احسان علیخانی با انتشار یک پست در صفحه شخصی اینستاگرامش به ماجرای خودکشی پسر جوانی که سال ها پیش مهمان برنامه اش بود واکنش نشان داد
احسان علیخانی: درد را نمی توان به کسی حالی کرد ...
خبر خودکشی رضا پسر ۱۸ساله ای که سال ها پیش مهمان برنامه "ماه عسل" احسان علیخانی شده بود در روز گذشته واکنش های متفاوتی را به دنبال داشت که بخشی از این واکنش ها انتقاداتی به برنامه "ماه عسل" و احسان علیخانی بود.
بیشتر بدانید : خودکشی رضای بی آرزو، مهمان ماه عسل احسان علیخانی، وقتی همه خوابیم و مشغول! + عکس
احسان علیخانی در واکنش به این اتفاق در صفحه شخصی اش تصاویری از حضور رضا در زمین فوتبال و صحنه تئاتر منتشر کرد و اینطور نوشت:
درد اینجاست که “درد” را نمیتوان به کسی حالی کرد!
درباره رضا، حضورش در ماهعسل، خبر خودکشیاش و این خبر غمناک و تلخ…
خبری شوکه کننده و این میزان سنگین برای همه ما که او را دیده بودیم و از دلش خبر داشتیم…
رضا ۷ سال پیش مهمان ماه عسل شد. وقتی قرار شد موضوع کودکان کار، برای اولین بار در تلویزیون مطرح شود، رفقای جمعیت امام علی که در زمینه بچه های کار فعالیت میکردند و دنبال تحصیل و آموزششان بودند، گروه ما را با تعدادی از این بچه ها آشنا کردند، مستندی ساخته شد و بچه های جمعیت، با کسب اجازه از خانوادهها، تعدادی از بچهها را به برنامه آوردند تا همه -تاکید میکنم همه- دردهای زیر پوست شهر را ببینیم و کاری بکنیم؛ چه، کسانی که مسئولیت قانونی دارند و چه انسانهایی که از دستشان کاری برمیآید.
رضا جمله معروف “آرزویی ندارم چون وقت نکردم بهش فکر کنم” را در برنامه گفت. همه دیدند و آن روز، تعداد زیادی پیگیر کمک و یاری او و امثال او شدند و رضا را پیدا کردند.
چند روز بعدش، مهمان ویژهبرنامه عید فطر شد و گفت آرزو دارم از این محله برویم.
مهدی رحمتی و حنیف عمرانزاده با مردانگی، فراهم کردن خانه جدید را تقبل و خانهای برای رضا و خانواده اش رهن کردند.
اینکه چرا بعد از حدود یک سال با شکایت اهالی محل، مجبور به ترک آن خانه شدند بماند؛ که دردی بزرگتر است!
رضا با بچه های خانه ایرانی لب خط کار میکرد با کلی آرزوی جدید و عشق، تا مادرش به طور ناگهانی از دنیا رفت و او دچار شوک و غمی سنگین شد. دو بار دست به خودکشی زد و خانه ایرانی لب خط، رضا را کامل تحتنظر مددکار و روانشناس قرار داد و او قول داده بود هر وقت فکر خودکشی به ذهنش خطور کرد با مددکار صحبت کند.
دوباره رضا شروع کرد به درسخواندن و تمرین تئاتر. حتی بازی در چند تئاتر در خانه لب خط و کار کردن تا جایی که خودش دستگاهی بخرد و درآمدی بهتر داشته باشد.
رضا ازدواج کرد؛ در سن کم و با دختری کمسن تر و باز بحرانی جدید برای او.
عکسهای رضا در زمین فوتبال و اجرای تئاتر و محل کار، نشان میدهد که عشق و امید به آینده در او زنده بود تا…
البته هنوز مراجع قانونی علت فوت را رسما اعلام نکردهاند.
به دلایل حفظ حریم خصوصی و اخلاق، حتی رفقای خانه ایرانی لب خط هم نمیتوانند از مشکلات رضا و پیرامونش حرفی بزنند و باید در این داغ، شریک شد و گریست.
چقدر در آن سالها تحت فشار بودیم که چرا اینقدر تلخ و غمگین شده برنامه؟! چرا از درد و رنج میگویید؟
رفقا میدانید چقدر بچه هایی شبیه رضا در همین شهر زندگی میکنند؟!
پست اینستاگرامی احسان علیخانی برای خودکشی رضا
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
منبع: صفحه ی شخصی احسان علیخانی