قابل توجهی را برایشان به همراه داشت؛ بانک تاسیس کردند، شرکت بیمه‌ای راه انداختند و به دلالان بین‌المللی تبدیل شدند که در معاملات اسلحه ایران و آمریکا نیز نام آن‌ها به‌چشم می‌خورد.

برادران خیامی
 
احمد و محمود خیامی ۲ برادر مشهدی بودند که برخلاف بیشتر سرمایه‌داران این دوره، پیشینه فئودالی یا اشراف‌زادگی نداشتند و فرزندان یک کامیون‌دار بودند که مدتی هم به کار تعمیرات کامیون می‌پرداختند. اواسط دهه ۲۰، احمد که برادر بزرگ‌تر بود به اروپا رفت و محمود به تهران آمد که این مقطع سرآغاز فعالیت‌های اقتصادی گسترده این دو برادر بود.
 

سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)

 
خیامی‌ها بزرگ‌ترین شرکت خصوصی کشور یعنی کارخانه اتومبیل‌سازی ایران ناسیونال را پایه‌گذاری کردند و مالک فروشگاه‌های زنجیره‌ای کورش، شرکت‌های کشاورزی، کارخانه‌های نساجی و شرکت‌های بیمه و سهام‌دار اصلی چند بانک به‌ویژه بانک صنعت بودند. ساخت نخستین کارخانه مبل ایران (مبلیران) نیز از دیگر فعالیت‌های اقتصادی آن‌ها بوده است.

سیدمحمد و پسران
 
لاجوردی‌ها از پایه‌گذاران بخش‌خصوصی نوین در ایران محسوب می‌شوند که در چند نسل به فعالیت‌های اقتصادی مشغول بودند و در دهه ۴۰ در بخش صنعت و خدمات به‌ویژه صنایع غذایی، نساجی، شوینده، ساختمان، بانکداری و بیمه فعال بودند. سیدمحمد لاجوردی و برادرش که در کاشان زاده شده بودند، از حوالی سال ۱۲۷۰ شمسی فعالیت‌های اقتصادی خود را آغاز کردند. محمود و اکبر، ۲ پسر سیدمحمد بودند که راه پدر را در فعالیت‌های اقتصادی ادامه دادند و در دهه ۴۰ و ۵۰ از فعالان اقتصادی صاحب نام محسوب می‌شدند.
 

سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)

 
احمد، قاسم و حبیب نیز ۳ پسر محمود و از نسل سوم این خانواده بودند که احمد و قاسم در عرصه صنعت و تجارت ایران فعالیت می‌کردند و حبیب که دانش‌آموخته دانشگاه‌های هاروارد و ییل در رشته MBA و اقتصاد بود، در اواخر دهه ۴۰، فعالیت‌های اقتصادی را کنار گذاشت و به کار‌های پژوهشی در حوزه اقتصاد پرداخت. این خانواده مالکیت گروه صنعتی بهشهر شامل ۲۲ شرکت بزرگ، صنایع غذایی بهپاک و کارخانه‌های مخمل کاشان را در اختیار داشت و در بیش از ۴۵ شرکت و بانک دیگر نیز سهام‌دار بود.

حاجی برخوردار
 
حاج محمدتقی برخوردار، پدر صنایع خانگی ایران، تاجرزاده‌ای یزدی و از خانواده‌ای متدین و معروف بود که جزو نامدارترین فعالان اقتصادی در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ محسوب می‌شد. او ابتدا کارش را از صدور پسته آغاز کرد و در ادامه از وارد‌کننده باتری و تلویزیون که نمایندگی ۱۶ شرکت بزرگ و معتبر بین‌المللی شامل توشیبای ژاپن، آکائی و سان سوئی ژاپن، سیکوی ژاپن، جنرال الکتریک آمریکا، کندی ایتالیا، الیوتی ایتالیا و دووال آلمان برای واردات گرامافون را در اختیار داشت،
 

سرمایه‌داران دهه ۵۰؛ از ثابت پاسال تا فرمانفرمائیان (۱)

 
در اواسط دهه ۴۰ به نخستین تولیدکننده تلویزیون و باتری در ایران تبدیل شد که محصولات دیگری از قبیل رادیو، لامپ، پلوپز، پنکه، آبمیوه‌گیری، کاشی، فرش و یخچال هم تولید می‌کرد و بیش از ۲۰ هزارنفر برایش کار می‌کردند. خانواده برخوردار‌ها علاوه بر مالکیت صنایع الکتریک (قوه پارس و پارس الکتریک)، کارخانه‌های سیمان و فرش‌بافی را نیز در اختیار داشتند و در بسیاری از بانک‌ها و صنایع دیگر نیز سهامدار اصلی محسوب می‌شدند.

مطالب مشابه


نظرات


تصویری


ویدئو